به گزارش مشرق، یک نشریه زنجیرهای اصلاحطلب، جایگاه سیاسی محمدرضا عارف را نه «فرمانده» بلکه «بازمانده» توصیف کرد که از سوی اصلاحطلبان جدی گرفته نمیشود.
عارف پیش از دیگر نامزدهای اصلاحطلب در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم اعلام نامزدی کرده بود اما طیفی از اصلاحطلبان که تحریم انتخابات را زمزمه میکردند یا دنبال نامزدی دیگر بودند، از عارف به عنوان «اصلاحطلب بدلی و قلابی» و «تحریکشده نهادهای امنیتی» یاد کردند.
نشریه آسمان درباره بازماندگی عارف نوشت: اگر و فقط اگر محمدرضا عارف به نقش و مسئولیت تاریخی - اخلاقی خود عمل نمیکرد فاصله اندک حسن روحانی تا مرز 50 درصدی آرا نشان از آن دارد که اگر عارف در صحنه میماند و صرفا در استان موطن خویش، یزد، در جایگاه نخست قرار میگرفت؛ کار روحانی در بهترین حالت به دور دوم میافتاد. این، تازه در حالتی بود که بدنه اجتماعی حامی اصلاحات و تغییر، از دودستگی و اختلاف اصلاحطلبان دلسرد نمیشد و چون تدبیری نمیدید، امیدی نمیبست و در خانه نمینشست.
آسمان میافزاید: نقشآفرینی عارف اما چنان که باید و شاید، حاصلی برای او در بر نداشت. پس از 24 خرداد، وی نه در دولت و نه در حوزه عمومی سیاست نتوانست جایگاه تثبیتشدهای پیدا کند.
حضور نداشتن عارف در ترکیب دولت روحانی، نخستین نشانههای تردید را بروز داد.
گرچه با قرار گرفتن جعفر توفیقی، رئیس ستاد انتخاباتی عارف، در جایگاه سرپرستی وزارت علوم و در ادامه حمایتهای عارف از این وزارتخانه در برابر حملات مخالفان، دولت شائبهها را کمرنگ ساخت؛ اما معرفی نشدن توفیقی به مجلس بار دیگر تردیدها را بازگرداند. اخبار متناقضی که درباره صدور حکم ریاست مرکز مطالعات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام به نام عارف در رسانهها منتشر شد و سپس منتفی شدن موضوع، نشان داد عارف در سطحی فراتر از دولت روحانی و نزد بزرگانی چون هاشمیرفسنجانی نیز هنوز موقعیت تثبیتشدهای ندارد و او همچنان یاران قدیمیتری چون علیاکبر ولایتی را ترجیح میدهد.
در ادامه این تحلیل آمده است: حتی بحث انصراف عارف از عضویت در هیئتمدیره بنیاد باران که از سوی سیدمحمد خاتمی تأسیس شده و قرار گرفتن وی در رأس «بنیاد امید ایرانیان» به نوعی شائبه گلایه عارف از خاتمی را به وجود آورد و مهمتر اینکه، او میکوشد با نوعی هویتطلبی از زیر سایه رئیسجمهور اصلاحات درآید و در جایگاهی جز «معاون اول خاتمی» تعریف شود شائبهای که در مقام تحلیل رویکردهای عارف، باید آن را به عنوان یک واقعیت سیاسی پذیرفت ارگان کارگزاران با دعوت عارف به تمکین از تصمیمات بزرگان مینویسد: باید گفت عارف پس از انتخابات 24 خرداد ارتباط ارگانیکی نه با بزرگان اصلاحات و اعتدال (خاتمی و هاشمی) و نه با پیروز انتخابات (حسن روحانی و دولت او) نداشته است.
او به عبارتی، علیرغم انتظار قبلی هم از دولت بازماند و هم در حوزه سیاست به جمع فرماندهان نرسید.
آسمان همچنین یادآور شد: عارف پس از رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی و نیامدن سیدمحمد خاتمی به عرصه انتخابات و مشخص شدن نامزدهای نهایی در روزنامه «بهار» (ارگان انتخاباتی عارف) و نیز تبلیغات مبارزاتی، خود را با عنوان «تنها نامزد اصلاحطلب» معرفی کرد و انتظار آن را داشت تا از سوی احزاب و گروههای اصلاحطلب مورد حمایت قرار گیرد؛ حمایتی که در نهایت، انجام نشد.
شورای مشاوران خاتمی پس از رد صلاحیت هاشمی در ابتدا، عملا خود را بدون نامزد یافت و در مرحله بعد، بدون آنکه تمایزی میان حسن روحانی ( به عنوان یک عضو جامعه روحانیت مبارز) و محمدرضا عارف (معاون و یار نزدیک سیدمحمد خاتمی) قائل شود، رأی به نظرسنجی از بدنه جامعه و سپردن تصمیم به بزرگان داد. آسمان به کنایه نوشت: عارف نماد تجربهاندوزی اصلاحطلبان است و حال نوبت تجربهآموزی اوست.
* کیهان
عارف پیش از دیگر نامزدهای اصلاحطلب در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم اعلام نامزدی کرده بود اما طیفی از اصلاحطلبان که تحریم انتخابات را زمزمه میکردند یا دنبال نامزدی دیگر بودند، از عارف به عنوان «اصلاحطلب بدلی و قلابی» و «تحریکشده نهادهای امنیتی» یاد کردند.
نشریه آسمان درباره بازماندگی عارف نوشت: اگر و فقط اگر محمدرضا عارف به نقش و مسئولیت تاریخی - اخلاقی خود عمل نمیکرد فاصله اندک حسن روحانی تا مرز 50 درصدی آرا نشان از آن دارد که اگر عارف در صحنه میماند و صرفا در استان موطن خویش، یزد، در جایگاه نخست قرار میگرفت؛ کار روحانی در بهترین حالت به دور دوم میافتاد. این، تازه در حالتی بود که بدنه اجتماعی حامی اصلاحات و تغییر، از دودستگی و اختلاف اصلاحطلبان دلسرد نمیشد و چون تدبیری نمیدید، امیدی نمیبست و در خانه نمینشست.
آسمان میافزاید: نقشآفرینی عارف اما چنان که باید و شاید، حاصلی برای او در بر نداشت. پس از 24 خرداد، وی نه در دولت و نه در حوزه عمومی سیاست نتوانست جایگاه تثبیتشدهای پیدا کند.
حضور نداشتن عارف در ترکیب دولت روحانی، نخستین نشانههای تردید را بروز داد.
گرچه با قرار گرفتن جعفر توفیقی، رئیس ستاد انتخاباتی عارف، در جایگاه سرپرستی وزارت علوم و در ادامه حمایتهای عارف از این وزارتخانه در برابر حملات مخالفان، دولت شائبهها را کمرنگ ساخت؛ اما معرفی نشدن توفیقی به مجلس بار دیگر تردیدها را بازگرداند. اخبار متناقضی که درباره صدور حکم ریاست مرکز مطالعات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام به نام عارف در رسانهها منتشر شد و سپس منتفی شدن موضوع، نشان داد عارف در سطحی فراتر از دولت روحانی و نزد بزرگانی چون هاشمیرفسنجانی نیز هنوز موقعیت تثبیتشدهای ندارد و او همچنان یاران قدیمیتری چون علیاکبر ولایتی را ترجیح میدهد.
در ادامه این تحلیل آمده است: حتی بحث انصراف عارف از عضویت در هیئتمدیره بنیاد باران که از سوی سیدمحمد خاتمی تأسیس شده و قرار گرفتن وی در رأس «بنیاد امید ایرانیان» به نوعی شائبه گلایه عارف از خاتمی را به وجود آورد و مهمتر اینکه، او میکوشد با نوعی هویتطلبی از زیر سایه رئیسجمهور اصلاحات درآید و در جایگاهی جز «معاون اول خاتمی» تعریف شود شائبهای که در مقام تحلیل رویکردهای عارف، باید آن را به عنوان یک واقعیت سیاسی پذیرفت ارگان کارگزاران با دعوت عارف به تمکین از تصمیمات بزرگان مینویسد: باید گفت عارف پس از انتخابات 24 خرداد ارتباط ارگانیکی نه با بزرگان اصلاحات و اعتدال (خاتمی و هاشمی) و نه با پیروز انتخابات (حسن روحانی و دولت او) نداشته است.
او به عبارتی، علیرغم انتظار قبلی هم از دولت بازماند و هم در حوزه سیاست به جمع فرماندهان نرسید.
آسمان همچنین یادآور شد: عارف پس از رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی و نیامدن سیدمحمد خاتمی به عرصه انتخابات و مشخص شدن نامزدهای نهایی در روزنامه «بهار» (ارگان انتخاباتی عارف) و نیز تبلیغات مبارزاتی، خود را با عنوان «تنها نامزد اصلاحطلب» معرفی کرد و انتظار آن را داشت تا از سوی احزاب و گروههای اصلاحطلب مورد حمایت قرار گیرد؛ حمایتی که در نهایت، انجام نشد.
شورای مشاوران خاتمی پس از رد صلاحیت هاشمی در ابتدا، عملا خود را بدون نامزد یافت و در مرحله بعد، بدون آنکه تمایزی میان حسن روحانی ( به عنوان یک عضو جامعه روحانیت مبارز) و محمدرضا عارف (معاون و یار نزدیک سیدمحمد خاتمی) قائل شود، رأی به نظرسنجی از بدنه جامعه و سپردن تصمیم به بزرگان داد. آسمان به کنایه نوشت: عارف نماد تجربهاندوزی اصلاحطلبان است و حال نوبت تجربهآموزی اوست.
* کیهان