به گزارش وبلاگستان مشرق، سجاد نصرتي در جديدترين مطلب وبلاگ خود به ماجراي جالب خريد خودرو از کارخانه ايران خودرو اشاره کرد و نوشت: چند ماه پيش حماقت کردم و از شرکت ايران خودرو يک خودروي 206 خريدم و باز هم حماقت کردم و براي ماشين گارانتي دار يک کارت طلايي سه ستاره هم گرفتم.
بعد از گذشت يک ماه از استفاده از اين اتومبيل، احساس کردم که ميزان مصرف بنزين کمي زياده و به همين خاطر تصميم گرفتم تا اون رو به يکي نمايندگي هاي ايران خودرو نشون بدم.
دوستان که از ايران خودرو اتومبيل خريداري کردند حتما مي دونند که نحوه ثبت درخواست براي بردن ماشين به نمايندگي به اين صورت هست که يک روز قبل بايد صبح زود تماس بگيريد تا فردا صبح جزو يکي از 10 اتومبيلي يا بلکه هم کمتري باشيد که نمايندگي اون رو تحويل ميگيره.
من هم پس از طي اين مراحل اتومبيل رو به نمايندگي واقع در خيابان آزادي دادم و گفتم که به نظرم مصرف سوخت ماشين زياده. ماشين رو تحويل دادم و به محل کار رفتم. چند ساعت بعد تماس گرفتند و گفتند که اتومبيلم رو برم و تحويل بگيرم. وقتي که خواستم ماشين رو بگيرم همراه با اون يک فاکتور 8 هزار توماني دستم دادند و گفتند اين اجرت اين بود که ببينيم ماشين مصرفش عادي هست يا نه!
جر و بحثمون نتيجه نداد و اونها با ادعاي اينکه تنها قطعات شامل گارانتي هستند و نه خدمات 8 هزار تومان رو از من گرفتند.
نزديک دو ماه از اون روز ميگذره.
امروز اومدم آب بريزم توي مخزن شيشه شور ماشين، متوجه شدم که درب مخصوص مخزن روغن هيدروليک ماشين سر جاش نيست!
برام از اين جهت عجيب بود که درب کاپوت ماشين من توي سه ماه گذشته تنها دو يا سه بار باز شده و اون هم به خاطر پرکردن مخزن شيشه شور بوده. شک کردم که شايد درب مخزن خود به خود افتاده به همين خاطر چشمم رو چرخوندم تا درب رو پيدا کنم. حدسم درست بود. درب افتاده بود و به تسمه گير کرده بود و حرکت تسمه باعث شده بود تا قسمتي از درب خورده بشه. با اين حال درب رو سر جاش قرار دادم اما هر کاري کردم کيپ نشد. با خودم گفتم اين وقتي سالم بود افتاده چه برسه به حالا که خرابه.
اينطوري بود که گفتم الان وقتشه که از کارت طلايي يا گارانتي يا هر کوفت ديگه استفاده کنم!
بعد از تماس با امداد خودرو و خواندن شماره بدنه و شماره اشتراک و نام و …. و همچنين شرح مشکل قرار شد تا يک امداد بياد و اين درب رو تعويض کنه.
چند دقيقه بعد امداد اومد و پس از ديدن درب مخزن گفت که ما اين قطعه رو نداريم و به ما ربطي نداره!
بعد هم شروع کرد به نوشتن مشخصات ماشين من توي يک برگه که دستش بود. بهش با زبون بي زبوني گفتم شما که مي‌دونستيد مشکل ماشين چيه، مرض داشتيد که اين راه رو بياين و من رو 15 دقيقه توي خيابون علاف کنيد؟
خنديد و گفت چاره اش اينه که از اين کشور بزاري بري!
با مرکز پشتيباني تماس گرفتم اما اونا هم جواب سر بالا دادند.
مطمئنم اين برخوردي که با من شده تا حالا براي خيلي‌ها و به شکل‌هاي مختلف اتفاق افتاده؛ نمي‌دونم ايران خودرو با خودش چه فکري مي‌کنه؟ مثلا فکر مي کنه خيلي زرنگه يا خيلي موفقه يا … اما من و بقيه مشتري‌ها تنها يه اسم روي اين کار ميزاريم و اون هم فقط و فقط “دزدي” هست. اين دزدي به پاي کي نوشته ميشه؟ تا کي ادامه داره؟