به گزارش مشرق، در مقالهای که «مراد بطل»، نویسنده و پژوهشگر چچنی به رشته تحریر درآورده و پایگاه اطلاع رسانی مرکز تحقیقات و تحلیلهای سیاسی «جیمز تاون» منتشر کرده، این نویسنده چچنی تاکید میکند، در حالی در آستانه ورود به چهارمین سال بحران سوریه در 15 مارس آینده هستیم که که نبردها و جبهههای درگیری در این کشور همچنان تروریستهای بیشماری را از سراسر جهان از جمله شمال قفقاز و از جمله چچن جذب خود میکند.
بنابر نوشته این نویسنده و تحلیلگر چچنی بسیاری از گزارشها از حضور تروریستهای چچنی در میدانهای نبرد و جهاد در افغانستان و عراق و دیگر مناطق جهان خبر میدهند، اما هیچگاه این ادعاها به اثبات نرسیدند، اما در سوریه اوضاع دگرگونه است و در واقع سوریه اولین مکانی است که تروریستهای چچنی بدون کوچکترین واهمه و یا پنهان کاری حضور پیدا میکنند.
این تحلیلگر چچنی در ادامه توضیح میدهد که چچنیها و قفقازیهایی که در سوریه در حال مبارزه علیه ارتش و نظام این کشور این هستند، به 4 گروه اصلی تقسیم میشوند که سرکردگی هریک از آنها را 4 تروریست برجسته چچنی به نامهای «عمر چچنی»، «سیف الله چچنی»، «امیر مسلم» و «صلاح الدین چچنی» نام دارند، اگرچه تروریستهای چچنی در روز 6 فوریه گذشته از کشته شدن «سیف الله چچنی» در حمله به زندان مرکزی حلب، در شمال سوریه خبر دادند. همچنین گفته شده است، اگرچه این سرکردگان چچنی بر لقب چچنی برای خود استفاده کردهاند، اما هیچ نزدیکی و خویشاوندی با هم ندارند.
نام اصلی عمر چچنی «ترخان باترچولی» از اهالی منطقه دشت «بانکسی»، در شمال شرقی گرجستان است که پیش از ملحق شدن به جبهههای نبرد در سوریه و طی سالهای 2006 و 2007 عمر خدمت نظام وظیفه خود را در ارتش سپری کرد و پس از پایان خدمت سربازیش در «آبخازیا» که بر سر آن میان روسیه و گرجستان درگیری وجود دارد، در سال 2008 میلادی به ارتش گرجستان ملحق شد، اما به دلیل ابتلا به بیمارس سل از خدمت در ارتش معاف شد تا در سال 2010 میلادی به تهام خرید و فروش و نگهداری سلاح توسط پلیس گرجستان بازداشت شود.
آنگونه که درباره وی گفته شده است، او از زمانی که در زندان بود و پیش از آزادی از زندان به فکر جهاد بود به همین منظور به محض آزادی از زندان در همان سال 2010 میلادی فورا راهی مصر شد.
اما هنگامی که بحران سوریه در 15 مارس 2011 رقم خورد و اوضاع در آن شدت یافت تا به درگیریهای نظامی منجر شد، عمر راهی ترکیه شد تا از آنجا وارد خاک سوریه شود.
وی پس از ورود به سوریه سرکردگی گروه تروریستی موسوم به «انصار و مهاجرین» را برعهده گرفت تا پس از آن به عنوان سرکرده گروه تروریستی امارت اسلامی عراق و شام یا همان داعش در شمال سوریه منصوب شود.
پس از عمر چچنی این بار نوبت به «سیف الله چچنی» بود که وارد سوریه شود. وی پس از اختلافاتی که با خانوادهاش در منطقه دشت «بانکسی» پیدا کرده بود، مدتی را در ترکیه زندگی میکرد تا اینکه پس از تشکیل گروه تروریستی «انصار و مهاجرین» به سرکردگی عمر چچنی به آن ملحق شد، اما پس از بروز اختلاف با آن از گروه وی جدا شد و گروه مخصوصی برای خود تشکیل داد و اواخر دسامبر گذشته به همراه گروهش به گروه تروریستی «جبهه النصره» ملحق شد.
در نوامبر 2013 اغلب تروریستهای چچنی فعال در سوریه عمر چچنی را رها کرده و با جدایی از وی بار دیگر گروه تروریستی «انصار و مهاجرین» را این بار به سرکردگی یک چچنی دیگر به نام «صلاح الدین چچنی» احیا کردند که بر حسب اتفاق او نیز از اهالی دشت بانکسی بود که هم اکنون دیگر به امارت اسلامی قفقازی تبدیل شده بود که «دوکو عمروف» آن را در گرجستان تاسیس کرده بود و به سرعت به کانون تجمع و تمرکز جهادیهای روسیه و قفقاز تبدیل شده بود و تروریستهای بسیاری را هم به سوریه اعزام کرد.
به این ترتیب بسیاری از جهادیهای چچنی از عمر چچنی به این دلیل که وی با «ابو بکر البغدادی»، سرکرده داعش بیعت کرده بود، جدا شدند، شاید هم آنها متعهد شده بودند که وفاداری خود را نسبت به عمروف حفظ کنند و برخی از آنها تمایل نداشتند، در گروهی عضویت داشته باشند که حتی در مقیاس جهادیها نیز تندرو و خشن شمرده میشد.
اما چهارمین چچنی که برای جهاد راهی بلاد شام یا کشور سوریه شد، «امیر مسلم» بود که او نیز از اهالی منطقه دشت بانکسی بود، اما در همان دوران کودکی این منطقه را ترک میکند. وی از جمله چچنیهایی است که در دو جنگ این کشور شرکت داشته و به داشتن مهارت و تجربه نظامی معروف است. نیروی پلیس روسیه در سال 2008 وی را بازداشت کرده بود، اما پس از مدت کوتاهی وی را آزاد کرد تا پس از پیوستن به سوریه، هم اکنون سرکردگی گروه تروریستی موسوم به «جند الشام» در استان لاذقیه در غرب سوریه را برعهده داشته باشد.
این نویسنده چچنی میگوید که اغلب تروریستهای چچنی که در سوریه در حال مبارزه علیه ارتش و نظام سوریه هستند و برآورد میشود، تعداد آنها بین 400 تا 1000 نفر باشد، از دانشجویانی بودند که پیش از آغاز انقلابهای عربی از سال 2011 میلادی علوم اسلامی را در سوریه و مصر تحصیل میکردند و نقش مهمی را در جذب چچنیهای دیگر برای پیوستن به جهاد در سوریه ایفا کردند.
در واقع پس از فروپاشی اتحاد شوروی سابق بسیاری از دانش آموزان منطقه شمال قفقاز پس از پایان تحصیلات مقدماتی برای تحصیل زبان عربی و شریعت اسلامی راهی مناطق عربی شدند که دو کشور سوریه و مصر از جمله این کشورها بودند و این فرصتی بود تا آنها هویت اسلامی خود را کشف کنند. این دانشجویان طی تحصیل در کشورهای عربی در معرض ایدئولوژیهای اسلامی متنوع و گوناگونی قرار گرفتند که از جمله آنها مکتب سلفیگری جهادی بود.
به اعتقاد این نویسنده و تحلیلگر چچنی دلایل و عوامل بسیاری موجب شد تا چچنیها برای آنچه جهاد در عرصه سوریه نامیده شده است، راهی این کشور شوند که مهمترین آنها عبارتند از:
- گرایش فزاینده نزد جوانان گرجستان به مکتب سلفی گری
- محال و غیر ممکن بودن عبور از مرزهای شمالی مغولستان که به شدت محافظت میشود، جهت ورود به خاک روسیه و مبارزه با دولت این کشور
- نزدیکی جغرافیایی گرجستان به ترکیه که دروازه ورود و انتقال تروریستهای خارجی جهت ورود به سوریه به ویژه در تا سال گذشته میلادی به شمار میآمد
- سهولت نسبی سفر به ترکیه به عنوان اینکه آنها شهروندان کشور گرجستان شمرده میشود
از سوی دیگر شاهد ملحق شدن شماری از چچنیهای مقیم کشورهای اروپایی به سوریه نیز هستیم که برآورد میشود، تعداد آنها در کشورهای اروپایی بین 150 تا 250 هزار نفر باشد و از آنجا که آنها جهاد در سوریه را عرصهای برای خدمت به اسلام به شمار میآوردند، به ویژه برای چچنیهایی که به دلایل سیاسی امکان بازگشت به کشورشان نداشتند، سوریه را بهترین عرصه برای ادای وظیفه خود به شمار آورده و راهی آن شدند.
اما پیوستن تروریستهای چچنی به گروههای تروریستی بزرگ فعال در سوریه از جمله گروه تروریستی «انصار و مهاجرین» مسلتزم سپری کردن مراحل مختلف آموزشها و دورههای نظامی است.
پس از طی کردن این دورهها کسانی موفق به پیوستن به این گروهها از جمله گروه «انصار و مهاجرین» میشوند، باید اسناد و مدارک خود را به سرکرده گروه که اصولا «امیر» نامیده میشود، ارائه میدهند تا پس از آن با پیوستن به یک دوره آموزشی 30 تا 45 روزه و در صورت بیتجربه بودن حتی تا یک سال مهارتهای نظامی خود را افزایش میدهند. این افراد طی دورههای آموزشی و 4 ماه اول ملحق شدن به گروههای تروریستی اجازه خروج از سوریه و سفر به خارج از آن را ندارند. همچنین آنها طی مبارزه در سوریه مبلغی را دریافت و از لحاظ غذایی تامین میشوند.
این نویسنده و تحلیلگر سیاسی چچنی به نقل از یک منبع نزدیک به گروههای تروریستی چچنی فعال در سوریه مینویسد که تروریستهای منطقه قفقاز آموزشهای نظامی لازم را در سوریه میبینند و این موضوع بسیار مهمی برای آنها شمرده میشود، چون آنها امکان دایر کردن پایگاههای نظامی در شمال قفقاز مگر به صورت بسیار محدود را به دلیل تحت پیگرد قرار گرفتن از سوی حکومت و کمبود منابع ندارند.
این نویسنده چچنی میگوید که جوانان سفلی جهادی چچنی درحالی برای جهاد راهی سوریه میشوند که دوکو عمروف، سرکرده امارت اسلامی در قفقاز اولویت این جوانان را نه جهاد در سوریه که جهاد در کشورشان جهت مبارزه با روسها بیان کرده است. اما به ظاهر عمروف یا تسلیم خواسته این جوانان شده یا اینکه اهمیت سوریه برای آموزش نظامی سلفیهای جهادی چچنی به دلیل نبود و کمبود منابع در شمال قفقاز را دریافت شده و با راهی شدن آنها به سوریه موافقت کرده است.
این نویسنده چچنی در پایان به نقل از یک منبع نزدیک به تروریستهای چچنی فعال در سوریه افشا میکند که برخی از تروریستهای چچنی در عمل به شمال قفقاز باز گشتهاند و این بدین معناست که آنها دورههای آموزش نظامی چهار ماهه خود را به خوبی و با موفقیت سپری کردهاند و به زودی امارت اسلامی قفقاز از وجود آنها در این کشور استفاده خواهد کرد.
بنابر نوشته این نویسنده و تحلیلگر چچنی بسیاری از گزارشها از حضور تروریستهای چچنی در میدانهای نبرد و جهاد در افغانستان و عراق و دیگر مناطق جهان خبر میدهند، اما هیچگاه این ادعاها به اثبات نرسیدند، اما در سوریه اوضاع دگرگونه است و در واقع سوریه اولین مکانی است که تروریستهای چچنی بدون کوچکترین واهمه و یا پنهان کاری حضور پیدا میکنند.
این تحلیلگر چچنی در ادامه توضیح میدهد که چچنیها و قفقازیهایی که در سوریه در حال مبارزه علیه ارتش و نظام این کشور این هستند، به 4 گروه اصلی تقسیم میشوند که سرکردگی هریک از آنها را 4 تروریست برجسته چچنی به نامهای «عمر چچنی»، «سیف الله چچنی»، «امیر مسلم» و «صلاح الدین چچنی» نام دارند، اگرچه تروریستهای چچنی در روز 6 فوریه گذشته از کشته شدن «سیف الله چچنی» در حمله به زندان مرکزی حلب، در شمال سوریه خبر دادند. همچنین گفته شده است، اگرچه این سرکردگان چچنی بر لقب چچنی برای خود استفاده کردهاند، اما هیچ نزدیکی و خویشاوندی با هم ندارند.
نام اصلی عمر چچنی «ترخان باترچولی» از اهالی منطقه دشت «بانکسی»، در شمال شرقی گرجستان است که پیش از ملحق شدن به جبهههای نبرد در سوریه و طی سالهای 2006 و 2007 عمر خدمت نظام وظیفه خود را در ارتش سپری کرد و پس از پایان خدمت سربازیش در «آبخازیا» که بر سر آن میان روسیه و گرجستان درگیری وجود دارد، در سال 2008 میلادی به ارتش گرجستان ملحق شد، اما به دلیل ابتلا به بیمارس سل از خدمت در ارتش معاف شد تا در سال 2010 میلادی به تهام خرید و فروش و نگهداری سلاح توسط پلیس گرجستان بازداشت شود.
آنگونه که درباره وی گفته شده است، او از زمانی که در زندان بود و پیش از آزادی از زندان به فکر جهاد بود به همین منظور به محض آزادی از زندان در همان سال 2010 میلادی فورا راهی مصر شد.
اما هنگامی که بحران سوریه در 15 مارس 2011 رقم خورد و اوضاع در آن شدت یافت تا به درگیریهای نظامی منجر شد، عمر راهی ترکیه شد تا از آنجا وارد خاک سوریه شود.
وی پس از ورود به سوریه سرکردگی گروه تروریستی موسوم به «انصار و مهاجرین» را برعهده گرفت تا پس از آن به عنوان سرکرده گروه تروریستی امارت اسلامی عراق و شام یا همان داعش در شمال سوریه منصوب شود.
پس از عمر چچنی این بار نوبت به «سیف الله چچنی» بود که وارد سوریه شود. وی پس از اختلافاتی که با خانوادهاش در منطقه دشت «بانکسی» پیدا کرده بود، مدتی را در ترکیه زندگی میکرد تا اینکه پس از تشکیل گروه تروریستی «انصار و مهاجرین» به سرکردگی عمر چچنی به آن ملحق شد، اما پس از بروز اختلاف با آن از گروه وی جدا شد و گروه مخصوصی برای خود تشکیل داد و اواخر دسامبر گذشته به همراه گروهش به گروه تروریستی «جبهه النصره» ملحق شد.
در نوامبر 2013 اغلب تروریستهای چچنی فعال در سوریه عمر چچنی را رها کرده و با جدایی از وی بار دیگر گروه تروریستی «انصار و مهاجرین» را این بار به سرکردگی یک چچنی دیگر به نام «صلاح الدین چچنی» احیا کردند که بر حسب اتفاق او نیز از اهالی دشت بانکسی بود که هم اکنون دیگر به امارت اسلامی قفقازی تبدیل شده بود که «دوکو عمروف» آن را در گرجستان تاسیس کرده بود و به سرعت به کانون تجمع و تمرکز جهادیهای روسیه و قفقاز تبدیل شده بود و تروریستهای بسیاری را هم به سوریه اعزام کرد.
به این ترتیب بسیاری از جهادیهای چچنی از عمر چچنی به این دلیل که وی با «ابو بکر البغدادی»، سرکرده داعش بیعت کرده بود، جدا شدند، شاید هم آنها متعهد شده بودند که وفاداری خود را نسبت به عمروف حفظ کنند و برخی از آنها تمایل نداشتند، در گروهی عضویت داشته باشند که حتی در مقیاس جهادیها نیز تندرو و خشن شمرده میشد.
اما چهارمین چچنی که برای جهاد راهی بلاد شام یا کشور سوریه شد، «امیر مسلم» بود که او نیز از اهالی منطقه دشت بانکسی بود، اما در همان دوران کودکی این منطقه را ترک میکند. وی از جمله چچنیهایی است که در دو جنگ این کشور شرکت داشته و به داشتن مهارت و تجربه نظامی معروف است. نیروی پلیس روسیه در سال 2008 وی را بازداشت کرده بود، اما پس از مدت کوتاهی وی را آزاد کرد تا پس از پیوستن به سوریه، هم اکنون سرکردگی گروه تروریستی موسوم به «جند الشام» در استان لاذقیه در غرب سوریه را برعهده داشته باشد.
این نویسنده چچنی میگوید که اغلب تروریستهای چچنی که در سوریه در حال مبارزه علیه ارتش و نظام سوریه هستند و برآورد میشود، تعداد آنها بین 400 تا 1000 نفر باشد، از دانشجویانی بودند که پیش از آغاز انقلابهای عربی از سال 2011 میلادی علوم اسلامی را در سوریه و مصر تحصیل میکردند و نقش مهمی را در جذب چچنیهای دیگر برای پیوستن به جهاد در سوریه ایفا کردند.
در واقع پس از فروپاشی اتحاد شوروی سابق بسیاری از دانش آموزان منطقه شمال قفقاز پس از پایان تحصیلات مقدماتی برای تحصیل زبان عربی و شریعت اسلامی راهی مناطق عربی شدند که دو کشور سوریه و مصر از جمله این کشورها بودند و این فرصتی بود تا آنها هویت اسلامی خود را کشف کنند. این دانشجویان طی تحصیل در کشورهای عربی در معرض ایدئولوژیهای اسلامی متنوع و گوناگونی قرار گرفتند که از جمله آنها مکتب سلفیگری جهادی بود.
به اعتقاد این نویسنده و تحلیلگر چچنی دلایل و عوامل بسیاری موجب شد تا چچنیها برای آنچه جهاد در عرصه سوریه نامیده شده است، راهی این کشور شوند که مهمترین آنها عبارتند از:
- گرایش فزاینده نزد جوانان گرجستان به مکتب سلفی گری
- محال و غیر ممکن بودن عبور از مرزهای شمالی مغولستان که به شدت محافظت میشود، جهت ورود به خاک روسیه و مبارزه با دولت این کشور
- نزدیکی جغرافیایی گرجستان به ترکیه که دروازه ورود و انتقال تروریستهای خارجی جهت ورود به سوریه به ویژه در تا سال گذشته میلادی به شمار میآمد
- سهولت نسبی سفر به ترکیه به عنوان اینکه آنها شهروندان کشور گرجستان شمرده میشود
از سوی دیگر شاهد ملحق شدن شماری از چچنیهای مقیم کشورهای اروپایی به سوریه نیز هستیم که برآورد میشود، تعداد آنها در کشورهای اروپایی بین 150 تا 250 هزار نفر باشد و از آنجا که آنها جهاد در سوریه را عرصهای برای خدمت به اسلام به شمار میآوردند، به ویژه برای چچنیهایی که به دلایل سیاسی امکان بازگشت به کشورشان نداشتند، سوریه را بهترین عرصه برای ادای وظیفه خود به شمار آورده و راهی آن شدند.
اما پیوستن تروریستهای چچنی به گروههای تروریستی بزرگ فعال در سوریه از جمله گروه تروریستی «انصار و مهاجرین» مسلتزم سپری کردن مراحل مختلف آموزشها و دورههای نظامی است.
پس از طی کردن این دورهها کسانی موفق به پیوستن به این گروهها از جمله گروه «انصار و مهاجرین» میشوند، باید اسناد و مدارک خود را به سرکرده گروه که اصولا «امیر» نامیده میشود، ارائه میدهند تا پس از آن با پیوستن به یک دوره آموزشی 30 تا 45 روزه و در صورت بیتجربه بودن حتی تا یک سال مهارتهای نظامی خود را افزایش میدهند. این افراد طی دورههای آموزشی و 4 ماه اول ملحق شدن به گروههای تروریستی اجازه خروج از سوریه و سفر به خارج از آن را ندارند. همچنین آنها طی مبارزه در سوریه مبلغی را دریافت و از لحاظ غذایی تامین میشوند.
این نویسنده و تحلیلگر سیاسی چچنی به نقل از یک منبع نزدیک به گروههای تروریستی چچنی فعال در سوریه مینویسد که تروریستهای منطقه قفقاز آموزشهای نظامی لازم را در سوریه میبینند و این موضوع بسیار مهمی برای آنها شمرده میشود، چون آنها امکان دایر کردن پایگاههای نظامی در شمال قفقاز مگر به صورت بسیار محدود را به دلیل تحت پیگرد قرار گرفتن از سوی حکومت و کمبود منابع ندارند.
این نویسنده چچنی میگوید که جوانان سفلی جهادی چچنی درحالی برای جهاد راهی سوریه میشوند که دوکو عمروف، سرکرده امارت اسلامی در قفقاز اولویت این جوانان را نه جهاد در سوریه که جهاد در کشورشان جهت مبارزه با روسها بیان کرده است. اما به ظاهر عمروف یا تسلیم خواسته این جوانان شده یا اینکه اهمیت سوریه برای آموزش نظامی سلفیهای جهادی چچنی به دلیل نبود و کمبود منابع در شمال قفقاز را دریافت شده و با راهی شدن آنها به سوریه موافقت کرده است.
این نویسنده چچنی در پایان به نقل از یک منبع نزدیک به تروریستهای چچنی فعال در سوریه افشا میکند که برخی از تروریستهای چچنی در عمل به شمال قفقاز باز گشتهاند و این بدین معناست که آنها دورههای آموزش نظامی چهار ماهه خود را به خوبی و با موفقیت سپری کردهاند و به زودی امارت اسلامی قفقاز از وجود آنها در این کشور استفاده خواهد کرد.