به گزارش مشرق، روزنامه جوان در مطلبی عنوان داشت: گويا همه منتظر بودند تا ولاسكو پايش را از ايران بيرون بگذارد و بعد شروع كنند به عيب و ايراد گرفتن! ولاسكو طي دو سالي كه در ايران حضور داشت با عملكرد حرفهاي و منحصر به فرد خود كاري كرد كه تمام مدعيان تا امروز مجبور به سكوت شوند.
امروز كارخانه، اكبري و عدهاي ديگر به راحتي لب باز ميكنند و هر چه دلشان بخواهد ميگويند بدون اينكه توجه داشته باشند علاقهمندان به واليبال خوب به ياد دارند روزها و سالهايي كه همين آقايان هدايت تيمملي را بر عهده داشتند يا بازيكن آن بودند و ما حسرت گرفتن حتي يك گيم از امثال كرهجنوبي، ژاپن و چين را داشتيم. هجمهاي كه اين روزها عليه آقاي خاص واليبال دنيا از سوي مربيان باشگاهي صورت ميگيرد مسئلهاي نيست كه مربوط به زمان حال باشد اين قبيل مربيان كه در ذهنشان براي خود حكومتي تشكيل دادهاند در زمان حضور ولاسكو هم اين ادعاها را داشتند اما چون سرمربي تيمملي با نتايج فوقالعادهاش اجازه عرض اندام به آنها نميداد چارهاي جز سكوت نداشتند. آنها امروز مطرح ميكنند كه بازيكنان تيمملي در باشگاهها پرورش پيدا ميكردند و بعد تحويل ولاسكو ميشدند و با اين سفسطه ميخواهند زحمات و نتايجي كه او با تيمملي كسب كرد را زير سؤال ببرند.
سؤال اينجاست كه اگر شما واقعاً بازيكن پرورش ميداديد و ستاره تحويل تيمملي ميداديد پس چرا وقتي روي نيمكت تيمملي بوديد و ديگران براي شما اين كار را انجام ميدادند نتيجه نميگرفتيد.
صحبتهاي مدعيان امروز، حرفهاي تازهاي نيست، آنها در زمان حضور ولاسكو در ايران به هيچ عنوان با او رو در رو نميشدند چون ميدانستند در برابر دانش به روز او و معلومات حرفهاياش حرفي براي گفتن ندارند پس به ناچار صبر كردند تا روز مورد نظرشان فرا برسد و چه روزي بهتر از اين روزها كه ولاسكو از ايران رفته و واليبال ايران را براي خودمان به جا گذشته تا اين مدعيان بخواهند هر طور شده خود را جانشين او بنامند و از ثمره دسترنج او استفاده كنند و گرنه همه خوب ميدانند كه امثال مصطفي كارخانه و پيمان اكبري و بقيه حتي در خواب هم نميديدند كه روزي بتوانند يك مسابقه ليگ جهاني را از نزديك ببينند چه رسد به اينكه به عنوان سرمربي تيمملي واليبال ايران در اين مسابقات بزرگ حضور پيدا كنند.
آنچه از واليبال و آدمهايش انتظار داشتيم با آنچه امروز از آنها ميبينيم تفاوتهاي فاحشي دارد تصورمان اين بود كه عدهاي آدم با دانش، با فرهنگ و متفاوت از فوتبال و فوتباليها در اين ورزش حضور دارند اما امروز متوجه ميشويم كه آنها فقط ظاهري اتو كشيده داشتهاند و در روزهايي كه واليبال حرفي براي گفتن در آسيا و دنيا نداشت آرام بودند اما امروز كه واليبال به همت ولاسكو و شاگردانش جهاني شده آقايان پوست انداختهاند و باطن واقعي خود را به همه نشان ميدهند. راستي تا يادمان نرفته بهتر است آقاي كارخانه نگاهي گذرا به تركيب تيمش داشته باشد و حداقل براي يك بار از خودش بپرسد كه كدام يك از آنهايي كه تيمش را صدرنشين ليگ برتر كردهاند خودش پرورش داده، مهدوي، نادي، غفور، كمالوند و تشكري به طور حتم از زمان حضور ولاسكو تبديل به بازيكنان جهاني و بزرگ واليبال ايران شدند. كارخانه با بازيكنان ولاسكو امروز در ليگ برتر واليبال تركتازي ميكند، اما چشمهايش را بسته و به همراه ديگر همفكرانش بيمحابا به ولاسكو ميتازد.
البته چيزي جز تأسف نميتوان گفت، واقعاً براي واليباليها متأسفيم.
امروز كارخانه، اكبري و عدهاي ديگر به راحتي لب باز ميكنند و هر چه دلشان بخواهد ميگويند بدون اينكه توجه داشته باشند علاقهمندان به واليبال خوب به ياد دارند روزها و سالهايي كه همين آقايان هدايت تيمملي را بر عهده داشتند يا بازيكن آن بودند و ما حسرت گرفتن حتي يك گيم از امثال كرهجنوبي، ژاپن و چين را داشتيم. هجمهاي كه اين روزها عليه آقاي خاص واليبال دنيا از سوي مربيان باشگاهي صورت ميگيرد مسئلهاي نيست كه مربوط به زمان حال باشد اين قبيل مربيان كه در ذهنشان براي خود حكومتي تشكيل دادهاند در زمان حضور ولاسكو هم اين ادعاها را داشتند اما چون سرمربي تيمملي با نتايج فوقالعادهاش اجازه عرض اندام به آنها نميداد چارهاي جز سكوت نداشتند. آنها امروز مطرح ميكنند كه بازيكنان تيمملي در باشگاهها پرورش پيدا ميكردند و بعد تحويل ولاسكو ميشدند و با اين سفسطه ميخواهند زحمات و نتايجي كه او با تيمملي كسب كرد را زير سؤال ببرند.
سؤال اينجاست كه اگر شما واقعاً بازيكن پرورش ميداديد و ستاره تحويل تيمملي ميداديد پس چرا وقتي روي نيمكت تيمملي بوديد و ديگران براي شما اين كار را انجام ميدادند نتيجه نميگرفتيد.
صحبتهاي مدعيان امروز، حرفهاي تازهاي نيست، آنها در زمان حضور ولاسكو در ايران به هيچ عنوان با او رو در رو نميشدند چون ميدانستند در برابر دانش به روز او و معلومات حرفهاياش حرفي براي گفتن ندارند پس به ناچار صبر كردند تا روز مورد نظرشان فرا برسد و چه روزي بهتر از اين روزها كه ولاسكو از ايران رفته و واليبال ايران را براي خودمان به جا گذشته تا اين مدعيان بخواهند هر طور شده خود را جانشين او بنامند و از ثمره دسترنج او استفاده كنند و گرنه همه خوب ميدانند كه امثال مصطفي كارخانه و پيمان اكبري و بقيه حتي در خواب هم نميديدند كه روزي بتوانند يك مسابقه ليگ جهاني را از نزديك ببينند چه رسد به اينكه به عنوان سرمربي تيمملي واليبال ايران در اين مسابقات بزرگ حضور پيدا كنند.
آنچه از واليبال و آدمهايش انتظار داشتيم با آنچه امروز از آنها ميبينيم تفاوتهاي فاحشي دارد تصورمان اين بود كه عدهاي آدم با دانش، با فرهنگ و متفاوت از فوتبال و فوتباليها در اين ورزش حضور دارند اما امروز متوجه ميشويم كه آنها فقط ظاهري اتو كشيده داشتهاند و در روزهايي كه واليبال حرفي براي گفتن در آسيا و دنيا نداشت آرام بودند اما امروز كه واليبال به همت ولاسكو و شاگردانش جهاني شده آقايان پوست انداختهاند و باطن واقعي خود را به همه نشان ميدهند. راستي تا يادمان نرفته بهتر است آقاي كارخانه نگاهي گذرا به تركيب تيمش داشته باشد و حداقل براي يك بار از خودش بپرسد كه كدام يك از آنهايي كه تيمش را صدرنشين ليگ برتر كردهاند خودش پرورش داده، مهدوي، نادي، غفور، كمالوند و تشكري به طور حتم از زمان حضور ولاسكو تبديل به بازيكنان جهاني و بزرگ واليبال ايران شدند. كارخانه با بازيكنان ولاسكو امروز در ليگ برتر واليبال تركتازي ميكند، اما چشمهايش را بسته و به همراه ديگر همفكرانش بيمحابا به ولاسكو ميتازد.
البته چيزي جز تأسف نميتوان گفت، واقعاً براي واليباليها متأسفيم.