در ساعت نه و پنج دقیقهی صبح روز چهارشنبه 12 جولای 2006 [21 تیر 1385 شمسی] واحدی از رزمندگان حزب الله، یک بمب کار گذاشته شده در کنار جاده را هنگام عبور یک ماشین گشتی اسرائیل در عیتا الشعب [در نقطهی صفر مرزی فلسطین اشغالی با لبنان] منفجر نمود. بعد از آن، درگیری شدیدی بین رزمندگان مقاومت و نظامیان اسرائیلی به وجود آمد که از خلال آن، رزمندگان مقاومت توانستند هفت نظامی اسرائیلی را بکشند و دو نفر را به اسارت بگیرند.
در پی این کار اسرائیل تصمیم گرفت که همان شیوهی «مجازات دسته جمعی» که در غزه به کار میگرفت را در لبنان هم به کار بگیرد، از همین رو بلافاصله شهرهای مرزی را بمباران نمود و پلهای ارتباطی [جنوب به مرکز] را منهدم کرد تا مانع عقب رفتن نیروهای مقاومت [که اسرا را در اختیار داشتند] بشود. مقاومت هم در پاسخ برخی شهرکهای [شمال فلسطین اشغالی] را با موشکهای کاتیوشا هدف قرار داد. این چنین بود که جنگی آغاز شد که بعدها «جنگ تموز[جولای]» [یا همان جنگ 33 روزه] نام گرفت.
کنفرانس خبری سید حسن نصرالله چند ساعت پس از آغاز نبرد
چند ساعت بعد، دبیر کل حزب الله کنفرانسی خبری تشکیل داد. در آغاز صحبتش عباراتی احساسی و عمیق خطاب به «مجاهدین قهرمان» به کار برد که به عهد خود در اسیر گرفتن سربازان اسرائیلی برای مبادلهشان با اسرای داخل زندانهای اسرائیل وفا کردند، روی همین حساب اسم این عملیات را «وعدهی صادق» گذاشت.
نصرالله آمادگیاش را برای آتش بس و انجام مذاکرات غیرمستقیم برای تبادل اسرا اعلام کرده و گفت: «دو اسیر در دست ما هستند و اگر همه عالم با هم جمع شوند نمیتوانند آنها را برگردانند مگر از طریق مذاکره غیر مستقیم و تبادل.» و افزود: «اگر اسرائیلیها میخواهند به کارهای نظامی فکر کنند و میخواهند از طریق نظامی این دو اسیر را بازگردانند باید بگویم توهم کردهاند، توهم کردهاند، توهم کردهاند.»
و تکرار کرد: «ما برای آتش بس آمادهایم و نمیخواهیم اوضاع در جنوب بالا بگیرد. این نیت ما نیست. ما نمیخواهیم لبنان و منطقه را به جنگ بکشانیم. و هنوز داریم خویشتنداری میکنیم و [به بمبارانهای اسرائیل] عکسالعملهای محدود و حساب شده نشان میدهیم. اما اگر آنها مواجهه را میخواهند پس باید برای مواجهه آماده باشند و توقع «غافلگیریها» از طرف ما را داشته باشند.»
پیشبینی امیل لحود درباره پیروزی مقاومت
از همان روز اول جنگ، امیل لحود این اعتقاد راسخش را اعلام کرد که حزب الله پیروز نبرد خواهد بود و لبنانیهایی که در سال 2000 جلوی اسرائیل ایستادند، «در مواضع ملی خود و نبردشان و مقاومتشان در برابر تجاوز و دشمنیها و در تکمیل کردن مسیر آزادسازی» ثابت قدم هستند. و با احتیاط افزود: «اسرائیل باید بفهمد که سیاستهایش هیچ نتیجه ای نخواهد داشت و تعمیم نمونهی غزه به جنوب لبنان اصلا ممکن نیست.»
جلسه متشنج هیئت دولت در روز اول جنگ
امیل لحود همان روز هیئت دولت را فراخواند تا تشکیل جلسه دهند. مروان حمادة به محض رسیدن به جلسه رو به لحود گفت: «ببین رفقایت چه میکنند، الان است که ارتش اسرائیل به لبنان حمله [زمینی] کند.» لحود پاسخ داد: «من از همین الان به تو میگویم که مقاومت پیروز جنگ خواهد بود،؛ چون اسرائیلیها نمیتوانند گیرش بیندازند و نمیدانند پایگاههایش کجاست و محل موشکهایش کجاست. این عکسالعمل اسرائیل یک حرکت لحظهای [و بدون بررسیها و آمادگیهای خیلی طولانی] نیست و دلیلش هم اسارت گرفتن سربازانش نیست، اسرائیلیها از خیلی وقت پیش برای این جنگ آماده میشدند. من خودم نظامیام [امیل لحود پیش از ریاستجمهوری فرمانده ارتش لبنان بود] و به عنوان یک نظامی با تو حرف میزنم، هیچ ارتشی [از جمله ارتش اسرائیل] نمیتواند که چنین عکسالعملی نشان دهد مگر آنکه از قبل برای آن برنامهریزی کرده باشد.»
میشل سلیمان فرمانده ارتش هم در حال ورود به جلسه هیئت دولت بود که خبرنگاران از او پرسیدند آیا از مقاومت حمایت میکند، فقط یک کلمه پاسخ داد: «طبعا».
میشل سلیمان در جلسه، به اختصار و با شفافیت وضعیت نظامی را تشریح کرد و به اطلاع هیئت دولت رساند که ارتش دو طرح آماده کرده است: یکی طرحی نظامی برای پاسخ دادن و مواجهه با هرگونه تجاوز اسرائیلی محتمل و دوم طرحی برای تحت پوشش گرفتن غیرنظامیها در صورت آوارگیشان از منازلشان [درمناطق جنگی]. مسئول اطلاعات، جورج خوری پیش بینی کرد که بمباران اسرائیلیها به مرکز لبنان و بقاع و شمال لبنان هم کشیده شود. اما نایبرئیس ستاد مشترک، حسن محسن تأکید کرد که تجهیزات نظامی به جنوب ارسال شده است و گروههایی از یگانهای ویژه ارتش آمادهاند تا در صورت لزوم وارد جنگ پارتیزانی شوند و این دستهها محورهایی که ممکن است دشمن در آنجا پیشروی کند را مینگذاری و بمبگذاری کرده اند [تا در صورت نیاز از راه دور منفجر شود]. سپس وزیر دفاع خواستار تخصیص مبلغ سی و شش میلیون دلار از بودجه برای تأمین پنج واحد آتش برای پنج روز شد و توضیح داد که ارتش فقط یک واحد آتش برای یک روز در اختیار دارد. کما اینکه خواستار تخصیص یازده میلیارد لیره برای تأمین سوخت دیزل [برای وسایل نظامی] شد.
بعد از بیرون رفتن فرمانده ارتش و دستیارانش، طبق آنچه در صورتجلسهی آن جلسه آمده است، سنیوره «نگرانی خود و نگرانی لبنانیها» را به واسطهی حادثهی امروز که «دولت نه از آن اطلاع داشت و نه مسئولیت آن را میپذیرد» اعلام کرد. همچنین آمادگی دولت را برای مذاکره با اسرائیل به واسطهی سازمان ملل و همچنین آمادگی دولت برای مشارکت در جلسه وزرای خارجهی عرب که سه روز بعد برگزار میشود را اعلام نمود.
نماینده حزب الله در دولت، وزیر محمد فنیش از او پرسید: «سر چه چیزی میخواهی با اسرائیل به واسطهی سازمان ملل مذاکر کنی؟»
سنیور پاسخ داد: «درباره موضوع اسرا.»
فنیش تأکید کرد: «اسرای طرفین طبعا.»
سنیور (با حالت عصبی): ما تفکرمان تفکری قومی[و پایبند به آرمانهای اعراب] است. خواهش میکنم برای همدیگر "کل کل نکنیم". ما مشکلمان الان است. حکومت اسرائیل گزینهای ندارد جز آنکه دست به عملیات انتقامجویانه بزند. برادران، غزه [در این چند روز و بعد از حمله اسرائیل به واسطهی اسیر شدن شالیت] با خاک یکسان شده و هیچ کس از کشتهها و اسرا و از نمایندگان مجلس و وزرای دستگیر شده [فلسطینی] حرفی نمیزند، همه عالم فقط از یک اسیر اسرائیلی [شالیت] حرف میزنند!»
فنیش: «تقصیر خود اسرائیل است که تبادل اسرا را رد کرد. مسئولیت به عهده اسرائیل است. چرا ما مسئولیت را بر عهدهی او ندانیم و نیندازیم و به وضوح اعلام نکنیم مشکل اسرا باعث چنین عکسالعملی [از طرف مقاومت در اسیر گرفتن از اسرائیل] شده است؟»
سنیوره رو به فنیش: «قضیه دستگیرشدگان و اسرا برای سه سال پیش است و این کسی را قانع نمیکند. کاری که ما امروز کردیم این است که قضیه لبنان را گرفتیم و داخل قضیه فلسطین کردیمش و کشور را وارد کوره جنگ نمودیم و لبنان را به یک کشور در حال جنگ تبدیل کردیم ... پس حالا باید تصمیم به جنگ بگیریم و مسئولیتش را بپذیریم و سیاست سرزمین سوخته را در دستور کار قرار دهیم.»
فنیش: «من شکی در عزم شما در مقاومت کردن ندارم، ولی من توصیه نمیکنم که لبنان را به کشوری در حال جنگ قرار دهیم و یا اینکه سیاست سرزمین سوخته را پیش بگیریم. کل چیزی که میخواهم این است که اگر بحران بالا گرفت، دولت مسئولیت را گردن ما [یعنی حزب الله] نیندازد. درحالیکه در اصل فقط اسرائیل مسئول آنچه الان در لبنان میگذرد [یعنی این جنگ] است چونکه حل قضیهی دستگیرشدگان و اسرا از طریق سازمان ملل و واسطهها را رد کرد.»
اکثر وزرا به ترتیب سخن گفتند تا آنکه نخست وزیر از جیبش پیشنویس بیانیهای را بیرون آورد و برای حضار قرائت کرد که در آن آمده بود: «دولت از این عملیات اطلاعی نداشته و اگر داشت با آن موافق نمیبود.»
فنیش اعتراض کرده و گفت: «من درک میکنم که بگویی دولت از این عملیات "اطلاع نداشته" و حتی اگر لازم باشد بگویی که "مسئول آن نیست" ولی این را درک نمیکنم که بگویی «اگر اطلاع داشت با آن موافق نمیبود". این یک موضع گیری سیاسی محسوب میشود که از آن اینطور برداشت میشود که دولت با مقاومت دچار اختلاف شده است.»
بعد از بحثهایی طولانی، نهایتا عبارت پیشنهادی سنیوره که میگفت «دولت اگر اطلاع داشت موافق نمیبود» تبدیل شد به این عبارت که «دولت مسئولیت آنچه رخ داد و رخ میدهد را بر عهده ندارد.»
نبرد رسانهای رئیس جمهور حامی مقاومت
اما از طرف دیگر امیل لحود از مشاور رسانهایش رفیق شلالا درخواست کرد که از تلویزیون آمریکایی سی. ان. ان دعوت کند تا لحود طی مصاحبهای دلایل هجوم اسرائیل و پس زمینههایش را شرح دهد.
امیل لحود در تمام طول این جنگ یک نبرد رسانهای را از طریق نشریات و رادیوها و شبکههای تلویزیونی اداره میکرد که در آن به اشکال مختلف بر دو چیز تأکید مینمود: اسرائیل نمیتواند بر حزب الله غلبه نماید؛ و ارتش اسرائیل در هر حال چه حزب الله دو سرباز را اسیر میگرفت و چه اسیر نمیگرفت، جنگ علیه حزب الله را به راه میانداخت.
یک بار پیش خود من گفت: «بگذار بگویند لحود دیوانه است [که مدعی است حزبالله در جنگ پیروز خواهد شد.]، معلوم است که کسانی که از جنگ سود می برند حرف مرا باور نمی کنند، کمااینکه در زمان آزادسازی جنوب لبنان هم همینطور بود.»
جلسه بعدی هیئت دولت و رایزنیهای پشت پرده
در روز سیزدهم جولای، هیئت دولت جلسهای خاص تشکیل داد که در آن، میشل سلیمان [فرمانده ارتش] و جورج خوری و وزیر بهداشت محمد جواد خلیفه و دبیر کل هیئت عالی امدادرسانی یحیی رعد به ارائه گزارش پرداختند.
وزیر خدمات عمومی محمد الصفدری توضیح داد که فرودگاه مورد اصابت یازده موشک قرار گرفته است که دهتایشان منفجر شده و یکیشان منفجر نشده و همچنان روی باند فرودگاه است و به این ترتیب روند برخاستن و نشستن هواپیما در فرودگاه به طور کامل تعطیل شده است و البته بخشی از مسائل را میشود حل کرد ولی کسانی که باید این کار را بکنند از کار کردن در فرودگاه میترسند. الیاس المر پیشنهاد کرد تا تمام شدن کامل این اوضاع، هیچ تعمیراتی در باندهای فرودگاه صورت نگیرد. ولی سنیوره و صفدی پاسخ دادند که پنج هواپیمای متعلق به شرکت ملی میدل ایست در فرودگاه هست که لازم است از فرودگاه بیرون بیاید.
پس از این صحبتها سنیوره هیئت دولت را در جریان تماسهای خارجیای که داشته قرار داد، تماسهایی که طی آن «توصیه»هایی از طرف سفرای کشورهای بزرگ و برخی کشورهای عربی دریافته کرده بود که یک سری مواضع مشخص اتخاذ کند. سنیوره پیش نویس بیانیهای را برای هیئت دولت مطرح کرد که طی آن از نقش دولت در امنیت و دفاع سخن گفته و ارسال ارتش لبنان به جنوب و خلع سلاح حزبالله را پیشنهاد داده بود.
فنیش در اینجا وارد بحث شده و پرسید: «چه کسی از شما خواسته این بیانیه را صادر کنید؟ قدمهای بعدیاش چیست؟» و اعلام کرد چنین بحثهایی نیاز به «بحث و گفتگوی قبلی» دارد و راجع به اینکه «چنین مواضعی ما را وارد اختلافات داخلی کند» هشدار داد و خواستار تعویق جلسه برای بررسی بیانیهی پیشنهادی شد.
امیل لحود هم در اینجا وارد بحث شد و تأکید کرد «توپ و تانک روی ما تأثیری ندارد، چیزی که روی ما تأثیر دارد [و به ما ضربه میزند] این است که بین خودمان اختلاف داشته باشیم.» و در باره متنی که سنیوره پیشنهاد داده بود گفت: «آنها میخواهند الان چیزی از ما به دست بیاورند که قبلا نتوانسته بودند به دست بیاوردند، یعنی فرستادن ارتش به منطقهی مرزی [به جای نیروهای مقاومت].»
لحود یاد آور شد که ارتش پیش از این در مرز حضور داشته است ولی اسرائیل هر وقت دلش میخواست به مرزهای لبنان وارد میشد، حتی دیدیم که جریان اشغال لبنان [و پیش روی اسرائیل تا بیروت] در سال 1982 رخ داد. لحود ادامه داد: «الان اسرائیلیها تهدید میکنند ولی از ترس برخورد با نیروهای مقاومت وارد نمیشوند، پس درست نیست که خودمان این سلاحمان را تحویل دهیم و در عوض شروع به زد و خورد بین خودمان کنیم و ارتش را تبدیل به نیروی پلیس کنیم! و به همدیگر بپریم. اسرائیل هم جشن بگیرد.»
سنیوره در پاسخ گفت هدفش از ارائه این طرح این است که «یک طرف خاص» نتواند کشور را بدون مشورت با بقیه به هرکجا دلش خواست بکشند، «بقیه چیزها هم برایم مهم نیست.»
فنیش تکرار کرد که آنچه سنیور مطرح کرده است «مشکل را حل نمیکند، بلکه ما را وارد مشکلی بزرگتر مینماید.» و پیشنهاد کرد که این موضوع به جلسات گفتگوی ملی ارجاع شود.
موضوع داشت در همین جا تمام میشد که مروان حمادة وارد بحث شد و بحث را به نقطهی اول یا نقطه برخورد کشاند و گفت: «پیام دولت به لبنانیها و به جهانیان باید واضح و روشن باشد. مسئله این است که قانون اساسی لبنان، اتخاذ تصمیم را در دایره اختیارات هیئت دولت قرار داده است نه در جای دیگر.» بعد رو به وزیر فنیش کرد و گفت: «هیچ گروهی نیست که بتواند لبنان را به نابودی بکشاند. دارم با صراحت صحبت میکنم محمد [فنیش]، هیچ کس کاری که شما [در حزب الله کردید و سربازان اسرائیلی را اسیر گرفتید] قبول ندارد.»
سنیور هم چیزی که حمادة شروع کرده بود را پی گرفت و اشاره کرد که در جلسات گفتگوی ملی بر سر انجام «عملیات یادآوری» توافق شد، یعنی اینکه گاهگاهی تلنگری زده شود ولی ناگهان «شما کشور را به دل خطرهای محتمل، بلکه خطرهایی قطعی کشیدید.»
درگیریها از نوع آغاز شد. از وزرا، نایلة معوض و میشل فرعون و احمد فتفت و غازی عریضی بیانیه پیشنهادی نخست وزیر را تأیید کردند و غازی العریضی در همین باره گفت نمیشود که یک گروه، دو تا حق داشته باش: «هر چیزی بخواهد را منفردا تصمیم بگیرد و هرچیزی را هم که نمیخواهد وتو کند.»
رئیس جمهور لحود و وزرا فنیش و طراد حمادة و طلال الساحلی هم متناوبا صحبت کردند. وزرا به دو دسته تقسیم شده بودند: دسته ای که نمیخواست ارتش به مرزهای جنوبی فرستاده شود از بیم اینکه بین ارتش و مقاومت برخوردی پیش نیاید و گروهی که خواستار ارسال ارتش به جنوب بود تا بدین وسیله خلع سلاح حزبالله توجیه داشته باشد.
بحث گسترده شد و از این شاخه به آن شاخه رفت و ادامهی جلسه به ساعت شش عصر موکول شد تا درباره بیانیه سنیوره بحث شود.