ما معتقدیم دانشگاه‌ها باید در این قبیل کارها و این تکنولوژی‌های سطح بالا دخیل باشند. یعنی هم در فاز نیمه‌صنعتی و هم صنعتی دانشگاه باید در آن دخیل باشد و از سودش هم استفاده کند. دشمنان و رقبای ما همین کارها را کرده‌اند که در این زمینه‌ها از ما جلو افتاده‌اند. شما فکر می‌کنید دانشگاه هاروارد بودجه‌اش چطور تأمین می‌شود؟ در کارهای صنعتی سهم دارد، در بازار سهام دارد. دانشگاه‌های ما این‌طور نیستند. خودکفا نیستند، در صورتی که بزرگترین سرمایه در دانشگاه است.

به گزارش مشرق، با اینکه تا پیش از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، بسیاری از احتیاجات روزمره کشور عزیزمان، تنها و تنها با تکیه بر نیروهای خارجی برآورده می‌شد و چشم‌اندازی برای قطع وابستگی‌ها متصور نبود، انرژی حاصل از نفس قدسی امام راحل عظیم‌الشان چنان خیزش عظیمی در ملت ایران و به ویژه نسل جوان پدید آورد که چشم هر ناظری را خیره کرد.

رویش و بالندگی در همه عرصه‌ها ثمر انقلاب اسلامی است و از آن جمله پیشرفت‌ در توفیقات چشمگیر علمی در عرصه پزشکی. دانشگاه بقیه‌الله(ع) مولود انقلاب و فرزند رشید و نام‌آور سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.

این روزها بیستمین سالگرد تأسیس این دانشگاه است و تورق ثمرات و برکات این نهال بیست ساله، روزنه‌ای است برای رسیدن به بخشی از آثار انقلاب امام راحل. کارنامه این نهاد مقدس را در گفت‌وگویی با دکتر اصلانی رئیس این دانشگاه مرور کرده‌ایم که حاصل آن تقدیم شما می‌شود.

 آقای دکتر در ابتدا لطفا خود را مختصر معرفی نمائید.

 دکتر جعفر اصلانی متخصص داخلی و فوق تخصص بیماریهای ریه هستم که تحصیلات خود را در دانشگاه علوم پزشکی تهران و دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی گذرانده و اکنون به عنوان استاد تمام دانشگاه علوم پزشکی بقیه‌الله(عج) و عضو هیئت بورد فوق تخصصی ریه مشغول خدمت هستم.  مدت 20 سال در مقاطع مختلف پزشکی عمومی، دوره‌های تخصص داخلی و دوره‌های فوق تخصص ریه تدریس می‌نمایم و از 10 سال قبل سمت ریاست دانشگاه علوم پزشکی بقیه‌الله را دارم.

منظور از جنبش نرم‌افزاری چیست و شما در دانشگاه بقیه‌الله در این راستا چه اقداماتی انجام داده‌اید؟

سال 79، 80 بود. رهبری برای اولین بار عبارتی به عنوان جنبش نرم‌افزاری را مطرح کردند. خوب برخی متوجه این مفهوم بودند اما برای ما هنوز روشن نبود که به عنوان یک دانشگاه علوم پزشکی در این حوزه باید چه کار کنیم؟ با اعضای هیئت علمی دانشگاه جلساتی گذاشتیم و سعی کردیم به یک برداشت مناسب از جنبش نرم‌افزاری برسیم.

 این قضیه برای 13 سال پیش است. آن موقع در حد فهم خودمان به این نتیجه رسیدیم که اگر بخواهیم جنبش نرم‌افزاری در حوزه کاری ما یعنی علوم پزشکی تحقق پیدا کند بایستی کارهای علمی‌مان را توسعه دهیم و تحقیقات را ببریم به سمت تحقیقات کاربردی. فکر کردیم منظور این است. بعد آمدیم در جلسات، چند مرحله برای خودمان ترسیم کردیم. گفتیم اول از همه باید روش تحقیق را به اساتید و دانشجویان‌مان آموزش دهیم. چون همین الان هم بروید در خیلی از دانشگاه‌ها می‌بینید برخی دانشگاهیان تحقیق بلد نیستند. هیئت علمی است، دانشجوست اما روش تحقیق را نمی‌داند.

 قدم دوم گفتیم تحقیق بستر می‌خواهد، باید فضای مناسب برای تحقیق ایجاد کنیم. آزمایشگاه درست کنیم، حیوان خانه تحقیقاتی درست کنیم و در کل زیرساخت لازم را فراهم کنیم. دیدیم فقط این هم کافی نیست، قدم بعدی این است که برویم ماموریت‌های تحقیقاتی تعریف کنیم، برای این کار آمدیم مراکز تحقیقاتی درست کردیم؛ آن موقع شاید 4 مرکز تحقیقاتی داشتیم الان 20 مرکز تحقیقاتی داریم که همگی مصوبه شورای گسترش وزارت بهداشت را دارد و چند مرکز تحقیقاتی رتبه اول را در بین مراکز تحقیقاتی کشور کسب کرده است ولی دیدیم این هم باز آن نتیجه‌ای نیست که دنبالش هستیم چون از این کار مقاله درمی‌آید.

هدف آقا از جنبش نرم‌افزاری که صرفا تولید مقاله نیست. بله؛ الان در سال 91، 600 مقاله در دانشگاه ما منتشر شده است. از این تعداد 400 مقاله در مجلات و مراکز معتبر بین‌المللی ثبت و منتشر شده است. ما 9 مجله داریم که هفت مجله‌مان بین‌المللی است و در سطح علمی (IF) بالایی دارد.

ولی این هدف جنبش نرم‌افزاری نیست. البته یک قسمتی از این مسیر است اما باید به مرحله بعد رسید که تولید محصول است. چون به نظر ما منظور آقا از مطرح کردن جنبش نرم‌افزاری، ایجاد اقتدار است.

 این همان فرایند تبدیل علم به ثروت است...

 بله. ما آن زمان یعنی 13 سال پیش متوجه نبودیم جنبش نرم‌افزاری که رهبری مطرح می‌کنند یعنی چه!؟ اما در این سال‌ها روی این مطلب کار کردیم و سعی کردیم بفهمیم که ما به عنوان دانشگاه علوم پزشکی باید چه کار کنیم. آن اقتداری که الان در قرن بیست و یکم برای کشورها تعیین کننده است دیگر سلاح‌های نظامی نیست.

 آن‌ها در مرتبه‌های بعدی است. در مرتبه و اولویت اول دستیابی به مرزهای دانش است که بالاترین سطح اقتدار را به همراه می‌آورد. برای نمونه در کوبا؛ با توجه به مشکلاتی که برایشان پیش آمده بود در بیوتکنولوژی پیشرفت کردند تا جایی که کشورشان را از سقوط نجات داد. ما احساس کردیم که مرحله بعد رفتن به سمت محصول است؛ یعنی باید رفت و دید در جامعه چه نیازی هست تا متناسب با آن نیاز محصول تولید کنیم. پس نیازسنجی و امکان‌سنجی اولویت پیدا می‌کند. چون ممکن است یک چیزی نیاز باشداولویت هم داشته باشد اما در کشور امکانش وجود نداشته باشد. این سه تا بایستی با هم باشد: نیازسنجی، اولویت‌سنجی، امکان‌سنجی.

اما کار به این جا خاتمه پیدا نمی‌کند. حالا به محصول رسیدیم اما این محصول آزمایشگاهی است دردی را دوا نمی‌کند. محصول آزمایشگاهی که نمی‌تواند برایتان تولید ثروت کند. باید از سطح آزمایشگاهی بیاید به سطح نیمه صنعتی و سپس صنعتی برسد. این کار ساختار خاص خودش را می‌خواهد که همان شرکت‌های دانش بنیان است. این موضوع را هم آقا چند سال پیش فرمودند.

 البته دولت‌ها اهمیت این کار را درک نکردند... هنوز هم درک نمی‌کنند. پشتیبانی هم نکردند. شرکت‌های دانش بنیان شرکت‌هایی هستند که محقق، پایه و اساس آن است. این شرکت‌ها باید پشتیبانی شوند؛ مثل شرکت بازرگانی نیست که یک کالایی را وارد می‌کند.

 این پشتیبانی باید به چه صورت باشد؟ پشتیبانی مالی می‌خواهد یا پشتیبانی...

 باید یک پشتیبانی همه جانبه باشد. ببینید برای مثال شرکت‌های بازرگانی یک کالایی را می‌آورند با محاسبه شرایط اقتصادی کشور، همان کالا را یک ماه بعد دو برابر می‌فروشند. اما شرکت‌های دانش‌بنیان یعنی این که ما چیزی را که در سطح آزمایشگاهی تولید شده، بیاییم و با پذیرش ریسک آن، در سطح نیمه صنعتی و صنعتی تولید کنیم. خب این کار سرمایه می‌خواهد.

 این سرمایه باید پذیرش ریسک کند چون ممکن است هر محصول آزمایشگاهی در سطح صنعتی جواب ندهد. مثلا در حوزه پزشکی شما یک دارو را در سطح آزمایشگاهی و در یک ظرف کوچک تولید می‌کنید وقتی می‌برید در ظرف بزرگ‌تر اصلا ممکن است آن ترکیب مورد نظر درنیاید مثل غذا. شما خورشتی را درست می‌کنید در یک قابلمه خیلی خوب می‌شود ولی به همان آشپز بگو در یک ظرف بزرگ 500 کیلو خورشت درست کن؛ ممکن است دیگر خوب نشود و خراب دربیاید، حالا این یک مثال است.

یعنی این طور نیست که اگر یک محصول آزمایشگاهی تولید شد بعد در فاز نیمه‌صنعتی و صنعتی به همان خوبی جواب بدهد. پس باید حمایت شود، سرمایه‌گذاری شود و ریسک کار پذیرفته شود. علاوه بر این باید فضای رقابت برایش ایجاد شود؛ چون مثلا شما یک محصولی را درست می‌کنید درمی‌آید صد تومان، یک خارجی می‌آید همان محصول را می‌دهد هشتاد تومان ولی ارز را از کشور خارج می‌کند.

 اگر کیفیت محصول ما در مقایسه با محصول خارجی کیفیت مناسب و قابل رقابتی است باید سیستم‌های دولتی محصولات خودمان را پشتیبانی کنند، به خصوص محصولاتی با تکنولوژی بالا. چون این محصول داخلی آورده زیادی دارد؛ علم نهادینه می‌شود، محقق‌ها توانمند می‌شوند و... البته این کار را هم ما تا حد زیادی کردیم. الان در این دانشگاه محققین‌مان حدود ده تا شرکت دانش‌بنیان تشکیل دادند که برخی از آنها به محصول رسیده است.

 این فعالیت‌ها به تولید هم رسیده است؟

 بله؛ در دو، سه محصول به تولید نیمه‌صنعتی هم رسیدیم اما این هم آخر کار نیست. آمدیم یک صندوق علمی فناوری تشکیل دادیم قبل از این‌که چنین چیزی در کشور تشکیل شود که البته حالا تشکیل دادند ولی باز هم متأسفانه حمایت نمی‌کنند. ما این‌جا با امکانات داخلی و حمایت سپاه این صندوق علمی فناوری را تشکیل دادیم. وام قرض‌الحسنه می‌دهیم به محققین و می‌گوییم سه سال بعد که محصول به نتیجه رسید شروع کن به بازپرداخت.

 فضا را برایشان مهیا می‌کنیم و می‌گوییم بیا در فضای دانشگاه ما، در آزمایشگاه‌های ما، محصول خود را در سطح آزمایشگاهی تولید کن؛ لازم به‌ذکر است شرکتهای دانش بنیان از مالیات معاف می‌باشند.

الان این شرکت‌های دانش‌بنیان مالیات نمی‌دهند؟

خیر؛ نمی‌دهند. این شرکت‌ها می‌توانند در شهرک‌های علمی فناوری که برخی شرکت‌های دانش‌بنیان ما الان آنجا مستقر شده‌اند، برای تولید مستقر شوند.

 شما در این دانشگاه شهرک علمی ندارید؟

خیر؛ به دانشگاه‌ها مجوز نمی‌دهند. مثلا معاونت علمی ریاست جمهوری الان شهرک علمی فناوری دارد. شرکت‌های دانش‌بنیان در آنجا مستقر می‌شوند. فاز آزمایشگاهی و نیمه‌صنعتی را می‌توانند با امکانات آنجا انجام دهند. تحقیقاتشان را در شهرک علمی فناوری گسترش می‌دهند و بعد می‌توانند بفروشند. اما این فقط مرحله دوم است، مرحله سوم فاز صنعتی است. یعنی بیاید محصول را در سطح صنعتی تولید کند؛ اینجا دیگر براساس نیاز جامعه محصول‌ها در حجم بالا تولید می‌شود. این می‌شود فاز صنعتی. فاز صنعتی فازی است که باید براساس برنامه‌ریزی تجاری جلو رود، یعنی برنامه اقتصادی داشته باشند.

 چه کسانی باید بیایند مداخله کنند؟

بانک‌ها، سرمایه‌گذاران. این کار در کشور خیلی ضعیف است، یعنی بانک‌ها حاضرند بروند بهره بدهند اما سراغ این قبیل کارهای تولیدی نمی‌آیند. بانک‌ها و سرمایه‌گذاران می‌روند دنبال کاری که بلافاصله سودآوری داشته باشد. در صورتی که محصولات این شرکت‌های دانش‌بنیان سودآوری خیلی زیادی دارد ولی نیاز به زمان دارد. دو سال، سه سال یا بیشتر زمان می‌خواهد، آن موقع شروع به بازده می‌کند اما بانک و سرمایه‌گذار ما هنوز این تأخیر را نمی‌پذیرد.

 خلق‌الانسان عجولا...

بله. این‌ها می‌خواهند الان پول بدهند و سودی که می‌خواهند را بگیرند. البته برای این هم می‌شود شرکت‌های واسطی تشکیل داد که پروژه‌های نیمه‌صنعتی را حمایت کنند، بانک‌ها به این شرکت‌ها وام بدهند و سودشان را بگیرند. این شرکت‌ها هم بیایند و مجموعه‌های دانش‌بنیان را زیر پوشش خودشان بگیرند تا بتوانند این فاصله دو، سه ساله‌ای که طول می‌کشد محصول از سطح نیمه‌صنعتی به صنعتی برسد را پشتیبانی کنند؛ برای خودشان هم سودآوری خواهد داشت.

مجلس به عنوان قوه مقننه می‌تواند قانون‌گذاری کند و در این زمینه به بانک‌ها و به قسمت‌های اقتصادی دولت جهت بدهند تا این پشتیبانی مالی انجام شود.

این قانون چند سال پیش تصویب شده است ولی بانک‌ها هنوز مشکل دارند. اولا آیین‌نامه اجرایی‌اش تا سه چهار سال معطل بود، قانون تصویب شده بود، در اواخر دولت قبل آیین‌نامه اجرایی‌اش را نوشته بودند. ولی هنوز عملیاتی نشده است.

 منظورم این است که موظف شوند. الان اختیاری است.

 بله؛ این صحبت درستی است چون الان موظف نیستند.  الان می‌گویند برای ازدواج این مقدار تسهیلات باشد یعنی می‌توانند بدهند، می‌توانند ندهند. اگر الزام باشد، تکلیف باشد این‌ها موظفند انجام دهند و اگر انجام ندهند جلوی برخی از کارهایشان گرفته می‌شود.

تا الان اینطور نبوده است. ای کاش یک‌دهم پروژه‌های دیگر حتی یک‌صدم آن‌ها می‌آمد در این کار سرمایه‌گذاری می‌شد؛ فقط یک‌صدم آن. ده‌ها هزار شغل ایجاد می‌شد. ولی متأسفانه این تفکر وجود ندارد؛ دولت‌ها می‌خواهند تا زمانی که روی کار هستند یک کاری بکنند. این کار هم 5 سال بعد جواب می‌دهد.

ما معتقدیم دانشگاه‌ها باید در این قبیل کارها و این تکنولوژی‌های سطح بالا دخیل باشند. یعنی هم در فاز نیمه‌صنعتی و هم صنعتی دانشگاه باید در آن دخیل باشد و از سودش هم استفاده کند. دشمنان و رقبای ما همین کارها را کرده‌اند که در این زمینه‌ها از ما جلو افتاده‌اند. شما فکر می‌کنید دانشگاه هاروارد بودجه‌اش چطور تأمین می‌شود؟ در کارهای صنعتی سهم دارد، در بازار سهام دارد. دانشگاه‌های ما این‌طور نیستند. خودکفا نیستند، در صورتی که بزرگترین سرمایه در دانشگاه است.

یعنی رابطه دانشگاه و صنعت برقرار شود.

بله دانشگاه دخیل باشد.  این بحث سال‌هاست که مطرح است. راهکار دارد، راهکارش این است.

مشکلی که مانع تحقق برقراری چرخه دانشگاه و صنعت می‌شود، چیست؟

1-صنعت 2-دانشگاه 3-دولت. چرا؟ بگذارید من این را آخر توضیح می‌دهم.

مرحله بعد از صنعتی شدن بازاریابی داخلی و خارجی است. متاسفانه ما در کشورمان قوانین دست و پاگیری در این زمینه داریم که باعث می‌شود مثلا آهن فروشمان که تا دیروز آهن‌فروشی می‌کرده، چون پول دارد می‌رود دارو خرید و فروش می‌کند. این خوب نیست، تخصصی نیست. چون این کار ظرافت خاص خودش را دارد. چون فقط بازاریابی نیست، باید طعم‌سنجی هم بکنید.

یعنی چه طعم سنجی؟

می‌دانید چادری که در ایران مصرف می‌شود چطور توسط چین تولید می‌شود؟ آدم می‌فرستند این جا، محقق می‌آید می‌بیند که طبع ما و جامعه ما چیست. براساس طبع و سلیقه ما چادر درست می‌کند، لباس درست می‌کند. این جزو همان بازاریابی است. در صورتی که ما یک کالایی را درست می‌کنیم و به کشور مقصد می‌فرستیم، اصلا کسی آنجا استفاده نمی‌کند، چون نرفتیم تحقیق کنیم.

یعنی حتی تولید صنعتی هم باید مبتنی بر پژوهش باشد.

 متاسفانه صنعت ما به این کار معتقد نیست، اینکه مجموعه‌های صنعتی همان طور که مثلا ده درصد پول‌شان را صرف پیشرفت فنی‌شان می‌کنند باید یک قسمتی از آن را برای بازاریابی هزینه کنند. برود ببیند بازار چه طور است و یا مثلا برای بسته‌بندی محصولش تحقیق کند. در مناطق مختلف چه رنگ‌ها و چه طرحی از بسته‌بندی را می‌پسندد، خدمات پس از فروش همینطور. باز خورد گرفتن از مخاطب و...

 بازاریابی مبتنی بر پژوهش.

 بله، ما حالا می‌فهمیم جنبش نرم‌افزاری‌ای که 13 سال پیش فرمودند همه این موارد را شامل می‌شده است. همه این‌ها برای ما اقتدار به ارمغان می‌آورد.

 خودمان از وابستگی خارج می‌شویم ودیگران به ما وابسته می‌شوند.

 بله، الان بعضی از دولتمردان وقتی می‌بینند اروپا محصولاتش را به روی ما باز کرده آن‌قدر خوشحال می‌شوند و که گه گاه مدهوش می‌شوند! برای این که متاسفانه نیاز به آن‌ها وجود دارد. خب اگر این کار عکس شود چه اتفاقی می‌افتد؟ آنها به ما نیاز پیدا می‌کنند.می‌شود همان که آقا فرمودند ما می‌توانیم و امام فرمودند خودباوری.

یعنی جنبش نرم‌افزاری باید به اقتدار برسد نه فقط تولید مقاله! نمی‌خواهم بگویم تولید مقاله بد است، تنها یک قسمت مسیر است باید جلوتر رفت. این مشکلاتی که الان وجود دارد به نظر من سه پایه دارد. 1-دانشگاه‌ها 2-صنعت 3-تصمیم‌گیری‌های دولت. به نظر من ما در هر سه تایش یک ضعف‌هایی داریم.

ضعف‌هایش چیست؟

در قسمت دانشگاهی ممکن است علم وجود داشته باشد که هست. اما دو چیز ضعف داریم. یکی اینکه به دنبال کاربرد علم نبودیم یعنی به اصطلاح به پژوهش‌های کاربردی که نیاز جامعه باشد، فکر نکردیم و دنبالش نبودیم. اشکال دومی که در دانشگاه‌ها هنوز وجود دارد، در دانشجوها و اساتید و شاید در اساتید بیشتر باشد، خودباوری است.

 مبانی جنبش نرم‌افزاری یکی‌اش خودباوری است.

 بله، یکی‌اش خودباوری بر پایه دین‌مداری؟ علت دارد همین طوری نمی‌گویم. ببنید این مسیری است که در آن موانع زیاد است، زمین خوردن زیاد است، شکست زیاد است. اما اگر کسی باشد که ایمان داشته باشد و توکل به خدا داشته باشد، خسته نمی‌شود. بنیه‌اش را توانمندی خودش نمی‌داند. بلکه اراده خدا می‌داند. و من یتق الله یجعل له مخرجا.

 یا این که می‌گوید یرزقه من حیث لا یحتسب. وقتی ایمان نداشته باشد با خودش می‌گوید که با این چهارچوب‌ها و با این موانع نمی‌شود به نتیجه رسید، ول می‌کند و می‌رود. اما اگر دین مدار باشد توکلش به خداست هرچند مسیر سخت و صعب باشد، می‌رود دنبالش. از این جهت من می‌گویم دین‌مداری و خدامحوری یکی از پایه‌های اساسی جنبش نرم‌افزاری است.

منبع: کیهان