گروه اقتصادی مشرق -با ابلاغ سیاستهای اقتصاد مقاومتی از سوی مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) در روزهای اخیر، جنب و جوش جدیدی در قوای سهگانه آغاز شده است که نویدبخش جریانی نو در دستگاههای حکومتی و در پی آن حرکتی اجتماعی بر مدار ارزشها و آرمانهای انقلاب اسلامی در مسیر بهبود شرایط اقتصادی کشور و رفع معضلات و دشواریهای موجود (در میانمدت) و حرکت در مسیر شکلگیری تمدن نوین اسلامی (در بلندمدت) است.
اما یکی از اتفاقات بسیار فرخنده در این میان، اعلام آمادگی دولت برای تحقق این سیاستها و آماده سازی سریع زیرنظامهای خود به این منظور است. نامه سریع رئیسجمهور محترم خطاب به مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی)- تنها ساعاتی پس از ابلاغ سیاستهای اقتصاد مقاومتی- با مضمون اطاعت امر معظم له در پیگیری مجدانه این سیاستها و در پی آن ابلاغیه رئیس قوه مجریه به معاون اول و سایر ردههای دولتی در این خصوص، اقدامی موثر و بجا در دولت تدبیر و امید به شمار میرود. اما در این میان توجه به دو آسیب جدی ضرورت دارد:
آسیب اول)
شاید بر اساس سنتی ناصحیح و کمابیش رایج در دولتهای مختلف، دولتمردان منویات مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) را تفسیر به رأی نموده، پیشاپیش حرکت و اقدامهای سابق خود را در مسیر احکام مورد نظر ایشان ارزیابی مینمایند! به خاطر دارم در سالی که با عنوان جهاد اقتصادی نامگذاری شده بود، برخی اعضای دولت وقت تمام رفتارهای پیشین و پسین خود را به عنوان مصادیقی از "جهاد اقتصادی" معرفی مینمودند و وقتی از ایشان درباره اقدامات صورت گرفته متناسب با عنوان سال سؤال میشد، تمام آنچه را که پیشتر در قالب برنامههای روزانه اجرا مینمودهاند را ملقب به صفت "جهادی" مینمودند و حتی گاهی برگزاری جلسات هیئت دولت نیز اقدامی جهادی!!! نامیده میشد!
دولت تدبیر و امید مراقب باشد که دچار این خطا نشود. در سخنان معاون محترم برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیسجمهور در گفتگوی ویژه خبری هفته گذشته شنیده شد که ایشان چند بار با بیانها و الفاظ مختلف تاکید کردند که آنچه تا کنون در دولت میگذشته، منطبق با سیاستهایی بوده که مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) در روزهای اخیر ابلاغ نمودهاند!!!
با مرور فحوای کلام معاون محترم چنین برداشت میشود که ابلاغیه مذکور صرفاً باعث "انگیزه بیشتر و همت بیشتر" دولت برای طی همان مسیر سابق خواهد شد، بدون اینکه تغییری در نگرشها و رویکردهای اقتصادی دولت بخواهد رخ دهد! این در حالی ست که تحلیلگران معتقدند سنت مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) در تاکید بر امور خاص (که وجه اعلای آن دستور و ابلاغ سیاستهایی در زمینههای مورد نظر است) به طور عمومی در شرایطی رخ میدهد که موضوع مورد نظر از امور ضروری و کمابیش مغفول مانده است، چه اینکه در غیر این صورت ممکن است تلاش برای تحصیل حاصل قلمداد شود! اینکه معظم له تنها چند روز پس از ابلاغ سیاستها سران قوا را دعوت نموده، به صورت مستقیم و رو در رو نیز توصیههای اکیدی در ارتباط با این موضوع مینمایند، نمیتواند معنایی به جز ضرورت تغییر رویکردهای موجود داشته باشد. ایشان در متن ابلاغیه نیز صریحاً بیان میدارند:
"لازم است قوای كشور بیدرنگ و با زمانبندی مشخص، اقدام به اجرای آن كنند و با تهیه قوانین و مقررات لازم و تدوین نقشه راه برای عرصههای مختلف، زمینه و فرصت مناسب برای نقشآفرینی مردم و همه فعالان اقتصادی را در این جهاد مقدس فراهم آورند."
بدین لحاظ بیشک وضعیت کنونی کشور و رویکردهای اقتصادی موجود مطلوب نیست و لازم است دولت محترم در طراحی نقشه راه تحقق سیاستهای مذکور- که مقرر است تا پایان ماه جاری ارائه شود- تأکیدی جدی بر اتخاذ رهیافتهایی متناسب- و به طور قطع متفاوت از قبل- داشته باشد (در وجه ناصحیح بودن این برداشت دولت- به معنای اعتقاد به مقاومتی بودن برنامهها و سیاستهای اقتصادی دولت یازدهم تاکنون- به همین مقدار اکتفا مینمایم و با توجه به نشانههای امیدوارکنندهای که از اهتمام دولت به اتخاذ واقعی- و نه شعارگونه- اقتصاد مقاومتی مشاهده میشود، در حال حاضر دلیلی برای تشریح حرکتهای غیرمقاومتی و بلکه چالشهای اقتصادی که برخی دولتمردان تدبیر و امید در ماههای اخیر به بار آوردهاند نمیبینم ... تا بعد ...).
شاید جدیترین آسیب دولت تدبیر و امید در مسیر پیگیری سیاستهای اقتصاد مقاومتی، تاکید و اصرار بر رویکرد ناصحیح خود در حوزه سیاست خارجی و دیپلماسی اقتصادی باشد.
همانگونه که از مقدمه مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) بر سیاستهای بیست و چهارگانه ابلاغی به خوبی بر میآید، از اهداف مهم این سیاستها "وادار نمودن دشمن به شکست و عقبنشینی" است، دشمنی که "با تحمیل یك جنگ اقتصادی تمامعیار در برابر این ملت بزرگ صفآرایی كرده". این همان دشمنی است که معظم له در سخنان ماههای اخیر به کرات آن را غیرقابلاعتماد خواندهاند و موارد عهدشکنی و خصومت و دشمنی مبنایی آن با اسلام، انقلاب، ملت و نظام اسلامی را گوش زد نموده و خوشبین نبودن خود به نتایج مذاکرات با چنین جرثومهای از خیانت را چندین بار اعلام نمودهاند.
در همین راستا نیز بوده که معظم له با طرح نظریه اقتصاد مقاومتی و دستور به تدوین و ابلاغ سیاستهای آن، زمینه را برای اتکا به توان و ظرفیت داخلی کشور و در نتیجه ناامیدی دشمنان از اثربخشی فشارها و خصومتهای اقتصادی فراهم نمودند.
اما متأسفانه برخی مسئولین دولتی حکم معظم له بر "استفاده از دیپلماسی در جهت حمایت از هدفهای اقتصادی" (بند 12 سیاستهای اقتصاد مقاومتی) را تلویحاً تعبیر به ادامه دیپلماسی کرنش و لبخند میکنند!
معاون محترم برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیسجمهور چهارشنبه، 7 اسفند 92 در بیان دیدگاههای خود در خصوص بخش دوم سیاستهای اقتصاد مقاومتی (12 سیاستی که به تعبیر ایشان برای تحقق اهداف سند چشمانداز در شرایط فشارهای خارجی طراحی شده است)، این مضمون را مطرح نمودند که برای تحقق اهداف مذکور در شرایط فشارهای خارجی، باید از دیپلماسی اقتصادی خارجی استفاده کنیم، به این معنا که با نشان دادن چهرهای منطقی و مهربان از خود در گفتگوها (ژنو و ...) نظر مردم دنیا را عوض کنیم!!! و در کشورهای طرف مذاکره با ما- که به تعبیر ایشان در آنها دموکراسی!!! برقرار است- اگر روی ذهن مردمشان کار کنیم، دولتمردان را وادار خواهند کرد که کوتاه بیایند!!!
عبارتهای فوق مفاهیمی بسیار خطرناک را القا میکند، مفاهیمی که اگر مقاومتشکن نباشد، قطعاً به هیچ عنوان در مسیر مقاومت ارزیابی نمیشود!
تشریح دیپلماسی اقتصادی مقاومتی مورد نظر مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) (مشتمل بر ارتقاء عزت بینالمللی نظام و ملت، تنظیم روابط سیاسی با کشورها به نحوی که قطع ارتباط اقتصادی آنها با جمهوری اسلامی ایران منجر به زیانهای شدید سیاسی و اقتصادی برای ایشان شود، وابسته نمودن کشورهای خارجی و به خصوص همسایگان به محصولات ایرانی با ارزش افزوده بالا- و نه خام فروشی- تقویت دستگاه دیپلماسی خارجی به منظور شناسایی و سرخط نمودن ظرفیتهای بازارهای خارجی جهت توسعه صادرات و از آن مسیر تقویت توان و ساخت درونی اقتصاد کشور، تقویت پیمانهای سیاسی و اقتصادی با کشورهای دوست در اقصی نقاط جهان، تشکیل شبکههای مبادلات داخلی- بین ما کشورهای هم پیمان و به صورت غیروابسته به نظام سلطه- برای تسهیل مبادلات مالی و کالایی با کشورهای غیرمتخاصم و ...) موضوع بحث حاضر نیست و در فرصتی مناسب صورت خواهد گرفت، لکن به منظور اصلاح نگاه دولتمردان محترم و مصادره به مطلوب نشدن دستور مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) مبنی بر "استفاده از دیپلماسی برای تحقق اهداف اقتصادی" (به نفع سیاست کرنش و لبخند)، موارد ذیل قابل توجه است:
الف. دولت محترم حتماً واقف است به این موضوع که:
آنهایی که با ملت ما دشمنی میکنند، اقلیتی هستند شامل سیاستمداران و سرمایهداران غربی در چند کشور معدود! که حتی مردم جوامع خودشان آنها را تنها یک درصد میدانند. اینها "مردم دنیا" نیستند! و هیچ زمانی هیچ مطالعهای نشان نداده که "مردم دنیا" با برنامه هستهای ما مخالفند و یا اینکه "مردم دنیا" از برنامه هستهای ما نگرانی دارند و یا اینکه "مردم دنیا" با ما سر جنگ دارند!!! لذا مشکل ما در سطح بینالملل "مردم دنیا" نیستند تا با لبخند و مهربانی بخواهیم نظرشان را عوض کنیم!!!
ب. تعبیر وجود دموکراسی در کشورهای متخاصم نیز توسط دولتمردان ما جای تعجب دارد! مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) در بیانهای مختلف وجود نظام مردمسالاری در غرب و اینکه مردم تعیینکننده مقدرات و سیاستهای کشورشان باشند را زیر سؤال بردهاند. در فرازی از بیانات ایشان آمده است:
"آن چه امروزه مسلم میشود فهمید، این است که این دموکراسی که سردمداران رژیم آمریکا از آن دم میزنند، افسانهای بیش نیست، حقیقی نیست ..." (آبان ماه 1379).
در نظام لیبرال دموکراسی غرب که معدودی سیاستمداران قدرتطلب با پشتوانه دوستان سرمایهدارشان تودههای مردم را فریب داده، آرای ایشان را با تزویر و نیرنگ به نفع خود مصادره مینمایند، چگونه باید انتظار داشت که با منطق و مهربانی و لبخند مردم را راضی نمود تا نظامهای سیاسی خود را وادار به پذیرش حق و حقیقت کنند؟! مردمی که خود محصور نیرنگ و بدخواهی مسئولان کشورشان هستند؟!
فارغ از تعبیرهای ناصحیح فوق برای توجیه دیپلماسی غلط دولت تدبیر و امید، معاون محترم رئیسجمهور در سخنان دی شب خود چندین بار تاکید کردند بر اینکه برای حرکت در مسیر تحقق اهداف چشمانداز و رفع عقبماندگیهای سالهای گذشته نیاز داریم به سالانه 150 میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی و اینکه چنین منابع ارزی را باید به دست بیاوریم و از همین مدخل وارد موضوع دیپلماسی به معنای فوق شدند. این تعبیر نیز خطر نگاه به بیرون در مسیر پیشرفت و مقاومت اقتصادی را مجدداً خاطرنشان میکند، در حالی که فحوای سیاستهای اقتصاد مقاومتی و منویات مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) تاکید بر توان داخلی است.
هرچند این موضوع به هیچ وجه به معنای قطع ارتباط با سایر کشورها و یا عدم استفاده از منابع سرمایهای خارجی نیست، لکن تاکید و اصرار بر ضرورت حتمی چنین مبالغی از سرمایههای خارجی که مقدمهای باشد برای نوعی از دیپلماسی- شبیه به آنچه که در واقع بر خلاف رهیافت انقلاب اسلامی در حال پیگیری است- به طور قطع اقدام و سیاستی در مسیر مقاومت اقتصادی دانسته نمیشود.
در نهایت به منظور تجدیدنظر دولت محترم در سیاستهای ناصحیح خارجی خود- که ظاهراً برخی از دولتمردان قرار گذاشتهاند با رنگ و عنوان اقتصاد مقاومتی زین پس آن را دنبال کنند- تنها دقت در بیانات اخیر مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) در جمع مردم تبریز و آذربایجان شرقی در روز 28 بهمنماه سال جاری (تنها یک روز پیش از ابلاغ سیاستهای اقتصاد مقاومتی) کفایت میکند:
"من امسال روز اول سال ۹۲ در مشهد در جوار مرقد ثامنالحجج اعلام كردم؛ گفتم من حرفى ندارم؛ بعضى از مسئولین و دولتمردان- دولتمردان آن دولت، بعد هم دولتمردان این دولت - فكر میكنند در قضیه هستهاى ما با آمریكایىها مذاكره كنیم [تا] موضوع حل بشود؛ گفتیم خیلى خب، اصرار دارید شما، در این موضوعِ بالخصوص بروید مذاكره كنید؛ ولى در همان سخنرانى اول امسال گفتم من خوشبین نیستم؛ مخالفتى نمیكنم اما خوشبین نیستم. ببینید مرتب پى در پى اظهارات سخیف آمریكایىها را؛
... آمریكایىها با انقلاب اسلامى دشمنند، با جمهورى اسلامى دشمنند، با این پرچمى كه شما مردم بلند كردید دشمنند و این دشمنى با این چیزها فرو نخواهد نشست؛ علاج مقابله با این دشمنى هم فقط یک چیز است و آن، تكیه به اقتدار ملى و به توان داخلى ملى و مستحكم كردن هرچه بیشتر ساخت درونىِ كشور. هرچه در این زمینه ما كار بكنیم، كم است. آن روز هم گفتم. انشاءالله بزودى سیاستهاى اقتصاد مقاومتى ابلاغ خواهد شد. علاج مشكلات كشور پیمودن راه اقتصاد مقاومتى است؛ یعنى تكیه به درون. چشم را ندوزیم به دست دیگران؛ ما تواناییم،
... این را بدانند. تا وقتى كه ما چشممان به دست دیگران باشد، دنبال این باشیم كه كدام مقدار از تحریمها كم شد، كدام مقدار چنین شد، فلان حرف را فلان مسئول آمریكایى گفت یا نگفت - تا وقتى دنبال این حرفها باشیم - به جایى نمیرسیم".
نکته پایانی اینکه همگی منتظر برنامه و نقشه راه دولت برای تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی هستیم؛ موضوعی که چندوچون آن موضوع گفتگوی معاون محترم برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیسجمهور بود. البته در گفتگوی فوق برخلاف وعدهای که معاون محترم در آغاز گفتگو دادند مبنی بر تبیین بخشهایی از نقشه راه مذکور، سخن قابلتوجهی در بیان سازوکار ویژه و متمایزی که دولت برای تحقق این سیاستها (به عنوان نقشه راه) در نظر گرفته باشد بیان نشد (به جز صحبتهایی که عمدتاً تداعیکننده دو آسیبی بود که پیشتر تذکر داده شد)، لکن به انتظار مینشینیم تا پایان اسفندماه برای ملاحظه نقشه راه مورد نظر دولت که در آن انشاء الله برنامهها و اقدامات غیرمقاومتی (یا ضد مقاومتی) با رنگ و عنوان اقتصاد مقاومتی بیان نشده باشد.
و کلام آخر در باب دیپلماسی مقاومتی و ارتباط آن با پیشرفت کشور از زبان مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی):
"آن روزی که ملت ایران به قله برسد، دشمنیها تمام خواهد شد"
و والسلام علی عباد الله الصالحین
دکتر حجت الله عبدالملکی -عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق (علیه السلام)