خيلي ها دوست دارند خبرنگار بشوند غافل از اينکه اين شغل چندان راحت نيست و مانند هر کار ديگري دردسرهاي خاص خودش را دارد که مهم ترين آنها اين است که حتي در عادي ترين شرايط هم بايد بکوشي تا صاحب خبر شوي.

سرويس جامعه مشرق، امروز روز من است روزي که در آن "محمود صارمي" خبرنگار خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران در افغانستان به شهادت رسيد و از آن پس و بنا بر اعلام شوراي فرهنگ عمومي، "روز خبرنگار" ناميده شد.

بنابر آمارها و تحليل ها خبرنگاري جزء مشاغل سخت و زيانبار معرفي شده است و بازداشت بيش از ??? خبرنگار در اقصي نقاط جهان و ضرب و شتم دست کم ???? نفر از اين قشر در سال 2010 دليل بر اين مدعاست اما هيچ کدام از اين مطالب از جذابيت اين حرفه نمي کاهد و علاقه مندان به فعاليت در اين حرفه را دلسرد نمي کنند.

از دور که نگاه مي کني به نظر مي رسد خبرنگاري همان جليقه، واکمن يا ريکورد، دوربين و ميکروفون است اما در بطن ماجرا که قرار مي گيري متوجه مشکلات و مصائب اين شغل دوست داشتني مي شوي به طوريکه براي نوشتن يک خبر تقريبا درست و درمان بايد سررشته اي ولو اندک از ادبيات داشته باشي و آن را با کسب مهارت و تجربه تبديل به يک گزارش، خبر يا مصاحبه کني تا حداقل نيازهاي مخاطب را برآورده سازي.

پژوهش هاي اتحاديه سنديکاي روسيه نشان مي دهد که هفتاد درصد از خبرنگاران آدم هاي عصبي و فرسوده اي هستند که از نظر جسمي نيز زودتر از سايرين فرسوده مي شوند همه اين عوارض ناشي از اطلاع رساني است که در برخي از موارد نيز ممکن است يک اشتباه و غفلت کوچک در تهيه يا انعکاس خبر به سوء تفاهمات بزرگ تبديل مي شود و خبرنگار را به کنج انزواي اخراج يا تعليق بکشاند.

از نظر برخي از مسئولان که البته تعدادشان هم کم نيست خبرنگاران يک سري از انسان هاي فضول و بيکار هستند که با کنجکاوي نسبت به امور شخصي ديگران و مسائلي که اصولا ربطي به آنها ندارد به دنبال اسم و رسم براي خودشان هستند و در اين مسير از هيچ اقدامي فروگذار نمي کنند.

هماهنگي براي قرار ملاقات يا مصاحبه با يک سياستمدار يا سوپراستار نيز از جمله مصائب خبرنگاري است که به قدر معمول شده است که خبرنگاران نيز آن را جزيي از پروسه کارشان مي دانند و نسبت به آن شکايت ندارند.

اما ناامني شغلي موضوعي نيست که بتوان از آن چشم پوشي کرد بيشتر خبرنگاران از آتيه شغلي خود بي خبر و نااميد هستند و متأسفانه هيچ نهادي نيز در انديشه سر و سامان دادن به اين موضوع نيست مسأله اي که در بسياري از موارد از انگيزه هاي کاري خبرنگاران کاسته و آنان را به راه هاي ديگر درآمدزايي سوق مي دهد که هيچ قرابتي با حرفه اصلي آنان ندارد.

سانسور، افزايش خطوط قرمز، فقدان قوانين حمايتي و تشکل هاي صنفي ـ که به حل مشکلات خبرنگاران بپردازند ـ از ديگر مشکلات اين حوزه است که چاره انديشي در خصوص آن تنها همت مسئولان را مي طلبد.

اين چندمين سال است که اين موضوعات را در ذهن خودم مرور و منعکس مي کنم و اميدوارم دست گره گشايي براي حل آنها دست به کار شود اما ....
با اينکه در نظر عموم مردم شغل خبرنگاري مهم نيست و بود و نبودش زياد فرقي نمي کنه اما بنا بر اقوال بزرگان "خبرنگاران وجدان بيدار جامعه هستند" پس آسوده باشيد که ما بيداريم.