به گزارش مشرق، صراط نوشت: اين سياستمدار دورو در حالي که پس از رسوايي سال 87 در ماجراي دوستي اش با ملت اسرائيل و توبيخ شديد رهبر معظم انقلاب در نماز جمعه، طي نامه اي خطاب به معظم له گفته بود که «اينجانب به نابودي صهيونيسم جهاني يقين دارم» در خاتمه حرفهايش گفت: انديشه آقاي احمدينژاد حذف رژيم صهيونيستي از نقشه جغرافيايي نيست!!!
«رحيم مشايي» رئيس دفتر رئيسجمهور که در مراسم اختتاميه همايش ايرانيان مقيم خارج از کشور سخنراني مي کرد، با بيان اينکه برخيها از من خرده ميگيرند که چرا نميگويي مکتب اسلام و ميگويي مکتب ايران، متذکر شد از مکتب اسلام دريافتهاي متنوعي وجود دارد، اما دريافت ما از حقيقت ايران و حقيقت اسلام، مکتب ايران است و ما بايد از اين به بعد مکتب ايران را به دنيا معرفي کنيم.
اين مدعي کم سواد در حالي حقيقت اسلام را با ايران مساوي دانست که همواره مومنيني در اقصي نقاط عالم حضور داشته اند که ضمن آنکه مترادف با حقيقت اسلام بوده اند هرگز ايراني نبوده اند!
جانشين رئيس جمهور در شوراي عالي ايرانيان خارج از کشور ، پايش را از اين هم فراتر نهاد و بابيان اينکه باور دارم واژه ايران ذکر است! در بيان چرايي اين گفته خود تأکيد کرد: شما در ذکر دنبال چه چيزي هستيد. ذکر واژه مرتبط با روح مؤمن است و به جهان درون باور کردن ارزشهاي متعالي انسان مرتبط است.
مشايي در ادامه در حالي که چشم بي بصيرت و کوته بين خود را بر زيبايي هاي سراسر اسلام و جهان اسلام بسته بود و همچون ملي گرايان خائن و به قول امام راحل «خطرناک تر از منافقين» تلاش مي کرد ايرانيان را قوم برتر معرفي نمايد افزود: هر کجا زيبايي باشد آنجا گوهر ايران است (!) انديشه ايراني جوهر دارد و گوهر است. همه بروز و ظهور انديشه ايراني زيبايي است(!)
جملات فوق که پيش از اين همواره از دهان گروهکهاي موسوم به ملي گرا شنيده ميشد و اکنون از لسان سوگلي رئيس جمهور به گوش مي رسيد در تقابل آشکار با نظرات روشن امام راحل است. امام خميني (ره) بارها مي فرمودند:
«ملي گرايي اساس بدبختي مسلمين است براي اينکه اين ملي گرايي ملت ايران را در مقابل ساير ملت هاي مسلمين قرار ميدهد . . . اسلام آمده است که تمام نژادها با هم باشند. هيچ کدام بر هيچ کدام تفوّق ندارند . . . نه عرب بر عجم و نه عجم بر عرب و ترک . . . فضيلت يا تعهد است يا تعهد به اسلام (صحيفه نور/ج12/ص87) جنگ ما جنگ عقيده است و جغرافيا و مرز نميشناسد و ما بايد در جنگ اعتقاديمان بسيج بزرگ سربازان اسلام را در جهان به راه بياندازيم.» (پيام قطعنامه 598)
جديدترين حرفهاي مضحک رئيس دفتري که عملا اقتدار رئيس جمهور به وي تفويض گشته، در حالي ابراز شده که پيش از اين رهبر معظم انقلاب طي نامه اي خطاب به رئيس جمهور فرموده بودند:
انتصاب آقاي اسفنديار رحيم مشايي به معاونت رئيس جمهور بر خلاف مصلحت جنابعالي و دولت و موجب اختلاف و سرخوردگي ميان علاقمندان به شما است. لازم است انتصاب مزبور ملغي و کان لم يکن اعلام گردد. سيدعلي خامنهاي - 27 /4/ 88
مشايي در ادامه در حالي که خداوند متعال در قرآن کريم بارها انسان را مورد سرزنش قرار داده و او را خاسر و عجول و زيانکار و... خطاب فرموده، گفت: اگر يافتيد جايي را که خدا تکريم شده اما انسان تکريم نشده، بدانيد آن خدا همان خدا نيست و به اين مسئله يقين داشته باشيد و ترديد نکنيد!
گفته هاي اين شخصي که به قول رهبر معظم انقلاب در نمازجمعه تهران «از جايي پيدا شده و حرفهايي مي زند» درست دو ماه پس از رسوايي ديني اوست. مشايي پيش از اين اعتراف کرده بود که اگر مديرمسئول روزنامه کيهان را در دادگاه محکوم نکند مسلمان نيست. اما دادگاه مدير مسئول کيهان را در برابر شکايت مشايي تبرئه کرد تا نامسلماني مشايي (به اعتراف خودش) اثبات شود
اسفنديار مشايي در ادامه در حالي که از فرط بي سوادي فرق اومانيسم با اومانيست را نمي دانست گفت: وقتي من ميگويم انسان، ميگويند مشايي اومانيسم (!) است. اي کاش اين آقايان ميخواندند و حداقل اومانيسم را ميشناختند!!!!! آنها ميگويند من مثل فلان آقا هستم در حالي که اينها حتي آن آقا را هم نميشناسند که ميگويند من مثل آنها هستم.
مشايي که اتفاقا حرفهاي اومانيستي همان آقا را تکرار مي کرد در ادامه در حالي که مفهوم انسان در نظرش را دقيقا همانند نگاه اومانيستي حاکم بر غرب معرفي مي کرد به چالشهاي ايران با غرب اشاره نمود و گفت: هر چقدر که غرب نسبت به شرق امروز بر انسان اهميت بيشتري قائل شده است، بايد در عمل از او بپذيريم. اگر جامعهاي منضبط است به اين دليل انضباط پيدا کرده که به انسان اهميت داده (!) چرا که اهميت به انسان، جامعه را منضبط ميکند... در مظهر انديشههاي انسانهاي جامعه غربي پيشقراول نظم جديد اجتماعي شده است.
رحيم مشائي با وجودي که مقام قرب الي الله در مکتب انسان ساز اسلام ؛ مقام نيستي و بندگي محض در برابر خداوند و اصطلاحا فناي في الله است، مي افزايد: نفي انسان را براي انسان و حتي نفي انسان را براي خدا غلط و نادرست مي دانم! در برخي جاها انسان براي خدا نفي ميشود که به نظر من اين انحراف است و در مکتب ايران (!) انسان براي خدا هضم نميشود!
اين سياستمدار دورو در حالي که پس از رسوايي سال 87 در ماجراي دوستي اش با ملت اسرائيل و توبيخ شديد رهبر معظم انقلاب در نماز جمعه، طي نامه اي خطاب به معظم له گفته بود: «اينجانب به نابودي صهيونيسم جهاني يقين دارم» در خاتمه حرفهايش گفت: انديشه آقاي احمدينژاد حذف رژيم صهيونيستي از نقشه جغرافيايي نيست، بلکه ما معتقديم آمدن اسرائيل مبنا ندارد. اين رژيم زورکي آمده و موقت است!
گفتني است در همايشي که مشايي افاضات فوق را در اختتاميه آن نموده حداقل يکي از جاسوسان شناخته شده سازمان سيا به نام هوشنگ اميراحمدي نيز حضور داشته که تاکنون مقامات دولتي هيچ توضيحي از ارتباط مشايي با جاسوسان سازمان سيا ارائه نکرده اند. اين در حالي است که سکوت بي سابقه دستگاههاي قضايي و امنيتي در برابر اقدامات و حرفهاي اخير اين فرد که قطعا از مصاديق اخلال در امنيت ملي است، موجب اعتراضات گسترده دلسوزان اسلام و انقلاب شده است.
کد خبر 2915
تاریخ انتشار: ۱۷ مرداد ۱۳۸۹ - ۱۳:۴۴
بار ديگر آقاي رئيس دفتر سخن گفت و انحرافات عقيدتي خود را به نام دولت جمهوري اسلامي تمام کرد.