گروه فرهنگی مشرق - محمدرضا سهرابینژاد یادداشتی بر مجلد سوم تذکره ادبی «خلوت انس» در اختیار ما قرار داده است که می خوانید.
به یاد «مشفقِ» مشفق:
از آن زمان که بر این باغ، زیستم، چون ابر (1)
به پاک طینتی خود گریستم، چون ابر
دلم گرفته از این آبهای هرزه نفس
بر این کبود، چگونه بایستم، چون ابر؟
به دشت وجنگل و کوه وکویر، سرگردان
به دست باد، بس آواره زیستم، چون ابر
گهی به اوج و گهی در حضیض میگذرد
مدار زندگیام، آه، چیستم، چون ابر
دوباره ماه بتابد ز مهر، بیمن و ما
به خاطری نرسد این که، نیستم، چون ابر
گذشتم از سر این باغ و کس نپرسیدم
به شُکر یا به شکایت که کیستم، چون ابر
به یاد «مشفقِ» مشفق، شبی ز دلتنگی
«تمام هستی خود را گریستم، چون ابر»
یکی از شخصیتهای نامدار روزگار ما، استاد فرزانه، عباس کی منش، مشهور به مشفق کاشانی است. چهره ماندگاری که 7 دهه از عمر خودرا در وادی ادبیات طی کرده و صاحب تصنیفات و تالیفات گرانسنگ و ماندنی فراوان در حوزه شعر و ادب فارسی است.
آشنایی عمیق من با این استاد گرانمایه، به سال هایی برمیگردد که در شورای عالی شعر و موسیقی صدا و سیما، و نیز در واحد ویرایش رادیو، افتخار شاگردی ایشان را داشتم.
در آن سالها، بنده کمترین که به مدت 12 سال نویسنده و سردبیر برنامه «راه شب» رادیو بودم و در آن برنامه سهساعته، بخشی با عنوان «شکرستان» را نویسندگی و اجرا میکردم، با خلوت انس، و دیگر تذکرهها و شرح حالهای شاعران دیروز و امروز مأنوس شدم.
آشنایی من با خلوت انس، مرا با برخی از مجامع و انجمنهای ادبی تهران نظیر« انجمن امیرکبیر (اراکیهای مقیم تهران)، انجمن صائب، انجمن خواجو، انجمن گلستان سعدی، انجمن خاقانی، انجمن شاعران ایران، انجمن آفتاب حقیقت، انجمن ایران، انجمن غزل و ... آشنا کرد. و من به ضرورت پای در باغ پر عطر و گل شعر شاعران نسل پیشین گذاشتم و با شاعرانی آشنا شدم که بیشک، توانا، کارآزموده، استاددیده و فرهیخته بودند و آثارشان هنوز عطر و بوی زیباییهای شعر سعدی، حافظ، صائب، مولانا و ... را همراه داشت. شاعرانی که هر یک ده ها تالیف و تصنیف تاثیرگذار در شعر معاصر داشتند و کتاب عمرشان پر از تجربیات بکر و حوادث تلخ و شیرینی بود که میتوانست برای نسلهای بعد مفید باشد. اما افسوس که بسیاری از آن سرگذشتها مکتوب نشد.
یکی از انجمنهای صاحب نام و پر بار و تاثیرگذار ـ در سال های دور ـ انجمن ایران بود که ـ گویا ـ در سال 1300 خورشیدی تولد یافته است و تا سال های 1316 تا 1317 در قید حیات بود. ریاست این انجمن را زنده یاد استاد هاشممیرزا «افسر» برعهده داشت و اعضای ثابت آن عبارت بودند از زندهیادان: ملکالشعرای بهار، بدیعالزمان فروزانفر، پروین اعتصامی، میرزاده عشقی، فرخی یزدی، سعید نفیسی، پارسا تویسرکانی، عبرت نائینی، عباس فرات، دکتر سادات ناصری، تیمورتاش، میرزا یحیا دولت آبادی، هادی خاناشتری (پدر علیاشتر)، وحید دستجردی، حسن وثوقالدوله، ایرج میرزا، دکتر کاسمی، میرزا محمدعلی بامداد، حسین سمیعی، ادیب، صادق سرمد، شهریار تبریزی، احمد گلچینمـعــانی، ابوالقاسم ذوقی، سیدغلامرضا روحانی (طنز پرداز معــروف)، محمدعلی ناصح و...
پس از درگذشت استاد «افسر»، استاد ناصح ریاست انجمن ادبی ایران را به عهده گرفت که خود در فضل و کمال و استادی زبانزد خاص و عام بود.
اعضای دائمی و ثابت این انجمن عبارت بودند از زندهیادان: محمدعلی فتی، بینش، فرات، خلیل سامانی، استاد نجاتی، استاد اوستا، ادیب، استاد گویا (طناز مشهور)، سهیل خوانساری، ابوالقاسم حالت (طناز معروف و صاحبنام)، حسین منزوی، حسین وزیری، پرتو بیضایی، ذکایی بیضایی، دانش، واقف، حسین مظلوم، گلچین معانی، گلشن کردستانی، ناظرزاده کرمانی، ادیب کسروی، و عزیزان دیگری چون: دکتر کاسمی، دکتر کیمنش، نیاز کرمانی، استاد مشفق کاشــانی و ... کــه هر یک از ایشان استادی صاحب نام و دارای چندین و چند اثر ماندنی در حوزه ادبیات کشورند. بنابراین استاد مشفق کاشانی شاعری است که در انجمنی چنین توانا و پربار، تحت تربیت ادبی فرهیختهای چون مرحوم «ناصح» پرورش یافته است.
شاعری که در دهههای چهل و پنجاه نیز مورد تکریم و احترام بزرگان شعر بود .
در آن روزگاران که شاعران ، صمیمیتر و مهربان تر و دردآشناتر و حق شناستر بودند ، بدون حب و بغض و باندبازی و مرید پروری، آثار یکدیگر را استقبال میکردند و در هجرانها و غربتها و بیماریها و ... برای هم شعر میساختند و به یکدیگر تقدیم میکردند که بعدها با عنوان « اخوانیات » در نشریههای داخلی انجمنها چاپ و منتشر میشد. ولی افسوس و صد افسوس که این شیوه منسوخ گردید و بعضاً جای آن را هجویه گرفت !
بدون اغراق، قریب سی سال است که افتخار شاگردی استاد مشفق را دارم. شاعری آزاده، غیرتمند، مردمی، نوعدوست، فرهیخته، جوانمرد و مهربان و دوستداشتنی که سنگ صبور بسیاری از شاعران دردمند بوده و هست و تا آنجا که مقدور بوده، گرهگشای کارهای فروبسته اهل شعر و ادب بوده است ـ این را میگویم و از عهده بیرون میآیم.
استاد مشفق، به اصرار و پافشاری فراوان دوستانش سرانجام مکاتبات، اخوانیات و شرح حال و آثار جمعی از شاعران را در سه مجلد تنظیم و به دست چاپ سپرد . البته در تنظیم، تصحیح و بازخوانی این سه مجلد ، زحمات بیشائبه « رضا اسماعیلی » شاعر آگاه و متعهد روزگار ما در خور تحسین و تقدیر است. خداش قوت بدهاد !
اواخر سال 1388 خورشیدی ، مجلد اول و دوم «خلوت انس» از سوی انتشارات روزنامه اطلاعات به زیور طبع آراسته و راهی بازار کتاب شد و مورد استقبال شاعران و شعردوستان قرار گرفت. مقدمه این اثر، تراوش قلم توانای شاعر غیرتمند شیعی دهه 40 و حال، استاد دکتر سیدعلی گرمارودی است که در کمال پختگی، ایجاز و توانمندی، حق مطلب را ادا کرده است. در آغاز این مقدمه چنین آمده است : «استاد پیشکسوت، مشفق کاشانی، چهره نامدار و ماندگار غزل معاصر و از چند تن شاعرانی است که جزو غزلسرایان «نئوکلاسیک» محسوباند. یعنی در زمره شاعرانی چون استاد هوشنگ ابتهاج، و زندهیادان شهریار، رهی معیری، بهزاد کرمانشاهی، عماد خراسانی، و نوذر پرنگ و امثال آنها ...».
مجلد سوم « خلوت انس » نیز به اهتمام استاد مشفق کاشانی و رضا اسماعیلی اخیرا توسط انتشارات اطلاعات چاپ و منتشر و در اختیار ادب دوستان قرار گرفته است . جلد سوم « خلوت انس » بیشتر اختصاص به معرفی شاعران انقلاب دارد ، شاعرانی چون : دکتر علیرضا قزوه ، دکتر محمد رضا سنگری ، طاهره صفارزاده ، مرتضی امیری اسفندقه ، حسین آهی، ذکریا اخلاقی، صابر امامی، اسماعیل امینی، سعید بیابانکی، موسی بیدج ، محمدرضا ترکی ، ابوالفضل زرویی نصرآباد ، سید عباس سجادی ، عبدالرحیم سعیدی راد ، حمیدرضا شکارسری ، و ...
مجلدات اول و دوم بیشتر درباره شاعران معاصر کشور بودند که به ترتیب تذکره و اخوانیات 54 و 65 شاعر را دربر میگرفتند که در مجموع با احتساب 75 شاعر جلد سوم، مجموعه «خلوت انس» تذکرههای 119 شاعر معاصر را در حجمی حدود 1500 صفحه منتشر کرده است.
شیوه وشگرد استاد مشفق در تالیف و تنظیم خلوت انس با آثار مشابه (تذکرهها) متفاوت است. استاد، مکاتبات، اخوانیات و شرح حال و اشعاری را گردآوری کرده که با صاحبان آن آثار، سالهای دیر و دور، حشر و نشر داشته و زندگی کرده و در غمها و شادی های آنها شریک بوده است. شاعرانی که هر یک ارادت و شاگردی وحقشناسی خود را با شعری تقدیمی یا اخوانیهای به این پیر غزل نشان دادهاند. شاعرانی که یکرنگی و یکدلی، ثابت قدمی، دوستی، محبت، صداقت و عشق خود را بارها و بارها به استاد نشان دادهاند و با بوسه ادب و احترام، حرمت پیری و استادی و پیشکسوتی او را ارج نهادهاند.
از خصوصیات دیگر این تذکره، شرح حال «خودنوشته» شاعرانی است که زندگی نامه موجز خود را با خط خود نگاشته اند تا از هرگونه شائبه و تحریف، دور بماند. کوتاه سخن آن که:
خلوت انس، دریایی است مواج که موج هر صفحهاش پر از مرواریدهای غلطان عاطفه و عشق و زندگی است. خلوت انس، خلوتی است دنج برای انس و الفت با احساس، اندیشه و محبت شاعرانی دردآشنا. خلوت انس، نمایش پاکی جانها در ابراز عشق و محبت و دوستی به یکدیگر است. خلوت انس، شرح حال، آثار و اخوانیات کسانی است که برای نسل امروز اسوه و الگو هستند. شاعرانی خود ساخته، دردمند و راهجو. پیران و جوانانی که قلمدار بخشی از شعر امروز این سرزمیناند. خلوت انس، خلوت شاعران غریبی است که دردهای خود را در این کتاب به نمایش گذاشتهاند.
خلوت انس، احیاگر شیوه و روش خوب و مقبول اخوانیهسرایی است که متاسفانه در این سالها فراموش شده است. خلوت انس، انس و الفت شاعرانی است که طعم تلخ جنگ را با شهد مقاومت، یکدلی، یکرنگی، دوستی و عشق به انسان، آمیخته و در گلوی شعر خود ریختهاند.
خلوت انس، سبدی پر از گلهای رنگارنگ عشق و عاطفه و احساس انسان به زندگی و مظاهر آن در خشکسال عاطفه در تمام فصول زندگی است. خلوت انس، آیینه دوستی و ابراز محبت و عشق شاعران به شاعری فرهیخته و پیشکسوت است که حق پدر و استادی به گردن بسیاری از اهالی شعر و ادب دارد. خلوت انس ، تاریخچه ای – ولو مختصر – از حداقل دو دهه از شعر امروز است .کتاب مرجعی با ارزش برای شاعران، پژوهش گران، اصحاب قلم و رسانه ، معلمان ادبیات و استادان دانشکدهها و نیز دوستداران ادب فارسی در ممالک همزبان و کشورهای فارسی دوست. خلوت انس، پر از ستاره است. ستارگانی که هر یک در آسمان حوزهای از قصیده، غزل، رباعی، دوبیتی، مثنوی، قطعه، شعر نیمایی و سپید میدرخشند.
در پایان این مقال، آرزو میکنم که خداوند سایه استادانی چون مشفق کاشانی را مستدام و وجود نازنین ایشان را از گزند حوادث ایام، مصون بدارد، انشاءالله. و آرزومندم که زنگار کینه، بغض و ... از آئینه دلهایبرخی از جوانان بیمهر به پیشکسوتان، زدوده شود و این حقیقت تلخ را «باور» کنند که خیاط روزگار، روزی جامه پیشکسوتی را بر اندام آنها نیز خواهد دوخت و چهرهاشان را از سیلی بیمهری جوانترها خواهد نواخت. و البته چنین مباد!
در اینجا لازم میدانم غزلی از استاد علیاکبر کنی پور (مستی) را ـ که همدوره استاد مشفق بوده و دایرةالمعارفی از شعر و تاریخ شعر معاصر است ـ به خوانندگان گرامی تقدیم کنم. استاد علیاکبر کنیپور ـ از نوادگان ملاعلی کنی ـ در اخوانیهای خطاب به دوست دیرین خود استاد مشفق چنین سرودهاند:
چون شعر «مشفق» از گلِ می پیرهن گرفت
بلبل به نغمه جانب سرو و سمن گرفت
عطر بیان و جامه سکر آفرین او
رونق ز خودنمایی مشک ختن گرفت
هر جرعه نوش میکده نکته پروری
زین ساقی کمال، شراب کهن گرفت
نازک خیال و خوش سخن و راد، همچو او
کمتر توان سراغ به هر انجمن گرفت
شد مهر آسمان ادب شعر او، از آنک
طغرای نیک اختری از ذوالمنن گرفت
مطرب به شادمانی رویش چه جامها
امشب ز دست ساقی شیرین دهن گرفت
از کلک او شکفت چو گل غنچه غزل
مرغ هزار، خانه به بزم سخن گرفت
ساقی، طریق عشق به «مستی» سپر که جام
تا شد لبالب، آمد و دامان من گرفت!
به یاد «مشفقِ» مشفق:
از آن زمان که بر این باغ، زیستم، چون ابر (1)
به پاک طینتی خود گریستم، چون ابر
دلم گرفته از این آبهای هرزه نفس
بر این کبود، چگونه بایستم، چون ابر؟
به دشت وجنگل و کوه وکویر، سرگردان
به دست باد، بس آواره زیستم، چون ابر
گهی به اوج و گهی در حضیض میگذرد
مدار زندگیام، آه، چیستم، چون ابر
دوباره ماه بتابد ز مهر، بیمن و ما
به خاطری نرسد این که، نیستم، چون ابر
گذشتم از سر این باغ و کس نپرسیدم
به شُکر یا به شکایت که کیستم، چون ابر
به یاد «مشفقِ» مشفق، شبی ز دلتنگی
«تمام هستی خود را گریستم، چون ابر»
یکی از شخصیتهای نامدار روزگار ما، استاد فرزانه، عباس کی منش، مشهور به مشفق کاشانی است. چهره ماندگاری که 7 دهه از عمر خودرا در وادی ادبیات طی کرده و صاحب تصنیفات و تالیفات گرانسنگ و ماندنی فراوان در حوزه شعر و ادب فارسی است.
آشنایی عمیق من با این استاد گرانمایه، به سال هایی برمیگردد که در شورای عالی شعر و موسیقی صدا و سیما، و نیز در واحد ویرایش رادیو، افتخار شاگردی ایشان را داشتم.
در آن سالها، بنده کمترین که به مدت 12 سال نویسنده و سردبیر برنامه «راه شب» رادیو بودم و در آن برنامه سهساعته، بخشی با عنوان «شکرستان» را نویسندگی و اجرا میکردم، با خلوت انس، و دیگر تذکرهها و شرح حالهای شاعران دیروز و امروز مأنوس شدم.
آشنایی من با خلوت انس، مرا با برخی از مجامع و انجمنهای ادبی تهران نظیر« انجمن امیرکبیر (اراکیهای مقیم تهران)، انجمن صائب، انجمن خواجو، انجمن گلستان سعدی، انجمن خاقانی، انجمن شاعران ایران، انجمن آفتاب حقیقت، انجمن ایران، انجمن غزل و ... آشنا کرد. و من به ضرورت پای در باغ پر عطر و گل شعر شاعران نسل پیشین گذاشتم و با شاعرانی آشنا شدم که بیشک، توانا، کارآزموده، استاددیده و فرهیخته بودند و آثارشان هنوز عطر و بوی زیباییهای شعر سعدی، حافظ، صائب، مولانا و ... را همراه داشت. شاعرانی که هر یک ده ها تالیف و تصنیف تاثیرگذار در شعر معاصر داشتند و کتاب عمرشان پر از تجربیات بکر و حوادث تلخ و شیرینی بود که میتوانست برای نسلهای بعد مفید باشد. اما افسوس که بسیاری از آن سرگذشتها مکتوب نشد.
یکی از انجمنهای صاحب نام و پر بار و تاثیرگذار ـ در سال های دور ـ انجمن ایران بود که ـ گویا ـ در سال 1300 خورشیدی تولد یافته است و تا سال های 1316 تا 1317 در قید حیات بود. ریاست این انجمن را زنده یاد استاد هاشممیرزا «افسر» برعهده داشت و اعضای ثابت آن عبارت بودند از زندهیادان: ملکالشعرای بهار، بدیعالزمان فروزانفر، پروین اعتصامی، میرزاده عشقی، فرخی یزدی، سعید نفیسی، پارسا تویسرکانی، عبرت نائینی، عباس فرات، دکتر سادات ناصری، تیمورتاش، میرزا یحیا دولت آبادی، هادی خاناشتری (پدر علیاشتر)، وحید دستجردی، حسن وثوقالدوله، ایرج میرزا، دکتر کاسمی، میرزا محمدعلی بامداد، حسین سمیعی، ادیب، صادق سرمد، شهریار تبریزی، احمد گلچینمـعــانی، ابوالقاسم ذوقی، سیدغلامرضا روحانی (طنز پرداز معــروف)، محمدعلی ناصح و...
پس از درگذشت استاد «افسر»، استاد ناصح ریاست انجمن ادبی ایران را به عهده گرفت که خود در فضل و کمال و استادی زبانزد خاص و عام بود.
اعضای دائمی و ثابت این انجمن عبارت بودند از زندهیادان: محمدعلی فتی، بینش، فرات، خلیل سامانی، استاد نجاتی، استاد اوستا، ادیب، استاد گویا (طناز مشهور)، سهیل خوانساری، ابوالقاسم حالت (طناز معروف و صاحبنام)، حسین منزوی، حسین وزیری، پرتو بیضایی، ذکایی بیضایی، دانش، واقف، حسین مظلوم، گلچین معانی، گلشن کردستانی، ناظرزاده کرمانی، ادیب کسروی، و عزیزان دیگری چون: دکتر کاسمی، دکتر کیمنش، نیاز کرمانی، استاد مشفق کاشــانی و ... کــه هر یک از ایشان استادی صاحب نام و دارای چندین و چند اثر ماندنی در حوزه ادبیات کشورند. بنابراین استاد مشفق کاشانی شاعری است که در انجمنی چنین توانا و پربار، تحت تربیت ادبی فرهیختهای چون مرحوم «ناصح» پرورش یافته است.
شاعری که در دهههای چهل و پنجاه نیز مورد تکریم و احترام بزرگان شعر بود .
در آن روزگاران که شاعران ، صمیمیتر و مهربان تر و دردآشناتر و حق شناستر بودند ، بدون حب و بغض و باندبازی و مرید پروری، آثار یکدیگر را استقبال میکردند و در هجرانها و غربتها و بیماریها و ... برای هم شعر میساختند و به یکدیگر تقدیم میکردند که بعدها با عنوان « اخوانیات » در نشریههای داخلی انجمنها چاپ و منتشر میشد. ولی افسوس و صد افسوس که این شیوه منسوخ گردید و بعضاً جای آن را هجویه گرفت !
بدون اغراق، قریب سی سال است که افتخار شاگردی استاد مشفق را دارم. شاعری آزاده، غیرتمند، مردمی، نوعدوست، فرهیخته، جوانمرد و مهربان و دوستداشتنی که سنگ صبور بسیاری از شاعران دردمند بوده و هست و تا آنجا که مقدور بوده، گرهگشای کارهای فروبسته اهل شعر و ادب بوده است ـ این را میگویم و از عهده بیرون میآیم.
استاد مشفق، به اصرار و پافشاری فراوان دوستانش سرانجام مکاتبات، اخوانیات و شرح حال و آثار جمعی از شاعران را در سه مجلد تنظیم و به دست چاپ سپرد . البته در تنظیم، تصحیح و بازخوانی این سه مجلد ، زحمات بیشائبه « رضا اسماعیلی » شاعر آگاه و متعهد روزگار ما در خور تحسین و تقدیر است. خداش قوت بدهاد !
اواخر سال 1388 خورشیدی ، مجلد اول و دوم «خلوت انس» از سوی انتشارات روزنامه اطلاعات به زیور طبع آراسته و راهی بازار کتاب شد و مورد استقبال شاعران و شعردوستان قرار گرفت. مقدمه این اثر، تراوش قلم توانای شاعر غیرتمند شیعی دهه 40 و حال، استاد دکتر سیدعلی گرمارودی است که در کمال پختگی، ایجاز و توانمندی، حق مطلب را ادا کرده است. در آغاز این مقدمه چنین آمده است : «استاد پیشکسوت، مشفق کاشانی، چهره نامدار و ماندگار غزل معاصر و از چند تن شاعرانی است که جزو غزلسرایان «نئوکلاسیک» محسوباند. یعنی در زمره شاعرانی چون استاد هوشنگ ابتهاج، و زندهیادان شهریار، رهی معیری، بهزاد کرمانشاهی، عماد خراسانی، و نوذر پرنگ و امثال آنها ...».
مجلد سوم « خلوت انس » نیز به اهتمام استاد مشفق کاشانی و رضا اسماعیلی اخیرا توسط انتشارات اطلاعات چاپ و منتشر و در اختیار ادب دوستان قرار گرفته است . جلد سوم « خلوت انس » بیشتر اختصاص به معرفی شاعران انقلاب دارد ، شاعرانی چون : دکتر علیرضا قزوه ، دکتر محمد رضا سنگری ، طاهره صفارزاده ، مرتضی امیری اسفندقه ، حسین آهی، ذکریا اخلاقی، صابر امامی، اسماعیل امینی، سعید بیابانکی، موسی بیدج ، محمدرضا ترکی ، ابوالفضل زرویی نصرآباد ، سید عباس سجادی ، عبدالرحیم سعیدی راد ، حمیدرضا شکارسری ، و ...
مجلدات اول و دوم بیشتر درباره شاعران معاصر کشور بودند که به ترتیب تذکره و اخوانیات 54 و 65 شاعر را دربر میگرفتند که در مجموع با احتساب 75 شاعر جلد سوم، مجموعه «خلوت انس» تذکرههای 119 شاعر معاصر را در حجمی حدود 1500 صفحه منتشر کرده است.
شیوه وشگرد استاد مشفق در تالیف و تنظیم خلوت انس با آثار مشابه (تذکرهها) متفاوت است. استاد، مکاتبات، اخوانیات و شرح حال و اشعاری را گردآوری کرده که با صاحبان آن آثار، سالهای دیر و دور، حشر و نشر داشته و زندگی کرده و در غمها و شادی های آنها شریک بوده است. شاعرانی که هر یک ارادت و شاگردی وحقشناسی خود را با شعری تقدیمی یا اخوانیهای به این پیر غزل نشان دادهاند. شاعرانی که یکرنگی و یکدلی، ثابت قدمی، دوستی، محبت، صداقت و عشق خود را بارها و بارها به استاد نشان دادهاند و با بوسه ادب و احترام، حرمت پیری و استادی و پیشکسوتی او را ارج نهادهاند.
از خصوصیات دیگر این تذکره، شرح حال «خودنوشته» شاعرانی است که زندگی نامه موجز خود را با خط خود نگاشته اند تا از هرگونه شائبه و تحریف، دور بماند. کوتاه سخن آن که:
خلوت انس، دریایی است مواج که موج هر صفحهاش پر از مرواریدهای غلطان عاطفه و عشق و زندگی است. خلوت انس، خلوتی است دنج برای انس و الفت با احساس، اندیشه و محبت شاعرانی دردآشنا. خلوت انس، نمایش پاکی جانها در ابراز عشق و محبت و دوستی به یکدیگر است. خلوت انس، شرح حال، آثار و اخوانیات کسانی است که برای نسل امروز اسوه و الگو هستند. شاعرانی خود ساخته، دردمند و راهجو. پیران و جوانانی که قلمدار بخشی از شعر امروز این سرزمیناند. خلوت انس، خلوت شاعران غریبی است که دردهای خود را در این کتاب به نمایش گذاشتهاند.
خلوت انس، احیاگر شیوه و روش خوب و مقبول اخوانیهسرایی است که متاسفانه در این سالها فراموش شده است. خلوت انس، انس و الفت شاعرانی است که طعم تلخ جنگ را با شهد مقاومت، یکدلی، یکرنگی، دوستی و عشق به انسان، آمیخته و در گلوی شعر خود ریختهاند.
خلوت انس، سبدی پر از گلهای رنگارنگ عشق و عاطفه و احساس انسان به زندگی و مظاهر آن در خشکسال عاطفه در تمام فصول زندگی است. خلوت انس، آیینه دوستی و ابراز محبت و عشق شاعران به شاعری فرهیخته و پیشکسوت است که حق پدر و استادی به گردن بسیاری از اهالی شعر و ادب دارد. خلوت انس ، تاریخچه ای – ولو مختصر – از حداقل دو دهه از شعر امروز است .کتاب مرجعی با ارزش برای شاعران، پژوهش گران، اصحاب قلم و رسانه ، معلمان ادبیات و استادان دانشکدهها و نیز دوستداران ادب فارسی در ممالک همزبان و کشورهای فارسی دوست. خلوت انس، پر از ستاره است. ستارگانی که هر یک در آسمان حوزهای از قصیده، غزل، رباعی، دوبیتی، مثنوی، قطعه، شعر نیمایی و سپید میدرخشند.
در پایان این مقال، آرزو میکنم که خداوند سایه استادانی چون مشفق کاشانی را مستدام و وجود نازنین ایشان را از گزند حوادث ایام، مصون بدارد، انشاءالله. و آرزومندم که زنگار کینه، بغض و ... از آئینه دلهایبرخی از جوانان بیمهر به پیشکسوتان، زدوده شود و این حقیقت تلخ را «باور» کنند که خیاط روزگار، روزی جامه پیشکسوتی را بر اندام آنها نیز خواهد دوخت و چهرهاشان را از سیلی بیمهری جوانترها خواهد نواخت. و البته چنین مباد!
در اینجا لازم میدانم غزلی از استاد علیاکبر کنی پور (مستی) را ـ که همدوره استاد مشفق بوده و دایرةالمعارفی از شعر و تاریخ شعر معاصر است ـ به خوانندگان گرامی تقدیم کنم. استاد علیاکبر کنیپور ـ از نوادگان ملاعلی کنی ـ در اخوانیهای خطاب به دوست دیرین خود استاد مشفق چنین سرودهاند:
چون شعر «مشفق» از گلِ می پیرهن گرفت
بلبل به نغمه جانب سرو و سمن گرفت
عطر بیان و جامه سکر آفرین او
رونق ز خودنمایی مشک ختن گرفت
هر جرعه نوش میکده نکته پروری
زین ساقی کمال، شراب کهن گرفت
نازک خیال و خوش سخن و راد، همچو او
کمتر توان سراغ به هر انجمن گرفت
شد مهر آسمان ادب شعر او، از آنک
طغرای نیک اختری از ذوالمنن گرفت
مطرب به شادمانی رویش چه جامها
امشب ز دست ساقی شیرین دهن گرفت
از کلک او شکفت چو گل غنچه غزل
مرغ هزار، خانه به بزم سخن گرفت
ساقی، طریق عشق به «مستی» سپر که جام
تا شد لبالب، آمد و دامان من گرفت!