کد خبر 292539
تاریخ انتشار: ۱۹ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۵:۰۸

کودکان در سنین 6 تا 10 سال کم کم به معنی مرگ پی می‌برند، گرچه هنوز درک نمی‌کنند که این پدیده برای همه اتفاق می‌افتد. در این سنین نیز ضروری است به کودک یادآور شویم دیگر نمی‌تواند در آینده متوفی را ببیند.

به گزارش مشرق،‌ مرگ پدیده‌ای طبیعی است که بر اساس آن رفتن متوفی بار عاطفی برای بازماندگان دارد که می‌تواند عملکرد شغلی و اجتماعی آن‌ها را مختل کند.

کودکان اما،‌ در این میان آسیب پذیری بیشتری نسبت به بزرگترها نشان می‌دهند. مصاحبه تفصیلی با فرامرز آسنجرانی، مدرس دانشگاه آزاد به بررسی این موضوع و عکس‌العمل کودکان و نوجوانان با مرگ عزیزان مربوط می‌شود.

کودکان در چه سنی معنی مرگ را می‌فهمند؟

آسنجرانی: کودکان در سنین 6 تا 10 سال کم کم به معنی مرگ پی می‌برند گر چه هنوز درک نمی‌کنند که این پدیده برای همه اتفاق می‌افتد.

آیا در این سنین ضروری است به کودک بگوییم دیگر نمی تواند  عزیز از دست رفته را ببیند؟

آسنجرانی: بله. کودک باید با واقعیت آشنا شود،‌ اما با زبان و شیوه‌ای که مختص سن اوست.

واکنش کودکان نسبت به مرگ عزیزان چگونه است؟

آسنجرانی: واکنش کودکان نسبت به فقدان بر اساس سن، میزان قرابت و نوع روابط عاطفی آنها با متوفی متفاوت است.

با این تفاسیر چگونگی توضیح والدین درباره علت و ماهیت مرگ در واکنش‌های کودکان اثرگذار است.

آسنجرانی: کاملاً.

معمولاً مرگ پدربزرگ و مادربزرگ برای نوه‌ها بسیار غم انگیز و تأثیر گذار است. قطع این رابطه چه تأثیری بر کودکان دارد؟

آسنجرانی: مرگ پدربزرگ یا مادربزرگ یکی از اولین تجارب یا حتی اولین تجربه‌ای است که کودک از مرگ در خانواده دارد. معمولاً ارتباط بین نوه‌ها و والدین بزرگ یک رابطه عمیق و دوستانه است که ناگهان با مرگ آنها این رابطه قطع می‌شود.

اگر رابطه والدین با پدربزرگ و مادربزرگ خوب نباشد،‌ آیا مرگ آنها می‌تواند موجب اختلال در روابط کودک با والدینش شود؟

آسنجرانی: سوگواری کودکان در قبال مرگ پدربزرگ و مادربزرگ با توجه به نوع ارتباط آنها (والدین بزرگ) با فرزندشان (پدرشان) قابل بررسی است. چنانچه والدین با والدین بزرگ جور نباشند و بین آنها مشکل وجود داشته باشد این امر ممکن است منجر به یکی شدن و اتحاد بین پدربزرگ یا مادربزرگ با نوه و کنارگذاشتن والدین گردد.

در مورد مرگ خواهر یا برادر چطور است؟

آسنجرانی: از دست دادن خواهر و برادر ممکن است موجب سردرگمی نوجوان شود. چنانچه او نتواند حقیقت مرگ را درک کند ممکن است امید بازگشت او را انتظار بکشد. از طرفی اگر برادر یا خواهر فوت شده دچار بیماری سخت و طولانی مدتی باشد ممکن است تمام توجه والدین را به خود جلب کرده و امکان توجه والدین به نیازهای سایر فرزندان خانواده را کاهش دهد.

البته بعد از مرگ کودک بیمار،‌ این موضوع جنبه معکوس پیدا می‌کند.

آسنجرانی: همچنین ممکن است این اتفاق پیش آید که پس از مرگ خواهر یا برادر میزان توجه و محبت والدین نسبت به فرزند دیگری که زنده است به صورت افراطی افزایش یابد و میزان مراقبتی که قبلاً برای دو فرزند ارائه می‌شد همه بر روی یک فرزند متمرکز گردد.

میزان ناراحتی کودک بازمانده به چه چیزهایی بستگی دارد؟

آسنجرانی: خواهر و برادر بزرگتر ممکن است در ارتباط با مرگ خواهر یا برادر از دست رفته دچار اندوه شود. این به سن او و میزان ارتباطش با متوفی بستگی دارد. چنانچه قبل از مرگ وی با یکدیگر درگیری و اختلاف داشته باشند ممکن است به دلیل اینکه نتوانسته‌اند اختلافشان را حل کنند دچار آزردگی و احساس گناه شوند. به عبارت دیگر مرگ قریب‌الوقوع می‌تواند خواهر و برادرهایی که با هم خوب نبوده‌اند را به هم نزدیک کند.

در مورد دوقلوها، آیا تأثیرش از دیگر خواهر و برادرها بیشتر است؟

آسنجرانی: مرگ در بین دو قلوها یا چندقلوها در هر سنی که باشند دارای ویژگی خاصی است. این باور وجود دارد که دوقلوها و سه قلوها بیشتر از خواهر و برادرهایی که از نظر سنی فاصله دارند از نظر احساس و عاطفی با هم مشترک هستند. آنها احساس می‌کنند که نه تنها خواهر یا برادرشان بلکه بخشی از وجودشان را از دست داده‌اند.

بهترین عکس العمل والدین در برابر سوگ کودکان چیست؟

آسنجرانی: گاهی ممکن است تأثیر فقدان یکی از والدین بر کودک از سوی سایر اعضای خانواده به فراموشی سپرده شود. واکنش فرزند نسبت به مرگ یکی از والدین بستگی به سن، جو عاطفی خانواده و نوع روابط بین کودک و والد از دست رفته دارد.

اگر این اتفاق در سن نوجوانی رخ دهد چه؟

آسنجرانی: اگر چنین فقدانی در سن نوجوانی رخ دهد، ممکن است ضربه فقدان با اضطراب و سردی عاطفی والد باقیمانده ترکیب شده و بر وخامت اوضاع بیفزاید. تحقیقات نشان داده است که مرگ خواهر و برادر تا سالها پس از آن هم می‌تواند غم‌انگیز باشد و ممکن است به اختلال عملکردی در روابط خانواده منجر شود.

برخی والدین از پاسخ به سوالات کودک طفره می‌روند. آیا این واکنش درست است؟

آسنجرانی: با کودک خود صادق باشید و از او بخواهید اگر سوالی از شما دارد، مطرح کند. ممکن است از آنجایی که تمام سوالات او جواب داده نمی شوند احساس خوشایندی نداشته باشد، اما مهم آن است که محیطی سرشار از امنیت را در او ترغیب کنید. صحبت در مورد مرگ و ماهیت آن به سن کودک بستگی دارد اما می توان به برخی نکات مشترک اشاره کرد.

پدیده مرگ را چگونه باید تبیین کرد؟

آسنجرانی: کودکان 5 یا 6 سال به جهان دید مادی دارند. بنابراین سعی کنید مفهوم مرگ را برای آنها با دید مادی بیان کنید. می توانید مفهوم مرگ را با بهره گیری از وقایع طبیعی برای او توضیح دهید. مثلاً مفهوم مرگ را به گیاهی تشبیه کنید. حتی از او بخواهید تا گلی را بکارد و مراحل رشد آن را بیند.

برخی والدین از مسافرت برای توضیح اتفاق پیش‌آمده استفاده می‌کنند. آیا این می‌تواند کودک را به بازگشت فرد از دست رفته امیدوار کند؟

آسنجرانی: یکی از اشتباهات والدین در این سن آن است که از مسافرت استفاده کرده و کودک را به بازگشت متوفی امیدوار می‌کنند. کودک را نیز در فرایند سوگواری شرکت دهید. والدین معمولاً پس از سوگواری خود، کودک را وارد محیط سوگواری می کنند یعنی درست زمانی همه اطرافیان سوگواری خود را به پایان رسانده و اکنون ادامه روند سوگواری از دید خانواده ناپسند است.

استفاده از استعاره‌های مذهبی موثر است؟

آسنجرانی: بله،‌ فقط  استعاره‌های خود را به نحوی استفاده نکنید که کودک تصور کند خداوند موجودی بوده که سبب شده متوفی او را ترک کند.

اگر نکته‌ای مانده لطفاً بفرمائید.

آسنجرانی: همانطور که بزرگتر ها سوگواری می‌کنند، کودکان نیز از فکر ندیدن متوفی غمگین می‌شوند. این امر طبیعی است و نباید با دروغ و تشبیهات نادرست حقیقت مرگ را از کودک پنهان کنیم.
منبع: فارس