حزب‌الله علاوه بر نیروهای نظامی‌اش، هزاران نیروی غیر نظامی را هم ...

گروه بین‌الملل مشرق - آنچه می‌خوانید ترجمه کامل مقاله‌ای از روزنامه لبنانی الدیار است که بررسی جنگ مغزها و جنگ روانی بین حزب‌الله و اسرائیل پرداخته و نشان داده که حزب‌الله از چه طریقی خود را برای رویارویی‌های بعدی با اسرائیل تجهیز می‌کند:
 
جنگ اساسی در منطقه‌ی ما، کماکان جنگ بین مقاومت لبنان با اسرائیل (با همه‌ی سیستم‌های اطلاعاتی و دیپلماتیکش و همه‌ی بخش‌های هوایی و زمینی و دریایی ارتش) خواهد بود.

ارتشی که یک لحظه چشم از مراقبت حزب‌الله برنمی‌دارد، به این وجه که این حزب‌الله است که خسته و نگرانش کرده و ناامیدی و سردرگمی را به جان فرماندهانش انداخته است چراکه در جمع کردن داده‌های اطلاعاتی مهم درباره حزب‌الله و سلاح‌هایش و تاکتیک‌هایش شکست خورده‌اند.

این مسئله را به خوبی در تصریحات متناقض و تکراری مسئولین اسرائیلی می‌توان دید که در نهایت از «احتمال و پیش‌بینی» حرف می‌زنند بدون اینکه داده‌ها یا دلایلی درباره‌ی سلاح‌های حزب‌الله داشته باشند. روی حساب همین سردرگمی است که هر روز می‌بینیم یک مسئول اسرائیلی از رسیدن موشک‌هایی از سوریه یا ایران به حزب‌الله سخن می‌گویند، خصوصا موشک «یاخونت» روسی که حالا شده همه فکر و ذکر اسرائیلی‌ها. چرا که این موشک اهمیت خاصی دارد و می تواند معادلات قدرت را (خصوصا در سطح دریایی) تغییر دهد.
 

موشک «یاخونت»

جنگ اصلی بین طرفین، «جنگ مغزها» و «جنگ اطلاعاتی» است: حزب‌الله در جنگ 33 روزه فقط به واسطه‌ی موشک هایش پیروز نشد (گرچه آن هم مؤثر بود) بلکه دلیل اصلی پیروزی‌اش به دلیل پیروزی در «جنگ مغزها» بود، جنگی که مبتنی است بر جمع‌آوری اطلاعات از دشمن و توانایی استفاده از سلاح با بالاترین کارآیی به علاو‌ه‌ی تاکتیک‌های نظامی و مانورهای میدانی و مخفی کردن سلاح‌ها و جابه‌جایی آن‌ها (بدون اینکه دشمن بفهمد) به اضافه‌ی جنگ روانی (مانند منفجر کردن ناوچه‌ی اسرائیلی از طریق فرمان مستقیم تلویزیونی سید حسن نصرالله که عملیاتی بود بی‌سابقه و نتایج آن چه از حیث نظامی و چه از حیث روانی، نابودگر روحیه‌ی سربازان ارتش اسرائیل بود.)


موشک «یاخونت»

عملیاتی که چندی پیش اسرائیلی‌ها در آسمان لبنان داشتند و در آسمان بعلبک و در ارتفاع پایین و به طول چندین ساعت اقدام پرواز کردند قطعا یک عملیات اطلاعاتی برای کشف کاروان‌های انتقال سلاح یا کشف تحرکات مقاومت بود، چراکه وقتی اسرائیل دست به مراقبت به این شکل می‌زند (بدون اینکه اقدام به زدن هدفی بکند) معنی‌اش این است که دچار نوعی پریشانی و ترس است که منشأ آن، نداشتن اطلاعات دقیق است و با این کارها دارد دست به نوعی جنگ روانی می‌زند.

ترور چند ماه پیش یکی از فرماندهان حزب‌الله حسان اللقیس هم چیزی نبود جز یک قسمت از سریال طولانی جنگ مغزها بین حزب‌الله و اسرائیل. اهمیت شهید اللقیس در این مجال برکسی پوشیده نیست؛ مثلا گفته شده او پشت‌ قضیه‌ی ارسال هواپیمای بدون سرنشین ایوب قرار داشت. پهپادی که با چندین ساعت پرواز آزادانه در آسمان فلسطین اشغالی و تصویربرداری از اماکن مهم و ارسال تصاویر آنها به مرکز، اسطوره‌ی نیروی هوایی اسرائیل و سیستم دفاع هوایی‌اش را در هم شکست و نشان داد که در سیستم دفاعی ارتش اسرائیل حفره‌های بزرگی وجود دارد.

کمااینکه نبردهای القصیر نشانگر پیشرفت تهاجمی حزب‌الله بود و نشان داد که قدرت حزب‌الله دیگر مانند گذشته فقط دفاعی نیست بلکه توانایی‌اش به سطح هجوم و تصرف هم رسیده است. این وجه تهاجمی حزب‌الله همان چیزی است که اسرائیل از آن می‌ترسد، خصوصا که سید حسن نصرالله چندی پیش تهدید کرد که در صورت شروع جنگی تازه، حزب‌الله اقدام به تصرف منطقه‌ی الجلیل در شمال فلسطین اشغالی خواهد نمود.

در باب موضوع جنگ مغزها، مدتی قبل یک مسئول اطلاعاتی غربی در مصاحبه با روزنامه‌ی الرأی تأکید کرد: «نبرد حزب‌الله-اسرائیل، نبردی مستمر است که از زمان تشکیل حزب در سال 1982 [1361 شمسی] شروع شده و هنوز ادامه دارد. درگیری‌های اطلاعاتی و امنیتی، و عملیات‌های تقابلی بین طرفین از زمان کشته شدن مغنیة افزایش یافته است. طبق داده‌های ما، تاکنون حدود 22 اسرائیلی در عملیات‌های پراکنده‌ به عنوان بخشی از پاسخ به کشته شدن این فرمانده نظامی حزب‌الله، کشته شده‌اند. و البته این نبرد هنوز ادامه دارد.»

چند روز پیش هم فرمانده نیروی دریایی ارتش اسرائیل الیاهو مروم اشاره‌ای داشت که «قاچاق سلاح توسط سازمان‌های دشمن اسرائیل به مثابه جنگی طولانی است که داده‌های اطلاعاتی دقیق و قدرت نظامی سطح بالا می‌خواهد تا بشود آن سلاح در حال قاچاق را هدف قرار داد. ... البته اتخاذ تصمیم سیاسی درباره شکل و وقت مناسب هم کم‌اهمیت نیست، چراکه باید همه عوامل را در نظر گرفت و با بررسی مخاطرات دست به انجام هجوم زد.»

مروم همچنین «فرماندهان اسرائیلی» را دعوت کرد که «در سیاست‌های خود درباره موشک‌ها[ی گروه‌های ضد اسرائیل] بازنگری نمایند. خصوصا موشک‌هایی که از سوریه وارد لبنان می‌شود.» یاتوم ضمنا تأکید کرد که «باید شدیدا  و مصرانه با رسیدن سلاح‌های پیشرفته به حزب‌الله مقابله کرد. کمااینکه باید سیاست بازدارندگی اسرائیل را در دوسطح بازسازی کرد: اول سطح استراتژیک و دوم فشار برای وارد شدن بندهایی در ترتیبات جاری با سوریه و ایران در موضوع قاچاق سلاح.» مروم همچنین تأکید کرد که «اسرائیل باید به عملیات‌های قاچاق سلاح برای حزب‌الله در اراضی لبنانی حمله کند؛ هرچند این مسئله در نبود داده‌های اطلاعاتیِ کامل، مخاطره آمیز است، ولی این امر در بلندمدت در نهایت به سود اسرائیل خواهد بود.»



وزیر امنیت داخلی اسرائیل یتسحاق اهرونوویچ هم در گفتگویی از نگرانی سران اسرائیل از جانب حزب‌الله پرده برداشت و گفت که ده‌ها هزار موشک از خاک لبنان به سمت اسرائیل نشانه رفته است.

وزیر «دفاع از جبهه‌ی داخلی» اسرائیل، گلعاد اردان هم در گفتگو با رادیو سراسری اسرائیل، سخنانی گفت که از اینها هم سیاه‌تر و بدبینانه تر بود. اردان نسبت به وقوع یک داستان «فاجعه‌آمیز» و سقوط روزانه‌ی هزاران موشک بر اسرائیل در هر جنگ پیش رو هشدار داد و گفت که ممکن است اسرائیل با هجوم هزاران موشک مواجه شود فلذا باید از همین الان برای مواجهه با چنین وضعی راه‌حلی یافت. اردان همچنین افزود: «الان ما هزاران پناهگاه داریم ولی این پناهگاه‌ها مجموعا فقط 5 درصد از ساکنین اسرائیل را پوشش می‌دهد، گذشته از آنکه هر شخص فقط می تواند بین 3 یا 4 ساعت در پناهگاه بماند و خب، این یک زمان ایده‌آل محسوب نمی‌شود.»

در کنار همه اینها، تصریحات فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران ایران سردار حاجی‌زاده در گفتگوی چندی پیشش با یک خبرگزاری ایرانی، بر ترس‌ها و نگرانی‌های اسرائیل افزود. سردار حاجی‌زاده در آن گفتگو اعلام کرد که «حزب‌الله توانمندی‌های عظیمی در اختیار دارد که در هر مواجهه‌ی احتمالی در آینده، رژیم صهیونیستی را غافلگیر خواهد کرد. طبق اطلاعات ما توانایی‌های حزب‌الله در سال‌های اخیر افزایش یافته است، تا جایی که می‌تواند هر هدفی را داخل سرزمین‌های اشغالی با دقتی بسیار بالا و با میزان خطای احتمالی بسیار کم هدف قرار دهد و نابود کند. کارهایی که شهید حسان اللقیس در حزب‌الله صورت داده است ورای تصور صهیونیست‌هاست و اگر مواجهه‌ای رخ دهد، صهیونیست‌ها با شرایطی مواجه خواهند شد که فکرش را هم نمی‌توانند بکنند.»



سردار حاجی زاده بر این نکته هم تأکید کرد که حزب‌الله «ثابت کرده است که تدابیرش در میدان نبرد برای دشمن قابل پیش‌بینی نیست. این چیزی است که در جنگ 33 روزه به خوبی آشکار شد. و حزب‌الله توانایی آن را دارد که چنین تدابیری را در هر زمان دیگری هم به کار گیرد. حزب‌الله ظاهری دارد که ای بسا صهیونیست‌ها آن را بشناسند، اما افراد در سایه‌ای مثل اللقیس و عماد مغنیة هستند که قادرند کارهایی کنند که در تصور رهبران رژیم صهیونیستی نمی‌گنجد.»

در همین چارچوب، تحلیلگر نظامی روزنامه‌ی «اسرائیل امروز» در مقاله‌ای با عنوان «حزب‌الله 2013» به بررسی توانمندی‌های نظامی و سازمانی و زیرساختی‌ای پرداخته که حزب‌الله از انتهای جنگ 33 روزه به آن رسیده است و در نهایت حزب‌الله 2013 را اینگونه توصیف کرده است: حزب‌الله 2013 نیرویی شده است دارای استقلال بیشتر، تسلیحات بیشتر و جرأت و شجاعت بیشتر؛ به علاوه‌ی آنکه طرق نبردش را هم تغییر داده است.

نویسنده‌ی این مقاله توصیه کرده که تحولات میدانی جبهه‌ی سوریه موجب بی توجهی به آنچه در لبنان می‌گذرد و تحولات حزب الله نشود، چراکه حزب‌الله خطری حقیقی برای «عمق اسرائیل» است و بلافاصله بعد از آتش‌بس بعد از جنگ 33 روزه شروع کرده است به بازسازی خود و تجهیز نیروهایش برای مقابله‌ی بعدی.



این تحلیل‌گر صهیونیست در مقاله‌اش می‌نویسند که حزب‌الله به خوبی از اوضاع ارتش اسرائیل آگاه است و کاملا درک می‌کند که جنگ در آینده قطعی است و مسئله فقط مسئله زمان شروع آن است نه اصل وقوعش، فلذا شروع کرده است به تنظیم مجدد صفوفش و جذب رزمندگان و جمع‌آوری سلاح.

نویسنده‌ی روزنامه‌ی اسرائیل امروز با اشاره به اینکه حزب‌الله روش‌های جنگی‌ای که در گذشته به کار می‌گرفته را تغییر داده و در آن تغییرات جوهری و مهمی ایجاد نموده است، ادامه می‌دهد که «حزب‌الله به خوبی بلد است از مسائل، درس و عبرت بگیرد. این حزب به خوبی جنگ 33 روزه را بررسی کرده است و از آن درس‌های لازم را گرفته است.» 

مراکز امنیتی اسرائیلی معتقدند که قدرت حزب‌الله برای شلیک موشک به تل آویو و عمق اسرائیل [فلسطین اشغالی] الان 10 برابر چیزی است که در سال 2006 بوده است. اسرائیل برای مقابله با این موضوع سراغ سیستم دفاع موشکی موسوم به «گنبد آهنین» رفت که ناکارامدی آن هم در خلال حمله‌ی آخر اسرائیل به غزه آشکار شد.

البته فقط تعداد و کمیت موشک‌هایی که حزب‌الله در اختیار دارد نیست که موج به‌هم‌ریختگی مسئولان امنیتی و نظامی اسرئیل شده و خواب را از آنان گرفته است، بلکه مهم‌تر از آن، مسئله‌ی کیفی این موشک‌ها و سطوح دقتی است که این موشک‌ها به آن رسیده‌اند.

در محافل امنیتی اسرائیل این یک عقیده‌ی فراگیر است که اگر تغییری در روش کار اسرائیل ایجاد نشود و عملیات‌های پیش‌دستانه‌ی فعالانه‌ای رخ ندهد، حزب‌الله طی 5 سال آینده خواهد توانست به هدف مدنظرش که به دست آوردن توانایی موشکی‌ای متشکل از چندصد موشک نقطه‌زن است، دست یابد.

از یک مقام امنیتی اسرائیلی نقل شده که گفته است: «اگر حزب‌الله ده‌ها هزار موشک غیردقیق هم داشته باشد چندان مشکلی نیست، ولی اگر تنها چندصد موشک دقیق در اختیار داشته باشد این بسیار بد خواهد بود، هرچند تأکید می کنم که نباید همین توانایی موشکی که هم‌اکنون حزب‌الله در اختیار دارد را هم دست‌کم گرفت.»

حزب‌الله در چارچوب تلاش برای تسلیح، تلاش دارد که به سیستم‌های نظامی بسیار پیشرفته (مثل برخی سیستم‌های ضد هوایی، و موشک‌های پیشرفته‌ی دوش‌پرتاب) دست یابد. البته اسرائیلی‌ها معتقدند که حزب‌الله تا این لحظه هنوز موشک‌های زمین به دریا از نوع «یاخونت» را در اختیار ندارد. کما اینکه مراکز امنیتی اسرائیل (به گفته‌ی تحلیلگر نظامی روزنامه اسرائیل امروز) معتقدند حزب‌الله تا الان به سیستم‌های دفاع هوایی مانند SA-17  (که به آزادی عمل هواپیماهای اسرائیلی پایان می‌دهد) دسترسی نیافته است. پیشترها منابع غربی مدعی شده بودند که اسرائیل به یک کاروان که در حال انتقال چنین موشک‌هایی از سوریه به لبنان بوده حمله نموده است (این قضیه در ماه ژانویه‌ی همین رخ داد).



شایان ذکر است که رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل بنی گانتس اخیرا اعلام کرد که او حزب‌الله را تنها حزب شبه سیاسی‌ای می داند که چنین توانمندی‌هایی دارد، توانمندی‌هایی که حتی برخی کشورهای دنیا هم آن را در اختیار ندارند.

طبق اطلاعات اسرائیلی‌ها، حزب‌الله بین 30 تا 40 هزار رزمنده در اختیار دارد و نیروهای نظامی‌اش را به سه منطقه‌ی فرماندهی تقسیم کرده است: فرماندهی منطقه‌ی اول در بقاع نزدیکی مرزهای سوریه قرار دارد، فرماندهی منطقه‌ی دوم در پایتخت، بیروت واقع شده است و فرماندهی منطقه‌ی سوم هم در جنوب است. هر منطقه و فرماندهی هم طبق نیازها و طریقه‌ی عملش تقسیماتی دارد.

حزب‌الله علاوه بر نیروهای نظامی‌اش، هزاران نیروی غیر نظامی را هم به عنوان «نیروی احتیاط» در اختیار دارد که منتظرفراخوان هستند، کمااینکه بخشی از لبنانی‌ها هم همواره درحال آموزش به دست حزب‌الله هستند تا برای فعالیت در زمان حاجت و ضرورت توانایی‌های لازم را کسب کنند. 

و اینجاست که می‌توان ساختار وسیع و پویای حزب‌الله را مشاهده کرد.