کد خبر 294703
تاریخ انتشار: ۲۶ اسفند ۱۳۹۲ - ۲۳:۳۶

اگر این رفتارها از جانب غیر ورزشی‌‌ها بود، فغان بر می‌آوردیم كه ببینید چه می‌كنند؛ اما وقتی نوبت خود ورزشی‌‌ها می‌رسد می‌بینیم كه گاهی آنها هم دست كمی از غیر ورزشی‌‌ها ندارند.

گروه ورزشی مشرق، قبل از آغاز کلام، بر این نكته تأكید می شود كه به هیچ وجه در این نوشتار به دنبال قضاوت در مورد افراد نیستیم؛ بلكه می‌خواهم پرده از تناقضاتی بردارم كه متاسفانه به دلیل تعارفات علیرغم آنكه همه از آن اطلاع داریم حاضر به بیان آن در میان جمع نیستم تا مبادا دوستی آزرده شود. اینگونه  می‌شود كه در بسیاری موارد حقایق در مقابل رفاقت‌ها ذبح شده و نتیجتاً ورزش ما چنین وضعیتی پیدا می‌كند.
 
انتقاد از شیوه رفتاری فرد یا مدیری به هیچ وجه به معنی خصومت نیست كه تذكری است برای اصلاح امور. حتی این انتقاد می‌تواند صحیح نباشد و طبیعی است كه پاسخ مناسب، جواب آن خواهد بود. اما چه كنیم كه دیری است هر انتقادی، دشمنی شمرده شده و هیچ كس هم حاضر به دادن پاسخ نیست.
 
*
پسندیده آن است كه ما شیوه‌ای را به اجرا در آوریم كه اگر فردا، كس دیگری آن را انجام داد اعتراض نكنیم یا قانونی را وضع كنیم كه اگر علیه خود ما اعمال شد، فریاد بر نیاریم. به عنوان نمونه در انتخابات كمیته المپیك شاهد بودید كه چگونه علیرغم اعتراض جمع كثیری از افراد، برخی آقایان كه یقین به آوردن رأی داشتند، چگونه با وضع آئین‌نامه‌ای غیر‌منطقی خواستند مانع از حضور رقبای پرقدرت شوند. فریادها به جایی نرسید و مرغ برخی فقط یك پا داشت. انتخابات بر خلاف آنچه پیش‌بینی می‌كردند شد و حالا همان قانون اگر اصلاح نشود بلای جان خودشان و مانع از حضور آنها درانتخابات خواهد شد ... بگذریم.
 
چندی پیش بود که اشاره كردیم مدیران ورزش به دلیل عدم تجربه كافی در عرصه اجرایی و اینكه حتی مشاورانی هم كه انتخاب كردند، دارای چنین ویژگی نبودند به ناچار دست به حركاتی زدند كه بعداً تبدیل به دامی‌شد برای  گرفتاری. از پاره‌ای رفتارها و گفتارهای تناقض آمیز آقای وزیر سخن رفت و در این نوبت اشاره‌ای مختصر خواهیم داشت به موضع‌گیری معاونت قهرمانی وزارتخانه كه قبل از دكتر گودرزی، به عنوان وزیر معرفی شدند اما موفق به كسب رأی لازم از مجلس نشدند.
 
*
دكتر سجادی در پاسخ خبرنگاری كه درخصوص نامه‌‌نگاری‌های آقای دنیامالی با مجامع جهانی سؤال كرده بودند، بیان داشتند این كار در زمان ما صورت نگرفته و اگر آقای گودرزی هم اظهار ناراحتی كرده‌اند، بر این مفهوم بوده كه اگر در دوره ایشان چنین كاری صورت پذیرد، برخورد خواهند كرد.
درخصوص این اظهارات دو نكته وجود دارد.(البته باز هم باید تأكید كنم كه به نظر صاحب این قلم كنارگذاشتن آقای دنیامالی در آن مقطع اشتباه بوده است) اول اینكه معاون محترم وزارت اصل نامه‌‌نگاری را نفی نكرده‌ و فقط در زمان آن سخن گفته‌اند كه این در تناقض با گفته‌های آقای دنیامالی است كه اصل چنین مكاتباتی توسط خود را تكذیب كرده‌اند. پس هنوز اصل مسئله گنگ است و برای آقایان واقعیت روشن نشده است.
 
دوم آنكه این استدلال كه چون خطایی در زمان ما انجام نشده، پس اشكالی ندارد، از آن حرف‌هایی است كه بعید بود یك فرد دانشگاهی بر زبان بیاورد. آیا اگر مثلاً ورزشكاری قبل از پذیرش مسئولیت آقای سجادی دوپینگ كرده و محروم شده باشد با آمدن ایشان باید همه آنها ندیده گرفته شده و آن ورزشكار علیرغم محرومیت جهانی به میدان بازگردد؟ آیا تغییر مدیریت یا كابینه باعث از میان رفتن جرم است؟ آیا اگر روزی رئیس قوه قضائیه تغییر پیدا كرد، رئیس جدید می‌تواند با این استدلال كه مجرمان قبلی در دوره من مرتكب خلاف نشده‌اند آنها را آزاد كند؟

 
به نظر می‌رسد آقای سجادی‌ بنا به برخی دلایل، مقابل كارها یا وعده‌های انجام داده‌ای قرار گرفته‌اند كه گاه ناچار می‌شوند اینگونه موضع‌گیری كنند. داستان روشن است و چنانكه در نامه وزیر سابق ورزش هم خواندیم، سئوال این است كه چرا این شرایط برای افراد دیگری مانند بهرام افشارزاده و محمدرضا طالقانی به وجود نیامد، تا بعد از انتخابات، چنانكه موفق به گرفتن نامه نشدند، استعفا کنند؟ یا از دیگر سو چرا این ضرب‌العجلی كه برای آقای دنیامالی تعیین شد، برای شجاعی تعیین نشده و علیرغم گذشت بیش از یك ماه از انتخابات كمیته ملی المپیك، رئیس فدراسیون تیر و كمان استعفا نکرده است؟ باور كنیم كه هیچ چیزی بالاتر از صداقت نیست.
 
*
بگذارید برای تكمیل بحث به نمونه دیگری اشاره كنم. آقای سجادی در خصوص دلیل ثبت نام مجدد برای انتخابات برخی فدراسیون‌‌ها اعلام كرده‌اند كه چون از زمان ثبت نام بیش از سه ماه گذشته، پس باید مجدداً ثبت نام صورت پذیرد. حالا سخن این است كه مگر انتخابات فدراسیون شنا چنین وضعیتی نداشت؟ آنجا كه بیش از پنج ماه از ثبت‌نام گذشته بود؟ پس چرا علیرغم اعتراض‌ها آن انتخابات را برگزار كردند؟ آیا به خاطر دلیل یا فرد خاصی بود كه آن انتخابات باید حتماً برگزار می‌‌شد؟
 
از دیگر سو چگونه است كه معاونت محترم وقتی پای نامه‌نگاری‌‌ها به میان كشیده می‌شود می‌گویند كه چون در زمان ما نبوده ارتباطی به ما ندارد اما وقتی پای ثبت نام‌‌ها به میان می‌آید نمی‌گویند كه چون ثبت نام انتخابات فدراسیون شنا در زمان ما نبوده مورد قبول ما نیست؟ آیا گمان نمی‌كنند ممكن است یا مدیران قبلی مانع از ثبت‌نام برخی افراد شده باشند یا آنكه پاره‌ای نفرات به دلیل قبول نداشتن آن مدیران ثبت نام نكرده باشند؟ می‌بینید كه وقتی قرار است كار در مسیر اصولی قرار نگیرد چگونه می‌شود هر استدلالی را مطرح كرد؟
 
اگر این رفتارها از جانب غیرورزشی‌‌ها بود، فغان برمی‌آوردیم كه ببینید چه می‌كنند؛ اما وقتی نوبت خود ورزشی‌‌ها می‌رسد می‌بینیم كه گاهی آنها هم دست كمی از غیر ورزشی‌‌ها ندارند. آقای سجادی كه به ناحق به دلیل وضع برخی بندها‌‌ كه در آئین‌نامه اجرایی كمیته ملی المپیك آورده شده بود از میدان رقابت خارج شدند و انصافاً هم جا داشت كه به میدان بیایند، به خوبی درك می‌كنند كه خارج شدن از دایره عدالت و انصاف گاه چگونه مانع از حضور نیروهای شایسته در انتخابات می‌شود. ایشان كه خود طعم تلخ ‌این بر خوردها را چشیده‌اند باید مانعی باشند تا همه چیز بر دایره انصاف بگردد و هركس خواست تا خلاف آن كند مانع شوند و نه آنكه با آوردن دلایل و بهانه‌هایی كه چندان مورد پسند نیست توجیه‌گر رفتاری ‌‌شوند كه خود از آن نالانند.