با آغاز تحرکات آزاديخواهانه در کشورهاي عربي همچون تونس و مصر، اظهار نظرهاي بسياري در اين زمينه صورت گرفت. در اين ميان عليرغم اظهارات بي پرده ي مقام هاي صهيونيستي و خبرگزاري هاي بين المللي در شباهت انقلاب مصر به انقلاب ايران، مقامات آمريکايي سعي بسياري نمودند تا با نوعي انحراف و پنهانکاري در اين زمينه درگام نخست مانع تثبيت و بسط قدرت نرم انقلاب اسلامي ايران در اذهان مردم مصر و منطقه شوند و در گام دوم، تعريف انقلاب البته نارس مصر و تونس را با گفتماني آمريکايي و غربي پي بگيرند. تعاريفي با معيارهايي چون دموکراسي و ديکتاتورها و حقوق بشر، شاخص هاي اقتصادي و ... که نتيجه ي آن کنار زدن تعاريف و تحليل هاي بومي منطقه اي از اين انقلابها است. لذا امام خامنه اي مي فرمايند:
"به مجرد اينکه اين خائن(بن علي) از کشورش فرار کرد و اوضاع به هم ريخت، دختران دانشجو با حجاب به دانشگاه‌ها رفتند که اين نشان‌دهنده انگيزه عميق اسلامي است، ولي اين موضوع را تحليل‌گران غربي مي‌خواهند کتمان کرده و مخفي نگهدارند."
اما آنچه باعث شد دست به نگارش اين مطلب بزنم مطالبي نيست که به کرات خواننده آنها را شنيده و خوانده است. بلکه مسئله ايست که براي درک آن، ابتدا نياز به تبيين استراتژي با نام پينگ پنگ وجود دارد.
در بازي پينگ پنگ، هنگامي که يکي از بازيکنان ضربه¬ي سنگيني به سمت حريف وارد مي¬آورد هرچند احتمال موفقيت خود و شکست حريف را بالا مي برد اما اگر حريف با پيش بيني وضعيت به کنترل آن پرداخته و بتواند جهت و شدت ضربه را در راستاي دلخواه هدايت نمايد، ضربه ي بازگشتي ضربه اي بسيار قويتر و اثرگذارتر خواهد بود که احتمال موفقيت حريف را به شدت بالا مي برد و پاسخ گويي به اين ضربه براي بازيکن اول به مراتب دشوار تر خواهد بود.
حال اگر اين قاعده را به عرصه و سطوح استراتژيک تعميم دهيم به استراتژي خواهيم رسيد که از نظر تقسيم بندي مبتني بر مکاتب امنيتي در مکتب سوم، يعني مکتب "تبديل تهديدات به فرصتها"، طبقه بندي مي شود و مصاديق آن در صحنه هاي مختلف به خصوص اتفاقات اخير به راحتي قابل مشاهده است. در همين  هاي اخير(نماز جمعه 15/11/89) بود که امام امت با ذکر اين که :
" حوادث امروز شمال آفريقا، کشور مصر و کشور تونس و برخي کشورهاي ديگر، براي ما ملت ايران، معناي خاصي دارد و اين همان چيزي است که هميشه به عنوان حدوث بيداري اسلامي به مناسبت پيروزي انقلاب بزرگ اسلامي ملت ايران گفته مي‌شد و امروز خودش را دارد نشان مي‌دهد؛ "
به اشتباهاتي اشاره نمودند که غرب در برخورد با ايران مرتکب شد و باعث شد که اين بيداري و اتفاقات سرعت بگيرد. ايشان فرمودند:
" اشتباه غربي‌ها در مسئله هسته‌اي ايران اين بود که جنجال و هياهو به پا کردند و طي 7 سال گذشته اعلام کردند که جمهوري اسلامي بايد از مسئله هسته‌اي خود عقب‌نشيني کند. همين اشتباه 2 نکته را براي مردم دنيا روشن کرد. اين اتفاقات نشان داد که ايران توانسته است در قضيه هسته‌اي پيشرفت‌هاي غيرقابل انتظاري پيدا کند و دوم اينکه ايران با همه اين فشارها ايستاده و عقب‌نشيني نمي‌کند و همين موارد به نفع ملت ايران بوده است. حالا همه مي‌دانند که آمريکا، اروپا، دستياران و دنباله‌روهايشان با همه فشاري که آوردند نتوانستند بر جمهوري اسلامي فائق بيايند و آن را به عقب نشيني وادار کنند؛ اين به دست خود دشمنان ايران،‌ ملت ايران شناخته شد. يعني کمک شد به معرفي ملت ايران، در قضاياي ديگر هم همين جور است."
امام امت با زباني ساده با اشاره به اين نکات سعي داشت تا در وحله ي اول چگونگي و مکانيزم الهام بخشي و تاثيرگذاري انقلاب اسلامي را به جاهلين و تمامي مغرضين داخلي و خارجي، که سعي بر حاشيه راندن قرائت اسلامي از حرکت مردم مصر را داشتند؛ نشان داده و ثانياً اين نکته را به ما و تمامي دلسوزان انقلاب تذکر دهد که عليرغم آنکه که بخش مهمي از قدرت حرکت مردم مصر، حاصل از ضربات و فشارهاي غرب بر ايران اسلامي است که، توسط قدرت نرم انقلاب بر دشمنان انعکاس يافته و تقويت شده است و مطمئناً کنترل و پاسخگويي به آن براحتي براي غرب ميسر نخواهد بود، اما آنچه بايد از آن جلوگيري شود اينست که اجازه ندهيم، غرب با جنگ نرم و جنگ رواني بتواند تعريف خود از حرکت مردم مصر را نشر داده و تثبيت کند، چرا که نتيجه ي آن:
1. مصادره ي حرکت اسلامي ملت مصر و تهي سازي آن از مفاهيم و ارزشهاي ملي اسلامي و جايگزيني آن با مفاهيم و ارزشهاي غربي
2. جلوگيري از بسط و گسترش مفاهيم و ارزشهاي خاورميانه ي اسلامي و گسترش اين جنبش ها به کشور هاي ديگر منطقه
3. کنترل و هدايت قدرت حاصل از اين جنبش ها در جهت برقراري حکومت هاي جوان اما مبتني بر ارزش هاي غربي به جاي حکومت هاي فرسوده، وابسته و در حال فروپاشي منطقه
4. استفاده از تعريف و قرائت غربي از اين جنبش ها براي هدايت و کنترل ضربه ي مهلک وارد شده بر پيکر استکبار در هارتلند جهان، توسط انقلاب اسلامي و بازگرداندن اين ضربه بوسيله¬ي استراتژي پينگ پنگ، به شکلي دقيق تر و قويتر در راستاي تامين منافع خود و بر پيکر انقلاب اسلامي
خواهد بود.
بنابراين تنها با توجه ويژه به نکته ي آخر، از تحرکات مجدد و ويژه اي که در روز هاي اخير به بهانه ي انقلاب مردم مصر و هم زمان در رسانه هاي خارجي و داخلي وابسته و تمامي طيف هاي ضد انقلاب مشاهده مي گردد، رمزگشايي مي شود. حرکات مضحکي چون فراخوان، جهت تظاهرات جنازه ي متعفني به نام جنبش سبز براي باصطلاح حمايت از مردم مصر و يا اظهاراتي چون تاثيرپذيري جنبش ضد استکباري مردم مسلمان مصر از جنبشي سراسر استکباري و وابسته به نام سبز، که البته هر شنونده ي عاقلي را به خنده واميدارد. به هر حال ضمن تاکيد بر هوشياري دلسوزان انقلاب و پيش-گيري از غافلگيري استراتژيک بايد توجه داشت که هر چند اين جسد متعفن قادر به حرکتي نخواهد بود. اما ضبط و پخش تصاويري با نماهاي بسته و نمايش تعداد اندکي تظاهر کننده که در خيابانهاي فرعي با دستبندهاي سبز و در حال شعار بر عليه انقلاب مي باشند، توسط دستگاه تبليغات جهاني صهيونيزم براي ما اتفاق جديدي نيست اما بيم اين مي رود که با تبليغات گسترده موجب ضربه خوردن جريانات اسلامي اصيل شکل دهنده ي خاورميانه ي اسلامي در منطقه و در مقطع حساس کنوني شود و روزنه اي پديدار شود که استکبار از آن سعي در مصادره ي انقلاب مصر و ضربه زدن به انقلاب اسلامي کند که به نظر مي رسد، اين امر در وضعيتي که جريانات اسلامي در موضع برتر در منطقه قرار دارند نابخشودنيست اگر حتي کوچکترين امتياز به مستکبرين اعطا شود.
لذا به عنوان کلام آخر مي توان گفت اينکه به نظر مي رسد استکبار ضربه اي را دريافت کرده که کنترل و هدايت آن و آثار آن، بعيد به نظر مي رسد و بسياري از تحليلگران نيز بر اين نکته تاکيد مي کنند که احتمالاً استکبار ديگر هيچ گاه موقعيت گذشته ي خود را بازيابي نخواهد کرد. اما تمامي اين موارد بر اين دلالت نمي کند که دلسوزان انقلاب در شادي اين پيروزيها، لحظه اي را از توجه و رسيدگي به اين نيمه انقلابها و فعاليت هاي مار زخمي استکبار، غافل بمانند.
به اميد روزي که صبح برآيد.انشاءالله...