از زمان مذاکرات مسکو در بهار 1391 ایران آمادگی خود را برای بحث درباره غنی سازی 20 درصد اعلام کرده و در پیشنهادی که در آن مذاکرات مطرح شد گفته بود که ما به ازای این کار را لغو تمامی تحریم‌های یک جانبه می‌داند، بحثی هم اگر هست درباره ما به ازای این اقدام است نه اصل آن.

به گزارش مشرق - مدیر مسئول "پایگاه ایران هسته‌ای" طی یادداشتی به اظهارات دکتر صالحی مبنی بر اینکه منتقدان توافق ژنو محل مصرف اورانیوم با غنای 20 درصد را نشان دهند واکنش نشان داد. متن یادداشت مهدی محمدی به شرح زیر است:

آقای دکتر علی اکبر صالحی رییس محترم سازمان انرژی اتمی در گفت وگو با ویژه نامه نوروزی هفته‌نامه مثلث از منتقدان توافق ژنو خواسته است محل مصرف اورانیوم با غنای 20 درصد غنا را نشان بدهند تا دولت مجددا تولید آن را آغاز کند.

مقصود ایشان این بوده – و دیگر اعضای تیم مذاکره کننده هم بارها از این استدلال استفاده کرده اند- که ایران تعلیق غنی سازی 20 در صد در توافق ژنو را از آن رو پذیرفته که دیگر نیازی به تداوم این عملیات نداشته و نیاز خود در این حوزه را به طور کامل تامین کرده است.
ظاهر قضیه را که نگاه کنیم این استدلال درست هم هست. ایران غنی سازی 20 درصد را برای تامین سوخت راکتور تحقیقاتی تهران آغاز کرد و اکنون اطلاعات مندرج در آخرین گزارش آژانس نشان می دهد ایران سوخت لازم برای مصرف 5 سال این راکتور را تولید کرده است و از این منظر دیگر نیازی به ادامه غنی سازی 20 درصد نیست.
در واقع، در همان ابتدای راه هم اگر غربی ها سوخت راکتور تهران را به ایران می فروختند، اساسا غنی سازی 20 درصد آغاز نمی شد. مدعای صالحی و دیگر اعضای تیم مذاکره کننده این است که ایران دیگر نیازی به غنی سازی 20 درصد نداشته و بنابراین متوقف کردن آن هم نباید چندان با اهمیت تلقی شود.
 
برای من جالب است که اعضای تیم مذاکره کننده هسته ای برای توجیه اقدامات خود، خرد منتقدان را چیزی در حد و اندازه صفر تصور می کنند و عموما با نسبت دادن ادعاهایی از بیخ و بن نامعقول به آنها و سپس نقد فاضلانه آن ادعاها، تلاش می کنند نتیجه بگیرند که در کارشان هیچ خلل و نقصانی وجود ندارد.
 
آیا کسی از منتقدان به آقایان خرده گرفته که چرا غنی سازی 20 درصد را تعلیق کرده‌اند که در جواب به تامین نیاز راکتور تهران استناد می‌کنند؟! هرگز چنین بحثی مطرح نبوده است. غنی سازی 20 درصد مدت‌هاست روی میز مذاکره قرار دارد و ایران آماده معامله بر سر آن بوده است.
مشخصا از زمان مذاکرات مسکو در بهار 1391 ایران آمادگی خود را برای بحث درباره غنی سازی 20 درصد اعلام کرده و در پیشنهادی که در آن مذاکرات مطرح شد گفته بود که ما به ازای این کار را لغو تمامی تحریم‌های یک جانبه می‌داند. بنابراین ایران بیش از 2 سال است که مشکلی با شکل دادن به یک معامله بر سر غنی سازی 20 درصد ندارد و بحثی هم اگر هست درباره ما به ازای این اقدام است نه اصل آن.
سوال از تیم مذاکره کننده و آقای دکتر صالحی این نیست که چرا تعلیق غنی سازی 20 درصد را پذیرفته‌اند بلکه سوال این است که در ازای واگذاری این امتیاز بزرگ چه دریافت کرده اند؟
 
تامین سوخت راکتور تهران یک ملاک کاملا حداقلی و حتی می‌توان گفت ساده دلانه برای تعیین میزان ارزش غنی سازی 20 درصد است. ارزش واقعی غنی سازی 20 درصد که طبعا ایران باید با روی میز گذاشتن آن مذاکره می کرد و ما به ازای مناسب درخواست طلب می نمود، فرسنگ‌ها با این موضوع فاصله دارد.
 
چند نکته زیر به طور بسیار خلاصه ارزش سیاسی - راهبردی غنی سازی 20 درصد را توصیف می‌کند:

1- نخست توجه کنید که ما با دو پدیده مجزا از هم مواجهیم که هر کدام ارزش خاص خود را دارد ولی در ادبیات تیم مذاکره کننده عموما با هم یک کاسه فرض می شود. پدیده نخست اصل غنی سازی 20 درصد با هدف انباشت مواد هسته ای است و پدیده دوم، حدود 200 کیلوگرم ذخیره مواد هسته ای که ایران در روز امضای توافق ژنو در اختیار داشت و گزارش 20 مارس آژانس می گوید اکنون نیمی از آن را از دست داده است. ایران در توافق ژنو هر دوی این دارایی های با ارزش را از دست داده و در ازای آن ما به ازایی بسیار ناچیز به دست آورده است.
 
2- برای اینکه روشن شود غنی سازی 20 درصد و ذخیره مواد 20 درصد ایران تا چه حد با ارزش بوده به یاد آقای دکتر صالحی و خوانندگان محترم می آورم که بنیامین نتانیاهو در سخنرانی سپتامبر 2012 خود در مجمع عمومی سازمان ملل هنگامی که می خواست اصلی ترین نگرانی خود از برنامه هسته ای ایران را توصیف کند، دقیقا به همین مسئله، یعنی ذخیره مواد 20 درصد ایران و سرعت تولید و انباشت مواد با غنای 20 درصد، اشاره کرد.
تا امروز روزی نبوده که مقام های امریکایی ها هم نگفته باشند که تا چه حد از غنی سازی 20 درصد در ایران نگران بوده و آرزوی توقف آن را داشته اند. واقعا اگر آنطور که آقای دکتر صالحی می‌گوید غنی سازی و ذخیره مواد 20 درصد ایران تا این حد بی ارزش است، چرا غربی ها اینچنین برای متوقف کردن آن حریص بوده اند.
بدون شک پاسخ این سوال بر تیم مذاکره کننده هسته ای ایران پوشیده نیست ولی از ملت ایران پوشیده نگه داشته می شود. پاسخ این است که تیم ایرانی پذیرفته است که با طرف غربی بر اساس منطق Break out مذاکره کند و خروجی مذاکرات این باشد که یا ایران اساسا توان گریز هسته ای نداشته باشد یا اینکه برنامه غنی سازی ایران آنقدر محدود باشد که زمان گریز به بالای یک سال افزاش پیدا کند و در هر دو حال نتیجه یکی است و آن هم اینکه غنی سازی ایران از حیث درصد نباید بالاتر از 5 درصد برود و از حیث گستره هم ایران در طول مدت گام آخر – که آقای دکتر ظریف تایید می کند امریکا خواهانه 20 ساله بودن آن است - باید قید برنامه غنی سازی صنعتی را بزند و به یک برنامه غنی سازی بسیار کوچک بسنده کند که این هم معنایی جز محروم شدن ایران از حق ذاتی اش طبق ماده 4 NPT ندارد.
بنابراین اگر از این منظر یعنی منظر نگرانی اصلی غرب از برنامه هسته ای ایران به غنی سازی 20 درصد نگاه کنیم، غنی سازی 20 درصد بسیار با ارزش و بلکه با ارزش ترین دارایی هسته ای ایران است چرا که فقط انجام غنی سازی در این سطح و انباشت مواد 20 درصد تا حدود 200 کیلوگرم بود که با کاهش اساسی زمان Break out محاسبات امریکایی ها را تغییر داد و آنها را پای مذاکره ای آورد که می توانست به پذیرش کامل برنامه غنی سازی 5 درصد ایران در ابعاد صنعتی بینجامد، چیزی که توافق ژنو آن را هم از دست داده است.
آنچه مکتوم نگه داشتن آن از مردم ایران از فرد صادقی همچون دکتر صالحی بعید است این است که به مردم نگویند تا آنجا که به غربی ها و معیارهایی که آنها برای داوری درباره برنامه هسته ای ایران دارند مربوط است غنی سازی 20 درصد و ذخیره مواد 20 درصد ایران با ارزش ترین و حیاتی ترین بخش برنامه هسته ای ایران بوده و اساسا به همین دلیل هم بوده است که آنها در گام اول همه تمرکز و انرژی خود را بر ستاندن آن از ایران قرار دادند.
 
3- حال که روشن شد از یک منظر فنی- راهبردی دقیق، برنامه غنی سازی 20 درصد و ذخیره مواد 20 درصد دارای ارزشی منحصر بفرد و جایگزین ناپذیر در برنامه هسته ای ایران بوده، نوبت به این سوال می رسد که دولت حسن روحانی این سرمایه عظیم را در ازای کدام امتیاز از کف داده است؟ غنی سازی 20 درصد و ذخیره مواد 20 درصد ایران، چنانکه گفتم مهم ترین بخش برنامه هسته ای ایران از نظر غربی ها و متوقف کردن آن نیز اصلی ترین نیاز و بنیادی ترین و فوری ترین نگرانی آنها بوده است. یک معامله متوازن معامله ای است که در ازای برطرف کردن فوری ترین نگرانی یک طرف، متقابلا فوری ترین نگرانی طرف مقابل را هم رفع کند.
توافق ژنو اصلی ترین و فوری ترین نگرانی امریکا و اسراییل از برنامه هسته ای ایران را با متوقف کردن غنی سازی 20 درصد و خنثی کردن تمام ذخیره مواد هسته ای ایران رفع می کند اما در مقابل چیزی به ایران می دهد که نه تنها نگرانی فوری ایران نیست بلکه حالا معلوم شده اساسا یک امتیاز محسوب نمی شود. نگرانی فوری ایران در حوزه هسته ای تحریم های نفتی و بانکی است و یک توافق تنها زمانی می تواند خوب و متوزان باشد که غنی سازی و مواد 20 درصد را با تحریم نفت و بانک مقابل بگذارد و به یک معامله شکل بدهد.
اتفاقی که توافق ژنو افتاده این است که ایران مفت و مجانی مهم ترین نگرانی طرف غربی را رفع کرده و حالا برای رفع نگرانی اصلی خود مجبور به مذاکره درباره ابعاد غنی سازی 5 درصد و راکتور اراک است. ایران در ازای از دست دادن ارزشمند ترین دارایی هسته ای خود فقط 4/2 میلیارد دلار پول به دست آورده که حتی یک دلار آن هم وارد ایران نشده و اصلی ترین تحریم های غرب نه فقط به جای خود باقی مانده بلکه در این مدت تشدید هم شده است.
 
تیم مذاکره کننده نمی تواند ادعا کند چنین معامله ای غیر ممکن بوده است. هم سوابق مذاکراتی و هم ادبیات راهبردی امریکا و اسراییل نشان می دهد که اتفاقا چنین کاری ممکن بوده است. تیم مذاکره کننده هسته ای اساسا در این حوزه اصرار و مقاومتی نکرده که بتواند ادعا کند چنین چیزی غیر ممکن بوده است بلکه یک راست منطق مذاکراتی غربی ها را پذیرفته و به نام اعتمادسازی اصلی ترین برگ چانه زنی خود را با هیچ معاوضه کرده و حالا باید برای کاهش واحد به واحد تحریم های نفتی و بانکی درباره غنی سازی 5 درصد، ذخیره مواد 5 درصد و راکتور اراک –که با مقاومت روی غنی سازی 20 درصد می توانست آنها را تا حدود زیادی مصون کند- مذاکره کند.
 
امیدوارم برای آقای دکتر صالحی روشن شده باشد که محل مصرف غنی سازی 20 درصد کجاست. غنی سازی 20 درصد باید درون اتاق مذاکره مصرف می شد نه در راکتور تحقیقاتی تهران.