آقاي خاص كشتي، بهترين مربي جهان، بي‌قرار، خودمحور، متفاوت، داراي افكار و عقايد منحصر به فرد، سختگير و ... شايد اینها در برگيرنده بخشي از خصوصيات محمد بنا باشد و شايد هم تعابير ما باشد در توصيف كسي كه سال‌هاست در صف اوّل فرنگي حرف اوّل و آخر را مي‌زند.

گروه ورزشی مشرق، آقاي خاص كشتي، ويژه، بهترين مربي جهان، بي‌قرار، ناآرام، خودمحور، متفاوت، داراي افكار و عقايد منحصر به فرد، منضبط و سختگير و ... شايد اين واژگان در برگيرنده بخشي از خصوصيات اخلاقي محمد بنا باشد و شايد هم اين تعابير ما باشد در توصيف كسي كه سال هاست در صف اوّل كشتي فرنگي حرف اوّل و آخر را مي‌زند. به نظر شما ديدگاه‌‌ها و نقطه نظرات وي در ارتباط با سوالات بي‌شمار ما كه براي وی در نظر گرفته‌ايم چيست؟ اگر علاقه‌مند خواندن پاسخ‌هاي او هستيد مطلب را تا پايان دنبال كنيد.

علت حضور در عرصه ورزش؟
 خيابان عارف عرصه ورزش و ورزشكاران بود، من هم وارد ميدان شدم.

 چند ساله بودي؟
 13 سال داشتم. 15  سالگي هم عنوان كشوري كسب كردم.

 مربي آن دوره‌ات؟
 حاج محمد پذيرايي. البتّه بعدها مربيان ديگري داشتم؛ حسين ملاقاسمي و ...
 
 از دوستان آن دوره چه كساني كنارت مانده‌اند؟
 رشيد محمدزاده. حسين گلابي هم هست. محمدزاده طي اين سال‌‌ها بيشتر با من بوده.


 كشتي فرنگي؟
 همه زندگي‌ام، با اين ورزش زندگي مي‌كنم. مي‌خوابم، بلند مي‌شوم.

 با كسب مدال بين‌المللي روحيه‌ات تغيير كرد؟
 مادر بزرگم گفت حالا كه مدال گرفتني برو به پدرت كمك كن!

 پدر و مادر از حضورت در كشتي رضايت داشتند؟
 اصلاً پدرم باعث شد به كشتي روي بيارم. عاشق تختي بود و مرا مجبور كرد كشتي بگيرم. لذت مي‌برد از اينكه فن مي‌زدم و به مبارزه‌ مي‌پرداختم.

 مگر خودت دوست نداشتي؟
 آن موقع مي‌خواستم فوتباليست باشم چون بچه محل‌‌ها همگي در زمين فوتبال جمع مي‌شدند و بازي مي‌كردند.

 چرا ترك وطن كردي؟
 اذيت‌هايي كه آن زمان شدم. دلم گرفته بود و آرامش نداشتم.

 چند سال رفتي؟
 15 سال؛ مقداري كمتر يا بيشتر.

 چطور شد برگشتي؟
 هميشه فكر بازگشت در وجودم بود، تمام 15 سال ساكم پشت در بود. منتظر فردا بودم كه بازگردم. بالاخره هم برگشتم وطن.

 سال هاي دور از وطن چطور بود؟
 تلخ و شيريني‌هاي بسيار داشتم؛ اما بيشتر تلخي بود تا شيريني.

 عزيزترين فرد زندگي‌ات؟
 اگر بگويم مادرم، پدرم حسودي خواهد كرد؛ امّا بچه ننه‌ام و مادري.

 چه وقت متوجه شدي مي‌تواني مربي باشي؟
 از همان دوران ورزش. خيلي از بچه‌ها پيش من تمرين مي‌كردند. باور نداريد از گلابي، طباطبايي، كاكاحاجي و نيك‌نژاد بپرسيد.

 چه كساني بيشترين ميدان عمل را به محمد بنا دادند؟
 طالقاني، يزداني‌خرم و شايد بعدها هم از مديران ديگر ياد كنم. فعلاً مدت كوتاهي است برگشته‌ام. اجازه بدهيد ببينم شرايط چگونه است.

 بنا چرا قهر مي‌كند؟
 به خاطر دردهاي كشتي فرنگي كه هنوز ادامه دارد. هيچگاه به خاطر شخص خودم نبود.

 شايد عادت كرده‌اي اين چنين به خواسته‌ات برسي.
 نه، مگر ديوانه‌ام. قهر نمي‌كنم كه برگردم. برم مي‌گردانند و گرنه بازنمي‌گردم.

 باز هم قهر مي‌كني؟
 نمي‌خواهم و نبايد قهر كنم. كاري مي‌كنند تا قهر كنم. خوب اين كار را نكنند.

 ظاهراً هميشه ساز مخالف مي‌زني؟
 همواره خلاف جهت آب شنا كرده‌ام. عملكرد و كار من با ديگران متفاوت است.

 بهترين روز زندگي‌ات؟
 طلاي المپيك حميد سوريان. آن روز با تمام وجود خوشحال شدم.

 بدترين؟
 باخت سوريان در المپيك پكن. انتظارش را نداشتيم نه من و نه حميد.

 المپيك 2012 لندن؟
 خاطره‌اي زيبا و فراموش‌نشدني. ميداني كه در آن تاريخ كشتي دگرگون شد.

 بهترين دوست؟
 همه را از ته دل دوست دارم. همه در نظر من بهترين هستند؛ حتي آنان كه فكر مي‌كنند دشمن من هستند. اگر اختلاف هست صرفاً در كار و سيلقه خلاصه مي‌شود

 آقاي خاص؟
 دست آقاي عامل درد نكند.

 موفق‌ترين مدير ورزشي؟
 هاشمي‌طبا را دوست داشتم. يزداني‌خرم هم خوب بود؛ البّته تا به حال. شايد بعداً فرد ديگري هم اين جايگاه را پيدا كند. منظورم را كه متوجه مي‌شويد.


 فوتبال؟
 به معني واقعي آن در ايران وجود ندارد. آنچه ما داريم توپ بازي است.

 پرسپوليس؟
 تيم محبوبي كه الآن محبوبيت گذشته را ندارد.

 استقلال؟
 تيم باكلاس. عشقم پرسپوليس بود؛ امّا كلاس را استقلال داشت. آبي‌ها در طول تاريخ حضورشان هميشه پرستيژ داشته‌اند.

 تيم‌ ملي؟
 تمام وجود من. همه تيم‌هاي ملّي و موفقيّت آنها را دوست دارم. هر تيم ‌ملّي كشورم كه پيروز مي‌شود خوشحالم، كشتي كه جاي خود داد.

 كشتي آزاد؟
 نامي بزرگ، بسيار بزرگ ورزش ملّي و سنتي با قهرمانان و داوران بسيار.

 پرچم ايران؟
 خوشرنگ‌ترين، عزيزترين. اهتزازش را آن بالا دوست دارم.

 مردم ايران؟
 دليل بودن من، به عشق خوشحالي آنها هر كاري مي‌كنم. نوكر مردم
 
مدال جهان و المپيك؟
 نهايت آرزوي هر ورزشكار و مربي. خصوصاً مدال المپيك رويايي است كه در صورت تحقق نام و آوازه دارنده آن را جاويدان مي‌كند.

 محمد بنا؟
 يكي از ميليون‌ها مردم اين كشور، هيچ مزيت و برتري نسبت به ديگران ندارم.

 جام جهاني؟
 در صورت پيروزي شيريني و حلاوت خاصي دارد. به ياري خدا در جام‌جهاني كشتي فرنگي تهران اين شيريني را دوباره تقديم مردم خواهيم كرد.

 بازي‌هاي آسيايي كره؟
 حداقل 6 طلاي كشتي فرنگي. به آنچه مي‌گويم ايمان دارم؛ به شرطي كه شرايط مهيا باشد.

 پيشكسوت؟
 تاج سر و بزرگ. همه پيشكسوتان قابل احترامند. جايگاه آنها ويژه است.

 نظم و انضباط؟
 حرف اول و آخر ورزش. بدون نظم و انضباط موفقيتي به دست نمي‌‌آيد.

 اميرعلي اكبري؟
 حيف شد. او مي‌توانست سال‌هاي طولاني براي كشور مدال بگيرد.

 بابك و محمد قرباني؟
 دست روي زخم وجودم گذاشتيد. كاش الان آنها هم در اردو بودند.

 حميد سوريان؟
 نابغه همه دوران. او نشان داده شايسته اين صفت هست.

 رسانه‌ها؟
 بدون آنها ورزش معنا ندارد. رسانه‌ها هميشه يار و ياور ورزش بوده‌اند.

 حسن بابك؟
 رفيق خوب و دوست‌داشتني

 خانه كشتي؟
 مكاني كه قهرمانان بزرگ را در خود جاي داده، مكان مقدس خانه من و همه كشتي‌گيراني كه براي موفقيت‌هاي آينده تلاش مي‌كنند.
 
 پول؟
 هر كه بگويد دوست ندارم، باور نكنيد. امّا نبايد اسير و بنده آن شد.

 سياست؟
 اصلا دوستش ندارم. از من درباره ورزش بپرسيد؛ نه سياست.

 كتاب و كتابخواني؟
 خيلي خوب است؛ اما متاسفانه وقت مطالعه ندارم. زماني خيلي دوست داشتم.

 همسر؟
 من با كشتي ازدواج كرده‌ام. همه چيزم كشتي است و ديگر هيچ.

 دختر؟
 عاشق دخترم هستم. افسوس كه از من دور است و به خاطر حضور شبانه‌روزي در كنار كشتي نمي‌توانم كنارش باشم. از دور سلامش مي‌كنم.

 جهان پهلوان تختي؟
 تنها كسي كه لقب جهان پهلواني برازنده‌اش بود. شايد پهلوان زياد داشته باشيم؛ اما هيچ كدام تختي نمي‌شوند. او يگانه تاريخ بود. در هر كشور يك نفر به عنوان اسطوره ورزش نامش بر سر زبان ها مي‌ماند. اين افتخار در كشور ما نصيب تختي شده مباركش.

منبع: هفته نامه دنیای ورزش