کد خبر 301007
تاریخ انتشار: ۲۶ فروردین ۱۳۹۳ - ۱۱:۱۴

در سخن نویسنده، به مسئله جنگ سرد و طرح محرمانه دولت امریکا برای اجرای تبلیغات مسموم در اروپای غربی توسط کنگره آزادی فرهنگی پرداخته شده است. این طرح توسط یکی از عاملان سیا به نام مایکل یوسلسون اداره می‌شد.

جنگ سرد فرهنگی سیا در عرصه فرهنگ و هنر، عنوان کتابی است که توسط فرانسیس استانر ساندرس به نگارش درآمده است. این کتاب در 820 صفحه کتاب جنگ سرد فرهنگی در بیست و شش فصل و بخش‌هایی به عنوان پیش‌گفتار، سخن نویسنده، یادداشت مؤلف در آغاز کتاب و سخن آخر، پیوست‌ها، منابع و مآخذ، گزیده کتاب‌شناسی فهرست موضوعی در انتهای کتاب تدوین و ارائه گردیده است. در این معرفی با توجه به تعداد زیاد صفحات در خصوص هر فصل و بخش به اختصار مطالبی جهت آگاهی خوانندگان ارائه می‌گردد.

ناشر در پیش‌گفتار به اهمیت فعالیت‌های فرهنگی و ایدئولوژیکی سازمان‌های اطلاعاتی امریکا علیه شوروی سابق و بهره‌گیری جامع از نویسندگان، هنرمندان، روزنامه‌نگاران، فیلم‌سازان، منتقدان، همچنین دانشگاه‌ها و مراکز علمی و فرهنگی و حتی شخصیت‌ها و نخبگان شوروی در پروژه فروپاشی امپراطوری شوروی سابق از درون، اشاره نموده و یادآوری می‌کند که پس از فروپاشی شوروی توجه سازمان‌های اطلاعاتی به طرف مسلمانان تغییر کرده است.
در سخن نویسنده، به مسئله جنگ سرد و طرح محرمانه دولت امریکا برای اجرای تبلیغات مسموم در اروپای غربی توسط کنگره آزادی فرهنگی پرداخته شده است. این طرح توسط یکی از عاملان سیا به نام مایکل یوسلسون اداره می‌شد و در سی و پنج کشور جهان دارای دفتر بوده و بیش از بیست مجله پرآوازه، نمایشگاه‌های هنری، سرویس خبری، سینمایی، کنفرانس‌های توجه‌برانگیز، اجرای برنامه‌های عمومی توسط موسیقی‌دانان، هنرمندان و اهداء پاداش به آنان را اداره نموده و در مسیر جهت‌دهی مارکسیسم و کمونیسم به سوی دیدی سازگارتر با روش امریکایی حرکت می‌کرده است. وی از صلح تحت قدرت امریکا و جنگ، میان افراد بشر که عناوین دیگری برای فعالیت‌های امریکا می‌باشند و کنسرسیومی که سیا به وجود آورد و کیسینجر از آن به عنوان یک دولت اشرافی که فراتر از اصول هواداری خود را وقف خدمت به ملت کرده بود، یاد نموده است.
وی به دخالت هنرمندان، شعرا، مورخان، دانشمندان، چه آنانی که آگاهانه و یا از روی ناآگاهی در برنامه‌های مخفی سیا مشارکت می‌کردند، اشاره می‌نماید. همچنین به تلاش کمونیست‌هایی که در انقلاب کمونیستی شوروی نقش داشتند و سپس در اثر استبداد استالینی درهم شکسته شده و تاکنون به عنوان مخالفین این رویکرد درآمده‌اند، می‌پردازد و سازمان سیا را به عنوان مغز متفکر امریکا در انجام کودتاها در سراسر جهان و مسئول فجایع و طرح‌های براندازی در سراسر دنیا یاد می‌نماید. سپس به میزان نفوذ سازمان جاسوسی امریکا در امور فرهنگی هم‌پیمانان غربی می‌پردازد و به جنگ روانی به عنوان ضرورت حیاتی امریکا اشاره می‌کند و با اشاره به فعالیت‌های فرهنگی سیا از این کتاب به عنوان تاریخی محرمانه یاد می‌نماید که درصدد بیان بخش‌هایی از واقعیت‌های موجود جهان است.


فصل اول: نعش زیبا؛ نویسنده در این فصل از کتاب به بیان وضعیت و وقایع روزها و ماه‌های نخستین پس از اتمام جنگ جهانی دوم یعنی سال‌های 1946 و 1947 می‌پردازد. او این وضعیت را بسیار وحشتناک توصیف می‌نماید.
بخش وسیعی از اروپا در برف و سرما به سر می‌برند، برف و یخبندان در زمانی که هیچ‌گونه امکانات گرمایی موجود نبود تلفات زیاد از احشام گرفت و بیش از چهار میلیون رأس حیوان تلف شدند. صنعت در محاصره برف و یخبندان بود. اروپا در حال سقوط، و وحشت پس از جنگ بر شهرها مستولی شده است. قحطی، کمبودهای گوناگون، مرگ سالمندان در اثر سرما و گرانی و بازار سیاه حقیقت ناگزیر زندگی بود. او در ادامه به معرفی و بیان سرگذشت شخصیت‌های مختلف اروپایی، امریکایی و روسی درگیر در جنگ و پس از جنگ از جمله هنرمندان، نویسندگان، جاسوسان و عوامل امنیتی
اطلاعاتی و نخبگان می‌پردازد. وی به نازی‌ستیزی و تنگ کردن حلقه بر آلمان‌ها و پدیده نوظهور بیکاری دو میلیون نفر، فقط در طی دو ماه پس از جنگ، همچنین جلوگیری امریکایی‌ها و روس‌ها از ابراز احساس میهن‌پرستی آلمان‌ها و می‌پردازد. قدرت‌های فاتح او به سازمان‌دهی هنرمندان در آلمان پرداختند و امریکا جنگ سرد فرهنگی را به راه انداخت.

روس‌ها و همچنین امریکایی‌ها پایگاه‌های فرهنگی تأسیس کردند. نویسنده به فعالیت‌ خانه‌های فرهنگی از جمله ترجمه صدها عنوان از کتب چاپ شده در امریکا در خصوص جنگ روانی و اشاره می‌نماید و فعالیت‌های روس‌ها را در آلمان مورد بررسی قرار می‌دهد.

فصل دوم: دست تقدیر؛ این فصل به ادامه فعالیت سازمان سیا در زمان صلح می‌پردازد. جنگ سرد فرهنگی به راه‌اندازی سازمان خبررسانی مرکزی امریکا (اطلاع‌رسانی) منجر شد. همچنین اداره خدمات استراتژیک در سال 1941 در پی حمله ژاپن به بندر پرل‌هاربرد تأسیس و در سال 1945 توسط شورای امنیت ملی امریکا منحل شد. فعالیت‌های مختلف اعضای اداره خدمات استراتژیک امریکا و افرادی که در این اداره دارای سمت‌های مختلفی بودند از دیگر مسائل این فصل است. پس از انحلال اداره خدمات استراتژیک، مجدداً اعضای آن دور هم جمع شدند و شبکه جدیدی را شکل دادند. این شبکه که به گروه "گاوچران‌های خیابان پارک" معروف بود مرکزی غیررسمی از مبارزان بود که به عنوان یک سرویس اطلاعاتی دائم در امریکا به شمار می‌رفت و افرادی چون کرمیت کیم روزولت (نوه روزولت معروف). تریسی بارنز، ریچارد هلمز و فرانک ویسنر در آن حضور داشتند. این فصل به فعالیت برخی شخصیت‌های امریکایی که در سازمان سیا مسئولیت داشتند می‌پردازد. از جمله: جرج‌کنان، برجسته‌ترین شکل‌دهنده اعتقادات مشترک نخبگان و چارلز چیپ‌بولن که بعدها سفیر امریکا در فرانسه شد؛ فرانک ویسنر که در اداره خدمات استراتژیک رئیس شاخه اطلاعات پنهان در سراسر اروپا و رابطه وی با ریچار گلین ژنرال اس‌اس و فعالیت‌های او که به خدمت درآوردن نازی‌ها بود؛ جان‌پیکر افسر سیا در آلمان؛ و فعالیت گروهی موسوم به دفتر هماهنگی سیاست‌ها در راستای اهداف سیاسی و جنگ سرد سیا در اروپا.

فصل سوم: مارکسیست‌ها در والدرف؛ در 25 مارس 1994م. کنفرانس علمی و فرهنگی صلح جهانی در هتل والدرف نیویورک برگزار شد. در این کنفرانس ده‌ها نویسنده، روزنامه‌نگار، استاد دانشگاه، رمان‌نویس، شاعر، گزارش‌گر و سردبیر از جمله سیدنی هوک استاد دانشگاه، بودن برودواتر، نیکلاس ناباکوف، وایت مک‌دونالد روزنامه‌نگار، الیزابت هاردویک، ماری مک‌کارتی نویسنده و رابرت لول شاعر و نیکو لاکیار مونته، آرتو شلسینجر، سردبیران مجله پارتیزان ریویو و ویلیام فیلیپس و فلیپ راو و آرنولد بیچمن گزارش‌گر و دیوید دوبینسکی عضو اتحادیه تولیدکنندگان البسه بانوان شرکت داشتند. بانی این کنفرانس کارلیس لامونت میلیونر، فرزند رئیس بانک سرمایه‌گذاری جی.پی.مورگان و شرکا بود. این نشست با اعتراض گروه‌هایی به آن همراه شد زیرا این کنفرانس که با حمایت مالی شورای ملی هنر، علوم و فنون برگزار شد. فقط جبهه‌ای برای شوروی بود. کمونیست‌ها آن‌طور که ادعا می‌کردند برای تبادل خیرخواهانه و روشنفکرانه بین ایالات متحده و اتحادیه جماهیر شوروی نیامده بودند بلکه هدف آنها تبلیغ در امریکا بود. نویسنده در این فصل به اقدامات و فعالیت‌های افراد یاد شده و اتفاقات واقع شده در این کنفرانس می‌پردازد و این کنفرانس را فرصتی برای سازمان سیا جهت ایجاد جنبش‌های جدید در بازی بزرگ عنوان می‌نماید.

فصل چهارم: شوالیه‌های دمکراسی؛ نویسنده در این فصل به شکست تفکر کمونیستی والدرف پرداخته و درخصوص بازگشت فعالیت‌های سیا علیه کمونیست‌ها از امریکا به اروپا بحث می‌کند و همچنین ماجرای مارشال تیتو رهبر یوگسلاوی را که حاضر به حمایت از برتری شوروی در بالکان نشده بود تشریح می‌کند. همچنین وی در این فصل به تأسیس بخشی برای مبارزه با کمونیسم در وزارت خارجه امریکا و همچنین ارائه طرح‌هایی درخصوص ایجاد مکتبی برای مقابله با کمونیسم به بحث می‌نشیند.

وی به فعالیت اداره بسیار مهم تحقیق اطلاعات که در ظاهر ساده ولی در اصل به عنوان وزارتخانه سری برای جنگ سرد علیه شوروی به شمار رفت می‌پردازد. نویسنده بیشتر مطالب این فصل را به تشریح کتاب‌های تولید شده توسط نویسندگان مهم که برخی از این کتاب‌ها در آن دوران به کتاب‌های پرطرفدار و مطرح تبدیل شده بود اختصاص داده است. محتوای آنها در خصوص تبلیغ، جنگ روانی و اقدامات مختلف علیه روس‌ها در اروپا است که می‌توان به کتاب‌های تاریکی در ظهر، کتاب تبلیغاتی شب‌های سپید و روزهای سرخ؛ کتاب مرکز حیاتی نوشته شلسینجر؛ خدایی که شکست خورد؛ هزار و نهصد و هشتاد و چهار، که سه عنوان اخیر جزء کتاب‌های برتر و تأثیرگذار آن زمان بود. وی همچنین به معرفی کتاب‌های افلاطون امروز، نوشته کراسمان رئیس بخش مدیریت جنگ روانی در زمان جنگ در آلمان و آرزوهای گمشده؛ دوران زوال ما؛ جهان متمرکز که درخصوص اردوگاه‌های اجباری نگاشته شده بود می‌پردازد. وی در انتهای این بخش به طرح (داشتن یک شوالیه کوچک) و دیگر طرح‌ها، افسران، نخبگان و عناصر مرتبط با سیا و فعال در بخش‌های مختلف پرداخته است.

فصل پنجم: هدف، جهاد کردن است؛ سراسر فصل پنجم به برگزاری کنفرانس مهمی اختصاص دارد که در 26 ژوئن 1950 در برلین برگزار گردید و در آن کنفرانس شخصیت‌های مختلفی از امریکا و اروپا شرکت داشتند از جمله آرتور کاستلر و همسرش، ژاپن پل سارتر، سیمون دوبوار، کاستر، آلبر کامو، جیمیز تن فارل، تنسی ویلیامز، رابرت مونتکومری، دیوید لیلینتال رئیس کمیسیون انرژی هسته‌ای امریکا، سول لویتاس، کارسون مک کولرز سار دبیر سیاه‌پوست پیتسبورک کوریو، جرج شویلر، روزنامه‌نگار سیاه‌پوست مارکس یرگان که با قطار و بخش دیگر با هواپیمای نظامی به فرانکفورت و برلین منتقل شدند که معروف به انتقال هوایی روشنفکرانه گردیدند. به همراه این افراد 200 نماینده از سراسر امریکا و اروپا خودشان را به این کنفرانس رساندند. نویسنده به ماجرای حضور و سخنرانی‌های شخصیت‌ها در این کنفرانس می‌پردازد و همچنین کنسرت‌های اجرا شده را نقل می‌کند. علم و استبداد؛ هنر و هنرمند و آزادی؛ شهروند در جامعه آزاد مباحث اصلی کنفرانس بود. همچنین دفاع از صلح و آزادی و فرهنگ آزاد در جهان آزاد از دیگر موضوعات مطرح شده در این فصل است. ایشان به خاتمه کنفرانس در 29 ژوئن با سخنرانی مهیج آرتور کاستلر نیز اشاره نموده و همچنین از جشن حامیان کنگره در واشنگتن و اظهارنظر نماینده وزارت دفاع امریکا از کنگره به عنوان عملیات ظریف و محرمانه که در بالاترین سطح روشنفکری برگزار شد و که به عنوان جنگی غیرمتعارف در بهترین شکل خود ستایش شده، یاد نموده است.

فصل ششم: کنگره عملیاتی؛ در ابتدای فصل به نتایج کنفرانس مهم برلین و حواشی آن، پرداخته شده است، سپس درخصوص تشکیل کنگره آزادی فرهنگی در برلین توسط سازمان سیا و نحوه انتقال آن از برلین به پاریس و گروه‌های زیرمجموعه کنگره و فعالیت همایش به صورت مفصل بحث شده است. از مهم‌ترین بخش‌های فعالیت کنگره حضور افراد و شخصیت‌های معروف علمی، هنری، نویسندگان و روزنامه‌نگاران و دانشمندان است که وابسته به سیا و برای آن فعالیت می‌کرده‌اند که می‌توان به برتراند راسل ریاضی‌دان و فیلسوف معروف اشاره نمود که از حامیان افتخاری مالی کنگره به شمار می‌آمد. نویسنده به وصف اقدامات و فعالیت‌ها و موضع‌گیری‌های وی پرداخته است. وی سپس به تأسیس مرکز اروپایی فرهنگ توسط سیا اشاره دارد که در زمینه تولید فراوان نشریات، کتب، فیلم و موسیقی فعالیت می‌کند.

فصل هفتم: شهد و شیرینی؛ این فصل به بودجه و هزینه‌هایی که سازمان سیا دریافت و در جهت اجرای جنگ سرد فرهنگی هزینه می‌کرده اختصاص دارد. و به میزان بودجه سری و آشکاری که این سازمان دریافت می‌نموده و چگونگی هزینه آن توسط افسران، نخبگان و وابستگان به سیا در امور مختلف جاسوسی و فرهنگی و تولیدات آن اشاره دارد. بودجه این طرح‌ها از مالیات‌دهندگان امریکایی تأمین می‌شود، وی آن را طرح استعماری مارشال معرفی می‌کند. پس از بودجه‌های دریافتی بریتانیا، ایتالیا و دیگر دفاتر در اروپا و امریکا هزینه تولید نشریات مهم آن زمان و تأمین هزینه نخبگان و شخصیت‌های مطرح و وابسته را بررسی نموده است.

فصل هشتم: این جنبش امریکایی‌هاست؛ طرح جشنواره بزرگ هنرها به عنوان ایجاد ارتباط فرهنگی- هنری امریکا و اروپا توسط موسیقی معروف، ناباکوف، که معاون کل کنگره نیز بود تهیه و جهت عملیاتی شدن به مبادی مربوطه ارسال گردید. نویسنده موضوعات، شخصیت‌ها، و کمیته‌های زیرمجموعه جشنواره را معرفی، سپس اقدامات صورت گرفته را تشریح می‌کند. وی از حضور شخصیت‌ها و نخبگان در این جشنواره و امتناع‌کنندگان از حضور در جشنواره بحث به میان می‌آورد و در خصوص علت تهیه طرح و برگزاری جشنواره که به موضوع تضعیف فرهنگ امریکایی توسط استالینیست‌ها صورت می‌گرفت، توضیحاتی داده است و سپس به چگونگی حمله فرهنگی و نبرد فرهنگی کمونیست‌ها با اروپاییان و امریکایی‌ها اشاراتی دارد.

فصل نهم: ائتلاف؛ نویسنده در این فصل به تشریح محور اصلی تلاش سیا در به کارگیری فرهنگ به عنوان ابزار جنگ سرد پرداخته و نهادینه‌کردن شبکه‌ای از طرفداران و تشکل‌های مردمی و غیردولتی برای سیا را از اهداف آن می‌داند. ایشان به معرفی آلن دوله و برادرش جان فاستردوله به عنوان منبع الهام‌ بخش ائتلاف بین گروه‌ها، نخبگان، افراد و مؤسسات در جهت یاری سیا در جنگ سرد پرداخته و آنها را به عنوان صاحبان شرکت حقوقی سولسوان و کرامول معرفی و کسی که مبادرت به ایجاد کمیته ملی اروپای آزاد که یکی از پر رمز و رازترین حوزه‌های فعالیت سازمان سیا در مبارزه علیه حاکمیت اتحاد شوروی به ویژه در اروپا می‌باشد، توضیح داده است. اعضاء کمیته اروپای آزاد عبارتند از فرانسیس راسپمن از ارکان اصلی جنگ سرد؛ سی.دی جکسون از کارکشتگان جنگ روانی و مدیرمسئول مجله زمان زندگی، جان سی هاگن نماینده امریکا در ناتو؛ جانکی فلشمن؛ آرتور شلسینجر؛ سییل بی‌دمبل؛ داریل زانوک و دوایت دی آیزنهاور. ایشان غیر از اعضا کمیته به حضور تاجران، وکلا، دیپلمات‌ها، مجریان طرح مارشال، هیأت اجرایی تبلیغات و اربابان رسانه‌های گروهی و روزنامه‌نگاران، کارگردانان سینما، اتحادیه‌های تجاری و مأموران سیا اشاره نموده و تعداد عناصر نخبه و فرهیخته در کمیته آزاد را بیش از 413 نفر اعلام می‌کند که از این تعداد 201 نفر را امریکایی و 212 نفر دیگر را اروپایی معرفی می‌نماید. نویسنده در ادامه به معرفی و تشریح فعالیت‌های مؤسسات، کمیته‌ها و نخبگان وابسته پرداخته و تعدادی از آنان را معرفی می‌کند. ایشان به تمجید هنری کسینجر از پیوستن نخبگان امریکایی به طرح‌های سیا اشاره نموده و درخصوص جذب نقدینگی، دریافت کمک و حمایت از مؤسسات و امریکاییان دارای سرمایه مباحثی را بیان می‌نماید و برخی مؤسسات را نام می‌برد که شامل 170 مؤسسه به عنوان جریان نقدینگی سیا از جمله مؤسسات هابلینتر (کانال ارتباطی مؤسسه فارفیلد) صندوق حوزه میامی، صندوق قیمت، مؤسسه خیریه راب، صندوق ورنون، اتحادیه ویتنی، مؤسسه فورد، مؤسسه شلترراک و مؤسسه راکفلر و...

فصل دهم: مبارزه بر سر حقیقت؛ ابتدا در این فصل به تشریح نظریه مارشال مک‌لوهان و بیان شعار او در اینکه «پیام وسیله است» پرداخته شده و شخصیتی را معرفی کرده که می‌تواند این شعار را درک کرده و برای سیا مفید باشد. او سی.دی جکسون رئیس‌ کمیته ملی اروپای آزاد است که بعدها مشاور ویژه آیزنهاور در امور جنگ روانی شد و از کارآمدترین برنامه‌ریزان مخفی امریکا گردید. از دیگر سمت‌های او قائم‌مقام ستاد تبلیغات خارج کشور، جانشین دایره جنگ روانی و از نظریه‌پردازان جنگ روانی شمرده شده است. نویسنده در ادامه به فعالیت‌ها و اقدامات آیزنهاور، رئیس‌جمهوری وقت امریکا، پرداخته و همچنین تشکیل شورای سری با نام شورای برنامه‌ریزی روانی امریکا به دستور ترومن رئیس‌جمهوری وقت امریکا در سال 1951 را تشریح نموده است. همچنین به گروه نخبه روشنفکران - چپ‌گرایان غیرکمونیست، انجمن آزادی فرهنگی اشاراتی داشته و به تحت تسلط درآوردن نهضت گسترش اخلاقیات، نهضت آزادی، رادیو اروپای آزاد، انجمن صلح و آزادی و کمیته آزادی فرهنگی امریکا توسط شورای برنامه‌ریزی روانی پرداخته و اختلاف میان این شورا با سی.دی.جکسون را بیان نموده است.

فصل یازدهم: توافق تازه؛ معرفی سیدنی هوک به عنوان حامی اصلی کمیته آزادی فرهنگی در طلیعه این فصل و تشریح فعالیت‌های وی صفحاتی را دربرگرفته است. پس از آن معرفی انجمن آزادی فرهنگی و اختلافات بین این انجمن و کمیته بیان شده است. ایشان در تشریح وضعیت اختلافات فی‌مابین کمیته و انجمن که هر دو در خدمت سیا بوده‌اند و در جهت مبارزه با خطر کمونیسم جهانی فعالیت می‌کرده‌اند، افرادی را به عنوان افراطیان و میانه‌روهای انجمن و کمیته معرفی نموده‌ است. در ادامه مطالبی را درخصوص مجلات و نشریات و نحوه حمایت‌های سیا از آنان و ایجاد تغییر و تحول در برخی نشریات از جمله نشریه معروف پارتیزان ریویو و فعالیت‌هایش بیان داشته است. همچنین توافق نهایی بین کمیته و انجمن و سایر گروه‌های تأسیسی سیا را تشریح کرده است.

فصل دوازدهم: مجله ایکس؛ در این فصل در کنار معرفی شخصیت‌هایی از فعالان سازمان سیا و نخبگان امریکایی، اروپایی و روسی وابسته به سیا و فعالیت‌هایشان، برخی نشریات و کتاب‌های منتشره در آن دوران نیز تشریح می‌شود. مجله مهم اینکانتر از سال 1953 تا 1990 فعال بود و در دوران پس از جنگ موقعیت کلیدی داشت و در کنار انتقاد از جوامع اروپایی به ویژه انگلستان به تحلیل مقالات درج شده و مواضع و نگرش‌های آنان می‌پرداخت. بیشتر مقاله‌نویسان این نشریه متفکران مشهور آن روزگار بودند. دیگر مجلات وابسته به سیا که به جنگ فرهنگی علیه اتحاد جماهیر شوروی می‌پرداختند عبارتند از: افق؛ نگارش جدید؛ پنگوئن؛ لندن (با حمایت مالی مؤسسه راکفلر منتشر می‌شد)؛ کاوش؛ ملت و سیاست‌مدار جدید، قرن بیستم، و تریبون. وی به تشریح فعالیت‌ها، مواضع، اقدامات، چالش‌های ایجاد و موفقیت یا ناکامی مجلات پرداخته و سپس از ارتباط برخی سردبیران، متولیان و... با سرویس‌های اطلاعاتی امریکا پرده برداشته است. وی در ادامه مطالب این فصل به معرفی وود هوس جاسوس فعال سازمان سیا که مسئول و فراهم کننده تدارکات لازم برای براندازی محمد مصدق نخست‌وزیر وقت ایران بود پرداخته است و نقش کلیدی وی در همکاری با کیم روزولت در ابقای شاه ایران را آشکار نموده است. سپس به دیگر فعالیت‌های سیا و گروه‌ها، مؤسسات و تشکل‌های وابسته به آن در خصوص تهیه و تولید موسیقی، سرود و قطعات موسیقی در مدح امریکا و همچنین مذمت و فروپاشی مدینه فاضله کمونیسم پرداخته و کتاب‌هایی را نیز معرفی کرده است که از آن جمله می‌توان به کتاب زمستان در مسکو و بیشه اهریمنی اشاره کرد.

فصل سیزدهم: نگرانی مقدس؛ این فصل به ظهور و فعالیت‌های ضدکمونیستی سناتور مک کارتی اختصاص یافته است و تشریح نموده که مک کارتی چگونه روزبنرگها را که طرفدار کمونیست‌ها بودند به محاکمه کشیده و تنفر و نارضایتی‌هایی را بر ضد امریکا به وجود آورده است. او به بازدید نمایندگان مک‌کارتی از کتابخانه‌های بنگاه اطلاعاتی امریکا در هفت کشور پرداخته است و نسبت به شناسایی کتاب‌های کمونیستی که توسط طرفداران کمونیست‌ها نگاشته شده و در کتابخانه‌های این بنگاه به مراجعین ارائه می‌شود اعتراض کرده است وی از دو میلیون کتاب بازدیده شده، 30000 کتاب را ممنوع و انتقال آنها را از کتابخانه‌ها درخواست کرده است. نویسنده به اختلاف میان مک‌کارتی و سازمان سیا و همچنین اختلاف کمیته آزادی فرهنگی امریکا پرداخته و به سانسور در زمان آیزنهاور اشاره و مخالفین مک‌کارتی را معرفی و فعالیت‌های ویژه مک کارتی را در اروپا و امریکا تشریح کرده است. همچنین به اختلاف میان مک کارتی و وزارت خارجه و حملات پی‌درپی و بی‌وقفه مک کارتی در جهت غرض‌ورزی متقابل میان امریکا و اتحاد جماهیر شوروی سابق که در چارچوب فعالیت‌های فرهنگی، جاسوسی و جنگ سرد تجلی یافته، اشاره نموده است.

فصل چهاردهم: موسیقی و حقیقت در حدمتعادل؛ بررسی ناکامی کمیته امریکایی و همچنین بحث درخصوص فعالیت‌های کنگره واقع در اروپا که اعضای آن را هنرمندان و روشنفکران سرشناس تشکیل می‌دادند و بحث پیرامون خطاپذیری عقاید و خط‌مشی شوروی و برتری دمکراسی امریکایی در این فصل مورد تحقیق قرار گرفته است. وی در ادامه فعالیت‌های هنری و ادبی کنگره از جمله انتشار مجلات اینکانتر و برهان و دیگر مجلات همچون سرشناسان، تریبون آزاد، علم و آزادی را تشریح کرده و گستره نفوذ این نشریات را توضیح داده است و در خصوص انتشار بولتن خبری ماهنامه‌ای به نام یوروسی شوروی سابق در سال 1955 به سردبیری والترلاکوئر تاریخ‌نویس و نماینده رسمی کنگره در رژیم صهیونیستی و انتشار مجله جستجو توسط کنگره در هند پرداخته و موضوع گسترش فعالیت و حضور کنگره در مناطق دوردست را مورد بررسی قرار داده است. او به برگزاری کنفرانس‌هایی توسط کنگره با حمایت مالی مؤسسه راکفلر و مؤسسه فارفیلد پرداخته است. ایشان در ادامه به مباحث موسیقی و کنسرت‌های برگزار شده و حمایت مالی سازمان سیا از هنرمندان، موسیقی‌دانان و انتشار مجله موزیکان در امریکا پرداخته و سپس به ایجاد مدرسه موسیقی، تشکیل شورای موسیقی بین‌المللی کنگره و همچنین پرداخت یارانه توسط مؤسسه فارفیلد اشاره نموده است. از جمله برگزاری کنفرانس‌ بین‌المللی موسیقی قرن بیستم به مدت دو هفته در رم و تعهد کنگره به اعتلای موسیقی و همچنین اجرای کنسرت‌هایی از طریق کمیته اروپایی آزاد از جمله اجرای ارکستر فلارمونیک اشاره نموده است.

فصل پانزدهم: شاگردان لانسم؛ این فصل نیز همچون چند فصل گذشته به تأسیس مراکز جدید و گسترش برخی از مراکز سیا از جمله بزرگ‌ترین مرکز توجه فعالیت‌های سیاسی و تبلیغاتی سری در سیا، با نام بخش سازمان‌های بین‌المللی که توسط شخصی به نام کورد مییر اداره می‌شد پرداخته و فعالیت‌هایش را تشریح کرده است. اما در ادامه به نشریات جدید و محتوای آنها، مراکز هنری، اقدامات سیاسی و فرهنگی عوامل سیا و اختلافات بین آنان پرداخته است. در بیشتر نوشته‌های فصل حضور هنرمندان، سرمایه‌داران و نویسندگان معروف در جهت‌دهی، همکاری و حمایت از اقدامات سیا به خوبی مشهود است.

فصل شانزدهم: خط‌خطی‌های امریکایی؛ در ابتدای این فصل به دیدگاه‌های هری ترومن، رئیس‌جمهوری وقت امریکا، در خصوص هنر مدرن و نگرش به هنرمندان و بیان وضعیت نظری و دیدگاه‌ها در امریکا نسبت به هنر مدرن و مدرنیسم پرداخته شده است. سپس اوضاع مدرنیست‌ها که وضعیت مناسبی ندارند مورد بررسی قرار گرفته است. در این بین هنر نقاشی مورد توجه قرار گرفته و انتقادها، پیشرفت‌ها و نقش سازمان‌ها، مؤسسات و مراکز هنری فرهنگی وابسته به سازمان سیا در خصوص هنر نقاشی و نحوه بهره‌برداری از آن به نگارش درآمده است. برگزاری نمایشگاه‌ها، کلکسیون‌های هنری، ایجاد موزه‌های خاص و حمایت هنرمندان چپی و فعالیت راکفلرها در ایجاد موزه‌ها و حمایت‌های مختلف از هنرمندان از جمله مطالب این فصل را تشکیل می‌دهند. بررسی سبک‌های مختلف هنری و دخالت افراد سازمان سیا در هنر و اینکه سبک اکسپرسیونیسم توسط سیا به وجود آمده و فعالیت راکفلرها در خصوص تولید فیلم در کمپانی والت دیسنی و همچنین معرفی شخصیت‌ها و افراد بانفوذ هنری و ارتباطات وسیع و گسترده آنان با سیا و مراکز هنری مربوطه و اختلافات و انتقادات از بحث‌های این فصل می‌باشد. فعالیت موزه هنرهای مدرن امریکا، مؤسسه هنرهای معاصر، گالری ملی هنرهای مدرن از جمله مطالب مورد بررسی قرار گرفته در این فصل است. البته اختلافات اروپاییان در مقابله با سبک اکسپرسیونیسم و آثار مربوطه و هنرمندان درگیر نیز به نوعی در این فصل بررسی گردیده است.

فصل هفدهم: الهه‌های پاسدار؛ نویسنده مطالب این فصل را به دو بخش مجزا تقسیم کرده است. بخش اول به رویکرد سیا به ایدئولوژی و مذهب و استفاده سیاسی از ملاحظات و داشته‌های مذهبی و بهره‌برداری عاملان جنگ سرد از مذهب، دستورات و احکام و همچنین معرفی جنگ سرد به عنوان جنگ مقدس اختصاص یافته است. خدا به مثابه ابزاری سیاسی در خدمت اهداف سیا و همچنین شیطانی معرفی کردن کمونیسم، تدوین یافته است، به گونه‌ای که برنامه‌ها، اقدامات و مناسبات فرهنگی سیاسی در مبارزه با کمونیسم از طریق اقدامات و تصمیمات مذهبی تشریح شده است. ضمناً نویسنده در خصوص ایران و مقایسه آن با کمونیسم به اظهارنظر معاندانه و مغرضانه که بیانگر پیش‌فرض غیرمنصفانه و غیرمنطقی است، پرداخته است. بخش دوم این فصل به تشریح سینما، و تهیه فیلم و سریال اختصاص دارد و به تشکیل ستاد مشترک و تشکیل مجمع سری توسط آن، متشکل از پنتاگون، نیروی دریایی، شورای امنیت ملی و دفتر هماهنگی عملیات اشاره شده است. به منظور تأثیرگذاری و جهت‌دهی به فیلم‌های در دست تولید هالیوود سازمان سیا پیام‌هایی همچون پیام آزادی و آزادی افراطی با هدف مقابله با ایدئولوژی کمونیسم را در بیشتر این فیلم‌ها قرار می‌دهد. وی سپس به نشست‌های گوناگون شخصیت‌های پنتاگون در دفتر جان فورد به منظور تولید سریال‌های مختلف و تأسیس شرکت‌های فیلم‌سازی به ویژه فیلم‌های ضدکمونیستی اشاره می‌کند که در نتیجه آن فیلم‌هایی همچون کابوس سرخ، تهدید سرخ، حمله امریکا، من در اف بی آی، یک کمونیسم بودم، مریخ سرخ، پرده آهنین، پسرم جان، حمله مرده دزدها، گردش در شرق، و بر خیابان بیکن تهیه و تولید شدند. این فیلم‌ها با هدف تخریب چهره دیگر کشورها و تطهیر چهره امریکا تولید شده است. در این راستا، فیلم‌های مزرعه حیوانات و هزار و نهصد و هشتاد و چهار با در نظر گرفتن تعلقات ایدئولوژیکی کمیته امریکایی آزادی فرهنگی (وابسته به سیا) در 1956 ساخته و در سراسر جهان توزیع و به نمایش گذاشته شدند که در این فصل مورد بررسی قرار گرفته‌اند. از جمله فیلم‌های مورد توجه سازمان سیا و بیان شده در این فصل داستان جولسن، داستان گلن میلر، پسری از اوکلاهما، تعطیلی روم، زنان کوچک، قایق نمایشی، شورش قابیل، برو، مرد، و آلیس در سرزمین عجایب و هیئت اجرایی می‌باشد.

فصل هجدهم: وقتی میگوها سوت زدن را یاد می‌گیرند؛ نویسنده این فصل را به ماجرای سرکوب انقلاب اکتبر توسط ارتش شوروی سابق در مجارستان اختصاص داده و به اقدامات بخش مجارستانی رادیو اروپایی آزاد اشاره نموده است. این رادیو که در اختیار سازمان سیا بود چگونه شورشیان را تشویق می‌کرد؟ موقعیت سیا در این ماجرا چگونه بود؟ بررسی سرنوشت برخی از اعضاء و بزرگان سیا در این خصوص، و اقدامات کنگره در اروپا و همچنین مطالبی درخصوص پرتاب موفقیت‌آمیز ماهواره اسپوتنیک 1 توسط شوروی سابق در این فصل مورد بررسی قرار گرفته است.

فصل نوزدهم: پاشنه آشیل (نقطه ضعف) این فصل نیز فعالیت‌های فرهنگی سیاسی سازمان سیا را از طریق مجلات مختلف بررسی کرده است. مجله مهم اینکانتر به عنوان نشریه استاندارد سیا به شمار می‌آمد و از آن به عنوان موهبت بزرگ برای سیا یاد می‌شد. همچنین این فصل افراد مهم و صاحب‌نظران و هنرمندان و نویسندگان مسئول در سیا و متولیان فرهنگی و نشریات مختلف را مورد توجه قرار داده است. بیشترین مطالب این فصل به دیدگاه‌ نویسنده در خصوص موقعیت اجتماعی نامناسب امریکا اختصاص دارد. در این زمینه، وی مقاله انتقادی شدیدی را نوشت که انتشار آن با مخالفت‌ها و عکس‌العمل‌هایی همراه شد.

فصل بیستم: ناتوی فرهنگی جابه‌جایی و تغییر مسئولین مجله مهم اینکانتر مطلب آغازین فصل بیستم است. ناتوی فرهنگی فرصتی برای تفکرات، آرا و دیدگاه‌های احزاب امریکایی و اروپایی همچون چپ، راست، سوسیالیسم و کارگر به دست داده است.همچنین در این فصل تشکیل گروه اصلاح‌گران توسط سازمان سیا به منظور تحکیم پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و مهار اندیشه سیاسی بریتانیا و تشکیل انجمن دفاعی اروپا، ایجاد همکاری اتحادیه اروپا با امریکا و تأسیس جنبش اروپا به عنوان سازمانی گسترده که اقدامات ائتلاف‌های سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی را مستقیماً تحت پوشش قرار داده و رهبری این نهضت به عهده وینستون چرچیل، آوریل هاریمن و پائول هنری اسپاک که تحت نظر امریکایی‌ها بود و با سرمایه سازمان سیا از طریق دست نشانده آن به نام کمیته امریکایی در اتحادیه اروپا اداره می‌شد مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه به تشکیل و فعالیت شعبه فرهنگی اروپا و هدایت رسانه‌ای در جهت نابودی فرقه‌های خاص توسط شورای برنامه‌ریزی روانی امریکا در بریتانیا و نفوذ در اتحادیه‌های تجاری اروپا و انتشار نشریه ونچر (مخاطره) در اروپا، رقابت‌های سیاسی در امریکا، حضور شش نویسنده، مجله اینکانتر در دولت ویلسون، هجوم به زندگی فرهنگی بریتانیا و تأکید پروژه جنگ سرد مبنی بر جدایی فرهنگ و سیاست پرداخته شده است. همچنین ارتباط اعضا خانواده تولستوی با شورای برنامه‌ریزی روانی امریکا و دریافت سرمایه از سازمان سیا برای مؤسسه خیریه مونیخ که توسط تولستوی بنا شده بود تشریح شده است. تشکیل انجمن‌های جوان و دانشجویی با هدف حضور و تأثیرگذاری در انتخابات، تشکیل شورای مجلات ادبی، خانواده جهانی مجلات، شرکت سهامی زمان، زندگی انسان و تلاش کنگره در جهت انتشار مجلات ویژه در سراسر دنیا از جمله انتشار مجله عربی هایوار، روزنامه ترنزتشین در اوگاندا در 1962م.، توجه ویژه به روزنامه پارتیزان ریویو و همچنین ساخت مراکز عظیم فرهنگی در سراسر اروپا توسط شوروی سابق و امریکا به عنوان فعالیت متقابل فرهنگی، جمع‌آوری و تجمع مجلات به عنوان یک نوع پیمان و بیان مواضع برخی شخصیت‌ها که خود را به کمونیسم نفروخته بودند و به امریکا یک استعمارطلب، مادی‌گرا، بی‌فرهنگ و وحشی می‌نگریستند دیگر مطالب مندرج در این فصل است.

فصل بیست و یکم: سزار آرژانتین تشریح مواضع کندی، رئیس‌جمهور امریکا، در خصوص ادامه سبک هنری و برگزاری جشن‌های ویژه در تقدیر از هنرمندان معروف مرتبط، از جمله برگزاری جشن در کاخ ریاست‌جمهوری امریکا در زمان کندی با دعوت از 156 نفر از اشخاص معروف همچون ارنست همینگوی، ایگواشتروفیسکی و... همچنین دیدگاه‌های کندی در تشکیل ضیافت‌هایی در کاخ سفید به افتخار هنرمندان از مطالب مندرج در فصل بیست و یکم است. در این فصل به بررسی دیدگاه‌ها و نظرات دانشمندان غربی پرداخته شده به گونه‌ای که چنین ارائه نظر شده است: نظریات دانشمندان غربی چه می‌خواستند چه نمی‌خواستند و چه می‌دانستند و چه نمی‌دانستند با یک بند ناف به سیا بسته شده بودند. حمایت‌های ویژه از هنرمندان، نویسندگان، شعرا و موسیقی‌دانان اقداماتی بود که سازمان سیا و عوامل وابسته و مؤسسات مرتبط از جمله مؤسسه راکفلر انجام می‌دادند. در اختیار قرار دادن ویلاهای ویژه در سواحل و امکانات تفریحی از آن بخش خدمات بود که به رایگان در اختیار نخبگان و عوامل سیا قرار می‌گرفت که در این بخش به آن پرداخته شده است. این اقدامات به جهت تجدید نیرو و روحیه بخشیدن به فرماندهان و سربازان نبرد فرهنگ صورت می‌گرفت. از جمله مباحث این فصل تلاش‌ها و اقدامات کنگره امریکا و سازمان سیا در جهت تأثیرگذاری در امریکای جنوبی بود. دخالت در اعطای جوایز نوبل از جمله دریافت جایزه نوبل توسط ژان پل سارتر در این راستاست.

فصل بیست و دوم: دوستان انجمن قلم انتشار رمانی با نام جاسوس برخاسته از جنگ سرد توسط دیپلمات اعظم سفارت انگلستان در بن با نام مستعار جان لوکاره؛ این رمان در امریکا در مرحله اول 230000 نسخه به فروش رفت، سپس از روی این رمان فیلمی سینمایی توسط کمپانی پارامونت ساخته شد که موجب شد بار دیگر دو میلیون نسخه از این کتاب چاپ و به فروش رود. این اتفاقی بود که در سال 1964 برای کارکشتگان جنگ سرد رخ داد و اوضاع آنها را بر هم ریخت. مطالب یاد شده در نخستین صفحات فصل بیست و دوم در تشریح وضعیت سیا در جنگ سرد فرهنگی نگاشته شده است. این موضوع باعث ایجاد شکاف در تفکر جنگ سرد و همچنین موجب تضعیف ارکان جنگ سرد بعد از سال 1964 گردید. ایشان به جابه‌جایی و از دست دادن برخی خبرگان جنگ سرد در این فصل اشاره نموده است. بازبینی کتاب‌های نوشته شده در این سال نیز از جمله مواردی است که به آن پرداخته شده است. در مجموع به بحران روشنفکرانه در این سال اشاره‌هایی دارد، بیشترین بخش این فصل به وضعیت سازمان بین‌المللی انجمن قلم و تلاش امریکایی‌ها برای تحت سیطره قرار دادن و تسلط بر آن و انتصاب رئیس امریکایی برای آن و همچنین اختلافات موجود بر سر انتخاب رؤسای آن بین امریکا و فرانسه اختصاص یافته است و در ادامه بر برگزاری همایش‌هایی برای انجمن قلم از جمله در یوگسلاوی و دیگر نقاط با حمایت مالی سازمان سیا و همچنین کمک‌های 75000 دلاری مؤسسه فارفیلد و 25000 دلاری مؤسسه راکفلر به بخش امریکایی انجمن و همچنین هدایت سازمان سیا در کمک دیگر مؤسسات و بخش‌های فرهنگی اروپایی در آسیا به داوری انجمن پرداخته شده است.

فصل بیست و سوم: خلیج‌ ادبی انسان‌های خوک‌صفت این فصل به وضعیت امریکا در زمان جنگ با ویتنام پرداخته و موقعیت امریکا را تشریح نموده است و به بیانی در رسانه‌ها توجیه نموده که روشنفکران در غرب همچون صاحبان قدرت عمل می‌کنند در حالی که سربازان امریکایی در ویتنام جان خود را از دست می‌دهند. راه‌اندازی جنگ ویتنام، مواضع شوروی و اروپا در قبال امریکا و تشریح موقعیت‌های مختلف جنگ ویتنام مندرجات این فصل را تشکیل می‌دهد. افشاگری‌هایی علیه سازمان سیا و فراز و نشیب‌ها و اختلاف بین عوامل و مسئولان آن و دیگر مسئولان امریکایی از دیگر مطالب این فصل است. همچنین افشاگری در خصوص برخی افراد و نشریات و موضوعات از جمله افشا مجله مهم اینکانتر در سال 1966 مورد بحث قرار گرفته است.

فصل بیست و چهارم: از فراز رامپارتس مباحث این فصل با بیان مطالبی در خصوص یک مجله به نام رامپارتس که در کالیفرنیا چاپ می‌شد آغاز شده و سپس به تشریح مواضع این مجله که به نوعی علیه سازمان سیا و امریکا کار می‌کرد و بلکه وسیله‌ای برای استفاده شوروی‌ها بود پرداخته است. چگونگی برخورد با این مجله و اقدامات صورت گرفته در این خصوص از مطالب دیگر این فصل است. سپس مقایسه آن با دیگر مجلات و سرنوشت عوامل و عناصر دیگری از سیا و وابستگان به آن در این فصل تشریح شده است.

فصل بیست و پنجم: آن حسن رو به زوال مطالبی که در این فصل آمده، ادامه فصل پیشین است که با بررسی و بحث پیرامون نشست کنفرانس ویژه‌ای در محل مجمع عمومی کنگره آزادی فرهنگی با حضور صدها شخصیت و نخبه از سراسر دنیا آغاز گردیده است. سپس به چگونگی عملکرد کنگره و بحث بر سر اینکه وابسته به سیا بوده یا نه و همچنین نحوه کمک و همکاری سیا با افراد، مورد توجه قرار گرفته است. در ادامه همچون دیگر فصل‌ها به سرگذشت، وقایع، اقدامات و فعالیت‌های افراد مختلف پرداخته شده و بیشتر درخصوص افرادی همچون مایکل یوسلسون، دایانا یوسلسون، نیکلاس ناباکوف، تام بریدن، لارنس دونوف ویل و که از سردمداران جنگ سرد و وابستگان به سیا و جز نخبگان محسوب می‌شدند مطالبی نگاشته شده است. سپس به نحوه کمک‌ها و پرداخت و دریافت‌های مجامع، تشکل‌های مرتبط با سیا از مؤسسات اشاره شده است.

فصل بیست و ششم: یک معامله ناخوشایند این فصل نیز ادامه فصل پیشین است و به وقایع سال‌های 1967 و 1968 پرداخته و درخصوص وضعیت افراد مرتبط مطالبی را نگاشته است. همچنین درخصوص موضوع احمق‌ها و ریاکاران و مقالات منتشره در نشریات در ارتباط با سازمان سیا مطالبی مطرح شده است.در پایان این فصل که نسبت به دیگر فصل‌ها کوتاه‌تر است از برخی کتاب‌ها و مقالات درخصوص جنگ سرد نام برده شده و در مورد درست و نادرست بودن آنها مطالبی اشاره شده است.

در پایان کتاب، بخشی تحت عنوان سخن آخر در 16 صفحه نگاشته شده که بیشتر به تلاش‌ها و اقدامات سیا و افراد در تطهیر این سازمان و همچنین سرنوشت برخی از افراد درگیر در جنگ سرد فرهنگی پرداخته شده است. ارزیابی و نقد کتاب پس از ارائه خلاصه‌ای از مطالب کتاب در پایان به بررسی و نقد اجمالی آن می‌پردازیم، که این امر با در نظر گرفتن کل متن 820 صفحه‌ای آن انجام می‌گیرد و چه‌بسا به نکاتی اشاره شود که در این خلاصه از آنها یادی نشده است. پیش از اشاره به نکاتی چند پیرامون محتوای کتاب، ابتدا باید از ترجمه نسبتاً روان یاد شود. همچنین نویسنده کتاب برای اثبات دیدگاه‌های خود از آمار و اطلاعات و اسناد بسیار گسترده‌ای استفاده کرده است که این مسئله نیز از نکات مثبت کتاب به شمار می‌رود. متن کتاب به گونه‌ای است که، هم متخصصان امور و هم علاقه‌مندان عادی می‌توانند از استفاده ببرند. در کنار نقاط قوت این کتاب، به نظر می‌رسد که می‌توان از جهات زیر نسبت به آن انتقاداتی را وارد کرد: 1- توجه بیش از حد به مسائل امریکا: وارد شدن به قضایایی جزئی که مختص به امریکاست و می‌تواند برای یک خواننده امریکایی جالب توجه باشد، لزوماً برای تمامی خوانندگان کتاب جذاب نیست. 2- جهان سوم ستیزی: در بخش‌هایمختلف کتاب، اشارات و طعنه‌های فراوانی نسبت به جهان سوم به چشم می‌خورد که به نظر می‌رسد ناشی از روح خودبزرگ‌بینی امریکا است. 3- ناتوانی در تبیین تضاد بین شرق و غرب: نویسنده کتاب در توضیح مسئله تضاد بین غرب و شرق به خوبی نتوانسته‌اند ادعای خود را مبنی بر وجود تعارض بین این دو اثبات کند و آنچه که گفته دقیقاً تعارض ذاتی آنها را به نمایش نمی‌گذارد و به رفع آن کمکی نمی‌کند. 4- یکی دیگر از ویژگی‌های این کتاب آن است که درصدد ارائه نوعی استراتژی حاکم بر سیاست خارجی امریکاست نه تبیین رفتارهای آنها در سطح جهان. نقد شکلی کتاب از فهرست تفصیلی مطالب محروم است و تنها به درج عناوین کلی فصول اکتفا شده است. افزون بر آن اگر خواننده خود به تهیه فهرستی از مطالب کتاب دست زند، آنگاه متوجه ناهمگونی تقسیم‌بندی داخلی کتاب نیز خواهد شد. همچنین در فهرست موضوعی براساس حروف الفباء نبوده است و جستجو را برای خواننده سخت و طاقت‌فرسا می‌نماید. فهرست منابع به فارسی ترجمه شده است و امکان جستجو برای یافتن کتاب‌ها به زبان مادر را بسیار مشکل می‌کند. نکته حائز اهمیت دیگر معادل‌گذاری فارسی برای اسامی است که گاه غلط و از واژه ‌های نامأنوس استفاده شده است. برخی اغلاط ویرایشی نیز در کتاب دیده می‌شوند مانند به کارگیری مشتقات فعل ساختن یا نمودن به جای «کردن»، به کارگیری مشتقات فعل «گردیدن» به جای شدن و موارد متعدد دیگر. همچنین بی‌توجهی به پاس داشت فارسی نیز در برخی موارد دیده می‌شود. برای نمونه به جای دمکراسی معادل مردم‌سالاری استفاده نشده است یا از واژه نوسازی به جای مدرنیزاسیون استفاده نشده