کد خبر 301106
تاریخ انتشار: ۲۶ فروردین ۱۳۹۳ - ۱۴:۱۴

دلایل پیروزی «رجب طیب اردوغان»، نخست وزیر ترکیه در انتخابات شوراهای شهرها بر کسی که اطلاعات اندکی از اوضاع داخلی ترکیه دارد، برکسی پوشیده نیست.

به گزارش مشرق، دلایل پیروزی «رجب طیب اردوغان»، نخست وزیر ترکیه در انتخابات شوراهای شهرها بر کسی که اطلاعات اندکی از اوضاع داخلی ترکیه دارد، برکسی پوشیده نیست.

باید واقعیت ‌ها و حقایق همان گونه که در ترکیه هستند، مورد بازنگری قرار گیرند، به ویژه پس از آن که اردوغان اعلام کرد، در صورت شکست حزبش در انتخابات از عرصه سیاسی کناره گیری خواهد کرد، اما اردوغان در به شمار آوردن خود به عنوان حاکم ابدی ترکیه به چه چیز استناد جسته بود؟ 

شاید توجه به بررسی برخی پرونده‌ ها از زمان به قدرت رسیدن اردوغان بتواند ما را به نتایجی رهنمود کند. به ویژه آن که اردوغان از این پرونده‌ ها به سود خود و حزبش بهره برداری کرد و منافع عالی و عمومی ترکیه و آینده آن را نادیده گرفت. 
 
اقتصاد
 
رشد و نمو اقتصادی که ترکیه پس از رسیدن حزب «عدالت و توسعه» محقق کرد، مهم ترین و قدرتمندترین عاملی بود که اردوغان در داخل ترکیه بر آن ترکیه کرد و موجب شد تا از هر فرصتی برای بهره برداری از این رشد و پیشرفت به نفع خود بهره برداری کند.

شهروندان ترک آن قدر که توسعه و پیشرفت داخلی و خدماتی که از آن بهره می ‌شوند، برای‌ آنان اهمیت دارد، معادلات بین المللی اهمیت ندارد، به همین دلیل در آستانه انتخابات بالطبع آنچه برای شهروندان ترک اهمیت داشت انتخاب حزبی بود که به این پیشرفت ادامه دهد.

ترکیه چه چیز را از دست داد
 
رسانه ‌های وابسته به اردوغان این تحولات ترکیه را پاداش الهی ترکیه به خاطر انتخاب اسلام گرایان بیان کردند و رشد و نمو حاصل شده را به دلیل اصلاحات اقتصادی و افزایش صادرات ترکیه دانستند.

اما این رشد و پیشرفت ظاهر امر بود، چون دلیل اصلی رشد نقدینگی در ترکیه اقدام حزب حاکم به فروش ترکیه به خارج هم زمان با عملیات گرفتن قرض از خارج و 3 برابر کردن بدهی ‌های عمومی ترکیه در مقایسه با پیش از رسیدن حزب عدالت و توسعه به قدرت بود.

بر این اساس خصوصی سازی پل‌ ها و راه‌ ها و بزرگ راه ‌های بین المللی صورت گرفت و شرکت ‌های تولید برق و انرژی و تاسیسات مشابه به فروش رسیدند تا منابع مالی برای دولت به وجود آورند تا به واسطه آن موجب رشد ظاهری اقتصادی کشور شود.
علاوه بر خصوصی سازی دولت اردوغان بر گرفتن قرض از خارج و تبیین اینکه این اموال عایدی رشد و نمو اقتصادی ترکیه و رهاورد سرمایه ‌گذاری خارجی در ترکیه است، تمرکز کرد، در حالی‌که تمام این اموال قروض و دیون خارجی بود که از 100 میلیارد دلار در سال 2000 میلادی به 307 میلیارد دلار در سال 2011 میلادی رسیده بود و نکته مهم این بود که 70 درصد این بدهی ‌ها دیون طولانی مدت بودند که برای سال‌ ها ادامه داشتند.

همچنین بدهی ‌های داخلی به 191 میلیارد دلار رسید تا مجموع بدهی ‌های داخلی و خارجی ترکیه به حدود نیم ترلیون دلار برسد، آن هم در کشوری که طبقه بندی رشد و نمو آن از سوی موسسه بین المللی «استاندارد اند بورز» آمریکا به درجه BB- برسد.

اما در ورود این اموال به ترکیه نمی توان نقش ترکیه در فروپاشی اقتصاد عراق و هم چنین دخالت در بحران سوریه و سرقت صنایع و کارخانه هایش را نادیده گرفت.

علاوه بر این ترکیه نقش سوپاپ تنفس ایران در تحریم های اعمال شده از سوی غرب علیه این کشور را نیز ایفا کرد که درآمدهای بسیاری برای این کشور به همراه داشت.

اما این منابع اگرچه برای ترکیه خوشایند بودند، اما دائمی نبودند و دولت این کشور نمی توانست به طور دائم بر آنها تکیه کند. همچنین یکی از مهمترین عوامل ادامه رشد و نمو اقتصادی یک کشور، ادامه ثبات و استقرار سیاسی و امنیتی آن است، در حالی که شرایط حاکم بر ترکیه و قطب بندی های شدیدی که بر این کشور حاکم شده نشان از عدم استمرار و تداوم این رشد و نمو در کنار این ثبات و استقرار است که مهمترین بازتاب آن در آینده نزدیک ناتوانی دولت ترکیه از باز پرداخت دیون خارجیش است و گزافه نیست، اگر گفته شود که اقتصاد ترکیه در راه اقتصاد یونان گام بر می دارد. 
 
قضيه کُردها: ترکیه چگونه از این قضیه بهره برداری کرد ؟
 
حزب آزادی و عدالت در انتخابات پارلمانی سال 2011 بیش از 50 درصد از آرا را به خود اختصاص داد و موفق شد، از 550 کرسی پارلمان 325 کرسی را از آن خود و همین موجب شد تا این حزب بتواند، دولتی به تنهایی برای خود تشکیل دهد. اما از آن جا که نتوانسته بود، دو سوم کرسی ها را به خود اختصاص دهد، نتوانست به هدف بالاتر خود یعنی کاخ ریاست جمهوری پای گذارد و برای تحقق این خواسته نیاز به همراهی کُردها داشت، به همین دلیل سال بعد از آغاز گفت وگو و مذاکره با کُردها که 37 نماینده در پارلمان داشتند و حل قضیه کُردها، سخن گفت.
 
بحران آتی
 
بسیاری بر این باورند که آن چه هم اکنون اردوغان در قبال کُردهای این کشور دست به آن می ‌زند، یادآور اقدامات «کمال آتاتورک» در سال 1920 میلادی جهت تشکیل دولتی کُردی است.در آن زمان آتاتورک اگر چه وعده تشکیل چنین دولتی را به کُردها داد، اما بعدها که حکومتش تثبیت شد، تمام توافقات حاصله را زیر پا گذاشت و هم اکنون این ماجرا به واسطه اردوغان در حال تکرار است. به همین دلیل کُردها اکنون نمی ‌توانند، به وعده‌ های اردوغان اطمینان و باور داشته باشند، در عین حال که احزاب معارض ترک نیز وعده‌ های اردوغان درباره تشکیل دولت کُردی در این کشور را خیانت به کشور می ‌دانند که تنها راه را برای تقسیم ترکیه هموار خواهد کرد.
شاید بتوان گفت، یکی از بزرگ ‌ترین چالش ‌های پیش روی اردوغان نتایجی است که در انتخابات اخیر محقق کرد، چون یکی از طرح ‌هایش در جذب کُردها با موفقیت همراه نگردید.

در عمل نتایج انتخابات اخیر برای اردوغان یک فاجعه بود، چون کُردها بیش از هر دور انتخابات دیگر در این دوره به احزاب خود و به طور مشخص حزب «صلح ودموکراسی» و حزب «کارگران» رای دادند. این موجب شد تا از 4 شهر اصلی، حزب «صلح ودموکراسی» در 3 شهر بیشترین آرا را به خود اختصاص دهد و بالطبع این به زیان حزب عدالت و توسعه بود.

این نتایج نشان می ‌دهد که اردوغان میان منگنه کردها و ملی ‌گراها به دام افتاده و این موجب می ‌شود تا برخی کارشناسان پیش بینی سناریو خونینی را برای کشور با کردها داشته باشد.
 
پرونده پیوستن به اتحادیه اروپا
 
برعکس آنچه گذشت، این پرونده هم برای اردوغان و هم برای ترکیه با شکست و ناکامی همراه است و تاکنون اردوغان نتوانسته رویای ترک‌ ها در این امر را محقق کنند. به ویژه پس از حوادث میدان تقسیم که با سرکوب نیروهای امنیتی ترک همراه بود و با انتقادات گسترده اروپایی‌ها مواجه شد تا پس از آن پرونده ‌های فساد اردوغان و وزرا و رهبران حزبش برملا شود و آخرین غافلگیری اردوغان واکنش وی در برابر ممنوعیت استفاده از پایگاه‌ های اینترنتی اجتماعی از جمله فیس بوک و توئیتر در این کشور بود.
 
تركيه و بحران سوریه 
 
برای اولین بار اردوغان ترکیه و ارتش این کشور را به صورت مستقیم درگیر بحران سوریه کرد و همراهی‌ ها و حمایت‌ های وی از گروه‌ های مسلح تروریستی به ویژه در شمال سوریه بر کسی پوشیده نیست و آخرین نمونه آن درگیری‌ های گروه‌ های مسلح تکفیری در ریف شمالی لاذقیه به طور عام و منطقه مرزی «کسب» به طور خاص بود.

برکسی پوشیده نیست که این دخالت‌ های ترکیه تماما با هدف انحراف نگاه دیگران از بحران ‌ها و اوضاع جاری در داخل این کشور و بهره برداری از آن در انتخابات شوراهای شهرهای این کشور است.
 
بحران امنیتی
 
اما دخالت اخیر ترکیه در بحران سوریه یعنی ریف شمالی لاذقیه موجب بروز بحران امنیتی جدید و بی ‌سابقه ‌ای در افکار عمومی جهان و گشوده شدن مجدد پرونده کشتار ارمن ‌ها به دست ترک ‌ها شد که در 24 آوریل جاری سالگرد این جنایات است. این در حالی است که همه می‌ دانند، اغلب تروریست ‌های مورد حمایت ترکیه در منطقه کسب و ریف شمالی لاذقیه چچنی هستند و این به معنای بروز بحرانی جدید بین مسکو و آنکارا است، چرا که مسکو سلفی‌ های وهابی چچنی را تهدیدی علیه امنیت ملی روسیه می ‌داند.

استان اسكندرون
 
اهالی استان اسکندرون چندان در انتظار مجازات اردوغان باقی نماندند و خود دست به کار شدند و در انتخابات شوراهای شهرها به جای ریختن آرای خود به صندوق حزب عدالت و توسعه، آنها را به حزب معارض مردم جمهوری ریختند. این نشان می ‌دهد که اهالی این مناطق مخالف درگیر کردن مناطق آنها در بحران سوریه و تبدیل آنها به خط مقدم حمایت از گروه‌ های مسلح تکفیری است.
به ویژه آنکه اردوغان در هیچ یک از پرونده ‌های منطقه‌ای موفق نشان نداد، نه بحران سوریه و نه طرح حمایت از جماعت اخوان المسلمین.
 
موضع اردوغان در برابر ايران
 
کسانی که سیاست‌ های ایران را دنبال می ‌کنند، به خوبی می ‌دانند که سکوت ایرانی ‌ها معانی بسیاری دارد و در راستای این سکوت آنها منتظر توضیحات لازم از سوی ترک‌ ها در قبال دخالت‌ های اخیر آنها در بحران سوریه هستند، اینکه این دخالت‌ ها تغییر موضع موقت اردوغان برای بهره برداری از انتخابات شوراها است یا اینکه تلاش برای معادله و تحمیل حاکمیت محور ترکیه – قطر بر مناطق شمالی سوریه و عرض اندام در برابر عربستان سعودی است. 

از آنچه گذشت می ‌توان نتیجه گرفت که ماه‌ های آینده ماه‌ه ای سختی برای اردوغان خواهد بود که انتخابات ریاست جمهوری را پیش رو دارد.

منبع: عرش نیوز