چند صد نفر شاکی پرونده تجاوز در ارتش آمریکا هستند. این موضوع از آن جهت در بحث حقوق بشر اهمیت دارد که وقتی افراد چه زن و چه مرد به ارتش می‌پیوندند، انتظار ندارند با این‌گونه اتفاقات روبرو شوند.

گروه بین‌الملل مشرق- "جسیکا کنیون" سال 2005 میلادی به ارتش آمریکا پیوست و طی حضورش در ارتش، توسط دو مرد مورد حمله و تجاوز جنسی قرار گرفت. وی می‌گوید علاوه بر این دو نفر، مسئول آموزش نظامی وی هم دست به آزار جنسی او زده است. وقتی برای اولین بار به مسئول هماهنگی تجاوز جنسی گزارش داد که توسط یک سرباز آمریکایی مورد تجاوز قرار گرفته، پاسخی که شنید این بود که بهتر است این شکایت‌ها را نادیده بگیرد چون ممکن است "علیه خود او" مورد استفاده قرار بگیرند!



کنیون در پی آخرین مورد تجاوز جنسی به وی، باردار شد و بر همین اساس به دست داشتن در رابطه جنسی حین اعزام، متهم و از ارتش اخراج شد. وی از یک سال پیش تا کنون با تأسیس وبسایت‌های اینترنتی و اقدام به فعالیت‌های گوناگون دیگر به همکاری با افرادی پرداخته است که تجربه‌های تلخی مشابه تجربیات خود وی داشته‌اند.

مشرق در مصاحبه با کنیون به بررسی ابعاد تجاوز جنسی و نقض حقوق بشر در ارتش آمریکا پرداخته است.

خانم کنیون لطفاً توضیح دهید که چگونه و چرا وارد ارتش شدید و پس از پیوستن به ارتش چه اتفاقاتی برای‌تان رخ داد؟

پیوستن به ارتش در واقع یک سنت خانوادگی در خانواده ما بود. هم پدر و هم برادر من هم عضو ارتش بودند. اما به نظر من ما سربازان آمریکایی داریم از قانون اساسیی دفاع می‌کنیم که در مورد خود ما اجرا نمی‌شود. من پس از آن‌که در سال 2005 میلادی وارد ارتش شدم، این جمله را زیاد شنیدم، اما هیچ وقت درک نکرده بودم که چقدر درست است.

زمانی که به کره اعزام شده بودم، توسط یکی دیگر از سربازان ارتش مورد تجاوز قرار گرفتم و باردار شدم. در همان زمان فرماندهم مرا فراخواند و به رابطه جنسی متهمم کرد دکتری که در مرکز درمانی پایگاه حضور داشت باردار بودن من را فهمیده بود و (به جای آن‌که به من بگوید) به فرماندهم خبر داده بود. من مورد تجاوز را گزارش ندادم چون می‌خواستم همچنان در ارتش بمانم و به مافوق‌هایم اعتماد نداشتم. فضای ارتش به گونه‌ای است که زنان در آن دائماً هدف انواع سوء استفاده و بدرفتاری هستند. در نهایت هم محکوم نشدم، اما نه به این دلیل که مورد تجاوز قرار گرفته بودم، بلکه در زمان رابطه جنسی، مطلقه بودم.

آیا چنین برخوردی با زنان در ارتش آمریکا زیاد اتفاق می‌افتد؟ کسی به شما هشدار نداد که ورود به ارتش چنین خطراتی هم دارد؟

این مسائل درباره زنان در ارتش آمریکا همیشه وجود داشته است و طرز تفکر غالب در ارتش شاید هفتاد سال و حتی بیش‌تر است که تغییر نکرده است. سکس‌گرایی و بی‌مسئولیتی در ارتش فضایی ایجاد کرده که زنان در آن پایین‌تر از مردان تلقی می‌شوند. زنی که وارد ارتش می‌شود احتمال تجاوز و حمله جنسی به وی بیش از دو برابر می‌شود.

زنانی که به کشورهای دیگر یا حتی مناطق دوردست آمریکا نظیر آلاسکا اعزام می‌شوند علاوه بر دشواری‌های محیط و زندگی به عنوان سرباز، از نبود تأسیسات ایمن پزشکی و درمانی هم رنج مضاعفی می‌برند. ارتش آمریکا عملاً از زنانی که به این ارتش می‌پیوندند می‌خواهد سلامتی و حقوق خود را در همه حال کاملاً نادیده بگیرند.

اخباری منتشر شده درباره این‌که قربانیان تجاوز جنسی در ارتش آمریکا به "کمیسیون حقوق بشر" آمریکا شکایت کرده‌اند. آیا شما هم در این امر مشارکت دارید؟ و چرا؟

بله. من هم یکی از شاکیان این پرونده هستم. حدود 100 نفر در این پرونده شاکی هستند که برخی نام خود را فاش نکرده‌اند چون هنوز در ارتش خدمت می‌کنند. بنابراین چند صد نفر در این پرونده حضور دارند. در پرونده ماه ژانویه اعضای ارتش ادعا کردند که دولت آمریکا در مورد سربازان ارتش خود به وظایفش تحت عنوان قانون بین‌المللی حقوق بشر عمل نکرده است. به عقیده من این موضوع از آن جهت در بحث حقوق بشر اهمیت دارد که وقتی افراد چه زن و چه مرد به ارتش می‌پیوندند، انتظار ندارند که با این‌گونه اتفاقات روبه‌رو شوند. این در واقع یک سیاست است نه صرفاً یک موضوع جنسی.

"کوری کالابرس" حقوق‌دان کلینیک بین‌المللی حقوق بشر دانشگاه حقوق "کورنل" که روی این پرونده کار می‌کند می‌گوید: "قوانین بین‌المللی می‌گویند تجاوز جنسی نوعی از شکنجه است، به ویژه اگر توسط اعضای دولت باشد، و این دقیقاً همان چیزی است که موضوع پرونده ماست. در این‌جا هم برخی اعضای ارتش به اعضای دیگر ارتش تجاوز کرده‌اند و دولت هیچ کاری در این زمینه انجام نداده است."

یکی دیگر از موضوعاتی که هست این است که هیچ‌کدام از ما که در این پرونده شاکی هستیم، امیدی نداریم که عدالت در موردمان اجرا شود. خود این تجربه یک موضوع است، اما عدم وجود نظام قضایی صالح برای پیگیری شکایت‌ها در این‌باره موضوع دیگری است. اگر نظام قضایی عادل در آمریکا وجود داشت شاید این موضوع کم‌تر به یک مبحث حقوق بشری تبدیل می‌شد.

ارتش آمریکا ادعا می‌کند هدفش از اعزام نیرو به تمام نقاط دنیا، آوردن صلح و عدالت به همه جای دنیاست. به نظر شما ارتشی که حتی مسائل داخلی خود را هم نمی‌تواند عادلانه حل و فصل کند می‌تواند عدالت را در دنیا برقرار کند؟

به نکته بسیار عالی اشاره کردید. من ترجیح می‌دهم به عنوان یک سرباز نقشم حفظ صلح باشد نه شلیک به مردم و نابود کردن همه چیز. ارتش آمریکا مدعی برقراری صلح است، اما بعید می‌دانم هیچ‌کس چنین انتظاری از ارتش آمریکا داشته باشد. همان‌طور که شما هم گفتید کسی که در کشور خودش نمی‌تواند نظام قضایی عادلانه برپا کند، هیچ وقت نمی‌تواند به الگوی برقراری صلح و عدالت در دنیا تبدیل شود.

مشکل در نظام قضایی آمریکا تنها به تجاوز جنسی در ارتش هم محدود نمی‌شود، هرگونه جرم دیگری، حتی قتل. نظام قضایی آمریکا در همه این موارد تحت تأثیر عوامل خارجی قرار دارد. و درست است، وقتی شما عدالت را در مورد خودتان نمی‌توانید اجرا کنید، چگونه ممکن است به الگویی برای دیگران تبدیل شوید؟

آیا شما خودتان تصمیم گرفتید از ارتش خارج شوید یا شما را مجبور کردند؟

وضعیت دیگر به گونه‌ای نبود که بتوانم در ارتش باقی بمانم. می‌خواستم بمانم، اما روحیه‌ام آن‌قدر خراب شده بود که فکر کردم ماندنم خطرناک است. وقتی از ماجرای بارداری خود مطلع شدم، موضوع تازه‌ای پیش آمد. فهمیدم که بیمه درمانی ارتش در صورت مورد تجاوز قرار گرفتن هزینه‌های سقط جنین را شامل نمی‌شود. خارج از پایگاه خودمان هم مکان امنی برای سقط جنین سراغ نداشتم. بنابراین هیچ راه دیگری نداشتم. به علت صدمات وارده از تجاوز و حملات جنسی از ارتش اخراج شدم. تصمیم گرفتم به خانه برگردم، آن‌چه لازم بود انجام دهم تا حالم بهتر شود و بعد از آن شاید دوباره به ارتش برگردم. به خانه برگشتم و در نهایت بچه‌ام مرده به دنیا آمد. در حال حاضر هم فعالیت‌های جدیدم آن‌قدر وقتم را می‌گیرد که دیگر نمی‌توانم به ارتش ملحق شوم.

در حال حاضر به چه نوع فعالیت‌هایی مشغول هستید؟

اخیراً مشغول کارهای بسیار گسترده‌ای بوده‌ام، اغلب اطلاع‌رسانی به افرادی که تجربه‌های مشابه داشته‌اند و انجام مصاحبه‌هایی مثل همین مصاحبه و کارهای گوناگون دیگر. من حتی در به در به خانه‌های مسئولان رفته‌ام و با آن‌ها قرار ملاقات گذاشته‌ام. اخیراً در یکی از جلسات شنود کنگره از من دعوت شد تا صحبت کنم و در این‌باره انتقادات، نظرات و توصیه‌های خودم را عنوان کنم.

زنان ارتش باید همان حقوقی را در مورد سلامتی داشته باشند که زنان عادی در جامعه از آن‌ها برخوردار هستند. این چیزی نیست که مربوط به دیدگاه یک شخص خاص درباره اخلاق کاری باشد، بلکه مربوط به بحث مراقبت از سربازان و رفاه آن‌هاست. کنگره باید از زنان ارتشی که شجاعانه به کشورشان خدمت می‌کنند حمایت کند. مقامات منتخب ما نباید مانع دسترسی سربازان زن به خدمات درمانی شوند که زنان عادی از آن‌ها برخوردارند.

اعضای کنگره و سنا تا چه اندازه از آن‌چه در ارتش اتفاق می‌افتد با خبر هستند؟

به عقیده من کاملاً از موضوع با خبر هستند. مشاوران نظامی آن‌ها، که تقریباً همه اعضای کنگره و سنا دارند، خود در دهه‌های 60 و 70 عضو ارتش بوده‌اند و از همه چیز خبر دارند، اما در حال حاضر نمی‌خواهند هیچ چیز در ارتش عوض شود. همیشه این‌گونه است که وضعیت هرگونه که هست از گذشته همین‌طور بوده و شما هم مایل هستید در آینده هم همین‌گونه باقی بماند. بنابراین همه آن‌ها کاملاً آگاه هستند، اما به نظرم برخی از آن‌ها ساده‌لوحانه تصور می‌کنند که اعضای ارتش خودشان تشخیص می‌دهند و کاری را انجام می‌دهند که درست است.

شما عضو ارتش آمریکا بوده‌اید و شهروند این کشور هستید. وقتی ارتش آمریکا به حقوق شما تجاوز می‌کند، می‌توانید به اعضای کنگره یا مسؤولان دیگر مراجعه کنید و اعتراض خود را به گوش آن‌ها برسانید. اما مردم کشورهایی مثل ایران و پاکستان و کشورهای دیگر که دولت آمریکا به حقوقشان تجاوز می‌کند، چگونه می‌توانند صدای خود را به گوش مقامات آمریکا برسانند و به آن‌ها اعتراض کنند؟

راستش را بخواهید پاسخ این سؤال را نمی‌دانم. واقعیت این است که من هم در ابتدا نتوانستم به این مقامات دسترسی داشته باشم، نتوانستم به آن‌ها اعتراض کنم. بنابراین شروع کردم به پیدا کردن دوستان و پیروانی که من را در این راه کمک کنند. ابتدا سایت‌های کوچکی را در اینترنت به راه انداختم و کاری را کردم شبیه آن‌چه شما انجام می‌دهید: صدای مردم را در این وبسایت‌ها منتشر کردم.

از اینکه وقت خود را در اختیار پایگاه خبری تحلیلی مشرق قرار دادید سپاسگزاریم.

من هم از اطلاع‌رسانی شما متشکرم.