قبل از عملیات اکثر فرماندهان را با قایق و لباس عربی می‌فرستادیم تا خودشان شناسایی کنند، مرتضی قربانی و شهید باکری و شهید احمد کاظمی قبل از عملیات آمدند و این مناطق را شناسایی کردند.

به گزارش مشرق، عملیات «خیبر» به عنوان نخستین عملیات آبی ـ خاکی بود که در شرایط بسیار سخت در منطقه جنوب اجرا شد؛ محسن رضایی که در دوران جنگ فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را بر عهده داشت، در بخشی از کتاب «جنگ به روایت فرمانده» به اهداف اجرای این عملیات، شناسایی، نیروهای عمل کننده و علل دست نیافتن به اهداف این عملیات شرح داده است.

 ***

در عملیات «خیبر» هدف، عبور ایران از منطقه آب‌گرفتگی هورالهویزه و تهدید بصره از شمال بود. هورالهویزه دریاچه‌ای به طول 75 کیلومتر و عرض 40 کیلومتر است که بین منطقه هویزه تا رود دجله قرار دارد.

این منطقه به این دلیل برای عملیات انتخاب شده بود که بعد از عملیات رمضان و والفجر مقدماتی، ایران به این نتیجه رسید که باید ابتکاری به خرج دهد و در جایی با دشمن درگیر شود که او نتواند از همه توانایی‌های نظامی‌اش استفاده کند. در حقیقت وقتی ایران متوجه شد به حالت موازنه قوا با ارتش عراق رسیده و دیگر قادر نیست عراق را مثل عملیات‌های گذشته با شکست مواجه سازد، تصمیم گرفت زمین و منطقه نبرد را عوض کند و زمینی را به کار بگیرد که عراق نتواند از عمده قوایش در آن استفاده کند.

هورالهویزه در حقیقت دریاچه‌ای باتلاقی و دارای نیزار است و در این منطقه تانک و ادوات زرهی، زیاد قابل استفاده نیست و بیشتر از نیروی پیاده استفاده می‌شود. ایران نیز با تکیه بر نیروی پیاده می‌خواست ارتش عراق را زمین‌گیر کند و آنها را به منطقه‌ای بکشاند و در جایی مشغول کند که نتوانند از قوای نظامی خودشان خوب استفاده کنند.

                                                               ***

برای اجرای عملیات دو قرارگاه در منطقه شکل گرفت؛ قرارگاه نجف با فرماندهی سپاه و قرارگاه کربلا با فرماندهی ارتش. از طرف سپاه دو لشکر 7 ولی‌عصر(عج) و 14 امام حسین(ع) و تیپ زرهی 72 محرم به ارتش مأمور شدند و از طرف ارتش نیز یگان‌هایی از لشکر 92 زرهی که در خط طلائیه ـ کوشک پدافند می‌کرد به سپاه مأمور شدند. هدف نهایی این بود که باید جزایر شمالی و جنوبی را می‌گرفتیم و از دریاچه عبور می‌کردیم و خودمان را به دجله می‌رساندیم و جاده بغداد ـ بصره را قطع می‌کردیم.

                                                             ***

منطقه فوق العاده ابتکاری خلق شده بود به طوری که ما قبل از عملیات اکثر فرماندهان را با قایق و لباس عربی می‌فرستادیم تا خودشان شناسایی کنند، مثلاً آقای مرتضی قربانی و شهید باکری و شهید احمد کاظمی قبل از عملیات آمدند و این مناطق را شناسایی کردند. مردم عراق به راحتی آنجا زندگی می‌کردند و زندگی در جریان بود.

شاید در کل هشت سال جنگ هیچ منطقه نبردی بهتر از خیبر انتخاب نشد و ما از نظر طراحی و انتخاب زمین و میدان نبرد بهترین وضعیت را داشتیم و البته دستاورد آن هم دستاورد عظیمی بود و ما اگر می‌توانستیم ارتباط شمال و جنوب عراق را قطع کنیم، یک تحول اساسی در جنگ به وجود می‌آمد.

منتها به دلایلی از جمله کمبود قایق، کمبود و ضعف بالگردها در هلی‌برن نیروها و ضعف در پشتیبانی هوایی و آتش توپخانه منجر به این شد که ما فقط توانستیم به جزایر شمالی و جنوبی مجنون که یکی از مراکز نفت‌خیز عراق بود اکتفا کنیم.

                                                        ***

برخی یکی از علل ناکامی ایران در عملیات خیبر، به پایان رسیدن زمان مأموریت نیروها ذکر کرده‌اند؛ اما این عامل، عامل جدی نبوده و عامل اصلی بیشتر ضعف تدارکات و پشتیبانی نیروها بوده است، به گونه‌ای که حتی در شب عملیات نیز تعداد قایق‌های مورد نیاز کامل نشد و از طرفی در شب نیز بالگردهای هوانیروز ارتش به سختی می‌توانست عملیات انجام دهد.

بنابراین ضعف حمل و نقل نیروها و ضعف امکانات باعث شکست عملیات خیبر شد. البته ناهماهنگی زمانی در درون سازمان رزم سپاه در شب اول هم اگرچه یک ضعفی بود اما در شب بعد دوباره بین نیروها هماهنگی ایجاد شد اما باز هم به دلیل اینکه استحکامات طلائیه شکسته نشده بود، نیروها نتوانستند پیشروی کنند.

ما دو حرکت خوب انجام داده بودیم؛ یکی قایق و دیگر بالگرد. یعنی حتی به قایق نیز اکتفا نکرده بودیم و می‌خواستیم از سیستم ناوگان هوایی ایران که قوی‌ترین ناوگان هوایی منطقه بود و اکنون نیز هست استفاده کنیم. بالگردهای ایران حتی قبل از انقلاب نیز عالی بودند، ضمن اینکه ما خیبر را به گونه‌ای طراحی کرده بودیم که بعد از دو هفته از عملیات همه تدارکات‌مان را از طریق جاده طلائیه انجام دهیم و غیر از این یک پل شناور 13 کیلومتری به نام پل خیبری را نیز پیش‌بینی کرده بودیم. بنابراین قرار بود تدارکات ما در ابتدا به واسطه قایق و بالگرد و بعد پل و سپس جاده منتقل شود و تمامی اینها طراحی شده بود و اگر عملیات موفق می‌شد ما در ادامه کار با مشکلی مواجه نمی‌شدیم ولیکن اشکالی که به وجود آمد در کمبود 1500 فروند قایق و بیش از 50 فروند بالگرد بود.
منبع: فارس