به گزارش مشرق، در سالیان گذشته با وجود تاکید بسیار زیاد مسئولان چه سیاسی و چه ورزشی بر لزوم توجه به ورزش همگانی و دل نگرانیها از ورزش نکردن منظم مردم اما تاکنون حرکت قابل توجهی که بتواند به معنای واقعی مردم را به این احساس و ضرورت برساند که ورزش را در سبد روزانه خود قرار دهند صورت نگرفته و جایگاه توجه جدی به توسعه ورزش همگانی همواره بیشتر در شعار مسئولان بوده تا در عمل آنها.
رهبر معظم انقلاب اخیرا سیاستهای کلی نظام در بخش سلامت را به دستگاههای مربوطه ابلاغ فرمودند که در یکی از این بندها تاکید کردند: "استفاده عموم مردم از امکانات ورزش همگانی، تضمین کننده سلامتی توام با شادابی و تندرستی آنان خواهد بود."
اما نکته ای که در این میان حائز اهمیت است این است که آیا مسئولان ورزشی یا حتی غیر ورزشی در طول چند سال گذشته اقدام عملی در خور توجهی در این زمینه داشته اند؟ براستی تا چه میزان از متخصصان دانشگاهی در حوزه های مختلف در جهت سوق دادن مردم به انجام فعالیتهای ورزشی و برنامه ریزی اصولی در این زمینه استفاده شده است؟
البته نباید از کارهای خوبی که در این مدت مانند تجهیز پارکها و برخی فضاهای عمومی به انواع وسایل ورزشی، یا افزایش قابل توجه تعداد باشگاه های ورزشی و یا تا حدی آشنا کردن مردم با خطرهایی که ممکن است در پی بی تحرکی برای آنان بوجود بیاید و اقدامات موثر دیگر به راحتی گذشت اما به نظر میرسد اینگونه اقدامات به تنهایی کافی نبوده و نتوانسته آحاد جامعه را به سوی انجام فعالیتهای ورزشی به صورت منظم بکشاند.
با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید و مهر تایید نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی بر آغاز فعالیت دکتر محمود گودرزی در راس ورزش ایران و از آنجا که او از بدنه ورزش دانشگاه بوده و در این زمینه دارای تجارب فراوانی است، این امیدواری بوجود آمد که دیگر زمان توجه صرف به ورزش قهرمانی به پایان رسیده و ورزش همگانی از حالت انفعال خود خارج خواهد شد.
گودرزی نیز پس از قبول مسئولیت در وزارت ورزش و جوانان همواره بر توجه جدی به توسعه ورزش همگانی تاکید داشته و این اعتقاد را دارد که دیگر زمان عمل به شعارها در این حوزه فرا رسیده است. او در جدید ترین اظهارنظر خود بر ضرورت توجه بیشتر به ورزش همگانی تاکید کرد و گفت: "با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری در بحث ورزش، ورزش همگانی دامنه و قله ورزش قهرمانی است که باید با توجه جدی تقویت شود. توجه ویژه به ورزش همگانی کاهش بزه و جرم در جامعه را به همراه دارد. توجه در این بخش نباید مربوط به چند ورزشکار باشد بلکه بایستی کل جامعه را دید و هدف ما سالم سازی جامعه از طریق ورزش است که نباید از آن غافل شویم."
اما در شرایطی که کم تحرکی مردم به جای خطرناکی رسیده و تبعات بسیاری را متوجه جامعه ایرانی در بخش های مختلف کرده است یکی از مهمترین اقدامات فدراسیون ورزش های همگانی به عنوان متولی توسعه ورزش همگانی در طول چند سال گذشته برگزاری همایش های پیاده روی در شهرهای مختلف با امید سوق دادن عموم مردم به سمت فعالیتهای ورزشی بوده است که در جهت استقبال هرچه بیشتر مردم از این پیاده روی ها جوایزی مانند خودروی پراید نیز به شرط برنده شدن در قرعه کشی اعلام شده است.
البته این موضوع نیز همواره با استقبال گسترده مردم از همایش های پیاده روی همراه بوده است! همزمان با برگزاری این همایش ها مردم در شهرهای مختلف عموما با پوشش های رسمی که هیچ شباهتی به لباس ورزشی ندارد اقدام به ورزش میکنند. اما آیا این استقبال به علت شوق به ورزش بوده یا انگیزه بیشتر آنان آزمایش بختشان برای رسیدن به "پراید" است.
آیا برگزاری این چنین همایشهای سراسری درمان مناسبی برای کم تحرکی این درد بدتر از سرطان در جامعه محسوب میشود؟ آیا لازم نیست متولیان ورزش همگانی و سایر دستگاهها در این بخش برنامه ریزی جامعی برای این منظور و توسعه ورزش همگانی در کشور صورت دهند و گام های جدی تری را با استفاده از نظرات اهل فن و متخصصان دانشگاهی بردارند؟ آیا بهتر نیست معاونت همگانی وزارت ورزش و جوانان نظارت جدی تری داشته باشد؟ براستی ارگان های دیگر تا چه میزان به وظیفه خود در توسعه ورزش همگانی عمل کرده اند و یا اینکه آیا فدراسیون های ورزشی در تخصیص مقداری از بودجه خود به توسعه ورزش همگانی پایبند بوده اند؟
برخی متخصصان دانشگاهی برگزاری همایشهای پیاده روی به این شکل و سیاق را صرفا یک نمایش از سوی فدراسیون ورزشهای همگانی میدانند و اینکه در صفحه تلویزیون نشان دهند توانسته اند با برنامه ها و اقدامات خود مردم بسیاری را به سمت ورزش کردن سوق دهند.
البته شعبانی بهار معاون توسعه ورزش همگانی وزارت ورزش و جوانان نیز در آخرین نشست خبری خود پیش از پایان سال 92 این موضوع را مورد اشاره قرار میدهد و میگوید: "بنا داریم جوایزی مانند تردمیل، دوچرخه، کتب و مجلات ورزشی و بلیت رایگان استخر و سالنهای ورزشی را جایگزین پراید کنیم و به دنبال این هستیم که پاداشهای ورزشی به مردم بدهیم. به عنوان نمونه طراحی میکنیم که در تهران کسانی که وارد این سیستم شوند شش ماه بلیت رایگان استخر بگیرند. کسانی که هنوز با دانش ارتباطی برقرار نکردهاند ممکن است به دنبال پراید باشند."
بحث بی اشتیاقی عموم مردم به انجام فعالیت های ورزشی و فاصله بسیار زیاد انجام فعالیتهای ورزشی در ایران نسبت به سایر کشورها کاملا آشکار است اما در این میان بانوان ایرانی به مراتب وضع بدتری دارند.
دکتر رستمی عضو هئیت علمی دانشگاه باهنر کرمان نیز در این باره تاکید می کند: "دید وزارت ورزش و جوانان نسبت به بانوان باید همراه با مساوات و به صورت کلان باشد، چرا که سلامت جامعه زنان ایران نقش بسیار حیاتی در سلامت کل جامعه و نسلهای آینده خواهد داشت. مسئولان ورزشی باید با حمایتهای جدی چه مادی و چه معنوی قدمهای محکمتری در این باره بردارند تا جلوی بسیاری از ناهنجاریهای جسمی و روحی در جامعه که هزینههای بسیاری را نیز بر دوش مردم و دولت میگذارد گرفته شود."
متاسفانه چند سالی است اشتیاق دختران ایرانی به مصرف دخانیات رو به فزونی گذاشته و حتی کار به جایی رسیده که این موضوع به امری طبیعی مبدل شده و امروزه دیگر استعمال دخانیات در مکان های عمومی توسط دختران که عموما از قشر تحصیل کرده جامعه نیز هستند به موضوعی عادی بدل گشته است. موضوع تاسف بار رشد روز افزون استعمال دخانیات و در مواردی هم مواد مخدر در میان دانش آموزان و دانشجویان هم زنگ خطری است که سالها به صدا در آمده و هیچ گوش شنوایی نیست که این صدای مهیب را بشنود!
بی اشتیاقی جامعه ایرانی به فعالیتهای ورزشی تابحال تبعات بسیار خطرناکی را در زمینه سلامت مردم داشته و مطمئنا با ادامه این روند در آینده نیز شاهد عواقب خطرناکتری نیز خواهیم بود. موید این مطلب افزایش بی رویه چاقی در جامعه و به دنبال آن رشد روز افزون انواع بیماریهای قلبی و عروقی،دیابت و... و همچنین انواع بیماریهای روانی در میان آحاد جامعه است. از مهمترین دلایل این معضلات این است که افراد بسیاری ورزش را از الزامات زندگی ماشینی امروز نمیدانند و تنها به آن به چشم یک تفریح و در مواقعی که حوصله و وقت داشته باشند نگاه میکنند.
با توجه به اینکه بانوان بیش از نیمی از جمعیت ایران را تشکیل میدهند و سلامتی آنان تاثیر مستقیمی بر سلامتی نسل های آینده این مرز و بوم دارد لازم است مسئولان در اینباره چاره اندیشی جدی داشته باشند. امروزه با توجه به اینکه اکثریت بانوان بیشتر وقت خود را در طول روز به کار یا تحصیل مشغول هستند و زمان اختصاص یافته برای فعالیت آنها در بیشتر باشگاه های ورزشی در نیمه روز به پایان میرسد عملا آنها نمیتوانند در ساعات بیکاری پس از دانشگاه یا اداره ای که در آن مشغول به کار هستند از امکانات باشگاه های ورزشی استفاده بهینه کنند که لازم است این موضوع مورد توجه مسئولان قرار گیرد. همچنین گران بودن عضویت در این باشگاهها را نیز باید از جمله مشکلات دیگر دانست.
دکتر سلامی یکی از متخصصان مدیریت ورزشی در اینباره معتقد است: " در شرایط فعلی جامعه، بانوان نیاز دارند که به ورزش بپردازند. افرادی هم که تصمیمگیرنده هستند باید این شرایط را برای بانوان در نظر داشته باشند. اول باید اماکن ورزشی مناسب بانوان را ایجاد کنیم. مسلما بانوان مخصوصاً خانهدارها در این شرایط ورزش میکنند. بیشتر استخرهای کشور در حال حاضر خصوصی هستند و در هیچ زمانی هم بلیتها را نیمبها نمیکنند. بنابراین همه انگیزه ورزش کردن را ندارند و حتی اگر هم این انگیزه را داشته باشند، توانایی مالی ندارند تا هزینهها را بپردازند. نکته دیگر این است که باید قضیه را جا بیندازیم و تعریف کنیم که این ورزش شامل چه بخشهایی میشود و همچنین باید یک ساعتی را برای ورزش بانوان در نظر بگیریم. برای خانمهایی هم که کارمند هستند ادارات باید ساعتهایی را در طول روز برای آنها در نظر بگیرند."
دکتر مهرزاد حمیدی از مدیران باسابقه ورزش دانشگاهی در این باره میگوید: "با کاهش میزان ورزش از سوی بانوان فرهنگ شادابی و نشاط از جامعه میرود و مهارتهای اجتماعی جامعه کم میشود و مادران کم تحرک، نسل کم تحرک را به دنبال دارند. ورزش باعث توسعه توانمندیهای جسمی، روحی و روانی و وفاق اجتماعی افراد میشود."
امید است با درایت مسئولان ورزشی و برنامه ریزی درست و منطقی شاهد رشد و شکوفایی هر چه بیشتر در ورزش همگانی و به دنبال آن سلامت جامعه جوان ایران باشیم چرا که مطمئنا سرمایه گذاری و مدیریت مناسب در سوق دادن مردم به انجام فعالیتهای ورزشی از بسیاری هزینه های مادی و معنوی دیگر خواهد کاست و کمک شایانی در جهت توسعه فرهنگی ،ورزشی،اقتصادی و اجتماعی در کشور خواهد داشت.
رهبر معظم انقلاب اخیرا سیاستهای کلی نظام در بخش سلامت را به دستگاههای مربوطه ابلاغ فرمودند که در یکی از این بندها تاکید کردند: "استفاده عموم مردم از امکانات ورزش همگانی، تضمین کننده سلامتی توام با شادابی و تندرستی آنان خواهد بود."
اما نکته ای که در این میان حائز اهمیت است این است که آیا مسئولان ورزشی یا حتی غیر ورزشی در طول چند سال گذشته اقدام عملی در خور توجهی در این زمینه داشته اند؟ براستی تا چه میزان از متخصصان دانشگاهی در حوزه های مختلف در جهت سوق دادن مردم به انجام فعالیتهای ورزشی و برنامه ریزی اصولی در این زمینه استفاده شده است؟
البته نباید از کارهای خوبی که در این مدت مانند تجهیز پارکها و برخی فضاهای عمومی به انواع وسایل ورزشی، یا افزایش قابل توجه تعداد باشگاه های ورزشی و یا تا حدی آشنا کردن مردم با خطرهایی که ممکن است در پی بی تحرکی برای آنان بوجود بیاید و اقدامات موثر دیگر به راحتی گذشت اما به نظر میرسد اینگونه اقدامات به تنهایی کافی نبوده و نتوانسته آحاد جامعه را به سوی انجام فعالیتهای ورزشی به صورت منظم بکشاند.
با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید و مهر تایید نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی بر آغاز فعالیت دکتر محمود گودرزی در راس ورزش ایران و از آنجا که او از بدنه ورزش دانشگاه بوده و در این زمینه دارای تجارب فراوانی است، این امیدواری بوجود آمد که دیگر زمان توجه صرف به ورزش قهرمانی به پایان رسیده و ورزش همگانی از حالت انفعال خود خارج خواهد شد.
گودرزی نیز پس از قبول مسئولیت در وزارت ورزش و جوانان همواره بر توجه جدی به توسعه ورزش همگانی تاکید داشته و این اعتقاد را دارد که دیگر زمان عمل به شعارها در این حوزه فرا رسیده است. او در جدید ترین اظهارنظر خود بر ضرورت توجه بیشتر به ورزش همگانی تاکید کرد و گفت: "با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری در بحث ورزش، ورزش همگانی دامنه و قله ورزش قهرمانی است که باید با توجه جدی تقویت شود. توجه ویژه به ورزش همگانی کاهش بزه و جرم در جامعه را به همراه دارد. توجه در این بخش نباید مربوط به چند ورزشکار باشد بلکه بایستی کل جامعه را دید و هدف ما سالم سازی جامعه از طریق ورزش است که نباید از آن غافل شویم."
اما در شرایطی که کم تحرکی مردم به جای خطرناکی رسیده و تبعات بسیاری را متوجه جامعه ایرانی در بخش های مختلف کرده است یکی از مهمترین اقدامات فدراسیون ورزش های همگانی به عنوان متولی توسعه ورزش همگانی در طول چند سال گذشته برگزاری همایش های پیاده روی در شهرهای مختلف با امید سوق دادن عموم مردم به سمت فعالیتهای ورزشی بوده است که در جهت استقبال هرچه بیشتر مردم از این پیاده روی ها جوایزی مانند خودروی پراید نیز به شرط برنده شدن در قرعه کشی اعلام شده است.
البته این موضوع نیز همواره با استقبال گسترده مردم از همایش های پیاده روی همراه بوده است! همزمان با برگزاری این همایش ها مردم در شهرهای مختلف عموما با پوشش های رسمی که هیچ شباهتی به لباس ورزشی ندارد اقدام به ورزش میکنند. اما آیا این استقبال به علت شوق به ورزش بوده یا انگیزه بیشتر آنان آزمایش بختشان برای رسیدن به "پراید" است.
آیا برگزاری این چنین همایشهای سراسری درمان مناسبی برای کم تحرکی این درد بدتر از سرطان در جامعه محسوب میشود؟ آیا لازم نیست متولیان ورزش همگانی و سایر دستگاهها در این بخش برنامه ریزی جامعی برای این منظور و توسعه ورزش همگانی در کشور صورت دهند و گام های جدی تری را با استفاده از نظرات اهل فن و متخصصان دانشگاهی بردارند؟ آیا بهتر نیست معاونت همگانی وزارت ورزش و جوانان نظارت جدی تری داشته باشد؟ براستی ارگان های دیگر تا چه میزان به وظیفه خود در توسعه ورزش همگانی عمل کرده اند و یا اینکه آیا فدراسیون های ورزشی در تخصیص مقداری از بودجه خود به توسعه ورزش همگانی پایبند بوده اند؟
برخی متخصصان دانشگاهی برگزاری همایشهای پیاده روی به این شکل و سیاق را صرفا یک نمایش از سوی فدراسیون ورزشهای همگانی میدانند و اینکه در صفحه تلویزیون نشان دهند توانسته اند با برنامه ها و اقدامات خود مردم بسیاری را به سمت ورزش کردن سوق دهند.
البته شعبانی بهار معاون توسعه ورزش همگانی وزارت ورزش و جوانان نیز در آخرین نشست خبری خود پیش از پایان سال 92 این موضوع را مورد اشاره قرار میدهد و میگوید: "بنا داریم جوایزی مانند تردمیل، دوچرخه، کتب و مجلات ورزشی و بلیت رایگان استخر و سالنهای ورزشی را جایگزین پراید کنیم و به دنبال این هستیم که پاداشهای ورزشی به مردم بدهیم. به عنوان نمونه طراحی میکنیم که در تهران کسانی که وارد این سیستم شوند شش ماه بلیت رایگان استخر بگیرند. کسانی که هنوز با دانش ارتباطی برقرار نکردهاند ممکن است به دنبال پراید باشند."
بحث بی اشتیاقی عموم مردم به انجام فعالیت های ورزشی و فاصله بسیار زیاد انجام فعالیتهای ورزشی در ایران نسبت به سایر کشورها کاملا آشکار است اما در این میان بانوان ایرانی به مراتب وضع بدتری دارند.
دکتر رستمی عضو هئیت علمی دانشگاه باهنر کرمان نیز در این باره تاکید می کند: "دید وزارت ورزش و جوانان نسبت به بانوان باید همراه با مساوات و به صورت کلان باشد، چرا که سلامت جامعه زنان ایران نقش بسیار حیاتی در سلامت کل جامعه و نسلهای آینده خواهد داشت. مسئولان ورزشی باید با حمایتهای جدی چه مادی و چه معنوی قدمهای محکمتری در این باره بردارند تا جلوی بسیاری از ناهنجاریهای جسمی و روحی در جامعه که هزینههای بسیاری را نیز بر دوش مردم و دولت میگذارد گرفته شود."
متاسفانه چند سالی است اشتیاق دختران ایرانی به مصرف دخانیات رو به فزونی گذاشته و حتی کار به جایی رسیده که این موضوع به امری طبیعی مبدل شده و امروزه دیگر استعمال دخانیات در مکان های عمومی توسط دختران که عموما از قشر تحصیل کرده جامعه نیز هستند به موضوعی عادی بدل گشته است. موضوع تاسف بار رشد روز افزون استعمال دخانیات و در مواردی هم مواد مخدر در میان دانش آموزان و دانشجویان هم زنگ خطری است که سالها به صدا در آمده و هیچ گوش شنوایی نیست که این صدای مهیب را بشنود!
بی اشتیاقی جامعه ایرانی به فعالیتهای ورزشی تابحال تبعات بسیار خطرناکی را در زمینه سلامت مردم داشته و مطمئنا با ادامه این روند در آینده نیز شاهد عواقب خطرناکتری نیز خواهیم بود. موید این مطلب افزایش بی رویه چاقی در جامعه و به دنبال آن رشد روز افزون انواع بیماریهای قلبی و عروقی،دیابت و... و همچنین انواع بیماریهای روانی در میان آحاد جامعه است. از مهمترین دلایل این معضلات این است که افراد بسیاری ورزش را از الزامات زندگی ماشینی امروز نمیدانند و تنها به آن به چشم یک تفریح و در مواقعی که حوصله و وقت داشته باشند نگاه میکنند.
با توجه به اینکه بانوان بیش از نیمی از جمعیت ایران را تشکیل میدهند و سلامتی آنان تاثیر مستقیمی بر سلامتی نسل های آینده این مرز و بوم دارد لازم است مسئولان در اینباره چاره اندیشی جدی داشته باشند. امروزه با توجه به اینکه اکثریت بانوان بیشتر وقت خود را در طول روز به کار یا تحصیل مشغول هستند و زمان اختصاص یافته برای فعالیت آنها در بیشتر باشگاه های ورزشی در نیمه روز به پایان میرسد عملا آنها نمیتوانند در ساعات بیکاری پس از دانشگاه یا اداره ای که در آن مشغول به کار هستند از امکانات باشگاه های ورزشی استفاده بهینه کنند که لازم است این موضوع مورد توجه مسئولان قرار گیرد. همچنین گران بودن عضویت در این باشگاهها را نیز باید از جمله مشکلات دیگر دانست.
دکتر سلامی یکی از متخصصان مدیریت ورزشی در اینباره معتقد است: " در شرایط فعلی جامعه، بانوان نیاز دارند که به ورزش بپردازند. افرادی هم که تصمیمگیرنده هستند باید این شرایط را برای بانوان در نظر داشته باشند. اول باید اماکن ورزشی مناسب بانوان را ایجاد کنیم. مسلما بانوان مخصوصاً خانهدارها در این شرایط ورزش میکنند. بیشتر استخرهای کشور در حال حاضر خصوصی هستند و در هیچ زمانی هم بلیتها را نیمبها نمیکنند. بنابراین همه انگیزه ورزش کردن را ندارند و حتی اگر هم این انگیزه را داشته باشند، توانایی مالی ندارند تا هزینهها را بپردازند. نکته دیگر این است که باید قضیه را جا بیندازیم و تعریف کنیم که این ورزش شامل چه بخشهایی میشود و همچنین باید یک ساعتی را برای ورزش بانوان در نظر بگیریم. برای خانمهایی هم که کارمند هستند ادارات باید ساعتهایی را در طول روز برای آنها در نظر بگیرند."
دکتر مهرزاد حمیدی از مدیران باسابقه ورزش دانشگاهی در این باره میگوید: "با کاهش میزان ورزش از سوی بانوان فرهنگ شادابی و نشاط از جامعه میرود و مهارتهای اجتماعی جامعه کم میشود و مادران کم تحرک، نسل کم تحرک را به دنبال دارند. ورزش باعث توسعه توانمندیهای جسمی، روحی و روانی و وفاق اجتماعی افراد میشود."
امید است با درایت مسئولان ورزشی و برنامه ریزی درست و منطقی شاهد رشد و شکوفایی هر چه بیشتر در ورزش همگانی و به دنبال آن سلامت جامعه جوان ایران باشیم چرا که مطمئنا سرمایه گذاری و مدیریت مناسب در سوق دادن مردم به انجام فعالیتهای ورزشی از بسیاری هزینه های مادی و معنوی دیگر خواهد کاست و کمک شایانی در جهت توسعه فرهنگی ،ورزشی،اقتصادی و اجتماعی در کشور خواهد داشت.