به اعتقاد کارشناسان مسائل خاورميانه، سخنان اخير "سيد حسن نصر الله" مبني بر تصرف الجليل در صورت مقتضي چنان رژيم صهيونيستي و کاخ سفيد را پريشان نموده که نمي‌دانند، چه مي‌گويند و چه مي‌نويسند.

به گزارش گروه بين الملل مشرق، درپي سخنراني "سيد حسن نصر الله" دبيرکل جنبش حزب الله که چند روز گذشته در مراسم بزرگداشت فرمانده‌هان شهيد اين جنبش در جنوب لبنان ايراد شد و طي آن سيد حسن نصر الله در پاسخ به تهديدات مقامات رژيم صهيونيستي مانند باراک و اشکنازي و بني گينتس گفته بود که مقاومت هرگاه لازم بداند و شرايط اقتضا کند، لحظه‌اي در آزادسازي الجليل در شمال فلسطين اشغالي درنگ نخواهند کرد.
پايگاه اطلاع رساني "فلسطين اليوم" گزارشي از به نقل از منابع خبري آمريکايي منتشر نمود که در آن آمريکايي‌ها در واکنش به سخنان دبيرکل حزب الله گفته بودند، اين سخنان نصر الله از طرح مشترک ايران و حزب الله براي آزاد سازي "الجليل" و "نهاريا" نشأت مي‌گيرد.
به گفته منابع خبري آمريکايي يک سال پيش پايگاه اطلاع رساني صهيونيستي "دبکا" با انتشار مطلبي تأکيد کرده بود، اطلاعات موثقي در اختيار دارد که نشان مي‌دهد، در صورت بروز جنگ ميان اسرائيل و ايران؛‌ ايران و حزب الله طرحي براي آزاد سازي منطقه الجليل و نهاريا در دست دارند.
ياوه سرايي‌هاي صهيونيست‌ها به اينجا ختم نشد،‌ بلکه آنها در ادامه گفتند که بر اساس اين طرح، هم اکنون پنج هزار رزمنده حزب الله در حال ديدن آموزش‌هاي نظامي لازم در ايران توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامي هستند و به پنج گروه تقسيم شده و هر گروه وظيفه و مأموريت خاصي را برعهده دارد.
بر اساس اطلاعات ارائه شده توسط صهيونيست‌ها، مأموريت گروه اول، اشغال شهر "نهاريا" و مأموريت گروه دوم اشغال شهرک مرزي "شلومي" براي ممانعت از ارسال نيروهاي کمکي صهيونيستي به نهاريا و جلوگيري از سقوط آن و مأموريت گروه سوم استيلا بر روستاهاي عربي شمال با هدف ايجاد مانع نظامي ميان الجليل و رژيم صهيونيستي است.
اين گزارش در ادامه مي‌افزايد: گروه چهارم در مرزهاي جنوب شرقي لبنان متمرکز خواهد شد تا چنانچه شرايط اقتضا کند به شهرک‌هاي صهيونيست نشين آن سوي مرزها حمله برده و آنها را تصرف کنند و در اين ميان مأموريت گروه پنجم، مأموريتي راهبردي است و به همين دليل نصرالله با چنين اطميناني از اشغال الجليل سخن مي‌گويد.
تحليلگران امور منطقه‌اي در واکنش به اين سخنان تأکيد کرده‌اند، اگر صهيونيست‌ها چنين اطلاعات دقيقي از تغيير و تحولات جاري در منطقه دارند، پس چرا تغيير و تحولات اخير منطقه‌اي مانند انقلاب تونس و انقلاب مصر را پيش بيني نکردند تا با ارائه آنها به همدستانش در مصر و تونس مانع سقوط ديکتاتوري‌هايي چون "حسني مبارک" و "زين العابدين بن علي" شوند و چرا در پيش بيني‌هايشان از آنچه بر سر منطقه درپي ادامه تغيير و تحولات خواهد آمد و تماماً به زيان آنهاست، چيزي نمي‌گويند و اقدامي براي جلوگيري از آنها به عمل نمي‌آورند.
اين کارشناسان در ادامه با رد اين ادعاها مي افزايند: از وقتي که شاهد تغيير و تحولات اخير در منطقه خاورميانه بوده‌ايم، آنچه بيش از هر چيز در رژيم صهيونيستي نمود داشته، سردرگمي دستگاه‌هاي اطلاعاتي اين رژيم و ناتواني آنها در پيش بيني درست تحولات منطقه‌اي است، بگونه‌اي که روزي نمي‌گذرد که از جاي جاي سرزمين‌هاي اشغالي انتقادي از ناداني و بي‌خبري و جهل تحليلگران صهيونيست و دستگاه‌هاي اطلاعاتي آنها به گوش نرسد.
آنها در اين باره به کنفرانس هرتزليا که ماه گذشته برگزار شد استناد مي‌جويند که در آن "گابي اشکنازي" وگروهش به دليل ناتواني در فهم ساختار امنيتي و نظامي منطقه مورد انتقاد شديد حاضران قرار گرفت.
اين تحليل گران با اشاره به اين که اين انتقادها يکي از هزاران انتقاد وارده به مقامات امنيتي و نظامي رژيم صهيونيستي است،‌ تأکيد مي کنند: چگونه مي‌توان اين تناقض در پيش بيني‌ها را حل کرد، آيا نبايد گفت قدرت گرفتن اسلامگرايان در منطقه و در راس آنها ايران هوش و حواس را از سران رژيم صهيونيستي و متحد هميشگي‌ آنها آمريکا ربوده و آنها را به حدي پريشان نموده که نمي‌دانند چه مي‌گويند و چه مي‌نويسند.