کد خبر 306126
تاریخ انتشار: ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۰۰:۵۹

بعضی وقتها برخی یادداشتهایم که منتشر می‌شوند، تلفنهایی دارم که تا مدتها حالم را خوش یا خراب می‌کنند.

به گزارش مشرق به نقل از قدس، محمد حسین جعفریان در یادداشتی به انتقاد از وزارت خارجه در دفاع از حقوق ایرانیان در ترکمنستان پرداخت و نوشت: خوشحال می‌شوم چون توانسته‌ام به نمایندگی از کسانی بنویسم که صدایشان کمتر شنیده می‌شود و گاه کباب می‌شوم از درد دلهایی که می‌شنوم. از اینکه در این سرزمین چه خبر است؟ از اینکه اگر جای برخی از آنها بودم...
پس از مطلبی که درباره حبس بی دلیل شماری از ایرانیان و بویژه شمار زیادی از رانندگان ترانزیت در ترکمنستان در همین ستون نوشتم، خانمی به من تلفن کرد. صدایش می‌خورد میانسال باشد. اندوه از بند بند صدایش می‌بارید... پیش از همه بارهاتشکر کرد و البته اظهار حیرت وشگفتی که چطور قلمی و روزنامه‌ای پیدا شده و در این باره چیزی منتشر کرده و سپس افزود؛ پنج سال است شوهر مرا با کامیونش به دلایلی واهی در ترکمنستان گرفته‌اند. هیچ خبری از او در تمام این سالها ندارم. به هر مرکز و اداره‌ای می‌روم کسی پاسخ درستی نمی‌دهد. بادو دختر بزرگ واجاره نشینی و ... او می‌گوید و من این سوی خط تلفن خجالت می‌کشم. پنج سال ... چطور ممکن است؟ من نمی‌دانم همسر این خانم چرا آنجا دستگیر و زندانی شده است هر چند خودایشان تأکید داشتند بی هیچ دلیل مشخصی و با اتهاماتی بی‌معنا او را به زندان انداخته‌اند که احتمالاً هم درست می‌گویند. زیرا در مورد دیگر ایرانیان زندانی هم، مشابه همین اتفاقها و اتهامها افتاده... اما چرا تهران باید این همه سال تماشاگر باشد تا ترکمنها شمار زندانیان ایرانی را به صدها تن برسانند؟
اصلاً فرض را بر بدترین حالت می‌گذاریم! گیریم تمام اینها مجرم - که محال ممکن است- مگر نه آنکه مسؤولین دولت پیشین ما دنبال روابط برادرانه در آمریکای لاتین بودندو حالا هم در اروپا و البته در منطقه هم؛ مگرنه آنکه با بسیاری از کشورهایی که کمترین مراوده‌ای با آنها نداریم، پیمان استرداد مجرمان را امضا کرده‌ایم... پس چرا در برنامه فعالیتهای دیپلماتیک دستگاه مربوطه، در تمام این سالها، یافتن راهی برای حل مشکل این زندانیان و خانواده‌های آنها نبوده است؟ مثلاً همین امضای پیمان استرداد متقابل مجرمان تا لااقل برادران ترکمن، خودشان نگیرند و بعد هم ببرند و بدوزند و جماعت را همین طور راهی زندان کنند و خانواده اینها دراین سوی مرز خون گریه کنند و دولتمردان ما بروند در «عشق آباد» کنار همان دولت ودولتمردانی که چنین بلایی برسر اتباعشان آورده و این گونه ایران و ایرانی راتحقیر کرده، عکس یادگاری بگیرند و از روابط برادرانه دو جانبه سخن بگویند...
دست کم تمهیدی می‌اندیشیدند تا اینها به ایران منتقل شوند واگر هم مجرمند، مدت محکومیت خود را در زندانهای ایران بگذرانند. آخر این چه وضعیتی است که برای ما درست کرده‌اند؟ چطور حرف از اقتدار سیاسی و بین المللی کشور و اعتبار گذرنامه ایرانی می‌زنیم و آن وقت چشممان را به روی این همه حق کشی و رفتار زشت کشوری کوچک در همسایگی خود برروی اتباعمان می‌بندیم... این خانواده‌ها باید به کجا پناه ببرند؟ آقای ظریف! وظیفه شما تنها لبخند زدن در مذاکرات هسته‌ای و پیگیری آن پرونده با تمام مشقاتش نیست. وزارت شما وظایف دیگری هم دارد که دست کم در بخش ترکمنستان آن گویا عمل به آن وظایف فراموش شده است. لطفاً کاری بکنید!