شوستر در ۱۲۹۰ شمسی ۵ سال پس از انقلاب مشروطیت و ۹ سال پیش از کودتای رضاخان به ایران آمد تا در ۳۵ سالگی خزانه داری کل را در ایران بر عهده گیرد. او پیش از آنکه آمریکا را به قصد ایران ترک کند، کتاب انقلاب مشروطه «ادوارد براون» را خوانده و سخت تحت تاثیر آراء و نظرات براون قرار گرفت. مورگان شوستر در جهت گیریهای سیاسی به حزب دموکرات گرایش بسیار داشت و مشروطه ایرانی را به دیده مثبت مینگریست. او پیش از آنکه به ایران اعزام شود، در میانه راه در شهر استامبول با سید حسن تقیزاده یکی از اعضای دموکرات مجلس اول ملاقات کرد و پیش از آن تحت تاثیر بیانات علیقلی نبیل الدوله کاردار سفارت ایران در واشنگتن قرار گرفت.
مورگان شوستر علاوه بر چهار معاون و ۱۴ کارمند آمریکایی در ایران دو معاون ایرانی نیز داشت که در کار مالیه و حسابرسیها به او یاری میرساندند. ورود شوستر به تهران در روز ۱۲ جمادی الاول ۱۳۲۹ صورت گرفت. این آمریکایی از همان روز اول شروع به مطالعه اوضاع و احوال سیاسی و اقتصادی و حتی اجتماعی و شناخت رجال و دولتمردان ایرانی کرد.
در ابتدای ورود شوستر، موضوع استقراض ۱۲۵۰۰۰۰ پوندی از بانک شاهی مطرح شد و به تصویب رسید. بلژیکیها که گمرکات ایران را در دست داشتند، با کمک رجال طرفدار روسیه سعی داشتند مبلغ مورد نظر را در اختیار خود بگیرند. شوستر وضع مالی وخیم ایران را به کابینه توضیح داد و آنان را متقاعد کرد که وجه استقراض بایستی قانونا در اختیار خزانه دار (یعنی شوستر) باشد. دولت نیز او را تایید کره، و بدین ترتیب روسها و بلژیکیهای طرفدار روسیه، اولین ضرب شصت شوستر را دریافت کردند.
روزی که ویلیام مورگان شوستر، خزانه را تحویل میگرفت فقط حواله ۶۰۰ هزار تومان موجودی در خزانه بود. تنها محاسبات عددی در خزانه نبود که مورگان شوستر را از ادامه اصلاحات اقتصادی بازمی داشت. بلکه باور ذهنی ایرانیان نیز بر این امر دامن میزد، آنان با همین باور هر کوششی در راه اصلاحات را در نطفه خفه کرده و امید برای آینده بهتر را تیره و تاریک میدیدند. چندان که شوستر در شرح ماموریت خود نیز گفته است: «از روز اول که وارد تهران شدیم همواره ما را متنبه نمودند که هیچ وقت نخواهند گذارد درباره ایران کار صحیح بکنیم، مستشاران و صاحب منصبان اجنبیه دیگر هم که به تهران آمده و ساعی بودند که اصلاحات را عملی کنند از همان اول مجبور شدند که یا ایران را ترک و بدرود گفته و یا به حمایت و طرفداری کسان دیگر که بر ضد اصلاحات بودند بروند و برای ما همین را مناسبتر میدانستند که با آن اعیان مقتدر، روش صلح آمیزی اختیار بکنیم.»
مراد از "کسان دیگر" صاحب منصبان و اعضای دولتی و مفسد ایران بودند.
*مخالفت انگلیس و روس با اقدامات شوستر
ورود این آمریکایی و دستیارانش چه برای انگلیسیها و چه روسها و چه بسیاری از افراد ایرانی که به ولخرجی و دزدی از اموال دولتی عادت پیدا کرده بودند و پاسخگوی مرجعی نبودند ناراحت کننده بود و بنابراین پس از چندی همه این گروهها بنای مخالفت با او را گذاشتند.
اکتشاف نفت در جنوب ایران توسط انگلیسیها ـ خرداد ۱۲۸۷ـ و استقرار تأسیسات نفتی در این مناطق و مهمتر از آن مشارکت دولت انگلیس در شرکت نفت ایران و انگلیس، رویدادهائی بودند که دولت انگلستان را واداشت تا مناطق جنوبی کشور را از قلمرو طرحهای اقتصادی مورگان شوستر خارج سازد. حمایت انگلیس از جایگاه شیخ خزعل در خوزستان و تشویق وی به جدا کردن این منطقه از دایره نفوذ دولت مرکزی با همین هدف صورت گرفت.
یکی از دلائل ناخشنودی انگلیسیها و روسها از مورگان شوستر اقدامات وی در افشاء سو استفادههای آنان از قرارداد ۱۹۰۷ بود. در شرائطی که آنان در قرارداد یادشده احترام به حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران را مورد تأکید قرار داده بودند ولی عملاً در قلمرو تحت نفوذ خود در شمال و جنوب ایران مانع اجرای طرحهای اقتصادی دولت میشدند. آنان هر طرح اقتصادی یا سیاسی در قلمرو تصریح شده در پیمان ۱۹۰۷ میلادی را گامی در جهت نقض این پیمان میدانستند. مهمترین وجه پیمان یادشده تقسیم ایران به سه منطقه شمالی تحت نفوذ روسها، جنوبی تحت نفوذ انگلیسیها و مرکزی تحت نفوذ دولت ایران بود. آنها حتی با نیروهای «ژاندارمری خزانه» که ابزار دست مورگان شوستر برای اخذ مالیات بود، مقاومت میکردند و در برابر آنها جبهه میگرفتند و یا به رویاروئی و خلع سلاح آنها میپرداختند.
طی مدت زمانی که مورگان شوستر در ایران فعالیت میکرد، روسیه و انگلیس که هیچ سهمی برای رقیب سوم قائل نبودند، دائماً نقش بازدارندگی در مسیر اقدامات وی ایفا میکردند. آنها بهعنوان دو قدرت رقیب، در پس اقدامات مورگان شوستر، اراده آمریکا برای ورود به عرصه اقتصادی و سیاسی ایران را میدیدند. با این همه شوستر با زیرکی تمام تلاش کرده بود تا به نوعی حمایت انگلیس را جلب کند و روسها را در مواضعشان، تنها و منزوی بسازد.
مجلس هواخواه شوستر و اقداماتش بود و از او حمایت میکرد. بهترین نمونه این حمایتها «اختیارات قانونی ۲۳۴ جوزا ۱۲۹۰» بود که از طرف مجلس به او داده شد و میتوان گفت از آن روز نطفه تشکیل یک وزارت دارایی به سبک امروزی و طبق اصول صحیح بسته شد. جالب اینجا بود که هر دو حزب مخالف یکدیگر (اعتدالی و دموکرات) نیز ابتدا از شوستر حمایت میکردند. ناصرالملک نایب السلطنه نیز ابتدا از شوستر حمایت میکرد. شاید به این دلیل که اولا اصلاح امور مالی کشور مدتها به تعویق افتاده بود و هیچ کس از این وضع وخیم سودی نمیبرد جز روسها و انگلیسیها و ثانیا اینکه او طبق قراری، هیات آمریکایی را با انگلیسیها نزدیک کرده و دست روسها را برای همیشه قطع کرده بود.
*اقدامات اساسی
از جمله اقدامات اصلی و عمده کارهای مورگان شوستر را میتوان در سه حوزه خلاصه کرد:
۱- اداره وصول عایدات و مالیاتهای دولت از هر قبیل که باشند.
۲- اداره کنترل مصارف و محاسبه آن
۳- اداره مربوط به امور صرافی، ضرابخانه و مبادله وجوهات قرضه، تنزیل، استهلاک آن و غیره
از سوی دیگر شوستر برای وصول مالیاتها از ولایات، طرح منسجمی را پی ریزی کرد:
۱- تشکیل خزانهای کوچک در مرکز هر ولایت به ریاست یک مامور آمریکایی یا اروپایی
۲- تعیین یک هیات سیار نظارت و تفتیش، به سرپرستی یک اروپایی و همراهی چند دستیار ایرانی
۳- تشکیل نیروی نظامی (ژاندارمری) خزانه به فرماندهی یک صاحب منصب اروپایی برای کمک به وصول مالیات به وسیله خزانه دار هر ایالات.
این خزانه داری ایالتی مضاف بر وصول مالیات و ارسال آن به خزانه داری کل، موظف به گردآوری اطلاعاتی درباره محلهای اخذ مالیات، سرشماری نفوس، برآورد میزان محصولات و سطح بالفعل و بالقوه محصولات کشاورزی و صنعتی منطقه تحت اختیارشان بودند.
*پایان کار شوستر
چرخش معادلات سیاسی و اتفاقات ناگوار و غیر مترقبه که شاید در طی هر دهه هرکدام از آنها یک بار صورت میگرفت، باعث شد که شوستر به سرعت به حاشیه کشانده شود، قتل علاء الدوله و ترور نافرجام مشیرالسلطنه به دستور یپرم خان ارمنی رئیس نظمیه که از شائبه توطئهپردازی شوستر خبر میداد، حمله محمد علی میرزا و شکست او و برادرانش شعاع السلطنه و سالار الدوله به تدریج ابرهای طوفان زایی برای شوستر به بار آورد.
شیخ محمد خیابانی از جناح دموکراتها از مجلس دوم مورگان شوستر را «نه یک آمریکایی که اصلاح مالیه ایران» دانست. در آخرین جلسه رسمی مجلس دوم همچنین هشترودی، دهخوارقانی، سلیمان میرزا، متین السلطنه و حاج عزالملک نیز در حمایت از شوستر سخن گفتند.
شوستر درصدد بود که اموال شعاعالسلطنه در ایران را توقیف کند ولی روسیه که پشتیبان شعاعالسلطنه بود با این کار مخالفت کرد. دولت روسیه که از آغاز با آمدن شوستر مخالف بود در این مورد به دولت ایران اولتیماتوم (اولتیماتوم روسیه) داد و از دولت ایران خواست تا تعهد دهد که از این پس بدون توافق با سفارتهای روس و انگلیس دست به چنین اقداماتی نزنند.
مجلس شورای ملی ایران زیر بار این اولتیماتوم نرفت. نیروهای روس در جواب تبریز و زنجان و رشت را اشغال کردند. مجلس شورای ملی همچنان به مخالفت ادامه داد و مردم نیز مخالف تسلیم شدن بودند. روسیه برای به اجرا درآوردن اولتیماتوم حرم امام رضا در مشهد را به توپ بستند. آنها همچنین در شهرهای اشغال شده فجایعی مرتکب شدند و عدهای از اهالی را کشتند. ناصرالملک که نایبالسلطنه بود با استفاده از حق پادشاه مجلس را واداشت تا در این مورد اختیارات خود را به کمیسیونی که برای این کار ترتیب داده شده بود واگذارد. این کمیسیون شرایطی را که روسیه طلب کرده بود پذیرفت و شوستر را اخراج کرد.
شوستر پس از اینکه در بهمن ۱۲۹۰ ایران را ترک کرد به آمریکا بازگشت و در کتابی بنام «اختناق ایران» شرح مفصل این ماجرا و تجربه خود در ایران را نوشت. ۲۶ دسامبر ۱۹۱۱/۴ محرم ۱۳۳۰ شوستر با تقدیم نامهای انفصال خود را از خدمت اعلام کرد. متن نامه به این شرح بود: «جدا با افتخار اظهار این مطلب را حاصل میکنم که در خصوص اختتام مدت قرارداد اینجانب با دولت ایران و انفصال از شغل خزانه داریم اطلاع داده بودید، بعد از تعیین مرتبه و مشاغل چهارده نفر آمریکایی مددکار و معاونینم که در آن خصوص اظهار شده بود که در مراسله دیگر از طرف هیات محترم معین خواهد شد، بالفعل شغل آینده معاونین آمریکاییم بزرگترین خیال لازم و مهم من است.»
جهت مطالعه بیشتر ر. ک:
- یلقانی، رامین: مورگان شوستر و ناصرالملک: کتاب هفته، شماره ۶۹۳
- یوسف، مجید: اختناق از درون-اصلاح از بیرون، مجله دنیای اقتصاد، شماره ۱
- مدرسی، علی: بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی، آذر ۱۳۶۶، ج اول، ص ۸۹