کد خبر 308803
تاریخ انتشار: ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۰۰:۱۲

او شخصا چند نبرد را هدایت کرد و در هفتم می تیری به او اصابت کرد. او بسرعت پس از بستن زخم به صحنه نبرد بازگشت و آن روز فرانسوی‌ها پیروز شدند.

گروه تاریخ مشرق- خواب تاثیر مهمی در تاریخ بشر داشته‌‌است. بسیاری از حوادث تاریخی شامل جنگ و صلح، قتل و آدمکشی و ازدواج بر پایه خواب‌هایی بوده که شخصیت‌های مشهور می‌دیدند. این مساله به تاریخ ایران یا شرق اختصاص ندارد بلکه در غرب نیز چنین نمونه‌های فراوان یافت می‌شود. یکی از موارد قابل اشاره، داستان زندگی ژاندارک دختر روستایی فرانسوی بود که در خواب به وی الهام شده بود برای بیرون کردن انگلیسی‌ها از خاک میهن باید قیام کند.

ژاندارک، دختر رعیتی در دمری می در مرز دوک‌نشین بارو لوران بود که در سال ۱۴۱۲ متولد شد. در سال ۱۴۱۵ با تجاوز پادشاه جوان انگلستان هنری پنجم به فرانسه و پیروزی‌های پی در پی بر نیرو‌های چارلز ششم، جنگ‌های صدساله بین انگلستان و فرانسه وارد مرحله‌ای بحرانی شد. با مرگ هنری پنجم در ماه آگوست ۱۴۲۲ انگلیسی‌ها و هم‌پیمانان فرانسوی یعنی بورگوندی‌ها کنترل بیشتر مناطق شمال فرانسه و از جمله پاریس را به دست گرفتند.

چارلز ششم یک ماه بعد در اوج بی‌کفایتی درگذشت و پسرش که از سال ۱۴۱۸ ولیعهد بود، آماده تاجگذاری شد. با این حال رایمز شهر تاریخی تاجگذاری فرانسه که تحت سلطه آنگلو بورگوندی‌ها و دافین بود، بی‌تاج و تخت باقی ماند. در عین حال هنری ششم نوزاد پسر هنری پنجم و کاترین دختر چارلز ششم پادشاه فرانسه اعلام شد. روستای ژاندارک در مرز فرانسه بین دافین و آنگلوبورگوندی‌ها قرار داشت. ژاندارک در قلب چنین محیط بی‌ثباتی صدای سه مسیحی با نام‌های میشل، کاترین و مارگارت را شنید. وقتی به شانزده سالگی رسید، این صداها او را به کمک اهالی دافین به منظور تسخیر رایمز و تصاحب تاج و تخت فرانسه ترغیب می‌کرد. در می ۱۴۲۸ ژاندارک به واکولرز قلعه نظامی دافین سفر کرد و فرمانده دژ را از مشاهداتش آگاه کرد. او که حرف‌های دختر جوان روستایی را باور نمی‌کرد، او را روانه خانه کرد. ژاندارک در ژانویه ۱۴۲۹ بازگشت و فرمانده دژ که تحت تاثیر اراده و عزم او قرار گرفته بود با عبور او از شینون به‌سمت دافین موافقت کرد.

زنی در لباس مردانه

ژندارک در لباسی مردانه همراه شش سرباز در فوریه ۱۴۲۹ به قلعه دافین رسید و اجازه ملاقات گرفت. چارلز خود را در میان درباریان پنهان کرد، اما ژاندارک بلافاصله او را یافت و از ماموریت الهی خود آگاهش کرد. تا چند هفته چارلز ژاندارک را در اختیار روحانیون در پویتیرز قرار داده بود تا به سوال‌های گوناگون پاسخ دهد. روحانیون بخوبی ولیعهد ناامید را نصیحت کردند که از این دختر ناشناس ولی با اراده قوی حداکثر استفاده را ببرد.

چارلز او را به ارتشی کوچک مجهز کرد و در بیست و هفتم آوریل ۱۴۲۹ به سوی اورلانز که از اکتبر ۱۴۲۸ در محاصره انگلستان بود، فرستاد. در بیست و نهم آوریل در حالی که ارتش فرانسه به سپاه انگلستان در جبهه غربی اورلانز یورش برده و دشمن اغفال شده بود، ژاندارک از دروازه شرقی بدون هیچ مقاومتی وارد شد و با آوردن مهمات زیاد و نیرو‌های امدادی روح مقاومت را در فرانسویان دمید.

او شخصا چند نبرد را هدایت کرد و در هفتم می تیری به او اصابت کرد. او بسرعت پس از بستن زخم به صحنه نبرد بازگشت و آن روز فرانسوی‌ها پیروز شدند. در هشتم می انگلیسی‌ها از اورلانز عقب نشینی کردند. طی پنج هفته بعد ژاندارک و فرماندهان فرانسوی پیروزی‌های درخشانی برای فرانسه علیه انگلستان به ارمغان آوردند. در شانزدهم جولای، ارتش سلطنتی به منطقه رایمز رسید که دروازه‌هایش به روی ژاندارک و ولیعهد فرانسه باز بود. روز بعد چارلز هفتم به عنوان پادشاه فرانسه تاجگذاری کرد.

ژاندارک که پرچم به دست با تصویر محاکمه مسیح در نزدیکی پادشاه ایستاده بود، بلافاصله پس از مراسم مقابل او زانو زد و با شادی برای نخستین بار او را پادشاه خطاب کرد. در هشتم سپتامبر پادشاه و ژاندارک به پاریس حمله کردند. طی نبرد ژاندارک پرچمش را بر فراز سنگر‌ها می‌برد و اهالی پاریس را به تسلیم شهر به پادشاه فرانسه فرا می‌خواند. او به رغم زخمی بودن به تقویت روحی و تجدید قوای سلطنتی ادامه می‌داد تا این‌که چارلز فرمان خاتمه محاصره ناموفق را صادر کرد. در آن سال او با رهبری عملیات جنگی کوچک متعددی موفق به تسخیر شهر سنت پیرلوموتیر شد.

در ماه دسامبر چارلز از ژاندارک، والدین و برادرانش تجلیل کرد. در می ۱۴۳۰ بورگوندی‌ها کامپین را محاصره کردند و ژاندارک در پوشش تاریکی شب برای کمک در دفاع از شهر وارد آن شد. در بیست و سوم می ژاندارک در حالی که رهبر حمله‌ای علیه بورگوندی‌ها بود، دستگیر شد. بورگوندی‌ها او را به انگلستان فروختند و او در مارس ۱۴۳۱ در روئن به اتهام ارتداد مقابل اولیای امور کلیسا محاکمه شد. مهم‌ترین اتهام او از نظر دادگاه ردصلاحیت کلیسا به دلیل الهام مستقیم از جانب خداوند بود. پس از عدم پذیرش تسلیم در برابر کلیسا حکمش در بیست و چهارم می قرائت شد. او به مسئولان حکومتی ارجاع و به مرگ محکوم شد.

ژاندارک از وحشت اعلام رسمی حکم موافقت کرد تا به خطای خود اعتراف کند و در عوض به حبس ابد محکوم شد. به او دستور داده شد لباس زنانه بپوشد و او اطاعت کرد؛ اما چند روز بعد که قضات به سلول او رفتند او را دوباره در لباس مردانه یافتند. او در پاسخ گفت که کاترین و مارگارت او را به‌دلیل تسلیم در برابر کلیسا سرزنش کرده‌اند. ژاندارک را دوباره مرتد دانستند و در بیست و نهم می به مقامات حکومتی سپردند. او در سی‌ام می در نوزده سالگی بر تیرک چوبی در وکس مارشی در روئن سوزانده شد. ژاندارک قبل از مشتعل شدن توده هیزم از یک کشیش خواست صلیبی را بالا نگه دارد تا در دید او باشد و دعا را آن‌قدر بلند بخواند که حتی از پس شعله‌های آتش نیز شنیده شود. ژاندارک از نقطه نظر نظامی در تغییر جنگ‌های صدساله به سود فرانسه کمک شایانی کرد. در سال ۱۴۵۳ چارلز هفتم تمام فرانسه را جز کالایس که در سال ۱۵۵۸ از آن ترک دعوی شد، بازپس گرفت. در سال ۱۹۲۰ کلیسای کاتولیک رم، ژاندارک را یکی از بزرگ‌ترین قهرمانان تاریخ فرانسه و یک مسیحی قابل احترام تشخیص داد.

مسلم بشیری