کد خبر 310238
تاریخ انتشار: ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۲:۰۲
گروه تاریخ مشرق- شناخت نهضت آزادی با توجه به ویژگی های آن، از اهمیت بسزایی برخوردار است . یکی از این خصوصیات همان طور که در مقدمه کتاب هم به آن اشاره شده بحث پیشگامی این نهضت در اصلاح طلبی دینی است که در گروه ها و اشخاص بعد از خود هم تأثیر گذار بوده است. مطلب بعدی که در اهمیت شناخت این گروه موثر بوده ، انتصاب رهبر نهضت آزادی به سمت اولین نخست وزیر دولت موقت جمهوری اسلامی ایران می باشد. همین ویژگی هایی که ذکر شد باعث شده پژوهشکده تحقیقات اسلامی کتابی به نویسندگی جناب آقای قدرت الله بهرامی تولید کند و انتشارات زمزم هدایت هم در پاییز ۱۳۹۰آن را به چاپ رساند.

معرفی بخش های مختلف

بعد از مقدمه، مطالب فصل اول به کلیاتی درباره این گروه می پردازد.  معرفی اجمالی ، بیان قلمرو فعالیت و ارتباطات ، خطّ مشی کلی ، اهداف ، بیان ویژگی ها و… مواردی است که نویسنده به آن می پردازد. مهندس مهدی بازرگان در صفحه ۲۵ در زمینه روند و اهداف شکل گیری نهضت آزادی چنین می گوید:

….از درون جبهه ملی ، نهضت آزادی به وجود آمد که هم وارث نهضت مقاومت ملی بود و هم فرازنده و بلند کننده شعر «شاه، سلطنت کند و نه حکومت».

همچنین در ادامه آمده است که نهضت آزادی در طول جبهه ملی است و یکی از اصول چهارگانه آن، پیروی از خط مشی مصدق می باشد. در فصل دوم به تاریخچه و سیر تحولات درونی نهضت آزادی پرداخته شده است، در ابتدای این فصل به صورت مختصر  فضای حاکم بر دهه ۱۳۳۰ ایران بیان شده است و سپس علل شکل گیری نهضت آزادی بررسی شده است. نویسنده در ادامه بنیان گذاران نهضت  ۱٫مهندس مهدی بازرگان ، ۲٫آیت الله سید محمود طالقانی ، ۳٫ دکتر یدالله سحابی  را به صورت مختصر معرفی می کند. در صفحه ۶۸ در باره آیت الله طالقانی چنین می خوانیم :

…آیت الله طالقانی تا سال ۱۳۴۴ در صف نهضت آزادی بود . پس از آن نیز راه خود را که همان ادامه مبارزه بود ادامه داد. نهضت آزادی به مبارزه پارلمانی معتقد بود و این شیوه با تفکر آقای طالقانی سازگاری نداشت . ایشان تا پیروزی انقلاب اسلامی یا در زندان بود یا در تبعید ؛ در حالی که تفکر هیچ کدام از اعضای نهضت آزادی این گونه نبود . هدف آقای طالقانی از همکاری با نهضت آزادی مبارزه با رژیم پهلوی بود؛ همانگونه که این همکاری را با فدائیان اسلام و حتی جبهه ملی نیز داشت. 

در ادامه  مطالب این فصل آثار مثبت و منفی ، سیاسست های داخلی و خارجی ، تجدید حیات نهضت آزادی در سال ۵۶-۵۷، نهضت آزادی از زمان حاکمیت تا سقوط (۱۵ بهمن ۵۷ تا ۱۴ آبان ۵۸) ، اصول سیاست خارجی دولت بازرگان ، نهضت آزادی پس از سقوط دولت موقت تا دوم خرداد ۷۶ و در نهایت نهضت آزادی پس از دوم خرداد ۷۶ تا کنون مورد بررسی قرار گرفته است.

 فصل سوم به مبانی فکری نهضت آزادی می پردازد. عناوین این فصل بدین شرحند: اسلام منهای روحانیت ، اعتقاد به آزادی ، اعتقاد به مصدق ، اعتقاد به اثبات دین از راه علوم تجربی (علم زدگی)، غرب گرایی ، عدم اعتقاد به اصل ولایت فقیه ، اعتقاد به دموکراسی ، اعتقاد به اعلامیه جهانی حقوق بشر و التقاط اسلام با ناسیونالیسم و لیبرالیسم . لازم به ذکر است آقای بهرامی نویسنده محترم کتاب بعد از بیان مبانی فکری نهضت آزادی تا حدودی با آوردن مطالب مستندی از جمله مطالبی از شهید مطهری این تفکرات را به چالش کشیده است . 

فصل چهارم دیدگاه های نهضت آزادی بیان شده است . اولین مطلب، دیدگاه نهضت آزادی درباره امام خمینی(ره) می باشد که نویسنده کتاب از صفحه ۱۵۷تا ۱۶۰به آن پرداخته است. بعد از آن دیدگاه نهضت آزادی درباره نظام جمهوری اسلامی مورد بررسی قرار گرفته است. دیدگاه این گروه درباره جبهه ملی ، در باره سلطنت ، سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، دیدگاه سازمان مجاهدین خلق درباره نهضت آزادی ، دیدگاه آنها درباره آیت الله منتظری و آیت الله شریعتمداری ، در باره جنگ تحمیلی ، رابطه با آمریکا از دیگر مطالب فصل چهارم می باشد. اما فصل پنجم اختصاص به عملکرد نهضت آزادی دارد. عملکرد این گروه به دو قسمت عمده یعنی قبل و بعد از انقلاب تقسیم شده است که البته هرکدام از این بخش های کلی، به بخش های ریزتری تقسیم شده است. عملکرد پیش از انقلاب از سه وجه سیاسی ، ضد امنیت ملی و عملکرد مذهبی  مورد بررسی قرار گرفته است و عمکرد پس از انقلاب در سه شاخه سیاسی ، دفاعی امنیتی و فرهنگی بررسی شده است. آقای قدرت الله بهرامی در فصل ششم پایگاه های اجتماعی نهضت آزادی را مورد  بررسی قرار داده است. در پایان باید باید گفت چون این کتاب به خیلی از مسائل به صورت گذرا اشاره کرده و به عنوان فتح باب ورود پیدا کرده است ، نباید انتظار این را داشته باشیم، نهضت آزادی به صورت کامل به ما معرفی شود. بلکه ادامه تحقیق به مخاطب سپرده شده است.