کد خبر 311642
تاریخ انتشار: ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۴:۱۲

17 سال زیر تیغ اعدام بود تا این که فرزندان قربانی‌اش به نصیحت پدربزرگ عمل کرده و با بخشش بزرگ درس انسان‌دوستی دادند.خانواده قربانی صبح روز شنبه 27 اردیبهشت سال جاری به دادسرای کاشان رفتند و پس از 17 سال چشم از خونخواهی بستند.

به گزارش گروه اجتماعی مشرق، 24 شهریور سال 76 بود که درگیری خانوادگی بین دو طایفه در کاشان به فاجعه‌ای مرگبار انجامید. در این حادثه هولناک حسین زینلی 40 ساله که می‌خواست صلح را بین دوطایفه برقرار کند خود، قربانی شده و از سوی یکی از بستگانش به نام «اکبر» 24 ساله از پای درآمد.

قاتل که خود نیز زخمی شده بود در همان ساعات ابتدایی در محل جنایت از سوی پلیس دستگیر شد. با گذشت یک‌سال از به جریان افتادن پرونده در دادسرای کاشان، قاضی پرونده رأی به مجازات اعدام پسر جوان داد و قضات دیوان عالی کشور نیز این حکم را در همان سال تأیید کردند.


حسین زینلی ـ مقتول

اما چه شد که خانواده قربانی پـــــس از 17 سال از حق قانونی شان گذشتند و قاتل را بخشیدند. به این بهانه گفت‌وگویی با خانواده قاتل و قربانی انجام دادیم تا از لحظات تلخ و شیرین این سال‌ها و سختی‌هایی که در این مدت هر دو خانواده تحمل کرده‌اند برایمان بگویند.

یاسر زینلی که هنوز روز مرگ پدرش را به‌خاطر دارد گفت: 11 ساله بودم که پدرم در یک درگیری خانوادگی جانش را از دست داد و من و خانواده‌ام را تنها گذاشت. هنوز سر و صدای آن روز تلخ در گوشم صدا می‌کند. پدرم واسطه شده بود تا عمو و اکبر (قاتل) شوهر خاله‌ام را با هم آشتی دهد و از درگیری آنها جلوگیری کند.

اما یک اتفاق همه را شوکه کرد. اکبر با چاقو به پدرم ضربه زد که همان ضربه کاری باعث شد همان لحظه پدرم جانش را از دست دهد. روز وحشتناکی بود، هر دو طایفه با هم درگیر شده بودند و در این درگیری چند نفر آسیب دیدند و راهی بیمارستان شدند اما پدر من بود که جان باخت.

یاسر که فرزند پنجم خانواده است، ادامه داد: در آن سال‌ها کوچک‌ترین عضو خانواده 3 ساله بود و فرزند بزرگ 19 سال داشت، روزهای سخت و طاقت‌فرسایی را می‌گذراندیم مادرم تنها شده بود و شب و روزمان گریه و ماتم بود، اما حضور پدربزرگ و مادربزرگم به ما و دخترشان دلگرمی می‌داد اما سه سال پیش نیز پدربزرگم بعد از خوردن شام در مراسم امام حسین که بانی‌اش بود درگذشت.

وی در ادامه گفت: پدربزرگم دل مهربانی داشت و با این‌که پسرش را از دست داده بود اما راضی به مرگ اکبر نبود و می‌گفت همه چیز را به خدا واگذار می‌کنم و شرط گذشت از اعدام، راضی بودن همه خواهر و برادرهایم است که حالا بعد از این همه سال چنین اتفاقی رخ داد و من و خانواده‌‌ام از اعدام چشم‌پوشی کردیم.


قاتل هنگام دستگیری

یاسر در ادامه افزود: اخیراً بسیاری از اطرافیان و مددکاران زندان برای تقاضای بخشش به خانه‌مان می‌آمدند اما اوضاع روحی خوبی نداشتیم چرا که بعد از مرگ پدربزرگم بود که مادربزرگم نیز سکته کرد و خواهر و برادرهای دیگرم نیز هنوز به سن قانونی نرسیده بودند.مادرم همیشه می‌گفت برای رضایت باید همه بچه‌ها راضی باشند و حالا آن روز رسید.با این‌که خیلی عذاب کشیدیم ولی راضی به داغدار شدن خانواده‌های دیگر نیستیم و امیدواریم با این عمل، صلح و آشتی بین دو طایفه برقرار شود.

مادر رنجور «حسین» که هنوز داغ از دست دادن پسرش بر قلبش سرد نشده با دلی رنجور گفت: روزهای سختی را گذراندیم که گفتنش آسان نیست. امیدوارم خدا برای هیچ‌کس پیش‌نیاورد. راستش هیچ‌وقت وجدانم قبول نمی‌کرد رضایت بدهم اما به مرگش هم راضی نبودم.

این پیرزن 78 ساله ادامه داد: اما اخیراً به دلم افتاده که از اعدام اکبر بگذرم. شوهر خدابیامرزم هم راضی به مرگ کسی نبود، به همین خاطر با رضایت عروس و نوه‌های دیگرم حاضر شدیم از قصاص قاتل پسرم بگذریم. اکبر را حلال نمی‌کنم اما از جانش گذشتم.

یاسر زینلی گفت: حالا که برگه‌ رضایت را امضا کردیم احساس سبکی و آرامش می‌کنم و همین که می‌بینم در کاشان همه خانواده‌ها و مردم خوشحال هستند دل ما هم راضی می‌شود، همه مردم دعای خیرشان پشت سر من و خانواده‌ام است و به پدرم خدابیامرز می‌گویند.

دلمان آرام شده و خوشبختانه مردم از این موضوع شاد هستند و هیچ‌کس نمی‌گوید چرا رضایت دادید و اعدام نکردید. ما از قاتل پدرم گذشت کردیم و امیدواریم برای هیچ‌کس چنین رخدادهای تلخی به وجود نیاید، اما نمی‌خواهیم هیچ‌وقت با وی روبه‌رو شویم.

اشک‌ها و لبخندهای خانواده قاتل

در این درگیری خونین خانواده قاتل نیز روز و شب‌های سختی را پشت سر گذاشته‌اند. آنها 17 سال از حضور پدرشان در کنار خانواده محروم بودند و مصیبت‌هایی را متحمل شدند.


قاتل هنگام بخشودگی

مادر اکبر که هنوز باور ندارد پسرش پنج خرداد ماه سال جاری به آغوشش برمی‌گردد با صدایی لرزان می‌گوید: فقط خدا را شکر می‌کنم که بعد از 18-17 سال چشم انتظاری پسرم به خانه برمی‌گردد.

این زن که بغض اجازه صحبت به او نمی‌دهد با صدایی گرفته می‌گوید: هربار که حکم صادر می‌شد خواب از چشمانم می‌رفت. خیلی عذاب کشیدیم.

خدا را شکر می‌کنم که حاجتم روا شد و خانواده زینلی ما را بخشیدند و رضایت دادند تا پسرم اعدام نشود. امیدوارم خدا به‌خانواده‌شان صبر دهد تا این مصیبت را تحمل کنند. خیلی سخت است که عزیزت کنارت نباشد و فقط از خدا می‌خواهم به آنها صبر دهد.

مادر چشم‌انتظار می‌گوید: در این سال‌ها هربار که به ملاقات پسرم می‌رفتم ذره‌ذره آب شدنش را می‌دیدم، همه ما عذاب کشیدیم و فقط خدا کمکمان کرد تا این مصیبت بزرگ را تحمل کنیم.از همه کسانی که کمک کردند تا رضایت خانواده زینلی را بگیرم سپاسگزارم. امیدوارم خدا همه را به راه راست هدایت کند. پسرم در درگیری دست به این کار زد. ای‌کاش همه در شرایط سختی و بحران بتوانند به‌درستی برخورد کنند و در عصبانیت تصمیمی نگیرند تا این اتفاق‌ها نیفتد.

وی ادامه داد: حالا که خانواده زینلی رضایت دادند صلح و آرامش به طایفه ما هم برگشت. خانواده زینلی که در «لتور» هستند با طایفه ما که در «شمش‌آباد» هستیم آشتی کردند و همه ما از این گذشت و بزرگی آنها سپاسگزاریم.

مخاطبان محترم گروه اجتماعی مشرق می توانند اخبار، مقالات و تصاویر اجتماعی خود را به آدرس shoma@mashreghnews.irارسال کنند تا در سریع ترین زمان ممکن به نام خودشان و به عنوان یکی از مطالب ویژه مشرق منتشر شود. در ضمن گروه اجتماعی مشرق در صدد است با پیگیری مشکلات ارسالی شما از طریق کارشناسان و مشاوران مجرب پاسخی برای ابهامات مخاطبان عزیز بیابد.
منبع: روزنامه ایران