گروه بینالملل مشرق - در حالی که پس از ربوده شدن 48 زائر ایرانی در سال اول بحران سوریه، ایران با احضار حافظ منافع آمریکا، مسئولیت این اقدام را متوجه دولت آمریکا دانست، «سعید جلیلی» از در اختیار داشتن سندی رسمی پرده برداشت که از نقش آمریکا در اعزام تروریستهای خارجی تکفیری به سوریه سخن می گفت تا به این طریق ایران به آمریکا هشدار داده باشد که هزینه استفاده از اهرم «تروریسم» مانند سازمان القاعده برای پیروزی در عرصه سوریه، به زیان آمریکا تمام خواهد شد.
چون تجربه افغانستان در دهه 80 قرن 20 و استفاده آمریکا از اهرم گروههای تروریستی مانند طالبان و القاعده برای مقابله با نفوذ روسیه در افغانستان موجب شکل گیری بزرگترین تهدید برای امنیت ملی آمریکا شد که پس از 12 سال جنگ پرهزینه در افغانستان و پاکستان، نه تنها هنوز موفق به مهار آن نشده، بلکه به فکر گفت و گو و مذاکره با آن افتاده است.
با این حال، «لئون پانه تا»، وزیر وقت دفاع آمریکا در کنفرانسی مطبوعاتی و در واکنشی منفعلانه با فرافکنی در قبال مسئولیت کشورش نسبت به زمینه سازی برای سازمان دهی مجدد القاعده در سوریه، پای ایران و «جیش الشعبی» سوریه را به میان کشید و تلاش کرد، تشکیل یک نیروی مردمی همچون نیروی «بسیج» در کشور سوریه و با هدف دفاع از این کشور را مهمترین نگرانی و مشکل حال حاضر سوریه بیان کند.
پانه تا با اشاره به انتشار خبر تشکیل جیش الشعبی در سوریه اعلام کرد: «نشانه هايی وجود دارد که نشان می دهد، ايران در حال تشکیل و آموزش گروه های شبه نظامی در سوريه برای نبرد در کنار نيروهای ارتش اين کشور عليه مخالفان است».
وی افزوده بود: «ما اعتقاد داريم که ايران در اين موقعيت نبايد چنين نقشی را در سوریه ايفا کند و این اقدام تهران، اقدام بسيار خطرناکی است».
این در حالی است که نیروهای مردمی یا همان جیش الشعبی سوریه که با الگو گیری از نیروی بسیج ایران پس از سال اول بحران در سوریه شکل گرفته بود، نقش مهمی را در پاک سازی شهر «حلب»، در شمال سوریه از گروههای تروریستی مسلح به خصوص گروه مسلح موسوم به «ارتش آزاد» ایفا کرد.
به نظر میرسید تشکیل «جیش الشعبی» سوریه، بزرگترین دستاویزی بود که لئون پانه تا پس از گذشت یک هفته در واکنش به اتهام سازمان دهی القاعده در سوریه، توانست دست و پا کند. در حالی که پانه تا همچون اتهامات دیگرش به ایران در ماجرای عراق و افغانستان و لبنان، مدرک قابل استنادی برای نقش ایران در تشکیل این نیروی مردمی ارائه نکرد.
همچنین روزنامه انگلیسی گاردین به نقل از ژنرال اسرائیلی "آویو کوچاوی" چندی پیش مدعی شده بود که ایران و حزبالله برای کمک به ادامه حیات دولت سوریه، در این کشور، ارتشی مردمی به استعداد 50 هزار نفر تشکیل داده اند و قصد دارند تعداد افراد آن را به دو برابر نیز افزایش دهند.
خبر گاردین از ارتش 50هزار نفری بشار اسد
ریشه تشکیل جیش الشعبی
«جیش الشعبی» به معنای ارتش مردمی و یا به اصطلاح «نیروهای مردمی»، برای اولین بار در جنگ ایران و عراق مطرح شد، جیش الشعبی اصطلاحی بود که عراقی ها به نیروهای مردمی خود داده بودند. هر گروه از «جیش الشعبی» متشکل از حدود ۵۰۰ نفر بود، یعنی حدود یک گردان. ولی ماهیت «جیش الشعبی» سوریه با جیش الشعبی عراق با یکدیگر تفاوت بسیار دارد.
در واقع مقامات سوری با الهام گیری از الگوی نیروی مقاومت بسیج ایران، اقدام به تشکیل «جیش الشعبی» در سوریه کردند که نقش مهمی در کنترل ناآرامی های این کشور و مقابله با گروه های مسلح تروریستی در مناطق مختلف سوریه داشته است.
تشکیل «جیش الشعبی» سوریه را باید نتیجه مقاومت و حمایت مردم این کشور از «بشار اسد» رئیس جمهوری سوریه و در جهت شکست توطئه غرب در این کشور دانست.
این نیرو در تابستان سال 2012 میلادی تشکیل شد، زمانی که بسیاری از محافل منطقه ای و بین المللی به این باور رسیده بودند که نظام سوریه رو به سرنگونی و فروپاشی است. تا آگوست سال 2013 میلادی تعداد نیروهای جیش الشعبی 100 هزار نفر برآورد و مهمترین مناطق عملیاتی آن استان های حلب در شمال، حماه و حمص در مرکز، لاذقيه و طرطوس در غرب، دمشق و سويداء در جنوب است و تاکنون در نبردهای مهمی مانند آزاد سازی القصير، نبردهای ريف دمشق، لاذقيه، شهرک مسیحی نشین معلولا، نبردهای حلب و نبرد القلمون مشارکت داشتند و در این میان یکی از مهمترین نبردهای نیروهای جیش الشعبی، نبردهای لاذقیه و آزاد سازی تپه استراتژیک «45» در ریف لاذقیه بود.
رهبری این ارتش را «هلال اسد»، پسر عموی بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه برعهده داشت. وی اوایل سال جاری میلادی و با حمله گروه های مسلح تکفیری به مناطق مختلف ریف لاذقیه به طور عام و شهر مرزی کسب به طور خاص در جریان درگیری با گروه های مسلح تروریستی کشته شد. گفته شده که قرار است، «هائل اسد»، برادر «هلال اسد» فرماندهی این نیرو را برعهده بگیرد، اگرچه در این میان نام «عمار اسد»، پسر عموی هلال اسد نیز مطرح است.
هلال اسد
قاسم سلیمانی در کنار خانواده شهید هلال اسد
همان گونه که گفته شد، نیروهای جیش الشعبی سوریه با کمک نهادهای امنیتی و اطلاعاتی این کشور به خوبی توانستند، از زمان شکل گیری تاکنون به مقابله با گروه های مسلح تروریستی به ویژه گروه های خارجی تکفیری بپردازند و آنها را در مناطق مختلف سوریه از تحقق خواسته ها و اهدافشان باز دارند.
سپردن امنيت بخشي از شهرها به نيروهاي مردمي و بسيجي اين فرصت را براي ارتش سوريه فراهم كرده تا بتواند با نيروهاي بيشتري در صحنههاي درگيري با تروريستها ظاهر شود. از اين رو، دخالت و حضور مردم در تامين امنيت و مشاركت در حكومت توانسته راه گشاي معضلات سوريه باشد و با حضور مردم قطعا تروريستها و گروههايي كه توسط برخي كشورها و در راستاي خواست آمريكا مسلح شدهاند با شكست مواجه شوند.
يكي از دلايلي كه كشورهاي غربي به ويژه آمريكا اقدام به حمله نظامي به سوريه نكردند اين بود كه حمله هوايي به سوريه بهتنهايي كافي نيست و اگر ناتو يا آمريكا بخواهد كار مؤثري انجام دهد بعد از حمله هوايي بايد با استفاده از نيروي زميني خود را تثبيت كند. لذا با وجود نيروي دفاع مردمي بسيج در سوريه كه باعث برتري ميداني حكومت و دولت سوريه شده است، حمله به سوريه ريسكي بزرگي است.
يكي ديگر از تاثيرات نيروهاي بسيج و مردمي در بحران سوريه، كم كردن قدرت چانهزني تروريستها بوده است، چرا كه آنها مواضع خود را بهدليل بسيج مردمي از دست دادهاند و در هر منطقهاي كه ارتش سوريه آن جا را پاكسازي ميكند، در همانجا نيروي بسيج شكل ميگيرد و اين نيروها از برگشت تروريستها به آن منطقه جلوگيري ميكنند.
مردم مناطق آزادشده در سوريه نميخواهند كه تروريستها به آن مناطق بازگشته و دوباره منطقه آنها محل درگيري ميان ارتش و تروريستها شود، لذا مردم از نيروي بسيج مردمي پشتيباني ميكنند و نام آن را «نيروي دفاع مردمي» گذاشتهاند. گسترش نيروي دفاع مردمي موجب تثبيت مناطق پاكسازي شده توسط ارتش شده است.
دولت آمریکا علاوه بر اینکه مدعی است، ایران آموزش نیروهای جیش الشعبی سوریه را برعهده دارد، تاکید می کند که اغلب اعضای این نیرو شیعیان و علوی های سوریه هستند، این سخن بدان معناست که عناصر این نیرو را حامیان و هواداران بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه تشکیل می دهند.
بدون تردید آنچه موجب نگرانی آمریکا از تشکیل نیروی جیش الشعبی شده، موفقيت ها و پيروزی های پي در پي این نیرو در کنار نیروهای مسلح و ارتش سوريه بر گروه های مسلح تروریستی است.
اما اینکه جيش الشعبي تشكيل شده در سوريه همان خصوصيات و مشخصات نیروی مقاومت بسيج در ايران را دارد؟ باید گفت: نیروی مقاومت بسيج در ايران حقيقتی شبیه افسانه و یا به عبارتی بهتر شبيه به معجزه دارد، ولي در سوریه هر چه هست، توانسته پشتوانه مردمی خوبي براي ارتش و نظام سوريه به وجود آورد و اين موضوعی است که جاي تأمل دارد.
چون تجربه افغانستان در دهه 80 قرن 20 و استفاده آمریکا از اهرم گروههای تروریستی مانند طالبان و القاعده برای مقابله با نفوذ روسیه در افغانستان موجب شکل گیری بزرگترین تهدید برای امنیت ملی آمریکا شد که پس از 12 سال جنگ پرهزینه در افغانستان و پاکستان، نه تنها هنوز موفق به مهار آن نشده، بلکه به فکر گفت و گو و مذاکره با آن افتاده است.
با این حال، «لئون پانه تا»، وزیر وقت دفاع آمریکا در کنفرانسی مطبوعاتی و در واکنشی منفعلانه با فرافکنی در قبال مسئولیت کشورش نسبت به زمینه سازی برای سازمان دهی مجدد القاعده در سوریه، پای ایران و «جیش الشعبی» سوریه را به میان کشید و تلاش کرد، تشکیل یک نیروی مردمی همچون نیروی «بسیج» در کشور سوریه و با هدف دفاع از این کشور را مهمترین نگرانی و مشکل حال حاضر سوریه بیان کند.
پانه تا با اشاره به انتشار خبر تشکیل جیش الشعبی در سوریه اعلام کرد: «نشانه هايی وجود دارد که نشان می دهد، ايران در حال تشکیل و آموزش گروه های شبه نظامی در سوريه برای نبرد در کنار نيروهای ارتش اين کشور عليه مخالفان است».
وی افزوده بود: «ما اعتقاد داريم که ايران در اين موقعيت نبايد چنين نقشی را در سوریه ايفا کند و این اقدام تهران، اقدام بسيار خطرناکی است».
خبر گاردین از ارتش 50هزار نفری بشار اسد
«جیش الشعبی» به معنای ارتش مردمی و یا به اصطلاح «نیروهای مردمی»، برای اولین بار در جنگ ایران و عراق مطرح شد، جیش الشعبی اصطلاحی بود که عراقی ها به نیروهای مردمی خود داده بودند. هر گروه از «جیش الشعبی» متشکل از حدود ۵۰۰ نفر بود، یعنی حدود یک گردان. ولی ماهیت «جیش الشعبی» سوریه با جیش الشعبی عراق با یکدیگر تفاوت بسیار دارد.
در واقع مقامات سوری با الهام گیری از الگوی نیروی مقاومت بسیج ایران، اقدام به تشکیل «جیش الشعبی» در سوریه کردند که نقش مهمی در کنترل ناآرامی های این کشور و مقابله با گروه های مسلح تروریستی در مناطق مختلف سوریه داشته است.
تشکیل «جیش الشعبی» سوریه را باید نتیجه مقاومت و حمایت مردم این کشور از «بشار اسد» رئیس جمهوری سوریه و در جهت شکست توطئه غرب در این کشور دانست.
هلال اسد
قاسم سلیمانی در کنار خانواده شهید هلال اسد
سپردن امنيت بخشي از شهرها به نيروهاي مردمي و بسيجي اين فرصت را براي ارتش سوريه فراهم كرده تا بتواند با نيروهاي بيشتري در صحنههاي درگيري با تروريستها ظاهر شود. از اين رو، دخالت و حضور مردم در تامين امنيت و مشاركت در حكومت توانسته راه گشاي معضلات سوريه باشد و با حضور مردم قطعا تروريستها و گروههايي كه توسط برخي كشورها و در راستاي خواست آمريكا مسلح شدهاند با شكست مواجه شوند.
يكي ديگر از تاثيرات نيروهاي بسيج و مردمي در بحران سوريه، كم كردن قدرت چانهزني تروريستها بوده است، چرا كه آنها مواضع خود را بهدليل بسيج مردمي از دست دادهاند و در هر منطقهاي كه ارتش سوريه آن جا را پاكسازي ميكند، در همانجا نيروي بسيج شكل ميگيرد و اين نيروها از برگشت تروريستها به آن منطقه جلوگيري ميكنند.
مردم مناطق آزادشده در سوريه نميخواهند كه تروريستها به آن مناطق بازگشته و دوباره منطقه آنها محل درگيري ميان ارتش و تروريستها شود، لذا مردم از نيروي بسيج مردمي پشتيباني ميكنند و نام آن را «نيروي دفاع مردمي» گذاشتهاند. گسترش نيروي دفاع مردمي موجب تثبيت مناطق پاكسازي شده توسط ارتش شده است.
بدون تردید آنچه موجب نگرانی آمریکا از تشکیل نیروی جیش الشعبی شده، موفقيت ها و پيروزی های پي در پي این نیرو در کنار نیروهای مسلح و ارتش سوريه بر گروه های مسلح تروریستی است.
اما اینکه جيش الشعبي تشكيل شده در سوريه همان خصوصيات و مشخصات نیروی مقاومت بسيج در ايران را دارد؟ باید گفت: نیروی مقاومت بسيج در ايران حقيقتی شبیه افسانه و یا به عبارتی بهتر شبيه به معجزه دارد، ولي در سوریه هر چه هست، توانسته پشتوانه مردمی خوبي براي ارتش و نظام سوريه به وجود آورد و اين موضوعی است که جاي تأمل دارد.