گروه جهادو  مقاومت مشرق: ... من غریبم، پدر و مادر ندارم. همچنین برادر و خواهری. از شما عزیزان تقاضا دارم گاه گاهی که بر سر قبرم حاضر میشوید؛فاتحه ای بخوانید و اگر ممکن بود؛ یک شب جمعه دعای کمیل بر سر مزارم برگزار کنید... موتورم را هم بفروشید و پولش را به جبهه واریز کنید.


این قسمتی از وصیتنامه مهاجر 18 سالۀ افغانستانی، شهید رجب غلامی است که در ایام جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به مقابله با دشمنان انقلاب شتافت و پس از ماهها نبرد در تاریخ 16 اسفند 1364 در عملیات والفجر9 غریبانه به شهادت رسید.

در جریان تجاوز رژیم بعثی عراق به ایران حدود 25کشور مرتجع و عموماً پادشاهی عرب علاوه بر کمکهای مالی، با نیروی انسانی خویش به کمک رژیم صدام شتافتند. اما در جبهۀ مقابل جمع کثیری از مجاهدین و مهاجرین کشور همسایه افغانستان به رغم جنگی نابرابر با شوروی اشغالگر، در جبهه های غرب و جنوب ایران حاضر شده و در این راه صدها شهید و جانباز و آزاده تقدیم به درگاه احدیت نمودند.