کد خبر 317922
تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۰:۲۷

باز هم یک تورنمنت بزرگ جهانی و قانونی نانوشته که می گوید همزمان با آن یک یا چند فاجعه در زمین کلید می خورند.

گروه ورزشی مشرق - تو کوچکترین و اولین کسی هستی که وقتی دو نوع مشابه از گونه بشر به جان هم می افتند، دلت می گیرد، غصه می خوری و دستان ضعیف و کوچکت را روی چشمهای عجیبت می‌گیری تا ناپاکی هایی را که تماشایش برای تو مقدر نیست نبینی.



وقتی خاک موصل زیر چکمه وحوش لرزید، چون تویی موهای خرمایی رنگش به خون بی گناه پدر، به خاک بی هویت زمین، رنگ حنا گرفت.
مگر نه اینکه نیست خدایی جز او و مگر نه این که تمام مردم عشیره پاکت به رسالت نبی پاک، شهادت داده بودند، پس این پرچم سیاه چیست که رنگش، یادش و تجلی خاطره‌اش لرزه بر دل کودکیت می اندازد؟



راستی تمام جهان شاید، بسیاری از کودکان جهان شاید این روزها حواسشان به جام جهانی است، جایی دور در سرزمین قهوه و فوتبال، جام بیستم، جهانی را هیپنوتیزم کرده است. تو هم مثل همسالانت در اسکاندیناوی برای خرید عروسکهای آرمادیلو دست مادرت را به مقصد مراکز خرید باشکوه می گیری؟ تو هم بهترین لباست را برای جشن شبانه و تماشای بازیهای جام بیستم در میادین اصلی شهرت می پوشی؟



طبقه چهارم ساختمان مرکزی فیفا به آرشیو باشکوه از فیلمهای تمام ادوار جام جهانی، رقابتهای بین قاره ای و تصاویری از ملل مختلف جهان مشهور است، جایی که هر چهار سال یک بار فیلم مربوط به کودکان تبت، روستایی در هند، بیابانی در یمن و کوهپایه ای در پاناما را در کنار آرم مربوط به جام جهانی پیش روی خود می چیند تا این طور تداعی شود که تب فوتبال همه جهان را به خود مشغول کرده و جام جهانی با خود، صلح جهانی آورده است.



جام بیستم کلید خورده و تا مدتی دیگر تکلیف قهرمان آن مشخص خواهد شد، جهان به نظاره این رقابت جهانی می ایستد و کره زمین آن طور که شبکه های خبری ادعا می کنند لااقل در این چند هفته نفس راحتی می کشد. از طرفی قانون نانوشته ای بر سر زبانها افتاده که می‌گوید: همیشه مخوف ترین قانون شکنی ها و عجیب ترین فجایع انسانی در همین بازه زمانی رخ می دهد، تا همگان در جریان ناپاکی و فساد در سطح جهان قرار نگیرند.



جام بیستم کلید خورده و اگر از حال و روز مسلمانان سین کیانگ چین، ایغورهای تبت، عشیره ای در یمن یا قبلیه ای در دور افتاده ترین نقطه آمریکای جنوبی با خبر نباشیم، لااقل از حال کودکان موصل خبر داریم.
اینجا دیگر صحبت از چراغ خانه نیست، در چنین فضایی عینک بین المللی بر چشم گونه بشر قرار می گیرد و کره زمین در نظر انسان به کوچکترین حد خود می رسد. آنقدر کوچک که دیگر تنها روشنایی انفجارهای کرکوک و موصل در آن رویت شود، آنقدر کوچک که نگاه هیچ کودکی چشم بیننده جام جهانی را آزار ندهد.



در مراسم افتتاحیه طی 20 دقیقه اصلی و برنامه ریزی شده شعارهای مبارزه با نژادپرستی، برابری حقوق همه انسانها، مبارزه با سرطان، حفظ محیط زیست و اهمیت تربیت کودکان منعکس شد اما همه این موارد آیا حتی یک قدم از ویترین خوشرنگ فیفا فراتر رفت؟
قبل از هر بازی پرچم مخصوص فیفا با شعار "احترام متقابل" وارد چمن سبز استادیوم می شود، کدام احترام؟ وقتی صدای معترضان برزیلی مهار شده پشت دیوارهای بلند همان استادیوم به گوش جهان نمی رسد، کودکان موصل و کرکوک چه بگویند؟


با کدام منطق می شود شعار "جام جهانی، صلح جهانی" را پذیرفت یا بر زبان آورد؟ برابری انسانها و تساوی نژادها در کدام نقطه از کره خاکی قابل ردیابی بوده و خواهد بود که این بار در قلب برزیل خسته و بیمار رویت شود؟
هزاران کودک و نوجوان در سراسر دنیا از تماشای فوتبال محروم هستند، بی آنکه حتی خود آنها این محرومیت را تضییع حق خود بدانند، هزاران کودک فقیر، آواره و تنها در سراسر جهان به تنها چیزی که در دل گرسنگی و غربت فکر نمی کنند، جام جهانی است.
طوری که نماینده آن چشمهای هراسان در دل شب و آوارگی باشم، طوری که گویا صدایش شنیده می شود این طور می نویسد: حرفی نیست، جام جهانی و جذابیتش، فوتبال و زیبایی آن، هیجان و تب بالای یک تورنمنت بزرگ جهانی، از آن صاحبانش، لااقل تصاویر ما را از آرشیو طبقه چهارم ساختمان فیفا بیرون نکشید.