به گزارش گروه سیاسی مشرق، «با وجود اختلافنظرها و سلایق سیاسى، لیکن ثبات کشور از اول انقلاب تا امروز استمرار داشته است و کشور به سمت هدفها حرکت کرده است...»
رهبر انقلاب در بیان مزبور، نظر به واقعیتی عینی و علمی در جامعه ایران داشتهاند که تبیین آن -هر چند مختصر- در ادامه می آید.
كمتر كشوری را میتوان یافت كه برای استقلال خود، اینهمه هزینههای بیرونی سنگین را تحمل كرده باشد؛ هزینههایی مانند تحمیل جنگ، تحریمهای مستمر و شدید اقتصادی، فشار دیپلماتیک، هجوم تبلیغاتی كه كشورهای قدرتمند تحمیل میكنند.
جمهوری اسلامی به لطف همراهی مردم توانسته است هم مشكلات و چالشهای فراوان امنیتی و اقتصادی را از سر بگذراند و هم پیشرفتهای چشمگیری را در عرصههای معنوی، علمی، فناوری، نظامی، اجتماعی و ... از خود نشان دهد.
اگرچه این پیشرفتها بنا به اقتضائاتی به صورت گلخانهای بوده، اما میتواند به فرآیندهایی همیشگی و برنامهریزیشده تبدیل شود.
مشارکت سیاسی؛ مهمترین ملاک ثبات
مشاركت سیاسی در شكل متعارف (Convention) شامل رأی دادن، مباحثه سیاسی، فعالیت و مبارزه انتخاباتی، تشكیل گروه و حزب، ائتلاف ارتباطات فردی با مراكز اداری و سیاسی است. مشارکت سیاسی به عنوان اساسیترین معیار ثبات سیاسی شناخته می شود.
مشاركت سیاسی:
۱. مشاركت انتخاباتی: در نظریههای سیاسی معمولاً انتخابات را مهمترین شاخص مردمسالاری در نظر میگیرند و حد نصاب شركت مردم در این فرآیند را نشانهی میزان اعتماد آنها به نظام سیاسی خود تلقی میكنند. برگزاری مستمر انتخابات، میتواند نشانهی خوبی برای كیفیت بالای مردمسالاری در ایران باشد.
نكته مهم نیز سطح مشاركت مردمی در این انتخاباتها است كه در بیشتر موارد فراتر از حد و تراز مشاركت سیاسی در دموكراتترین كشورهای دنیا بوده است. برای نمونه مشاركت ۸۵ درصدی مردم ایران در انتخابات دهم ریاستجمهوری یك حد نصاب جدید و دور از دسترس برای جهانیان را در مشاركت سیاسی در انتخابات ترسیم نمود.
۲. مشاركت غیر انتخاباتی: در الگوی مردمسالاری دینی تنها مجرای مشاركت مردم در امور عمومی و سیاسی، انتخابات نیست، بلكه مواردی از مشاركت غیر انتخاباتی با عناوینی همچون مناسك سیاسی و ... نیز وجود دارد.
از این رو مشاركت مردم در جمهوری اسلامی ایران به انتخابات محدود نمانده و در پدیدههای فراگیری مانند حضور در راهپیمایی ۲۲ بهمن و روز قدس و برگزاری نماز جمعه نیز آشكار شده است. این نشاندهنده مسئولیتپذیری و اعتماد عمومی –اعتماد مهم ترین رکن سرمایه اجتماعی (Social Capital ) است- به نظام اسلامی است.
از آنجایی که اساس علمی ثبات سیاسی، به معنی استمرار آرامش یک کشور برای زمان طولانی است، آیا با وجود حوادثی مانند فتنه ۸۸ می توان ایران را کشوری با ثبات دانست؟ در پاسخ باید به یک نکته جلب کرد:
آنچه در مورد کشورهای توسعه یافته صنعتی به وضوح قابل رویت است این نکته مهم است که ساختار قدرت سیاسی در این جوامع از نوعی ثبات و تداوم برخوردار است.
دولت ها متنوع اند و بعضی از آنها برای مدتهای مدید و بعضی دیگر برای مدت زمان بسیار محدودی بر سرکار هستند، اما آنچه مطرح است این که ساختار سیاسی حاکم تقریباً بری از چالش است.
محققاً تظاهرات خیابانی و یا جنبش های اجتماعی که مخالف سرسخت حکومتهای مستقر هستند، فراوان به چشم می خورد، ولیکن آنچه باعث تعجب است ثبات ذاتی سیستم های مستقر سیاسی است. اما چرا این حوادث نظم را بر هم نمیزند:
۱. چون براندازانه نیست و ۲. از طرف دولت های دیگر برنامه ریزی نمی شود ۳. در راهپیماییها و تظاهرات به نظم و اموال عمومی و دولتی آسیب جدی توسط گروه های معترض وارد نمیشود.
اما در ایران، فتنه هم از طرف خارج و دولتهای استکباری هدایت میشد و هم قصد براندازی در آن محرز بود و در آخر نه تنها اموال عمومی، که اعتقادات عمومی -مانند توهین به عاشورا- در حوادث بعد از انتخابات مورد تعرض قرار گرفت.
نمی توان تردید کرد که ایران هم اکنون در شرایط ثبات سیاسی قرار دارد و نخبگان سیاسی و مردم با درس گرفتن از حوادث ۸۸ واکسینه شده و اکنون پخته تر شده اند.
ضمن آن که از نظر علم سیاست دو سال آرامش در یک کشور کافیست تا آن کشور را با ثبات خواند و هم اینک نزدیک به پنج سال از آن هشت ماه آشوب می گذرد. از این رو، تردیدی نیست که ایران در شرایط ثبات سیاسی به سر می برد.
منبع: جهان
رهبر انقلاب در بیان مزبور، نظر به واقعیتی عینی و علمی در جامعه ایران داشتهاند که تبیین آن -هر چند مختصر- در ادامه می آید.
***
كمتر كشوری را میتوان یافت كه برای استقلال خود، اینهمه هزینههای بیرونی سنگین را تحمل كرده باشد؛ هزینههایی مانند تحمیل جنگ، تحریمهای مستمر و شدید اقتصادی، فشار دیپلماتیک، هجوم تبلیغاتی كه كشورهای قدرتمند تحمیل میكنند.
جمهوری اسلامی به لطف همراهی مردم توانسته است هم مشكلات و چالشهای فراوان امنیتی و اقتصادی را از سر بگذراند و هم پیشرفتهای چشمگیری را در عرصههای معنوی، علمی، فناوری، نظامی، اجتماعی و ... از خود نشان دهد.
اگرچه این پیشرفتها بنا به اقتضائاتی به صورت گلخانهای بوده، اما میتواند به فرآیندهایی همیشگی و برنامهریزیشده تبدیل شود.
مشارکت سیاسی؛ مهمترین ملاک ثبات
مشاركت سیاسی در شكل متعارف (Convention) شامل رأی دادن، مباحثه سیاسی، فعالیت و مبارزه انتخاباتی، تشكیل گروه و حزب، ائتلاف ارتباطات فردی با مراكز اداری و سیاسی است. مشارکت سیاسی به عنوان اساسیترین معیار ثبات سیاسی شناخته می شود.
مشاركت سیاسی:
۱. مشاركت انتخاباتی: در نظریههای سیاسی معمولاً انتخابات را مهمترین شاخص مردمسالاری در نظر میگیرند و حد نصاب شركت مردم در این فرآیند را نشانهی میزان اعتماد آنها به نظام سیاسی خود تلقی میكنند. برگزاری مستمر انتخابات، میتواند نشانهی خوبی برای كیفیت بالای مردمسالاری در ایران باشد.
نكته مهم نیز سطح مشاركت مردمی در این انتخاباتها است كه در بیشتر موارد فراتر از حد و تراز مشاركت سیاسی در دموكراتترین كشورهای دنیا بوده است. برای نمونه مشاركت ۸۵ درصدی مردم ایران در انتخابات دهم ریاستجمهوری یك حد نصاب جدید و دور از دسترس برای جهانیان را در مشاركت سیاسی در انتخابات ترسیم نمود.
۲. مشاركت غیر انتخاباتی: در الگوی مردمسالاری دینی تنها مجرای مشاركت مردم در امور عمومی و سیاسی، انتخابات نیست، بلكه مواردی از مشاركت غیر انتخاباتی با عناوینی همچون مناسك سیاسی و ... نیز وجود دارد.
از این رو مشاركت مردم در جمهوری اسلامی ایران به انتخابات محدود نمانده و در پدیدههای فراگیری مانند حضور در راهپیمایی ۲۲ بهمن و روز قدس و برگزاری نماز جمعه نیز آشكار شده است. این نشاندهنده مسئولیتپذیری و اعتماد عمومی –اعتماد مهم ترین رکن سرمایه اجتماعی (Social Capital ) است- به نظام اسلامی است.
از آنجایی که اساس علمی ثبات سیاسی، به معنی استمرار آرامش یک کشور برای زمان طولانی است، آیا با وجود حوادثی مانند فتنه ۸۸ می توان ایران را کشوری با ثبات دانست؟ در پاسخ باید به یک نکته جلب کرد:
آنچه در مورد کشورهای توسعه یافته صنعتی به وضوح قابل رویت است این نکته مهم است که ساختار قدرت سیاسی در این جوامع از نوعی ثبات و تداوم برخوردار است.
دولت ها متنوع اند و بعضی از آنها برای مدتهای مدید و بعضی دیگر برای مدت زمان بسیار محدودی بر سرکار هستند، اما آنچه مطرح است این که ساختار سیاسی حاکم تقریباً بری از چالش است.
محققاً تظاهرات خیابانی و یا جنبش های اجتماعی که مخالف سرسخت حکومتهای مستقر هستند، فراوان به چشم می خورد، ولیکن آنچه باعث تعجب است ثبات ذاتی سیستم های مستقر سیاسی است. اما چرا این حوادث نظم را بر هم نمیزند:
۱. چون براندازانه نیست و ۲. از طرف دولت های دیگر برنامه ریزی نمی شود ۳. در راهپیماییها و تظاهرات به نظم و اموال عمومی و دولتی آسیب جدی توسط گروه های معترض وارد نمیشود.
اما در ایران، فتنه هم از طرف خارج و دولتهای استکباری هدایت میشد و هم قصد براندازی در آن محرز بود و در آخر نه تنها اموال عمومی، که اعتقادات عمومی -مانند توهین به عاشورا- در حوادث بعد از انتخابات مورد تعرض قرار گرفت.
نمی توان تردید کرد که ایران هم اکنون در شرایط ثبات سیاسی قرار دارد و نخبگان سیاسی و مردم با درس گرفتن از حوادث ۸۸ واکسینه شده و اکنون پخته تر شده اند.
ضمن آن که از نظر علم سیاست دو سال آرامش در یک کشور کافیست تا آن کشور را با ثبات خواند و هم اینک نزدیک به پنج سال از آن هشت ماه آشوب می گذرد. از این رو، تردیدی نیست که ایران در شرایط ثبات سیاسی به سر می برد.
منبع: جهان