به گزارش گروه اجتماعی مشرق، موضوع شگفت آور در دانشگاه آزاد اسلامی واحد امیدیه این است که توسط رئیس حراست به رویه ای تبدیل شده است ، تعقیب دختران دانشجو توسط پیرمردی معروف به "سید" است. این کارمند حراست که نگهبان خوابگاه ها نیز است به دستور رئیس حراست دانشگاه مذکور، همواره با موتور پشت سرویس ایاب و ذهاب دختران دانشجو حرکت می کند و هر دانشجویی که در مکانی غیر از خوابگاه پیاده شود، گزارشش را به رئیس حراست می دهد. در حال حاضر دانشجویان دختر این واحد دانشگاهی ، همگی "سید" را می شناسند. خاطرات "سید" از تعقیب و گریزهایش، می تواند رمانی با موضوع طنز باشد در عین حالی که این طنز،طنز تلخی است.
سارا، دختر دانشجویی که می خواهد نام کاملش را در گزارش ننویسد می گوید:هر وقت سرویس دانشگاه حرکت بکنه، سید هم سوار موتورش می شه و دنبال سرویس راه می افته. هر دختری که جایی غیر از خوابگاه پیاده بشه میاد سوال پیچش می کنه و اسمش رو می پرسه. تازه این چیزی نیست ، بیشتر خوابگاه ها چند طبقه هستند و به محضی که پنجره اتاق مان را باز کنیم تا کمی هوای اتاق عوض شود نگهبان دم در زنگ می زند و می گوید پنجره را ببندید، سرتان را درد نیاورم اینجا بیشتر از اینکه درس بخوانیم به شعورمان توهین می شود .
مریم دانشجوی رشته حسابداری است او می گوید؛ ما نمی توانیم بعد از ساعت یازده شب به آشپزخانه برویم، ساعت یازده درِ اتاق ها را می بندند تا به حیاط نرویم، ببخشید اگر دستشویی داشته باشیم باید اول به سرپرست خوابگاه بگوییم تا در را باز کند و اجازه دهد برویم. تا چیزی می گوییم رئیس حراست ما را احضار می کند و سر یه صندلی روبرویش می نشاند و شروع به بازجویی می کند،بخدا شوخی نمی کنم بازجویی می کند.
دختر دانشجوی سوم وسط صحبت های مریم می پرد و می گوید:این دانشگاه کجاش طبق قانون و ضابطه است که حراست و امور خوابگاه هایش باشد، سابقه کار همین مدیر حراست چیه؟ قبلاً متصدی بود،چرا نمی گویند رئیس دفتر فرهنگ قبلی برای چی اخراج شد؟، معاونت اداری مالی دانشگاه هم ترمی 8 هزار تومان از هر دانشجو پول اضافه می گرفت و معلوم نیست کجا می برد پول ها رو . خبر این ها منتشر شده ولی بابا سازمان مرکزی هم دستش با اینا تو یه کاسه است.
دانشجویان بلند می شوند که بروند، کلام آخرشان این است: تو رو خدا اسم ما رو نزدید حوصله بازجویی شدن رو نداریم ، دختر دانشجوی سوم نفس عمیقی می کشد و می گوید، خدا رو شکر آخرین هفته حضور من تو این دانشگاه است و من از دانشگاه آزاد، آزاد می شوم ولی کاش مسئولان اینها رو بخونن و بدونن که تو زیر مجموعه آنها چه خبره ، اگر دختر یکی از مسئولین این مملکت ساعت 12 شب گرسنه بشه و نذارن بره یه تخم مرغ درست کنه چکار می کردند باباهاشون؟
مخاطبان محترم گروه اجتماعی مشرق می توانند اخبار، مقالات و تصاویر اجتماعی خود را به آدرس shoma@mashreghnews.irارسال کنند تا در سریع ترین زمان ممکن به نام خودشان و به عنوان یکی از مطالب ویژه مشرق منتشر شود. در ضمن گروه اجتماعی مشرق در صدد است با پیگیری مشکلات ارسالی شما از طریق کارشناسان و مشاوران مجرب پاسخی برای ابهامات مخاطبان عزیز بیابد.
منبع: شریان
سارا، دختر دانشجویی که می خواهد نام کاملش را در گزارش ننویسد می گوید:هر وقت سرویس دانشگاه حرکت بکنه، سید هم سوار موتورش می شه و دنبال سرویس راه می افته. هر دختری که جایی غیر از خوابگاه پیاده بشه میاد سوال پیچش می کنه و اسمش رو می پرسه. تازه این چیزی نیست ، بیشتر خوابگاه ها چند طبقه هستند و به محضی که پنجره اتاق مان را باز کنیم تا کمی هوای اتاق عوض شود نگهبان دم در زنگ می زند و می گوید پنجره را ببندید، سرتان را درد نیاورم اینجا بیشتر از اینکه درس بخوانیم به شعورمان توهین می شود .
مریم دانشجوی رشته حسابداری است او می گوید؛ ما نمی توانیم بعد از ساعت یازده شب به آشپزخانه برویم، ساعت یازده درِ اتاق ها را می بندند تا به حیاط نرویم، ببخشید اگر دستشویی داشته باشیم باید اول به سرپرست خوابگاه بگوییم تا در را باز کند و اجازه دهد برویم. تا چیزی می گوییم رئیس حراست ما را احضار می کند و سر یه صندلی روبرویش می نشاند و شروع به بازجویی می کند،بخدا شوخی نمی کنم بازجویی می کند.
دختر دانشجوی سوم وسط صحبت های مریم می پرد و می گوید:این دانشگاه کجاش طبق قانون و ضابطه است که حراست و امور خوابگاه هایش باشد، سابقه کار همین مدیر حراست چیه؟ قبلاً متصدی بود،چرا نمی گویند رئیس دفتر فرهنگ قبلی برای چی اخراج شد؟، معاونت اداری مالی دانشگاه هم ترمی 8 هزار تومان از هر دانشجو پول اضافه می گرفت و معلوم نیست کجا می برد پول ها رو . خبر این ها منتشر شده ولی بابا سازمان مرکزی هم دستش با اینا تو یه کاسه است.
دانشجویان بلند می شوند که بروند، کلام آخرشان این است: تو رو خدا اسم ما رو نزدید حوصله بازجویی شدن رو نداریم ، دختر دانشجوی سوم نفس عمیقی می کشد و می گوید، خدا رو شکر آخرین هفته حضور من تو این دانشگاه است و من از دانشگاه آزاد، آزاد می شوم ولی کاش مسئولان اینها رو بخونن و بدونن که تو زیر مجموعه آنها چه خبره ، اگر دختر یکی از مسئولین این مملکت ساعت 12 شب گرسنه بشه و نذارن بره یه تخم مرغ درست کنه چکار می کردند باباهاشون؟
مخاطبان محترم گروه اجتماعی مشرق می توانند اخبار، مقالات و تصاویر اجتماعی خود را به آدرس shoma@mashreghnews.irارسال کنند تا در سریع ترین زمان ممکن به نام خودشان و به عنوان یکی از مطالب ویژه مشرق منتشر شود. در ضمن گروه اجتماعی مشرق در صدد است با پیگیری مشکلات ارسالی شما از طریق کارشناسان و مشاوران مجرب پاسخی برای ابهامات مخاطبان عزیز بیابد.
منبع: شریان