باید به یکی از هشدارهای دلواپسان توجه کنیم و وجه منطقی مخالفت آنان را بپذیریم. اگر در جا بپذیریم که تعداد سانتریفیوژها مسئله اصلی ما نیست، آیا طرف مقابل این حسن نیت را دارد که بخش قابل توجهی از تحریم‌ها را بردارد؟ نباید به یکباره به طرف مقابل تمکین کنیم.

به گزارش مشرق، روزنامه آرمان در مطلبی به قلم احمد شیرزاد نماینده مجلس ششم نوشت:  «این روزها خیلی‌ها این سوال را مطرح می‌کنند که «بالاخره پرونده هسته‌ای ایران چه می‌شود؟» پیش‌بینی من این است که ایران و آمریکا بالاخره به توافق خواهند رسید. توافق ژنو به لحاظ پرستیژی طرفین را در موقعیتی قرار داده که به هیچ عنوان نمی‌خواهند توافق به دست آمده به هم بخورد.»

شیرزاد در ادامه می نویسد: «مسئله دیگری که امروز به عنوان یکی از دغدغه‌های هسته‌ای مردم مطرح می‌شود موارد اختلافی ایران و کشورهای غربی بر سر تعداد سانتریفیوژهاست. طرف مقابل به دنبال محدود کردن تعداد آنهاست و دلیلش این است که اگر ایران روزی تصمیم گرفت به سمت سلاح هسته‌ای برود میزان مواد هسته‌ای آن به اندازه‌ای باشد که زمان رسیدن به نخستین سلاح هسته‌ای طول بکشد تا کشورهای دیگر فرصت فشار به ایران را داشته باشند!

این درخواست ناشی از عدم اعتماد کشورهای غربی و اتهام‌های بی‌اساسی است که به کشور ما وارد می‌کنند و کشور ما هم هرگز این اتهامات را نمی‌پذیرد و موضع رسمی ما پرهیز از کاربرد نظامی از فناوری هسته‌ای بوده و است. اعتمادکردن فرآیندی طولانی مدتی است که در حال حاضر عملی نیست و در طول زمان به وجود می‌آید.

در این شرایط باید دید ما چقدر آمادگی داریم تا خواسته آنان را برآورده کنیم. به اعتقاد من برای این کار باید یک بحث ظریف هسته‌ای در سطح جامعه واکاوی شود و هم کارشناسان و هم عموم مردم نسبت به جوانب آن آگاهی یابند. ما یک قدم بسیار بزرگ را در بحث هسته‌ای برداشتیم و به کمک دانشمندان ایرانی بحث انرژی هسته‌ای بومی سازی شد و در بخش‌هایی به این فناوری رسیدیم که این دستیابی برخلاف نظر غرب بود. استراتژی نظریه پردازان ایران این بود که «دانش فنی هسته‌ای دست پیدا کنیم و طرف مقابل آن را به رسمیت بشناسد.» و بنابراین رسیدن به این فناوری یک قدم بسیار مهم است. اما بحث سخت افزاری که مطرح می‌شود مثل تعداد سانتریفیوژ‌ها یا میزان اورانیوم یا درصد غنی‌سازی، اینها بحث‌های کمّی در حوزه سخت افزاری است. در مباحث سخت افزاری سوال اساسی این است که آیا تعداد سانتریفیوژهای ایران کاهش پیدا کند یا نه و این نقطه کلیدی اختلافات ایران و کشورهای غربی است. به عنوان یک کارشناس برای کشوری که از مرز دستیابی عبور کرده، تعداد سانتریفیوژ تفاوت اساسی در اصل ماجرا ندارد. نه قدرت استراتژیک ما را کاهش می‌دهد و نه آن را افزایش خواهد داد. ما این توانایی را داریم که تا یک ماه آینده در داخل کشور در این مورد به توافق برسیم. منتقدان و موافقان توجه کنند که وقتی ما از مرز دستیابی به فناوری هسته‌ای عبور کردیم دیگر تعداد سانتریفیوژ‌ها مهم نیست. البته این عددها بی‌حساب نیست. چون بحث 100هزار و یک میلیون سانتریفیوژ یک بحث دیگری است که در کشورهایی نظیر کانادا یا استرالیا یا فرانسه که منابع وسیع اورانیوم در اختیار دارند مطرح است. اما در تعداد محدود اختلاف در حال حاضر بین 20هزار سانتریفیوژ ایران است که نزدیک به 7-8هزارتای آنها فعالند و 2هزار سانتریفیوژی که کشورهای غربی برای ایران کافی می‌دانند.

اما در این میان باید به یکی از هشدارهای دلواپسان توجه کنیم و وجه منطقی مخالفت آنان را بپذیریم. اگر در جا بپذیریم که تعداد سانتریفیوژها مسئله اصلی ما نیست، آیا طرف مقابل این حسن نیت را دارد که بخش قابل توجهی از تحریم‌ها را بردارد؟ نباید به یکباره به طرف مقابل تمکین کنیم و باید قبل از پذیرش آن به یکی دو سوال کلیدی پاسخ دهیم که آیا اگر در این مسئله نرمش نشان دهیم طرف مقابل چه رفتاری نشان می‌دهد که از نرمش ضرری نکنیم. اگر در برابر نرمش ایران امتیازی به ما داده نشود ما همه امکانات را از دست می‌دهیم و آنگاه کشورهای غربی ممکن است بخواهد به شکل قطره چکانی ما را به دنبال خود بکشانند.

دکتر ظریف و دکتر عراقچی باید به دنبال پاسخ به این سوال باشند که برفرض نرمش ما غربی‌ها حاضرند بخش قابل توجهی از تحریم‌ها را بردارند؟ ایران باید برای این مرحله از مذاکرات پیشنهاد عملی مشخص داشته باشد و یک تیم خبره اقتصادی از بانک مرکزی و وزارت اقتصاد به میدان بیایند و شرایط پذیرش توافق را از سوی ایران به دقت تدوین کنند که در گام اول چه تحریم‌هایی برچیده شود و چه امتیازات دیگری به ایران تعلق بگیرد.»