اوضاع نابسامان دولت‌های میزبان، عدم حضور جمعیت‌های بین‌المللی حمایت از آوارگان و سنگینی تامین هزینه های معیشتی تعدادی از زنان آواره سوری را به سمت صنعت فحشا کشانده است.

گروه بین‌الملل مشرق - پدیده سوء استفاده جنسی از آوارگان سوری در اردوگاه‌های کشورهای همجوار با ادامه بحران امنیتی در این کشور همچنان ادامه دارد. اوضاع نابسامان دولت‌های میزبان و عدم حضور سازمانها و جمعیت‌های بین المللی حمایت از آوارگان و غیر ممکن بودن حمایت آوارگان از خود در برابر هزینه های معیشتی در بازار آزاد کنونی باعث شده تا تعدادی از آنها مجبور شوند برای تامین هزینه‌های زندگی خود و خانواده اقدام به تن فروشی کنند.

سختی، خفت، فرار از مرگ یا ذلت یا هر نام تلخ دیگری که می خواهید برای این پدیده انتخاب کنید، اما واقعیت این است که این موضوع به پدیده زشت اجتماعی تبدیل شده که در میان آوارگان سوری در حال رشد است. آفتی که در برخی کشورهای عربی همسایه از جمله در لبنان، ترکیه، اردن و دیگر رژیم های عربی حاشیه خلیج فارس قابل مشاهده است و زنان و دختران سوری خود را وارد بازار تن فروشی کرده اند، آنهم فقط به این علت که آواره هستند.

شاید بتوان برای توجیه خود این جمله کوتاه را آورد که جنگ قوانین خاص خود را دارد، اما باید توجه داشت که این پدیده دیگر یک پدیده فردی نیست، بلکه معضلی اجتماعی شده که حتی وارد سایت‌های اجتماعی نیز شده است. سایت‌هایی که مطالباتی از جمله در زمینه ازدواج یا تجارت جنسی مخفی با آوارگان را در قبال پرداخت مبالغ مالی مطرح می کنند. مبالغ اندکی که گاها به 5 تا 10 دلار می رسد و در بیشترین حالت‌ها 100 دلار است که البته بیشتر این مبلغ به حساب کارفرمایان ریخته می شود و همان مبلغ اندک از هر فعالیت جنسی نصیب قربانیان می‌شود!

هفته نامه اسبوع العربی در این راستا می نویسد: سلمی دختر 16 ساله سوری است که به یکی از روستاهای شمال لبنان رفته تا خود و خانواده اش را از مرگ با موشک باران و جنایت های تروریست‌های سوری نجات دهد. داستان زندگی وی از سوی یکی از مراکز تخصصی روانشناسی در یک جمعیت خیریه می‌تواند این مطلب را به صورت چکیده از شرایط آوارگان نشان دهد که تنها دو گزینه پیش روی آنها قراردارد، یا باید تن فروشی کنند یا از شدت گرسنگی جان بدهند.

البته تحلیلگران اعتقاد دارند که این پدیده چند شکل دارد که یکی از آن ها تن فروشی به سبک عادی و علنی است، موارد دیگری نیز وجود دارد که شامل ازدواج‌های ثبت نشده در قبال مبالغ مالی یا به ازدواج در آوردن اجباری دختران نوجوان از ترس ورود در مهلکه تن فروشی‌های علنی است.



سلمی که از یک سال پیش وارد این کار شده است، می گوید که در ابتدا در دفتر فردی به نام ابراهیم کار می کرده است، اما بعدها ابراهیم که خود یک تاجر اقدامات جنسی است، وی را قانع کرده که در ازای ارائه خدمات جنسی به پول بیشتری دست پیدا کند.

وی می گوید در ابتدا ابراهیم وعده 20 دلار در قبال ارائه هر خدمت جنسی را به من داد، اما بعدها وی بیشتر از ده دلار به من نمی داد. وی که از تعداد بالای مشتریان تعجب می‌کرد، می گوید: که در برخی روزها این تعداد به 20 نفر در روز می‌رسید و برخی از آنها وحشیانه برخورد می‌کردند، اما من برای تامین هزینه زندگی خانواده و خرج تحصیل خواهرم این کار را می کردم. البته برخی روزها نیز هیچ مشتری نبود و من بدون پول به خانه بر می گشتم که باید شب را گرسنه بخوابیم.

این داستان تعداد زیادی از دختران سوری است که به تدریج در باشگاه های شبانه وارد این حرفه زشت شده‌اند.

متخصص روانشناسی که سلمی به وی پناه برده، می گوید با وجودیکه که سلمی با این اقدامات زندگی خوبی برای خود درست کرده بود، اما حالت های روانی فروپاشیده ای داشت. وی گاهی از سوی مشتری ها هدف حمله و خشونت قرار می گرفت و  گاهی نیز بنا به درخواست مشتریان مجبور به استفاده از مواد مخدر می‌شد. وی که دیگر نمی‌خواهد به این کار ادامه دهد، از اینکه از سوی ابراهیم یا یکی از مشتریانش هدف حمله قرار گیرد، می ترسد. از سوی دیگر ابراهیم گذرنامه وی را نزد خود نگه داشته و او نمی‌تواند از لبنان خارج شود.



غاده جبور مسئول بخش مبارزه با تجارت و سوء استفاده از زنان در جمعیت موسوم به "کِفی" می‌گوید که این داستان منحصر به مرزهای لبنان نیست، بلکه بویژه در اردن و ترکیه و کشورهای دیگر خلیج فارس نیز رواج دارد. وی تاکید می کند که پدیده فحشا به علت رواج بی بند و باری نیست، بلکه ناشی از فقر و بیچارگی است.

وی انواع سوء استفاده های جنسی از جمله فاحشگی های پنهان و تحت پرده ازدواج‌های ثبت نشده و ازدواج اجباری نوجوانان را  نیز ابعاد دیگری از سوء استفاده های جنسی و خشونت های جسمی و روانی می‌داند که بر ضد آوارگان اعمال می‌شود.

جبور پدیده فاحشگی آوارگان سوری را نیز بخشی از چارچوب خشونت علیه زنان معرفی کرده و می گوید که هیچ کس از این افراد نمی‌خواهد وارد این سبک زندگی شود، اما تا زمانی که کشورهای میزبان همسایه، محیط زندگی مقبولی را برای آوارگان ایجاد نکنند، نمی توان فرصت‌هایی برای تامین هزینه‌های زندگی برای آوارگان متصور بود. حتی سازمانهای بین‌الملل نیز نمی‌توانند گزینه‌ای برای ادامه زندگی آنها ارائه دهند. درست است که این زنان با اراده خود این راه را انتخاب می کنند، اما ابزارهای اقناع این افراد و شرایط بد زندگی آنها نقش زیادی در کشیده شدن آنها به این سبک زندگی دارد.



عراق و سارایوو و کوزوو نیز بهتر از این کشور نبودند، اما در لبنان اوضاع خطرناک‌تر است، عبلة قاضی متخصص جامعه شناسی تاکید می کند که پدیده روسپی‌گری در لبنان آشکار نیست، با بسته شدن مراکز فساد و فحشا در لبنان در طول جنگ این باشگاه ها به مغازه‌ها و ساختمان‌ها و واحدهای مسکونی و حتی هتل‌ها منتقل شده است، امروز نمی‌توان گفت که آوارگان سوری عامل اصلی بروز روسپی‌گری در لبنان هستند، بلکه این بی‌اخلاقی ها و هرج و مرج مستمر در کشور ناشی از خلأ ریاست جمهوری و تعلیق فعالیت‌های سازمانها و موسسات قانونی است که باعث این روند شده است، این در حالی است که جامعه لبنان نیز از قوانین و ساختارهای نظم اجتماعی و اخلاقی فرار می‌کند و تمام این عوامل در بروز و انتشار پدیده فحشای آوارگان سوری در لبنان سهیم است.

وی معتقد است که فحشا مانند ویروس یا وبا نیست، بلکه حالتی است که در هر جامعه‌ای ممکن است وجود داشته باشد، اما هرج و مرج و ناآرامی می تواند جامعه را از تمامی معیارهای اخلاقی و انسانی خارج کند.

در سال 2009 دولت قانون مبارزه با جنایت‌ تجارت انسان را تصویب کرد، اما چیزی عوض نشد، بیشتر عوامل موجود در صنعت فحشا که نسبت زیادی از سوری ها در میان آنها وجود دارد، از کافه های شبانه به منازل منتقل شدند و به کار خود ادامه دادند. عملیات فرهنگی از سوی برخی سازمان های غیر دولتی نیز نتوانست در این راستا تاثیری داشته باشد.



اگر در قرن گذشته کارکنان صنعت فحشا در لبنان از کشورهای آسیایی و اروپای شرقی وارد لبنان می‌شدند، الان دیگر موضوع ساده‌تر است، چرا که این افراد در میان شهروندان قرار دارند و در معرض انواع خشونت‌ها و سوء استفاده ها هستند. تحقیقات نیروهای امنیتی لبنان از یک شبکه فحشا که در منطقه وادی الزینه و شبکه دیگری که در منطقه کفر عبیدا توقیف شد، نشان داد که بیشتر دختران این شبکه‌ها نوجوانان سوری هستند. آنها در خشن ترین شرایط تحت سوء استفاده جنسی قرار دارند و اوراق هویت و گذرنامه‌های آنها از سوی تاجران و کارفرمایانشان گرفته شده است.

البته الان دیگر زمان برای بررسی عوامل تشدید این پدیده گذشته است،  باید فکری برای متوقف کردن این روند داشت، روندی که باعث شده دختران سوری به این فکر کنند که برای فرار از مرگ به لبنان نیامده‌اند که زیر سایه خفت و خواری زندگی کنند.