در ابتدای این مراسم قهرمان سلیمانی معاون پژوهشی و آموزشی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در سخنانی گفت: این کتاب یکی از اسناد مظلومیت ملت ایران و سبوعیت دشمن است و به شدت گیرا و تاثیرگذار است. و صحنههای توصیف شده در آن در کمتر کتابی دیده میشود.
*سلیمانی: این سند حقانیت انقلاب خمینی(ره) است که «پایی که جا ماند» در بغداد چاپ میشود
وی با بیان اینکه کتاب پایی که جا ماند شرح حال آقای حسینی پور است افزود: این سندی است که قابل تعمیم به همه کسانی است که دچار بدرفتاری رژیم بعث عراق بودند و به نظر من این یک بیانیه و نمایندهای از رنج و تلخیهای یک ملت است و بر این اساس دیگر یک حدیث نفس نیست.
سلیمانی با بیان اینکه کاری که صدام کرد صرفا رویارویی با ایران نبود تاکید کرد: وی ملت خود را نیز بدبخت کرد و بهترین کتابی که توانسته است این نکته را توضیح بدهد کتاب پایی که جا ماند است.
وی با بیان اینکه شکنجهگر و شکنجهشونده در یک شکنجه آسیب میبینند افزود : این کتاب این نکته را به خوبی نشان داده است.
معاون پژوهشی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی با اشاره به برخی صحنههای کتاب پایی که جا ماند تصریح کرد:این کتاب را میتوان با کمک بهترین کارگردانها به فیلمهای مطرحی تبدیل کرد.
وی با اشاره به مجموعه نوشتهها در حوزه دفاع مقدس افزود: این کتابها عظمت کامل این ملت را نشان نداده و ما همچنان نیازمند کتابهای تاثیرگذار و نیازمند دهها شاهکار چون جنگ و صلح تولستوی هستیم.
سلیمانی در ادامه سخنان خود با بیان اینکه آقای حسینی پور در امر نویسندگی حرفهای نیست تصریح کرد: اما صداقت او در بیان حوادث حرفهای نبودن نویسنده را جبران کرده است.
وی با اشاره به ترجمه این کتاب به زبان عربی افزود: اقدام به ترجمه این کتاب این سند ملی را به سندی منطقهای و چه بسا جهانی تبدیل کرده است و این سند حقانیت انقلاب خمینی است که این کتاب در بغداد چاپ میشود.
* کمال السید: وقتی فصلهایی از «پایی که جا ماند» را ترجمه میکردم با اشک آمیخته میشد
بنابر این گزارش در ادامه این مراسم کمال السید مترجم کتاب پایی که جا ماند در سخنانی گفت: من این کتاب را یک رمان میدانم و نمیخواهم آن را با ریشهها مقایسه کنم کتابی که قهرمان آن هم 15 ساله است. که سفری به خاورمیانه و آفریقا دارد اما ناگهان چهار سفیدپوش او را با کشتی انگلیسی به آمریکا میبرند؛ 1976 او وارد آمریکا میشود و روبروی یک سیستم نژادپرست قرار میگیرد در برابر سیستمی که مردم اصلی سرزمین آمریکا را میکشد و مردم دیگری را میرباید.
وی افزود: سرنوشت حسینیپور چون اوست؛ 1987 اسیر میشود و جلوی سیستم نژادپرستی و طایفهای قرار میگیرد و در پشت سیمخاردار و زندان هولناک عراق سعی میکند این سیستم را بفهمد و طرز تفکر عراق را درک کند.
این نویسنده عراقی در ادامه سخنان خود تصریح کرد: نمی خواهم کتاب پایی که جا ماند را با رمان ساعت 25 جورجیو که از فجایع جنگ جهانی دوم و فروپاشی اخلاق انسانی و ماشینی شدن آن سخن میگوید مقایسه کنم؛رمانی که میگوید ما در این ساعت به سر میبریمو امیدی برای نجات نیست و قرار است نور سفیدی از شرق بیاید که البته این نور روسیه نبود؛ آیا آن نور انقلاب امام خمینی (ره) نبود که انفجار نور نامیده شد.
وی افزود: میشلفوکو در سال 1980 میگوید ایران جانی در دنیای بیجان است و پایی که جا ماند اثر ماندگاری است که اعماق من را تکان داد.
این مترجم عراقی در ادامه سخنان خود گفت: من از سرزمین رنج و مصیبت میآیم که شارون را بهتر از صدام میداند؛ وقتی بعد از صدام به عراق برگشتم رنج را حس کردم و به بازماندگان خانوادهام گفتم من چون اصحاب کهفام.
وی افزود: وقتی کتاب را خواندم احساسم مرا به زبان خودم برگرداند و وقتی فصلهاییاز این کتاب را ترجمه میکردم با اشک آمیخته میشد.
*حسینیپور: در «پایی که جا ماند» نه عراق را همه سیاهی و نه همه اسرا را سفید نشان دادم
به گزارش خبرنگار فرهنگی فارس در ادامه این مراسم سیدناصر حسینیپور راوی کتاب پایی که جا ماند گفت: وقتی که قلم را برداشتم تا این کتاب را بنویسم آن را به شکنجهگرم تقدیم کردم و آنچه که گذشت جز زیبایی نبود.
وی افزود:آن روز هیچ وقت باور نمیکردم که رهبرم با این سرباز در یک روستای دورافتاده یک و نیم ساعت گفتوگو کند و کتابش را در 30 روز رمضان بخواند و تقریظ بنگارد وباور نمیکردم روزی این کتاب در خانه مردم عراق خوانده شود.
راوی کتاب پایی که جا ماند در ادامه سخنان خود گفت: من نه آن صحنه که سرباز عراقی به سرهنگ التماس میکرد که تیر خلاص به من نزند را فراموش کردم و نه خباثت و درد و رنجی که از کوبیده شدن پرچم عراق بر زیر جناق یکی از شهدا را فراموش کردم؛ من نه کتلتهای عفیفابراهیم را فراموش کردم و نه شکنجههایی که سرهنگان میدادند را فراموش کردم.
حسینیپور با بیان اینکه در کتاب پایی که جا ماند از بچگیهایم فرار نکردم تاکید کرد: در این کتاب نه عراق را همه سیاهی نشان دادم و نه همه اسرا را سفید نشان دادم که اگر غیر از این بود مطمئنا کتاب چنگی به دل نمیزد.
وی افزود: قلم در این کتاب وجدان داشت و ایمان، طنز، امید، خنده و عشق به آینده چیزی بود که مزدوران صدام را از پای درآورد و آنها اذعان کردند که ما تن شما را به اسارت درآوردیم نه ایمان شما را.
حسینیپور ادامه داد: جنگ که تمام شد هر که به جای خود برگشت اما جنگ برای اسرا تمام نشد و دو سال ادامه یافت.
راوی کتاب پایی که جا ماند در پایان سخنان خود گفت: ترجمه یک ظرفیت بزرگ است که مظلومیت و حقانیت ما را به آن سوی مرزها میبرد و میرسد زمانی که خارجیها انگشت حیرت به دهان بگیرند.
* زائری: کنار هم قرار گرفتن کمال السید و حسینیپور وجهه دیگری به ترجمه «پایی که جا ماند» میدهد
حجتالاسلام محمدرضا زائری آخرین سخنران این رونمایی بود که در سخنانی با اشاره به کمالالسید مترجم این کتاب گفت: ایشان فارغ از ترجمه چهره شناخته شده در جهان عرب هستند که کتابهایشان به فارسی ترجمه شده است و کنار هم قرار گرفتن اسم آقای حسینیپور و کمالالسید وجهه دیگری به این ترجمه میدهد.
وی با بیان اینکه حسینیپور یک قهرمان برای ماست افزود: آنچه که در کتاب پایی که جا ماند میبینیم بالاتر از قهرمانپروری میراث امام خمینی را به ما نشان میدهد و آن عظمتها را احساس میکنیم عظمتهایی که فرشتگان حق آنچنان در برابر آن سجده میکنند.