به گزارش مشرق، جام جهانی 2014 برزیل برای ایران تمام شد. حالا فقط خاطرات تلخ و شیرین این جام برای "فوتبال فارسی" باقی مانده است.
اکنون در شرایطی به سر میبریم که کمتر از هفت ماه تا شروع مسابقات جام ملتهای آسیا زمان باقی مانده است. در چنین شرایطی عقل سلیم حکم میکند که هر چه سریعتر سرمربی تیم ملی انتخاب شود نه این که برای انتخاب سرمربی دچار تعارفات و دودلی باشیم.
تیم ملی ژاپن، کمی پیش از ایران از جام جهانی 2014 برزیل خداحافظی کرد و دیروز (یکشنبه) سرمربی جدیدش را معرفی کرد. تنها چند روز پس از بازگشت به ژاپن، فدراسیون فوتبال این کشور سرمربی جدید را معرفی کرد تا این تیم سریعتر خود را برای جام ملتها آماده کند. اما چرا فدراسیون فوتبال ایران آنقدر در انتخاب سرمربی جدید یا تمدید قرارداد کارلوس کیروش مردد است و به اصطلاح عامیانه تعارف میکند؟
کارلوس کیروش بیش از سه سال پیش به ایران آمد و سکان هدایت تیم ملی را برعهده گرفت. از آن زمان تا امروز، رابطه کیروش پرتغالی و مسئولان فدراسیون فوتبال ایران فراز و نشیب زیادی داشت. گاه این رابطه بسیار صمیمانه و دوستانه میشد و گاه اظهارنظر دو طرف از بروز جنگی پنهان بین آنها خبر میداد.
هراز گاهی انتشار یک مصاحبه از سرمربی تیم ملی باعث بروز تنش در مسئولان فدراسیون میشد و گاهی هم اظهارنظر یکی از مسئولان فدراسیون، خشم کیروش را بر میانگیخت. این نمونه به ظاهر ساده دست کم از ناهماهنگی موجود در فدراسیون فوتبال در رابطه با مسائل رسانهای حکایت میکرد. مسالهای که یک بار با تغییر مدیر رسانهای تیم ملی با تصمیم کیروش به تیتر یک رسانهها هم تبدیل شد.
در طول همکاری سه سال و نیمه کیروش با فوتبال ایران، ماجراهای متعددی در رابطه با این مرد پرتغالی رخ داد که برخی قابل نقد و برخی دیگر قابل تحسین هستند.
یکی از نقاط ضعف قرارداد فدراسیون فوتبال ایران با کارلوس کیروش، میزان مرخصیهای او بود؛ مسالهای که همیشه با انتقاد کارشناسان روبرو میشد، چرا که به نظر میرسید سرمربی پرتغالی ایران بیش از حد استاندارد به مرخصی میرود.
انتقاد دیگر به عملکرد کی روش، نوع گفتار او درباره فوتبال ایران و در مجموع ساختار ورزش ایران بود. او بارها در صحبتهایش عنوان کرد که ورزش ایران ساختار مناسب ندارد و اساسا او در ایران فرد شایسته ای را نمییابد که بتواند با او کار کند و به همین دلیل خود را ناچار میدید که از مربیان خارجی برای همکاری سود ببرد؛ بهانه ای که انتقاد بسیاری از مربیان ایرانی را بر انگیخت.
کیروش در طول فعالیتش در ایران بارها با مربیان لیگ برتری دچار چالش شد و کار به اظهارنظر علیه یکدیگر کشیده شد، اما این مورد، جزو نقاط ضعف کیروش نبود، بلکه از اساسیترین ویژگیهای مثبت این مرد پرتغالی قلمداد میشود. او هرگز از اصول خود کوتاه نیامد و اجازه نداد که مثل پیش پا افتاده مانع کارش شوند. یکی از این مسائل که در فوتبال روز دنیا مسالهای پیش پا افتاده قلمداد میشود، بحث اردوی آماده سازی است، مسالهای که به دلیل ضعف فدراسیون یا دلایل دیگر، کیروش شخصا پیگیر انجامش بود و حتی خودش برای انتخاب کمپ تیم ملی به آفریقای جنوبی، اتریش و برزیل سفر کرد.
او حتی در انتخاب حریفان تدارکاتی تیم ملی و مذاکره با آنها دخالت مستقیم داشت. هر چند این که کار کیروش، از آن جا که خارج از وظیفهاش بوده، قابل تحسین است، ولی از طرفی هم به ساختار ضعیف فدارسیون فوتبال ایران اشاره دارد که چرا سرمربی تیم ملی باید شخصا چنین کاری کند؟ البته برخی از منتقدان کیروش هم از این کارش به شدت انتقاد کردند.
شاید آخرین حلقه درگیریهای پنهان فدراسیون و کیروش، ماجرای لباسهای تیم ملی در جام جهانی 2014 برزیل بود. زمانی که یک شرکت آلمانی – که نقدهای فراوانی نسبت به کیفیت محصولاتش مطرح بوده و هست – به عنوان اسپانسر تیم ملی معرفی شد. کیروش حاضر نشد که لباسهای آن شرکت را به تن کند و این مساله باعث بروز کشمکش بین او شرکت آلمانی و فدراسیون فوتبال شد. هرچند کیروش در نهایت با دریافت مبلغ مورد نظرش حاضر شد لباسهای این شرکت را به تن کند!
در ادامه این روند هم وقتی کیروش از کیفیت پایین لباسهای تیم ملی در اردوی آفریقای جنوبی انتقاد کرد، فدراسیون نشینها اعتراض او را به اختلافش با آن شرکت ربط دادند، هر چند در اردوی اتریش معلوم شد که واقعا کیفیت لباسها پایین بوده و حتی لباسهایی که در اختیار تیم ملی قرار گرفته بود، اصل نبود؛ این را رییس آلمانی شرکت آل اشپورت در بازدید از اردوی تیم ملی در اتریش اذعان کرد.
حالا جام جهانی برای ایران تمام شده و تیم ملی باید خود را برای جام ملتهای آسیا آماده کند. نخستین و مهمترین گام برای این کار انتخاب سریع مربی است. به نظر میرسد یکی از دلایل تردید فدراسیون برای تمدید قرارداد کیروش، این باشد که فدراسیون از نوع همکاری با این مربی راضی نیست و اختلاف نظرهای زیادی با او دارد. همچنین به نظر میرسد که فدراسیون توانایی کنترل رفتار سرمربیاش را ندارد که این مساله خود جای بحث دارد.
باید دید که قرارداد اولیه کیروش با فدراسیون فوتبال ایران در سه سال و نیم پیش دارای چه مفادی بوده و به عنوان مثال آیا کیروش طبق مفاد قراردادش بدون هماهنگی با فدراسیون مصاحبه میکرد و به مرخصی میرفت یا قرارداد به او اجازه این کارها را داده است. اگر قرارداد کیروش به او اجازه این کارها را نمیداد، چرا فدراسیون مانع رفتار غیر قانونی او نشده و اگر قرارداد کیروش به او این اجازه را میداده، چرا چنین قراردادی با او بسته شده است. اکنون، فدراسیون فوتبال باید این مساله را در نظر داشته باشد که اگر میخواهد سرمربی جدیدی برای تیم ملی انتخاب کند یا قرارداد کیروش را تمدید کند، باید خیلی از مسائل را رعایت کند و نکات ظریف و در عین حال مهم عقد قرارداد را از نظر دور ندارد.
در مجموع، فدراسیون فوتبال این را نیز باید بداند که وقت چندانی برای تصمیم گیری ندارد و باید به جای برگزار کردن مراسم تقدیر و استقبال و مهمانیهای فوتبالی – که در جای خود خوب است – بیشتر به این فکر کند که زودتر تکلیف تیم ملی را روشن کند. این کار باید در اولویت فدراسیون باشد.