کد خبر 324710
تاریخ انتشار: ۱۵ تیر ۱۳۹۳ - ۱۱:۳۷

برادرها! تمامى مردم لبنان، شما را مرجع و ملجأ خود مى‏‌دانند و معتقدند که فقط شما مى‏‌توانید آن‌ها را نجات دهید. الان در لبنان مردم مدام مى‏‌پرسند: کى مى‏‌آیید؟ کى عمل مى‏‌کنید؟!

گروه جهاد و مقاومت مشرق- رزمندگان سپاه اسلام، صبح روز 28 خردادماه سال 1361 در میدان صبحگاه پادگان زبدانی سوریه منتظر نشسته بودند تا از زبان فرمانده خود کسب تکلیف کنند. متوسلیان پشت میکروفن قرار گرفت و آخرین سخنرانی رسمی خود را برای قوای محمد رسول الله(ص) ایراد کرد. کمتر از 20روز بعد در 14 تیرماه حاج احمد متوسلیان به همراه سه تن دیگر به نام‌های سید محسن موسوی، تقی رستگارمقدم و کاظم اخوان توسط فالانژهای لبنانی در حوالی بیروت ربوده شدند. و هم اکنون 33 سال است که از آن‌ها خبری نیست.

در تقارن ایام حضور قوای محمد رسول الله(ص) به فرماندهی متوسلیان در سوریه به دلیل تهدیدات رژیم صهیونیستی، حمله به جنوب لبنان و لبیک امام به امدادخواهی مسلمانان منطقه و تحولاتی که امروز توسط همان عناصر صهیونیستی و تکفیری در سوریه و عراق میان مسلمانان منطقه جریان دارد، بازخوانی سخنرانی فرمانده جاوید الاثر سال‌های دفاع مقدس قابل تأمل است. متن این سخنرانی در ادامه می‌آید:



بسم‏ الله الرحمن الرحیم

بعد از انجام عملیات فتح‌‏المبین در ایران، روند مسائل سیاسى جهان، تغییرات عمده‌‏اى پیدا کرد و کامل کننده این تغییرات، عملیات پیروزمندانه الى بیت‌‏المقدس بود. در پى این دو عملیات بود که ابر قدرت آمریکا و امپریالیزم بین‌‏المللى به این نتیجه رسیدند که عراق نه تنها قادر نیست در مقابل انقلاب اسلامى ایران بایستد و آن را به زانو در بیاورد، بلکه موجودیت خود او نیز در منطقه به خطر افتاده و هر آن بیم آن می‌رود که با سقوط جریان صدامى در منطقه، امپریالیزم و منافع آن متحمل ضربات سنگینى بشوند. به همین دلایل، امپریالیزم به فکر افتاد که باید این جریان بعثى را به نحوى از نابودى نجات دهد. بنابراین تصمیم گرفتند تا هماهنگى خاصى در بین ایادى خودشان در منطقه ایجاد نمایند. شما عزیزان، خودتان شاهد این هماهنگى هستید و سکوت سران مرتجع منطقه در مقابل تجاوز اسرائیل، دلیل این مدعاست.

***
ژنرال الکساندر هیگ - وزیر خارجه آمریکا - گفته است: ما باید سه مسئله جنگ ایران و عراق، بی‌ثباتى کشورهاى خلیج فارس و بحران در جنوب لبنان را هر چه سریع‏تر حل کنیم! البته ما نیز بر این اعتقاد هستیم؛ ولى بر طبق آن خط مشی که اسلام به ما ارائه مى‏‌دهد. آمریکا آرام نمى‏‌نشیند و هر روز توطئه‏‌اى جدیدتر و خدعه‌‏آمیزتر از قبل را بر ملت‏‌هاى مسلمان تحمیل می‌نماید؛ غافل از آنکه تا در اقصى نقاط جهان گوینده "لااله الا الله” هست، همان جا نیز مرز اسلامى ماست. ما این هنرنمایى‏‌هاى فرسوده و نقاشى‌‏هاى از بین رفته در طول تاریخ بر روى صفحات لجن‌مالى شده‌‏اى را که به نام مرزهاى جغرافیایى در بین ممالک اسلامى علم کرده‌‏اند، هرگز قبول نداریم. آقاى هیگ - وزیر خارجه آمریکا - یک هفته قبل از حمله اسرائیل به جنوب لبنان در روز سى‏‌ام می 1982 مى‏‌گوید: ما تا هفته آینده، این سه مسئله را حل خواهیم کرد. اسحاق شامیر - وزیر خارجه اسرائیل - نیز براى آنکه اعتراضى به وزیر خارجه آمریکا کرده باشد، بر آشفته مى‏‌گوید: شما آمریکایى‏‌ها، چرا طرح‏‌ها و برنامه‏‌هاى نظامى محرمانه ما را افشا مى‏‌کنید؟! مجموعه این بیانات، نشان‏‌دهنده توطئه‌‏اى است که از قبل طرح‏‌ریزى شده است و ابرقدرت آمریکا و فرزند نامشروع و خلفش اسرائیل، هر دو از این تجاوز جنایتکارانه به لبنان، با خبر و همدست یکدیگر بوده‌‏اند. آن‌ها از این تجاوز، چنین تحلیلى نیز داشته‌‏اند که اولین نتیجه این حمله، ایجاد فشارهایى بر ایران است؛ به این معنا که پیام این فشارها به ایران، این خواهد بود که جنگ با عراق را حل و فصل نمایید تا ایران و عراق دوش به دوش همدیگر علیه اسرائیل بجنگند.

***
از سوى دیگر، اگر ایران فریب این توطئه خدعه‌‏آمیز را نخورد و ما به جنگ ادامه دادیم، اذناب مرتجع و دست نشانده آمریکا در کشورهاى منطقه، ما را به ‏عنوان کشورى ضداسلام محکوم کنند؛ با این تحلیل مکارانه که دشمن صهیونیستى به ممالک اسلامى لبنان و سوریه تجاوز کرده و عراق مایل است علیه اسرائیل بجنگد؛ ولى ایران نمی‌خواهد. طبیعتا همین مسئله، ما را وامى‌‏داشت که به آتش بسى ننگین تن بدهیم. کما اینکه به احتمال 80 درصد قصد داشتند در عراق کودتایى انجام بدهند، صدام را برکنار نمایند و آتش بس یکجانبه‌‏اى را در جنگ اعلام کنند و طى مقطعى15 روزه از سرزمین‏‌هاى اشغالى ایران خارج شده، آنگاه بحث شناسایى آغازگر جنگ و شناختن مجرم که از اهم خواسته‏‌هاى ایران بوده و هست را به حکمیت دو ارگان گرگ صفت محول کنند؛ یکى، شوراى امنیت سازمان ملل متحد و آن دیگرى، دیوان عالى عدالت بین‌‏المللى یا همان "دادگاه لاهه”. ما هم خوب مى‏‌دانیم که سگ زرد برادر شغال است و هر دو با هم یکى هستند. آمریکا و اسرائیل در نهایت ناباورى مشاهده مى‏‌کنند که ایران، با آنکه در حال جنگ با عراق است، در جبهه دیگرى نیز وارد عمل مى‏‌شود و نیرویى تقویت شده و قدرتمند به لبنان اعزام مى‌‏نماید و با این اعزام نیرو، دشمنان انقلاب اسلامى در منطقه با حالتى بهت‌‏زده، همه نقشه‏‌هاى خود را نقش بر آب و تمامى معیارها و محاسباتشان را برعکس و وارونه شده مى‏‌بینند. وقتى که در شب بیست و یک خرداد ماه، ما وارد فرودگاه بین‏‌المللى دمشق شدیم، افرادى که براى استقبال آمده بودند، فکر مى‏‌کردند که ما براى بازدیدى تشریفاتى و حضور در ضیافتى دو ساعته به سوریه آمده‌‏ایم.

***
برادرها! تمامى مردم لبنان، شما را مرجع و ملجأ خود مى‏‌دانند و معتقدند که فقط شما مى‏‌توانید آن‌ها را نجات دهید. الان در لبنان مردم مدام مى‏‌پرسند: کى مى‏‌آیید؟ کى عمل مى‏‌کنید؟! هر لبنانى را که مى‏‌بینیم، اولین حرفش این است که آیا شما پاسداران انقلاب اسلامى ایران هستید؟ وقتى پاسخ مثبت مى‌‏دهیم، بلافاصله مى‏‌پرسند: پس کى به اینجا مى‌‏آیید؟! عزیزان، ان‏شاءالله با به کار بردن تمام تاکتیک‏‌هایى که تاکنون آموخته‌‏ایم و به کار بردن تمامى امکاناتى که در اختیار داریم، با ایمان به الله و اعتقاد به خدا، تن به این آتش‌‏بس‏‌ها نخواهیم داد. با افراد و کشورها تا آن زمانى که علیه کفر "یعنى اسرائیل” بجنگند، ما نیز همراه و همکار خواهیم بود و اکنون برادران سوری‌مان در این جهت هستند و ما هم در کنارشان هستیم و با این برادران همکارى مى‏‌کنیم و مى‏‌جنگیم و اعتقاد داریم که انقلاب اسلامى را باید به جهان صادر کنیم.

***
ان‏شاءالله خداوند به همه شما برادرها توفیق بدهد و به همه ما نیز این توفیق را بدهد که بتوانیم قوانین انفرادى و اجتماعى اسلام را هم درون خودمان و هم در اجتماع‏مان پیاده کنیم... این حرکت جدید ما نیز در منطقه نه صرفا به عنوان یک حضور سمبلیک و صورى است، بلکه حضور ما در این منطقه، عمل نیز در پى دارد. با اسرائیل وارد جنگ خواهیم شد و عملیات‏مان را علیه آن‌ها شروع خواهیم کرد. هرکس با ماست؛ بسم‌‏الله! هرکس با ما نیست، خداحافظ! ما با ایمانمان مى‌‏جنگیم؛ جندالله با ایمانش مى‏‌جنگد. بگذار بوق‏‌هاى تبلیغاتى رسانه‏‌هاى صهیونیستى و سران اسرائیل به ما بگویند شما براى خودکشى آمده‌‏اید. ما ثابت مى‏‌کنیم که خون ما باعث خواهد شد که سرزمین‏‌هاى مقدس اسلامى از دست امپریالیزم آمریکا و این رژیم غاصب و فاسد صهیونیستى آزاد بشود.

***
این‌ها - اسرائیلى‏‌ها - وقتى باورشان شد که نیروهاى ما به عزم جنگ با آن‌ها دارند به سوریه مى‌‏آیند، فورا اعلام آتش بس کردند. آتش بس؟! الان تمام فشارها دارد وارد مى‏‌شود که کشورهاى دیگر هم تن به آتش بس بدهند؛ آن هم در شرایطى که ارتش اسرائیل با تجاوز به لبنان، در منطقه‌‏اى به طول80 کیلومتر و به عرض 40 کیلومتر پیش مى‏‌آید و سرزمین مقدس اسلامى را اشغال مى‏‌کند. تا به امروز مؤمنین سخت‌‏ترین مقاومت‏‌ها را در مقابل اسرائیل از خودشان نشان داده‌‏اند و هنوز ارتش صهیونیستى نتوانسته وارد شهر "صور” شود. چرا؟ چون در صور شیعیان سکونت دارند و آن‌ها معتقدند که نیروهاى ایرانى، امروز یا فردا از راه مى‌‏رسند و به همین دلیل است که این چنین در مقابل ارتش سفاک اسرائیل مقاومت کرده‌‏اند. تا این لحظه نگذاشته‌‏اند که آن‌ها وارد صور بشوند. با آن که برادران و خواهران ما در محاصره دشمن قرار گرفته‌‏اند، ولى بحمدالله هنوز دشمن نتوانسته است به مناطق شیعه‌‏نشین وارد بشود.

***
سخت‏ترین مقابله‏‌هاو مبارزه‌‏ها توسط همین شیعیان محروم صورت گرفته؛ آن هم در موقعیتى که سایر جریانات، حتى آن کسانى که معتقدات ناسیونالیستى و ملى‏‌گرایى داشتند، در مقابل دشمن پا به فرار گذاشتند. این مسلمانان واقعى هستند که اکنون دارند در مقابل تجاوز صهیونیست‏‌ها ایستادگى مى‏‌کنند و ما نیز به یارى خدا هر شهرى را که توسط اسرائیلى‌‏ها محاصره شده، با در محاصره انداختن نیروهاى دشمن آزاد خواهیم کرد و اسرائیل را به سقوط مى‏‌کشانیم. روزى را نزدیک خواهیم کرد که اسرائیل چنان بترسد و در فکر این باشد که مبادا از لوله سلاحمان، به جاى گلوله، پاسدار بیرون بیاید. باشد که ما شبانگاهان بر سرشان بریزیم؛ همچون عقابان تیزپروازى که شب و روز برایشان معنا ندارد و باشد آنجایى به هم برسیم که با گرفتن هزاران اسیر از صهیونیست‏‌ها به جهانیان ثابت کنیم که ما به اتکا به سلاح ایمان‏مان مى‏‌جنگیم؛ نه به اتکاى هواپیما، نه با موشک‏‌هاى سام، نه با تانک، نه با توپ، نه با آتش جنگ‏‌افزارهاى مادى‏‌مان، ان‏ شاءالله.