کد خبر 32506
تاریخ انتشار: ۱۰ اسفند ۱۳۸۹ - ۱۶:۴۴

غربيان تا مدتي پيش منکر قدرت‌هاي ماورايي بودند اما در دهه‌هاي اخير به نوعي دنبال بازگشت به معنويت هستند. اما اين معنويت که به دنبال القاي نيروي ماورايي است، تحريف شده است و شيطان‌گرايي يک نمود از آن است.

به گزارش مشرق، حجت‌الاسلام احمد‌حسين شريفي معاون پژوهشي موسسه امام خميني (ره)در مطلبي در همشهري ماه از وجود گرايش به شيطان در فرقه هاي اسلامي خبر مي دهد.

وقتي از شيطان سخن مي‌گوييم، دو پديده مختلف «شيطان‌شناسي» و «شيطان‌گرايي» رودرروي ما قرار مي‌گيرد که نبايد آنها را با هم خلط کرد. شيطان‌شناسي پديده‌اي به قدمت تاريخ بشر است که از ديدگاه اديان مختلف خصوصاً اسلام مي‌تواند مورد بررسي قرار گيرد. متأسفانه امروز مطالعه‌ و تحقيق در اين زمينه کم است گرچه عرفا بيشتر از ديگران به اين بحث پرداخته‌اند.

در جهان اسلام سه طيف وجود دارند که تقديس ابليس جزو اعتقادات و مباني آنهاست اولين جريان «صوفيان» هستند که «حسن بصري» نيز در ميان‌شان است و از قرن اول هجري شروع شده و تا قرن ششم ادامه پيدا کرده و در اين مدت، تبرئه ابليس سير صعودي را طي کرده است به گونه‌اي که در بين برخي صوفيان گفته شد که در عالم هيچ يکتاپرستي مثل ابليس نيست و سرپيچي او از سجده بر آدم نيز به خاطر نهايت توحيد، عشق وافر به حضرت حق و تواضعش بود! از نظر آنها، شيطان ذوب در خداوند بود و غير از خدا را نمي‌ديد در حالي که اين مفاهيم ضد‌ديني و ضد‌قرآني است.

اما اين روند از قرون ششم و هفتم به بعد فروکش کرد و پس از آن گروهي مشاهده نمي‌شود که به تبرئه ابليس بپردازند

 

اهل حق و شيطان‌گرايي

دومين جريان در جهان اسلام که به تبرئه ابليس پرداخته است «اهل‌حق» است. آنان خود به دو گروه تقسيم مي‌شوند؛ گروه اول فقط در جهان اسلام زندگي مي‌کنند اما خود را اصلاً مسلمان نمي‌دانند و اگر کسي از اين گروه با مسلماني ارتباط برقرار کند، طرد مي‌شود و حکمش قتل است! آنان طيف «يزيديان» هستند و البته ربطي به يزيد بن‌معاوينه ندارند و نام‌شان اواژه «ايزد» گرفته شده است. پيروان اين فرقه احترامي فوق‌العاده تا سرحد عبادت براي ابليس قائل هستند.
عمده آنها در کرردستان عراق و ترکيه زندگي مي‌کنند. در کنار يزيديان، گروه دومي نيز هستند که در غرب کشور حضور دارند. بعضي از افراد اين گروه خود را شيعه 12 امامي مي‌دانند اما به نوعي براي ابليس نيز احترام قائلند. البته نام او را شيطان نمي‌خوانند بلکه «ملک‌طاووس» مي‌نامند.

 

انواع شيطان‌گرايي در غرب

گرچه جريان‌هاي شيطان‌گرايي از قديم در شرق وجود داشته‌اند ولي عمده آنچه اين روز‌ها به نام شيطان‌گرايي ترويج مي‌شود، از دنياي غرب آمده که به سه نوع استوار است؛ جريان اول، شيطان‌گرايي ديني است که متعلق به دوران باستان بوده و نگاه ماورايي داشتند. مردم، شيطان‌گرايي قرون وسطي و سوم، شيطان‌گرايي فلسفي است که دغدغه کنوني جامعه است.

 

عشاي تاريک و تاريکي عشا

مراسم «عشاي تاريک» يکي از مناسک مهم شيطان‌گرايي است. اين مراسم شبيه عشاي رباني در کليساست که اندکي شراب و نان خشک به افراد داده مي‌شود. نان به منزله جسد حضرت مسيح و شراب به منزله خون اوست تا احساس اتحاد با مسيح صورت گيرد. در «عشاي تاريک» نيز مخلوط خون، ادرار همراه با تکه‌اي نام خشک، استخوان يا گوشت به قربانيان‌شان مي‌خورانند و مي‌گويند با اين عمل مي‌تواني قدرت شيطان را تسخير کني و از نيرو‌هاي ماورايي استفاده کني.

 

ارائه پليدي‌ها در قالب دين

غربيان تا مدتي پيش منکر قدرت‌هاي ماورايي بودند اما در دهه‌هاي اخير به نوعي دنبال بازگشت به معنويت هستند. اما اين معنويت که به دنبال القاي نيروي ماورايي است، تحريف شده است و شيطان‌گرايي يک نمود از آن است.

 

مباني نظري و توهين به مقدسات

عدم اعتقاد به وجود خداي توانا، بي‌هدفي و قائل بودن به اتفاق در عالم، تفکر اومانيستي و اينکه انسان خداي خود است، خود‌پرستي و عدم التزام به هرگونه مقررات رايج در اديان و آداب و رسوم ديگران بخشي از عقايد شيطان‌گرايان است. دفاع از تناسخ، لذت‌گرايي به ويژه لذت جنسي همراه با خشم، خشونت و نفرت، انکار معاد، تاريک ديدن جهان و نا‌اميدي محض، ريختن خون به ويژه خون دختر بچه‌ها نيز از ديگر مناسک پيروان اين فرقه است. استفاده از موسيقي‌هاي تند همراه با خشونت و ابراز نفرت و توهين به مقدسات اديان مختلف به عنوان اصول و مباني نظري شيطان‌گايي فلسفي و برخي مباني رفتاري آنها اشاره کرد. موسيقيداني که چند بار تغيير جنسيت داد و شيطان‌گرايي را در دنياي جديد احيا کرد به پاره کردن انجيل و قرآن در جلوي عموم دست زد.

دلايل استفاده گسترده از موسيقي از سوي آنان، جاذبه‌هاي مجازي و حاشيه‌اي موسيقي مانند ايجاد فضا براي روابط آزاد دختران و پسران، ارزان و قابل دسترس بودن موسيقي با توجه به ارتقاي تجهيزات فني تکثير و توزيع، کاهش سطح حساسيت يا حساسيت‌زدايي از طريق نفوذ به خانواده‌ها، شرکت‌ها، اتومبيل‌هاي شخصي، رايانه‌هاي شخصي و بالاخره گوشي‌هاي تلفن همراه است.

همچنين در سال‌هاي 1380 تا 1383 برخي کتاب‌ها در ترويج شيطان‌گرايي با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ترجمه و منتشر شد

سال‌هاي مذکور دوران ترجمه کتاب‌هاي شيطان‌گرايي به فارسي بود. متاسفانه برخي از اين کتاب‌ها يک نکته مثبت و مفيد نيز براي بشريت ندارند. در مقابل اين موج بزرگ تبليغاتي، ضروري است اقدام‌هاي بازدارنده مناسبي صورت پذيرد وگرنه شيطان‌گرايي از يک جريان فانتزي به آسيب اجتماعي جدي بدل خواهد شد.