بر اساس این طرح رژیم صهیونیستی با اجرای این سناریو به دنبال از بین بردن برگه های داخلی فلسطینی‌ها و تلاش برای مانع تراشی در روند آشتی بین گروه های فتح و حماس برآمد.

گروه بین‌الملل مشرق - هفته نامه خبری تحلیلی الاسبوع العربی، موضوع کشته شدن سه شهرک نشین اسرائیلی و واقعی یا ساختگی بودن این حادثه جنجال زیادی را به راه انداخته است. تردیدهای زیادی در مورد این اقدام وجود دارد و معلوم نیست که آیا واقعا این اتفاق از سوی فلسطینی ها انجام شده، یا یک سناریوی اسرائیلی است.

برخی تحلیلگران اعتقاد دارند که این حادثه واقعی بوده و انگیزه‌های آن نیز به ماهیت بحران بین فلسطینی‌ها و اسرائیل باز می‌گردد. اما برخی دیگر اعتقاد دارند که این موضوع یک سناریوی ساختگی است. آنها دلایلی نیز برای ادعای خود دارند. این گروه معتقدند اسرائیل برنامه ریزی برای انجام عملیات حمله فراگیر به غزه و کرانه باختری را در دستور کار داشت، چرا که معتقد بود تنها گفتگوهای خونین است که می‌تواند اوضاع پیچیده معادلات کنونی را اندکی به نفع اسرائیل سر و سامان دهد.

مهم‌ترین سناریویی که برای این حادثه مطرح شده، این است که این شهرک نشینان اسرائیلی در یک حادثه رانندگی در منطقه ایلات کشته شده‌اند، موساد این حادثه را تحت پوشش قرار داده و جنازه ها را در آکادمی ابوکبیر نگه داشت، هماهنگی با خانواده‌های قربانیان نیز برای تحقق "اهداف و منافع اسرائیل" صورت گرفت. در پی مخفی ماندن این جنازه‌ها، دستگاه های مربوطه اعلام کردند که این افراد در الخلیل ربوده شده‌اند و برخی جریان‌ها را نیز در این رابطه متهم کردند. آنها عملیات جستجوی ایذایی را نیز ترتیب دادند تا اینکه نهایتا اعلام کردند که جنازه‌ها را یافته اند.



انگیزه‌های سناریو سازی اسرائیلی

بر اساس این طرح، رژیم صهیونیستی با اجرای این سناریو به دنبال از بین بردن برگه های داخلی فلسطینی‌ها و تلاش برای مانع تراشی در روند آشتی بین گروه های فتح و حماس برآمد. اسرائیل از ابتدای این عملیات نگرانی‌های خود را از این روند مخفی نکرد و در نهایت به بهانه جستجوی جنازه این سه شهرک نشین که مدعی ربایش آن‌ها از سوی گروه‌های فلسطینی بود، تمام اراضی فلسطینی را مورد تاخت و تاز قرار داد.

همزمان اسرائیل موفق شد توجه افکار عمومی جهان را به سمت مفهومی که آن را تروریسم فلسطینی معرفی می‌کرد، جلب نماید. علاوه بر تمام این‌ها توجیه لازم برای حمله فراگیر به نوار غزه و یهودی سازی قدس اشغالی و قبة الصخرة برای این رژیم فراهم شد.


نکته قابل توجه این بود که داعش نیز وارد این خط شد و با صدور بیانیه‌ای مدعی پذیرش مسئولیت این عملیات شد. این گروهک تروریستی با این اقدام می‌خواهد در راستای اهداف خود گام برداشته و خود را در مبارزه با گروه های قوی‌تر نشان دهد. این ادعا از سوی رسانه‌های صهیونیستی مورد توجه قرار گرفت و آنها نسبت به خطرات داعش و احتمال رسیدن آنها به کرانه باختری هشدار دادند و حق دفاع از خود را به اسرائیل دادند.

این نظریه البته از سوی برخی دیگر رد شده و منتقدان آن را در راستای توهم توطئه ارزیابی کرده و آن را قبول ندارند.

تحلیلگران اعتقاد دارند بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی با وجود در اختیار داشت برگه‌های قدرت و امکان ادامه اقدامات و فعالیت‌های خشن برای ساکت کردن طرف مقابل، سعی کرد برگه‌های درگیری به نفع خود به دست آورد که وی را در ادامه این روند کمک می‌کند. وی سعی کرد خطرات موجود از سوی فلسطینی‌ها را خطری برای دولت خود و نه موجودیت رژیم صهیونیستی معرفی کند و در ادامه با تاکید بر پروژه شهرک سازی خود مدعی شود که هر نوع تسلیم شدن در برابر حق فلسطینی ها در این رابطه را نمی‌پذیرد.



بحران سازی در راستای منافع اسرائیل

برخی اعتقاد دارند که این نتانیاهو و برخی ارکان حاکمیت راست گرای افراطی وی هستند که بحران هایی را برای ادامه مدیریت خود می تراشند. آنها برخی بهانه‌ها و غافگیریها را برای خود دست و پا می‌کنند تا بتوانند استمرار درگیری‌ها با طرف مقابل را توجیه کنند و برخی از خطراتی که به اعتقاد آنها لازم است مرحله کنونی است را از خود دفع کنند.

کابینه رژیم صهیونیستی خودکامگی خاصی را در این زمینه از خود نشان داده که گرایش های راست گرایانه و افراطی این کابینه را نشان می‌دهد. چرا که کابینه رژیم صهیونیستی و در پی آن افکار عمومی صهیونیست‌ها مذاکرات سازش و یا حتی فکر کردن درباره آن را قبول نمی‌کنند. آن‌ها معتقدند که عملیات سیاسی باید به گونه پروژه‌ای تعریف شود که آنها را به همه چیز برساند و هیچ چیزی از دست ندهند.

بر این اساس دیدگاه زمین در برابر سازش که مبتنی بر بازگرداندن بخش هایی از اراضی فلسطینی‌ها به خود آنها برای سازش با آنهاست، کاملا از ادبیات رژیم صهیونیستی حذف شده و معنایی واژگونه یافته است، به این ترتیب که اسرائیلی‌ها اراضی اشغالی را حفظ می‌کنند تا فلسطینی‌ها به ثبات دست یابند.

به این ترتیب می‌توان حوادث کنونی اسرائیل را از تحولات اخیر در زمینه ربایش سه جوان اسرائیلی و قتل آنها و در ادامه ربایش و قتل یک جوان فلسطینی بررسی کرد. هر دو طرف نیز این اقدامات را محکوم کرده و نسبت به آن اعلام بیزاری و تصریح کرده‌اند که این موضوع بر روند سازش تاثیری نخواهد گذاشت. این در حالی است که روند سازش تنها یک جریان تبلیغاتی و رسانه‌ای است که در واقعیت وجود خارجی ندارد.



حمله به غزه و  منافع شخصی نتانیاهو

برخی اعتقاد دارند تحولات اخیر در راستای منافع شخصی بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی است که همواره از تحولات خارجی برای واکنش نشان دادن به موج انتقادات داخلی استفاده می‌کند. فرقی نمی‌کند که این انتقادات در داخل حزب خود وی باشد یا اینکه از احزاب ائتلافی یا مخالف کابینه باشند. این در حالی است که اخیرا دیدگاه های متعددی در زمینه استعفای وی مطرح شده است. منتقدان، وی را به ناتوانی در از بین بردن روند اتحاد گروه‌های فلسطینی متهم می‌کنند و می گویند که وی نمی‌تواند عملکرد درستی در این راستا داشته باشد.

چند ساعت بعد از اعلام یافتن جنازه‌های شهرک نشینان صهیونیست جنگنده‌های رژیم صهیونیستی حملات هوایی خود به نوار غزه را آغاز کردند، حملاتی که همچنان نیز ادامه پیدا کرد و تاکنون به کشته و زخمی شدن دهها نفر و ویرانی تعداد زیادی از منازل فلسطینی‌ها منجر شده است. مقاومت فلسطین نیز موشک باران بخش های جنوبی سرزمین‌های اشغالی را آغاز کرده است. منابع فلسطینی اعلام کرده‌اند که شهرهای غزه و رفح و خان یونس و استان های مرکزی  و شمالی در نوار هدف بیشترین حملات جنگنده‌ها و قایق های جنگی و حملات موشکی زمینی قرار گرفته‌اند.


حمله موشکی رژیم صهیونیستی به نوارغزه

البته محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان تماس هایی را با برخی دولت‌های آمریکایی و اروپایی انجام داد تا از طریق دیپلماتیک مانع از حمله اسرائیل به نوار غزه شود. دفتر تشکیلات خودگردان با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد که تماس های فشرده در این راستا را در دستور کار قرار داده و خواستار تشکیل نشست فوق‌العاده و فوری سران فلسطین شده تا تحولات سیاسی و پیامدهای حوادث اخیر بررسی شود.

این در حالی است که برخی تحلیلها حکایت از آن دارد که پیش از این، تصمیم اسرائیل برای حمله به نوار غزه با هدف ضربه زدن به گروه‌های مقاومت و تقویت بازدارندگی خود قطعی شده بود، اما زمان و نحوه آغاز آن به درستی معلوم نبود.

در همین راستا آلکس فیشمن تحلیلگر مسایل نظامی اسرائیل در روزنامه یدیعوت آحارونوت نوشت که شمارش معکوس برای این جنگ آغاز شده و آماده سازی برای آن در سطوح تبلیغاتی و نظامی نیز شکل گرفته بود.