به گزارش مشرق، صادرات محصولات نفتی از جمله قیر در یک کشور نفتخیز مانند ایران یک روال و رویه طبیعی است. حتی اگر پالایشگاههای ایران به گونهای طراحی شده باشند که سهم تولیدات کم ارزش آنها مانند نفت کوره، قیر و VB که از بخشهای انتهایی برج تقطیر به دست میآیند نسبت به فرآوردههای با ارزشی مانند بنزین، گازوئیل، نفت سفید و LPG به شکل غیر طبیعی بالا و دور از استانداردهای فعلی و سابق جهان باشد،اما آنچه عجیب و غیر طبیعی است، ممنوعیت استفاده از قیر ایرانی در بعضی کشورهای جهان و همچنین کیفیت بسیار بد آسفالت جادههای ایران ناشی از کیفیت بسیار پایین قیر است.
در واقع کیفیت قیر ایران به حدی افت کرده است که حتی در کشورهایی که به کیفیت اهمیت کمتری میدهند مانند سریلانکا و بعضی ایالتهای چین استفاده از قیر ایرانی را به کلی ممنوع اعلام کردهاند. شهرداری کلانشهر استانبول نیز شرایط به شدت سختگیرانهای درباره واردات قیر وضع کرده است تا عملا قیر ایرانی در خیابانهای این شهر استفاده نشود.
کیفیت آسفالت خیابانهای ایران نیز نیاز به یادآوری ندارد. بسیاری از کارشناسان دلیل کیفیت پایین آسفالت را کیفیت پایین قیر و همچنین تکنیک استفاده از آن میدانند. آن هم در شرایطی که دو محقق ایرانی در دانشگاههای آمریکا نرمافزاری را طراحی کردهاند که با گرفتن اطلاعات و دادههای مربوط به شرایط آْب و هوایی در 20 سال گذشته میتواند نوع قیر مورد نیاز برای آسفالت را با دقت 50 متر مشخص کند، اما چرا وضعیت قیر ایران و اعتبار آن در بازارهای جهانی تا این حد افت کرده است؟ واقعیت آن است که بازار تولید و فروش قیر ایران کاملا به حال خود رها شده است. نه آییننامه مشخصی برای تولید قیر و آسفالت مورد استناد است و نه نهادهایی که اختیارات حاکمیتی دارند مانند شرکت ملی پالایش و پخش فراوردههای نفتی از اختیارات خود برای ساماندهی بازار قیر کشور استفاده میکنند.
*پروندههای کلان فساد در بازار قیر
بازار قیر ایران به حدی به حال خود رها شده است که یک سال و نیم پیش مدیرعامل یکی از بزرگترین تولیدکنندگان قیر کشور به اتهام فساد 300 تا 400 میلیارد تومانی بازداشت شد و پرونده وی روی میز رئیس دستگاه قضا قرار گرفت.
نکته جالب درباره این پرونده نقش یکی از بدهکاران بزرگ بانکی در پشت پرده این فساد است. این بدهکار پر نفوذ بانکی علاوه بر این پرونده نفتی، پروندههایی درباره قاچاق و زمینخواری نیز دارد.
یکی دیگر از بزرگترین شرکتهای تولیدکننده قیر کشور نیز اولین قربانی تحقیق و تفحص مجلس از تامین اجتماعی لقب گرفته است. بخش مهمی از پرونده این شرکت بزرگ مربوط به فروش قیر تولیدی این شرکت بوده است. مدیرعامل جدید این شرکت میگوید قیر این شرکت که بزرگترین تولید کننده قیر خاورمیانه است پیش از این در انحصار دو نفر بوده است.
*صادرات قیر تقلبی با برند قیر ایران
اما پدیده جدید در صنعت قیر کشور، فروش قیر تقلبی به جای قیر واقعی است. به گونهای که به عنوان مثال شرکتهای جدیدالتاسیس به جای قیر، VB پالایشگاههای بزرگ کشور را به نام قیر ایرانی صادر میکنند. VB که در واقع تهمانده برج تقطیر پالایشگاهها است کیفیت بسیار پایینتری از قیر دارد.
مثلا شرکت ک.الف. که 70 میلیارد تومان بدهی معوق به یکی از بانکهای کشور دارد بخش بدهکار شرکت را جدا کرده و دارائیهای آن را به یک شرکت جدید منتقل کرده است. این شرکت VB پالایشگاه بندرعباس را که کیفیت بهتری نسبت به محصول مشابه دیگر پالایشگاهها دارد خریداری کرده و تحت نام قیر ایران صادر میکند. این شرکت در حالی محصول خود را به قیمت 430 دلار در هر تن به فروش میرساند که شرکت نفت پاسارگاد به عنوان بزرگترین تولیدکننده قیر خاورمیانه که طبعا هزینههای تولید بسیار پایینتری نسبت به رقبا دارد قیر را به قیمت 460 دلار در هر تن به فروش میرساند. نزدیکترین رقیب بازار قیر ایران یعنی شرکتهای بحرینی هر تن قیر را به قیمت 550 دلار در هر تن به فروش میرسانند.
طبعا عملکرد و کیفیت آنچه که شرکت یاد شده و شرکتهای تازه تاسیس مشابه تحت نام قیر ایران میفروشند نه تنها باعث از دست رفتن بازارهای قیر ایران در بلند مدت می شود بلکه قیمت قیر ایران را نیز در بازارهای جهانی کاهش میدهد.
بر اساس این گزارش در سال 89 سهم این شرکتها که به شرکتهای خصوصی معروف شدهاند(شرکتهای اصلی تولید کننده قیر در اختیار نهادهای عمومی غیر دولتی یعنی صندوقهای بازنشستگی قرار دارند) در بازار قیر بین 1 تا 2 درصد بوده است. در سال 90 این سهم به 8 تا 9 درصد رسیده و در سال 91 سهم آنها از بازار 15 درصد بوده است. سهم این شرکتها از بازار در سال 92 به 20 درصد رسیده است و اگر رشد سهم بازار آنها به همین ترتیب ادامه یابد تا 2 یا 3 آینده بازیگر اصلی صنعت قیر ایران خواهند بود.
طبق آمار بورس کالا در حال حاضر 50 شرکت در عرضه قیر ایران فعال هستند. این در حالی است که در هیچ کشوری بازار قیر تا بدین حد متکثر و پراکنده نیست و قیر عملا توسط مجتمعهای بزرگ پالایشی به خصوص خود پالایشگاهها تولید و عرضه میشود.
*انحصار، تقلب و رفتار بیضابطه در بازار قیر ایران
این شرکتها به دلیل اینکه در عرضه قیر با کیفیت نمیتوانند با شرکتهای اصلی رقابت کنند یا انحصار خرید قیر از شرکتهای اصلی را نصیب خود میکنند یا از انواع روشهای تقلب برای تولید قیر بی کیفیت و کم ارزش و فروختن آن تحت نام قیر ایران بهره میگیرند.
چنانکه بعضی از این شرکتها قیر طبیعی را که در هر تن تنها 700 تومان قیمت دارد با قیر پالایشگاهی که بیش از 400 دلار در هر تن ارز دارد مخلوط کرده و به نام قیر پالایشگاهی می فروشند. بعضی از آنها همانطور که اشاره شد VB را به عنوان قیر به مشتریان خود غالب میکنند و بعضی دیگر هر چه به دستشان برسد از جمله لاستیکهای فرسوده را با قیر پالایشگاهی مخلوط میکنند و به قیمت ارزانتر میفروشند.
در چنین شرایطی طبیعی است که بسیاری از کشورها واردات قیر از ایران را ممنوع کنند.
راهکار اولیه برای کنترل آشفته بازار قیر محدود کردن صدور مجوز ایجاد واحدهای قیرسازی از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت است. توجه به آییننامههایی از قبیل آییننامه تولیدکنندگان آسفالت نیز میتواند به کنترل بخشی از این بازار و کیفیت قیر مصرفی کمک کند.
در واقع کیفیت قیر ایران به حدی افت کرده است که حتی در کشورهایی که به کیفیت اهمیت کمتری میدهند مانند سریلانکا و بعضی ایالتهای چین استفاده از قیر ایرانی را به کلی ممنوع اعلام کردهاند. شهرداری کلانشهر استانبول نیز شرایط به شدت سختگیرانهای درباره واردات قیر وضع کرده است تا عملا قیر ایرانی در خیابانهای این شهر استفاده نشود.
کیفیت آسفالت خیابانهای ایران نیز نیاز به یادآوری ندارد. بسیاری از کارشناسان دلیل کیفیت پایین آسفالت را کیفیت پایین قیر و همچنین تکنیک استفاده از آن میدانند. آن هم در شرایطی که دو محقق ایرانی در دانشگاههای آمریکا نرمافزاری را طراحی کردهاند که با گرفتن اطلاعات و دادههای مربوط به شرایط آْب و هوایی در 20 سال گذشته میتواند نوع قیر مورد نیاز برای آسفالت را با دقت 50 متر مشخص کند، اما چرا وضعیت قیر ایران و اعتبار آن در بازارهای جهانی تا این حد افت کرده است؟ واقعیت آن است که بازار تولید و فروش قیر ایران کاملا به حال خود رها شده است. نه آییننامه مشخصی برای تولید قیر و آسفالت مورد استناد است و نه نهادهایی که اختیارات حاکمیتی دارند مانند شرکت ملی پالایش و پخش فراوردههای نفتی از اختیارات خود برای ساماندهی بازار قیر کشور استفاده میکنند.
*پروندههای کلان فساد در بازار قیر
بازار قیر ایران به حدی به حال خود رها شده است که یک سال و نیم پیش مدیرعامل یکی از بزرگترین تولیدکنندگان قیر کشور به اتهام فساد 300 تا 400 میلیارد تومانی بازداشت شد و پرونده وی روی میز رئیس دستگاه قضا قرار گرفت.
نکته جالب درباره این پرونده نقش یکی از بدهکاران بزرگ بانکی در پشت پرده این فساد است. این بدهکار پر نفوذ بانکی علاوه بر این پرونده نفتی، پروندههایی درباره قاچاق و زمینخواری نیز دارد.
یکی دیگر از بزرگترین شرکتهای تولیدکننده قیر کشور نیز اولین قربانی تحقیق و تفحص مجلس از تامین اجتماعی لقب گرفته است. بخش مهمی از پرونده این شرکت بزرگ مربوط به فروش قیر تولیدی این شرکت بوده است. مدیرعامل جدید این شرکت میگوید قیر این شرکت که بزرگترین تولید کننده قیر خاورمیانه است پیش از این در انحصار دو نفر بوده است.
*صادرات قیر تقلبی با برند قیر ایران
اما پدیده جدید در صنعت قیر کشور، فروش قیر تقلبی به جای قیر واقعی است. به گونهای که به عنوان مثال شرکتهای جدیدالتاسیس به جای قیر، VB پالایشگاههای بزرگ کشور را به نام قیر ایرانی صادر میکنند. VB که در واقع تهمانده برج تقطیر پالایشگاهها است کیفیت بسیار پایینتری از قیر دارد.
مثلا شرکت ک.الف. که 70 میلیارد تومان بدهی معوق به یکی از بانکهای کشور دارد بخش بدهکار شرکت را جدا کرده و دارائیهای آن را به یک شرکت جدید منتقل کرده است. این شرکت VB پالایشگاه بندرعباس را که کیفیت بهتری نسبت به محصول مشابه دیگر پالایشگاهها دارد خریداری کرده و تحت نام قیر ایران صادر میکند. این شرکت در حالی محصول خود را به قیمت 430 دلار در هر تن به فروش میرساند که شرکت نفت پاسارگاد به عنوان بزرگترین تولیدکننده قیر خاورمیانه که طبعا هزینههای تولید بسیار پایینتری نسبت به رقبا دارد قیر را به قیمت 460 دلار در هر تن به فروش میرساند. نزدیکترین رقیب بازار قیر ایران یعنی شرکتهای بحرینی هر تن قیر را به قیمت 550 دلار در هر تن به فروش میرسانند.
طبعا عملکرد و کیفیت آنچه که شرکت یاد شده و شرکتهای تازه تاسیس مشابه تحت نام قیر ایران میفروشند نه تنها باعث از دست رفتن بازارهای قیر ایران در بلند مدت می شود بلکه قیمت قیر ایران را نیز در بازارهای جهانی کاهش میدهد.
بر اساس این گزارش در سال 89 سهم این شرکتها که به شرکتهای خصوصی معروف شدهاند(شرکتهای اصلی تولید کننده قیر در اختیار نهادهای عمومی غیر دولتی یعنی صندوقهای بازنشستگی قرار دارند) در بازار قیر بین 1 تا 2 درصد بوده است. در سال 90 این سهم به 8 تا 9 درصد رسیده و در سال 91 سهم آنها از بازار 15 درصد بوده است. سهم این شرکتها از بازار در سال 92 به 20 درصد رسیده است و اگر رشد سهم بازار آنها به همین ترتیب ادامه یابد تا 2 یا 3 آینده بازیگر اصلی صنعت قیر ایران خواهند بود.
طبق آمار بورس کالا در حال حاضر 50 شرکت در عرضه قیر ایران فعال هستند. این در حالی است که در هیچ کشوری بازار قیر تا بدین حد متکثر و پراکنده نیست و قیر عملا توسط مجتمعهای بزرگ پالایشی به خصوص خود پالایشگاهها تولید و عرضه میشود.
*انحصار، تقلب و رفتار بیضابطه در بازار قیر ایران
این شرکتها به دلیل اینکه در عرضه قیر با کیفیت نمیتوانند با شرکتهای اصلی رقابت کنند یا انحصار خرید قیر از شرکتهای اصلی را نصیب خود میکنند یا از انواع روشهای تقلب برای تولید قیر بی کیفیت و کم ارزش و فروختن آن تحت نام قیر ایران بهره میگیرند.
چنانکه بعضی از این شرکتها قیر طبیعی را که در هر تن تنها 700 تومان قیمت دارد با قیر پالایشگاهی که بیش از 400 دلار در هر تن ارز دارد مخلوط کرده و به نام قیر پالایشگاهی می فروشند. بعضی از آنها همانطور که اشاره شد VB را به عنوان قیر به مشتریان خود غالب میکنند و بعضی دیگر هر چه به دستشان برسد از جمله لاستیکهای فرسوده را با قیر پالایشگاهی مخلوط میکنند و به قیمت ارزانتر میفروشند.
در چنین شرایطی طبیعی است که بسیاری از کشورها واردات قیر از ایران را ممنوع کنند.
راهکار اولیه برای کنترل آشفته بازار قیر محدود کردن صدور مجوز ایجاد واحدهای قیرسازی از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت است. توجه به آییننامههایی از قبیل آییننامه تولیدکنندگان آسفالت نیز میتواند به کنترل بخشی از این بازار و کیفیت قیر مصرفی کمک کند.