به گزارش گروه اجتماعی مشرق، متهم که مردی 33 ساله است، وقتی پشت تریبون قرار گرفت اتهام خود را قبول و درخواست بخشش کرد. نماینده دادستان در ابتدای جلسه محاکمه در جایگاه حاضر شد و در توضیح آنچه اتفاق افتاده بود خطاب به قضات شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران گفت: «متهم که یعقوب نام دارد یک سال قبل در جریان درگیری با همسایهاش به نام میثاق او را به قتل رساند و جسدش را در مغازه رها کرد. بعد از اینکه مشخص شد یعقوب عامل قتل است وی بازداشت شد و به جرم خود اعتراف کرد. اکنون بهعنوان نماینده دادستان تهران درخواست صدور رای قانونی با توجه به خواسته اولیایدم دارم.
در ادامه مادر مقتول بهعنوان تنها ولیدم در جایگاه حاضر شد او درخواست قصاص کرد و گفت: «شب قبل از حادثه پسرم به خانه نیامد خیلی نگرانش شدم و برای اینکه بدانم چه اتفاقی برایش افتاده است به مغازهاش رفتم صبح خیلی زود بود از دوستان یعقوب که در آن نزدیکی نانوایی داشتند پرسیدم میثاق را ندیدهاند، گفتند او به بازار رفته تا جنس بیاورد اما آن موقع از روز بازار هنوز باز نشده بود. بعد متوجه شدم میثاق کشته شده بود و آنها برای مخفیکردن جسدش به من چنین حرفی زدهاند تا بعدازظهر آن روز جسد پسرم در مغازهاش ماند و به من چیزی نگفتند ضربهای که وارد شده، آنقدر شدید بوده که حتی وقتی میخواستند پسرم را در بهشتزهرا بشویند نتوانستند. با کاری که یعقوب کرده جای بخشش نیست و درخواست صدور حکم قصاص دارم.
در ادامه متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: «من و میثاق همسایه بودیم من در مغازه نانوایی کار میکردم و میثاق هم مغازهای کنار مغازه ما داشت. هر پنجشنبه به خانهمان میرفتم و بقیه روزها را در مغازه میخوابیدم یک روز قبل از حادثه کارم که تمام شد تصمیم گرفتم به خانهمان بروم اما میثاق اصرار کرد بمانم. گفت کمی جنس دارد و میخواهد کمکش کنم تا این جنسها را با هم بچینیم من هم کمکش کردم بعد هم به مغازه رفتم و خوابیدم فردای آن روز برای بقیه کارها رفتم میثاق کمی مواد داشت با هم مواد کشیدیم همینطور که در مغازه نشسته بودیم به من گفت صدهزارتومان به او بدهکار هستم او گفت پول دستی از او گرفته و پس ندادهام گفتم من هیچ پولی به تو بدهکار نیستم هرچه بود دادم سر این موضوع با هم دعوا کردیم من که خیلی عصبانی شده بودم صندلی را برداشتم و به سر میثاق کوبیدم نمیخواستم بکشمش فقط میخواستم عصبانیتم را نشان بدهم.»
متهم گفت: «من پول را به میثاق داده بودم اما او یادش نمیآمد ما همیشه از هم پول قرض میکردیم گاهی وقتها هم میثاق از من پول میگرفت اما هیچ وقت سر این موضوع با هم دعوا نمیکردیم.»
در ادامه وکیل مدافع متهم در جایگاه حاضر شد و دفاعیات خود را مطرح کرد. سپس متهم برای بیان آخرین دفاع در جایگاه حاضر شد او اتهام قتل را یکبار دیگر قبول کرد و گفت: از مادر میثاق بهخاطر این اتفاق معذرتخواهی میکنم و درخواست بخشش دارم. هیات قضات پس از این جلسه برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.
در ادامه مادر مقتول بهعنوان تنها ولیدم در جایگاه حاضر شد او درخواست قصاص کرد و گفت: «شب قبل از حادثه پسرم به خانه نیامد خیلی نگرانش شدم و برای اینکه بدانم چه اتفاقی برایش افتاده است به مغازهاش رفتم صبح خیلی زود بود از دوستان یعقوب که در آن نزدیکی نانوایی داشتند پرسیدم میثاق را ندیدهاند، گفتند او به بازار رفته تا جنس بیاورد اما آن موقع از روز بازار هنوز باز نشده بود. بعد متوجه شدم میثاق کشته شده بود و آنها برای مخفیکردن جسدش به من چنین حرفی زدهاند تا بعدازظهر آن روز جسد پسرم در مغازهاش ماند و به من چیزی نگفتند ضربهای که وارد شده، آنقدر شدید بوده که حتی وقتی میخواستند پسرم را در بهشتزهرا بشویند نتوانستند. با کاری که یعقوب کرده جای بخشش نیست و درخواست صدور حکم قصاص دارم.
در ادامه متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: «من و میثاق همسایه بودیم من در مغازه نانوایی کار میکردم و میثاق هم مغازهای کنار مغازه ما داشت. هر پنجشنبه به خانهمان میرفتم و بقیه روزها را در مغازه میخوابیدم یک روز قبل از حادثه کارم که تمام شد تصمیم گرفتم به خانهمان بروم اما میثاق اصرار کرد بمانم. گفت کمی جنس دارد و میخواهد کمکش کنم تا این جنسها را با هم بچینیم من هم کمکش کردم بعد هم به مغازه رفتم و خوابیدم فردای آن روز برای بقیه کارها رفتم میثاق کمی مواد داشت با هم مواد کشیدیم همینطور که در مغازه نشسته بودیم به من گفت صدهزارتومان به او بدهکار هستم او گفت پول دستی از او گرفته و پس ندادهام گفتم من هیچ پولی به تو بدهکار نیستم هرچه بود دادم سر این موضوع با هم دعوا کردیم من که خیلی عصبانی شده بودم صندلی را برداشتم و به سر میثاق کوبیدم نمیخواستم بکشمش فقط میخواستم عصبانیتم را نشان بدهم.»
متهم گفت: «من پول را به میثاق داده بودم اما او یادش نمیآمد ما همیشه از هم پول قرض میکردیم گاهی وقتها هم میثاق از من پول میگرفت اما هیچ وقت سر این موضوع با هم دعوا نمیکردیم.»
در ادامه وکیل مدافع متهم در جایگاه حاضر شد و دفاعیات خود را مطرح کرد. سپس متهم برای بیان آخرین دفاع در جایگاه حاضر شد او اتهام قتل را یکبار دیگر قبول کرد و گفت: از مادر میثاق بهخاطر این اتفاق معذرتخواهی میکنم و درخواست بخشش دارم. هیات قضات پس از این جلسه برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.