همزمان با اعلام دولت خلافت در روز اول ماه مبارک رمضان نقشه ای توسط این گروه منتشر شد که در آن برنامه پنج ساله این داعش برای احیای دولت خلافت ترسیم شده است.

به گزارش مشرق، انحراف تدریجی داعش از آرمان های القاعده که به موجب آن ضدیت با غرب را جایگزین ضدیت افراطی با تشیع کرد، باعث شد تا ایمن الظواهری رهبر القاعده در فوریه 2014م به طور رسمی سلب وابستگی داعش از القاعده را اعلام کند. این مسئله واکنش های مختلفی را در میان جریان های مسلح جهادی در برداشت. برخی از این موضعگیری رهبری القاعده حمایت کرده و رفتار داعش را مورد انتقاد قرار دادند و گروهی از جریان های تکفیری نیز با استقبال از عملکرد داعش، ضمن اعلام بیعت با آن، الظواهری را به دور شدن از آرمان ها متهم ساختند. در این میان گروه های جهادی شمال آفریقا به ویژه گروه های جهادی صحرای سینا و گروه هایی که در مغرب عربی (لیبی، تونس و الجزایر) فعالیت دارند، به صف متحدان داعش پیوستند و عملکرد این گروه در سوریه، عراق و لبنان را مورد تقدیر قرار دادند. به عنوان مثال، گروه انصار بیت المقدس در صحرای سینا ضمن بیعت با ابوبکر البغدادی رهبر داعش، به شیعیان مصر هشدار داد که در انتظار تکرار حوادث لبنان باشند. همچنین رهبر القاعده مغرب اسلامی نیز در آخرین پیام صوتی خود حمایتش را از داعش بصورت علنی اعلام کرد و پیروزی داعش در موصل و دیگر شهرهای عراق را به او تبریک گفت.

"دامس" رویای داعش برای تحقق دولت خلافت

اندک تأملی در الگوی رفتاری داعش به وضوح بیانگر این حقیقت است که رهبران این گروه تروریستی به صورت جدی در رویای تسلط بر جهان هستند. از این رو، البغدادی دو روز پس از اعلام "خلافت" داعش در عراق و سوریه خود را "خلیفه‌ی دولت اسلامی" نامید و تیم رسانه ای داعش به منظور جامه عمل پوشیدن به این رویا در تبلیغات خود تاکید بسیاری براحیای مرزهای جغرافیایی قبل از جنگ جهانی اول داشته و تقسیم امپراتوری عثمانی به موجب قرارداد "سایکس-پیکو" را توطئه کشورهای غربی برای جدایی افکندن میان مسلمانان می‌داند. از این رو، همزمان با اعلام دولت خلافت در روز اول ماه مبارک رمضان نقشه ای توسط این گروه منتشر شد که در آن برنامه پنج ساله این داعش برای احیای دولت خلافت ترسیم شده است. در این نقشه مناطقی از غرب آسیا و شمال آفریقا، بخش‌های وسیعی از آسیا و اروپا شامل کشورهای حوزه بالکان، اتریش و اسپانیا است، که به رنگ سیاه نشان داده شده‌ و محدوده دولت خلافت داعش را نشان می دهد. در حال حاضر، تحرکات داعش در کشورهای همجوار عراق همچون اردن، عربستان و کویت آغاز شده است و نیروهای نظامی و امنیتی در کشورهای مذکور به حالت آماده باش هستند.

حوزه دیگری که به شدت مورد توجه رهبران و فرماندهان نظامی داعش قرار دارد، کشورهای آفریقای عربی است؛ زیرا حضور اقوام و مذاهب مختلف و اختلافات میان آنها، سیستم ناکارآمد دولتی و خودکامگی سران، بافت سنتی و غیر مدرن، فقر فرهنگی و اقتصادی و در نهایت اختلافات مرزی در این منطقه شرایط مناسبی را برای رشد و نمو جریانهای منحرف اسلامی از جمله القاعده و گروه های همسو با آن فراهم کرده است. لذا رهبران داعش به منظور تحقق رویای خلافت اسلامی سرمایه گذاری بسیاری بر روی این منطقه کرده و با ایجاد گروه های وابسته بومی سعی در افزودن کشورهای شمال آفریقا به حوزه فعالیت خود دارند. در حال حاضر آنچه امکان دست یابی داعش به این هدف را ممکن می سازد فعالیت گروه هایی همچون "القاعده مغرب اسلامی" در الجزایر و مالی، "انصار الشریعه" در تونس و لیبی است. از این رو، بعد از اعلام حمایت گروه های مذکور از اقدامات داعش در عراق و سوریه، این گروه تروریستی از طرح خود برای توسعه نفوذ بر شمال آفریقا در قالب تشکیل گروهی تحت عنوان "دامس" (دولت اسلامی مغرب اسلامی) خبر داد. بر اساس این طرح، کلیه گروه های همسو با داعش بعلاوه نیروهای بومی این مناطق که سابقه حضور در سوریه و عراق را دارند، بایستی در یک گروهک منطقه ای به نام دامس سازماندهی شوند. در این راستا، جلسات متعددی نیز میان فرماندهان داعش با فرماندهان محلی گروه های مسلح مهم در کشورهای مذکور از جمله انصار الشریعه تونس و لیبی، جماعت اسلامی جنگجویان لیبی، گردان عقبه بن نافع، گردان ابوبکر الصدیق، گروهان ام یمنی و ... برگزار گردید که در اکثر آنها "ابوعیاض التونسی" و "ابوبکر الحکیم التونسی" از رهبران انصار الشریعه حضور مستمر دارند. لازم به ذکر است که طی رایزنی های صورت گرفته میان عناصر داعش و فرماندهان القاعده در شمال آفریقا کشور لیبی به دلیل وضعیت خاص اقلیمی و فرهنگی به عنوان مرکز آموزش و فرماندهی "دامس" انتخاب گردیده است.

فرماندهان دامس چه کسانی هستند؟

بدون شک، داعش برای سیطره نفوذ خود در کشورهایی که قصد نفوذ در آنها را دارد، بایستی بگونه ای رفتار کند که حساسیت نهادهای اطلاعاتی و امنیتی را به خود معطوف نسازد، لذا استفاده از رهبران با سابقه بومی و نیروهایی که متعلق به این کشورها هستند، در صدر اولویت های داعش قرار دارد. در شمال آفریقا نیز افرادی که بتوانند عهده دار این مسئولیت شده و از داعش حمایت کنند، وجود دارند که دو تن از مهمترین آنها عبارتند از:

أبو مصعب عبد الودود (عبد الملک درودکال)

ابو مصعب عبدالودود ملقب به "درودکال" در سال 1970م در روستای زیّان از توابع شهر مفتاح در استان البلیده الجزایر دیده به جهان گشود. وی دارای فوق لیسانس تکنولوژی از دانشگاه البلیده است. در سال 1992م در پی آشنایی با سعید مخلوفی امیر جنیش الدولة الاسلامیة جذب این گروه شد و به دلیل رشته دانشگاهی و آشنایی که با مواد شیمیایی شد، پس از مدتی به عنوان مسئول انفجار و تخریب جنبش الدولة الاسلامیة انتخاب شد. در سال 1996م مسئولیت کلیه کارگاه های ساخت ادوات نظامی سپاه الاهوال (متشکل از گردان های الفتح، ابوبکر الصدیق و الارقم می باشد که در استان بومرداس الجزایر فعالیت می کند) شد و پس از فرمانده گردان "القدس"، مسئول آموزش القاعده مغرب اسلامی و در سال 2004م نیز به عنوان امیر "الجماعه السلفیه للدعوة و القتال" الجزایر معرفی شد. ابومصعب در سال 2007م بصورت رسمی با بن لادن بیعت کرد و نام جماعت خود را به سازمان القاعده مغرب اسلامی تغییر داد. این گروه مدعی است که به دنبال آزاد سازی مغرب عربی از چنگال نیروهای غربی به ویژه فرانسه و آمریکا و برپایی دولت اسلامی یکپارچه در سراسر منطقه مغرب عر بی است. عمده تحرکات القاعده مغرب اسلامی در مناطق شرقی و جنوبی الجزایر واقع شده است. هنوز آمار دقیقی از تعداد عناصر این گروهک در دست نیست، اما آمارهای غیر رسمی تعداد افراد تحت امر ابو مصعب را در حدود چند صد نفر برآورد می کنند که در قالب 70 گروه کوچک ساماندهی شده و عمدتاً دارای تابعیت الجزایری و برخی نیز از کشورهای موریتانی، نیجریه، مالی، تونس و مراکش هستند. از جمله اقدامات این گروه تروریستی ربایش شهروندان غربی در منطقه شمال آفریقا است که با هدف دریافت پول صورت می گیرد. این گروه همچنین برای کسب درآمد اقدام به تشکیل بزرگترین باند قاچاق انسان، سلاح و مواد مخدر در منطقه شمال و صحرای آفریقا نموده است.

سیف الله بن حسین (ابوعیاض التونسی)

سیف الله بن عمر بن حسین ملقب به ابوعیاض التونسی در نوامبر 1965 در شهر "منزل بورقیبه" در شمال تونس به دنیا آمد. وی حافظ قرآن از مبلغان و خطبای تونسی است که در دهه هشتاد قرن بیستم با مطالعه آثار حسن البناء به تفکرات اخوانی متمایل و جذب جنبش الاتجاه الاسلامی (که بعدها به حزب النهضه تغییر نام داد) گردید. ابو عیاض همزمان با سخت گیریهای نظام بن علی بر جنبش های دانشجویی در سال 1987م از تونس خارج شد و برای ادامه تحصیلات عازم مراکش شد. پس از مدتی به انگلستان و سپس افغانستان رفت و پس از گذراندن دوره های نظامی در قندهار در سال 2000م به همراه دوستش طارق المعروفی اقدام به تاسیس گروهی تحت عنوان "جماعة المقاتلیین التونسیین" در جلال آباد نمود. در افغانستان وی متهم به ترور احمد شاه مسعود شد. در سال 2003م به ترکیه رفت و در آنجا بازداشت و به دولت تونس تحویل داده شد. دادگاه قضایی تونس ابوعیاض را به 43 سال حبس محکوم کرد. اما در سال 2011م بعد از انقلاب تونس مورد عفو عمومی قرار گرفت و به همراه ابو ایوب و خطیب الادریسی اقدام به تاسیس جماعت "انصار الشریعه" نمود. این جماعت در سال 2013م به دلیل ترور دو تن از شخصیت های برجسته تونسی و نیز حمله به مراکز پلیس در لیست گروه های تروریستی کشورهای تونس و آمریکا قرار گرفت.

نتیجه گیری

در تحلیل آنچه تا کنون بیان شد، باید توجه داشت که اولاً تلاش داعش برای توسعه نفوذ در دیگر مناطق لزوماً به معنای توسعه توان اطلاعاتی و عملیاتی این گروه نیست، بلکه فرماندهان داعش به دلیل داشتن تفکر چریکی به دنبال یافتن مناطقی هستند که در صورت شکست در یک حوزه جغرافیایی به دیگر مناطق مستعد نقل مکان کنند. ثانیاً حضور داعش در شمال آفریقا نمی تواند تاثیر چندانی در معادلات حاکم در این منطقه بگذارد؛ زیرا حضور گروه های تروریستی مسلح در شمال آفریقا پدیده جدیدی نیست و دولت های موجود در این منطقه همواره با این مسئله به اشکال مختلف سرگرم بوده اند ما معتقدیم که تنها اختلافی که تشکیل گروهک دامس برجای خواهد گذاشت، افزایش هماهنگی میان گروه های موجود در منطقه است که آن هم بیش از هر چیز منوط به موفقیت داعش در جبهه عراق است. در غیر اینصورت تجربه تاریخی ثابت کرده است که چنین ائتلاف هایی میان گروه های مسلح چندان پایدار نبوده و پس از مدتی به جنگ و درگیری های خونین درون گروهی منجر خواهد شد.

منبع: دیدبان