گروه جنگ نرم مشرق- نوشتهی زیر کالبدشکافی خط به خط یا پاراگراف به پارگراف یک نمونه از خبرها یا تحلیلهای منتشر شده در بیبیسی فارسی در مورد تحولات غزه است. جملههای برجسته شده نقل قول مستقیم از مطلب بیبیسی است و جملههای داخل {} توضیحاتی که به آن اضافه کرده ایم. متن خبر را به صورت کامل نقد کردهایم به این معنا که هیچ جمله یا عنوان یا عکسی حذف نشده است و ترتیب مطالب نیز حفظ شده است. اما پاراگرافها را بسته به موضوع بازتنظیم کردهایم. در هر مورد سعی کردهایم از لایهی سطحی عبور کنیم و به عمق جملات دست یابیم و بر اساس آن تعادل جملات را ارزیابی کنیم: آیا در هر پاراگراف پوشش خبری به سود اسرائیل است یا بیطرفانه و حرفهای؟ آیا به سود فلسطینیهاست؟ در پایان جمعبندی خود را مینویسیم و دوست داریم قضاوت شما را هم دربارهی اینکه آیا برایند مطلب منتشر شده به سود اسرائیل است یا خیر بدانیم.
عنوان خبر: ادامه درگیری غزه علیرغم درخواست شورای امنیت
{اولا اسمی از اسرائیل در عنوان برده نشده است. درگیری غزه به چه معناست؟ آیا غزهای ها با خود درگیر هستند یا با یک عامل بیرونی میجنگند؟ ثانیا اطلاق لفظ درگیری به حملهی اسرائیل به اردوگاهی که تحت محاصرهی نزدیک به مطلق اقتصادی و نظامی و اجتماعی و سیاسی قرار دارد تخفیف «تجاوزی یکسویه» به «جنگی دوجانبه» است. آیا فلسطینیها میتوانند سلاح و تجهیزات نظامی دریافت کنند؟ آیا آنها میتوانند همچون اسرائیل از خود دفاع کنند؟ خیر. آنها چنین امکانی ندارند. در نتیجه اقدام نظامی علیه غزه تجاوز و قتل عام است و نه جنگ و نه درگیری. انتخاب عنوان میتواند با دقت و توازن بیشتری انجام شود.
نتیجهی ارزیابی: به سود اسرائیل}
با وجود درخواست شورای امنیت سازمان ملل متحد برای برقراری آتشبس در نوار غزه، جنگ هوایی اسرائیل و حماس ادامه دارد و به نظر می رسد قدری شدیدتر شده باشد.
{اولا که همانطور که گفته شد این جنگ نیست چرا که حق دفاع از خود از یک طرف سلب شده است و ثانیا غزه نیروی هوایی ندارد که بتواند جنگ هوایی کند! کاربرد نادقیق اصطلاح جنگ هوایی در ادبیات نظامی به درگیری میان جنگافزارهای هوابرد نظامی (Aerial warfare) اطلاق میشود. هواپیماهای جنگندهی فلسطینی را مجسم کنید که در آسمانها با هواپیماهای اسرائیلی درگیر هستند. تصویری که به وضوح نادرست است و مورد نظر تنظیم کنندهی خبر هم نبوده اما با بیدقتی یا بیخیالی در متن خبر کار شده است.
نتیجهی ارزیابی: به سود اسرائیل}
ارتش اسرائیل طی شب منزل رئیس پلیس غزه را بمباران کرد.
{ارتش اسرائیل طی شب (و روزها و شبهای قبل) نقاط دیگری را نیز بمباران کرد که هویت همهی آنها بر ما آشکار نیست (اسرائیل در روزهای اخیر ۱۰۰۰ نقطه را در غزه هدف قرار داده است). ارتش اسرائیل ادعا میکند که فقط اهداف نظامی و شبهنظامی را هدف قرار میدهد. این ادعایی است که توسط منابع غیراسرائیلی راستآزمایی نشده است. اما اینکه از میان تمامی آن اهداف فقط به حمله به رئیس پلیس غزه اشاره شود به سود پروپاگاندای ارتش اسرائیل است که مدعی است فقط اهداف نظامی و شبه نظامی را هدف قرار میدهد. از سوی دیگر پلیس یک نیروی انتظامی است که در خدمت برقراری قانون و نظم قرار دارد و نیروهای آن از نظر قوانین جنگی غیرنظامی تلقی میشوند مگر آنکه ثابت شود این نیروها در عملیات نظامی نقش داشتهاند. اسرائیل همهی نیروهای پلیس غزه را نظامی تلقی میکند. چنانچه در این خبر ذکر میشد که حمله به پلیس با حمله به واحدهای نظامی یا شبه نظامی فرق میکند ارزیابی این خبر متوازن میشد، اما چون متن خبر این نکته را ناگفته گذاشته است برداشت غالب توسط مخاطب کم اطلاع فرضی احتمالا همان است که عرض کردم: «اسرائیل به اهداف غیرنظامی حمله نمیکند».
نتیجهی ارزیابی: به سود اسرائیل}
دست کم ۱۷ نفر از اعضای خانواده و بستگان وی کشته شده اند.
{حتی اگر بتوانیم حمله به منزل رئیس پلیس غزه را به عنوان حمله به هدف نظامی توجیه کنیم کشتن اعضای خانواده و بستگان او نمیتواند قابل پذیرش باشد. گزارش کشته شدن این غیرنظامیان در چارچوب وظایف خبررسانی است. در نتیجه جملهی بالا بیطرفی خبری را نقض نکرده است.
نتیجهی ارزیابی: بیطرفانه}
این حمله پس از آن انجام شد که گردان های عزالدین قسام، شاخه نظامی حماس، چند راکت به سوی تل آویو پرتاب کرده بودند.
{این نوع برش وقایع تاریخی به شیوهای که تحرکات اسرائیل را واکنش به رفتار تحریکآمیز فلسطینیها نشان میدهد در واقع همصدایی با پروپاگاندای اسرائیل است که ”ما فقط دفاع میکنیم" در حالی که نگاهی به تاریخ چند سال اخیر در منطقه نشان میدهد که اسرائیل در سراسر ماههای اخیر مشغول حملهی نظامی به غزه و کشتن فلسطینیها بوده است که با کمتوجهی چشمگیر رسانهای مواجه شده است. به عنوان مثال فقط در سه ماه اول ۲۰۱۴ تلفات ناشی از حملات هواپیماها و توپخانهی اسرائیل به غزه ۱۸ کشته و ۱۱۰زخمی بوده است. بیطرفی رسانهای حکم میکند که سعی شود تاریخ تا حد امکان بریده نشود و دست کم در چند جمله چشمانداز تاریخی منطقه ذکر شود یا اگر به جبر محدودیت فضا در متن خبر قرار است تاریخ بریده شود با در نظر گرفتن آمار کشتار و تجاوز و تحریم روزمرهی اسرائیل علیه مردم غزه رفتار امروز فلسطینیها واکنش دفاعی به حملات اسرائیل تلقی شود و نه بر عکس. به نقل از نوآم چامسکی:
”محاصره و بمباران غزه، ارتباطی با دفاع دولت اسرائیل از خود یا مبارزه با حماس یا دستیابی به صلح ندارد. استفادهی اسرائیل از سلاحهای مرگبار علیه فلسطینیان، بخشی از تلاشهای چند دههی اسرائیل برای پاکسازی نژادی فلسطینیان بیدفاع است. دولت اسرائیل از جنگندهها و کشتیهای پیشرفته برای بمباران مردمی استفاده میکند که نه نیروی هوایی دارند، نه کشتی جنگی، نه سلاح سنگین، نه ارتش پیشرفته، نه فرماندهی نظامی. اسرائیل نام این نبرد نابرابر را جنگ گذاشتهاست. اما این جنگ نیست. کشتار است. دولت اسرائیل ادعا میکند که قصد «دفاع» از خود را دارد. خب بله. هر اشغالگری باید از خودش در برابر مردمی که به آنها ظلم میکند محافظت کند. اما وقتی سرزمین دیگران را به زور اسلحه اشغال کردهاید، نمیتوانید ادعا کنید که دارید از خودتان «دفاع» میکنید. اسم این دفاع نیست. هر اسم دیگری دوست دارید رویش بگذارید. اما نامش دفاع نیست." (ترجمه به فارسی از علی عبدی، لینک به انگلیسی)
اما جملهی بالا از زاویهی دیگری نیز به سود اسرائیل است. یکی از پروپاگانداهای اسرائیل این است که حماس که گروه منتخب مردمی حاکم بر غزه است را افراطی جلوه دهد و مسئول همهی راکتپرانیها از غزه به اسرائیل: ”غزه یعنی حماس که آنهم بیمنطق و وحشی است و به ما حمله میکند". در حالی که سپهر سیاسی غزه مثل اغلب سپهرهای سیاسی دیگر متکثر است و گروهها و گرایشهای دیگری نیز در این منطقه حضور دارند. گروههایی که اگر چه به محبوبیت حماس نیستند اما به هر حال در عرصه و میدان جامعهی غزه فعال هستند و چنانچه مورد حملهی اسرائیل قرار بگیرند ممکن است سرخود دست به اقداماتی بزنند که لزوما مورد قبول حماس نیست. حتی در برخی موارد حماس جلوی راکتاندازی یا اقدامات تحریکآمیز این گروهها را گرفته است. اما پروپاگاندای اسرائیل روی محبوبترین جریان غزه فوکوس کرده است تا آنرا تندرو و بیمنطق و نامطلوب نشان دهد. در صورتی که اسرائیل علاقهمند به کاهش تهدید راکتهای غزه بدون اقدام نظامی باشد میتواند با نمایندگان حماس از طریق واسطههایی نظیر مصر یا تشکیلات خودگردان گفتگو کند اما متاسفانه این مسیری نیست که مورد تمایل سیاستگذاران این کشور باشد. به هر حال جملهی بالا حتی اگر به صورت خرد درست باشد (این راکتهای اخیر را حماس پرتاب کرده باشد) تایید این کلیشه است که مسئولیت هر آن چه در غزه رخ میدهد با حماس است که آن هم گروهی تندرو و بیمنطق است که دیپلماسی نمیفهمد و در نتیجه راهی جز عملیات نظامی باقی نمیماند.
نتیجهی ارزیابی: به سود اسرائیل}
شبکه تلویزیونی الاقصی وابسته به گروه حماس گزارش داده است که تیسیر بطش، رئیس پلیس غزه در بمباران منزلش به شدت زخمی شده است. منابع فلسطینی می گویند که در این حمله حداقل ۱۷ غیرنظامی از جمله دو نوجوان ۱۱ و ۱۲ ساله کشته و بیش از ۳۰ نفر دیگر مجروح شدند. از سوی دیگر، اسرائیل می گوید کماندوهای نیروی دریایی اش در نواحی شمالی غزه با نیروهای حماس درگیر شده اند. بنا بر این گزارش، چهار سرباز اسرائیلی در این حمله زخمی شده اند که جراحت آنها شدید نبوده است.
{استفاده از منابع خبری رسمی یا غیررسمی ولی معتبر و متکثر. در این مورد روایت منابع فلسطینی و اسرائیلی هر دو مورد استناد قرار گرفته است.
نتیجهی ارزیابی: بیطرفانه}
درگیری حماس و اسرائیل یکشنبه وارد ششمین روز خود می شود.
{قبلا اشاره شد که محدود کردن تاریخ به ۶ روز اخیر در راستای پروپاگاندای اسرائیل است و چشمانداز کوتاهمدت و بلندمدت تجاوز و کشتار فلسطینیها توسط اسرائیل را نادیده میگیرد. نکتهی دیگر همانطور که قبلا عرض کردم این است که حماس تنها نیروهای سیاسی اجتماعی یا نظامی حاضر در غزه نیست ولی حتی اگر چنین میبود حملهی اسرائیل به غزه فقط علیه حماس نیست بلکه علیه کل مردم غزه است که به صورت گروهی تنبیه شدهاند و میشوند. البته ارتش اسرائیل دوست دارد حریف خود را حماس جلوه دهد.
در ضمن اگر قرار باشد با استانداردهای موجود در بیبیسی فارسی صحبت کنیم ممکن است نخواهیم این درگیری را بین حماس و اسرائیل بدانیم. تنظیم کنندههای خبر بیبیسی فارسی در پوشش خبری خود از تحولات عراق (به عنوان مثال) از به کار بردن اصطلاحاتی نظیر «دولت شیعهی عراق» پرهیزی ندارند در حالی که به ندرت اصطلاحات قومگرایانه یا فرقهای (sectarian) نظیر «دولت یهود اسرائیل» را به کار میبرند. حملهی اسرائیل به فلسطینیها جنگ یهود علیه مسلمانان تلقی نمیشود در حالی که کوچکترین نقد رفتار دولت اسرائیل یهودیستیزی تلقی میشود که این خود یک تاکتیک دیگر در منظومهی پروپاگاندای اسرائیل است که”اسرائیل از نگاه قومگرایانه بری است اما خود قربانی این نگاه است".
نتیجهی ارزیابی: به سود اسرائیل}
اسرائیل می گوید کماندوها برای حمله به یک مرکز پرتاب راکت دوربرد وارد نواحی شمالی غزه شده بودند. این در حالیست که حماس می گوید نیروهایش مانع از ورود کماندوهای نیروی دریایی به ساحل غزه شده اند.
{روایت ماوقع از زبان طرفین.
نتیجهی ارزیابی: بیطرفانه}
طی شب، آژیر خطر در نواحی مختلف اسرائیل از جمله نواحی مرکزی این کشور به صدا درآمد.
{به صدا در آمدن آژیر خطر در مقایسه با انجام عملیات نظامی گسترده قاعدتا ارزش خبری ویژهای ندارد. اخبار مربوط به اصابت راکتهای حماس به اسرائیل میتواند خبر باشد، اما گزارش کردن آژیر خطر در مناطق مختلف اسرائیل توجه غیرمتوازن به سمت اسرائیلی ماوقع است. بعید است اتفاق مشابه در نوار غزه ﴿فرضا آژیر خطر به صدا در بیاید بدون این که حملهای در کار باشد﴾ خبر تلقی شود چرا که غزه زیر بمباران شدید قرار دارد و آژیر خطر ارزش خبری ندارد. این در حالی است که ظاهرا در غزه آژیر قرمزی به صدا در نمیآید چون فلسطینیها مجهز به سیستمی که بتواند حملهی قریبالوقوع هوایی را پیشبینی کند نیستند.
جملهی بالا در راستای پروپاگاندای اسرائیل عمل میکند: ”به ما حمله میکنند ما به آنها حمله میکنیم. به ما آسیب میرسانند ما به آنها آسیب میرسانیم. توازن برقرار است". در این نوع خبرها به شکل رقتانگیزی سعی میشود توازن ظاهری حفظ شود. به این ترتیب جزییاتی نظیر به صدا در آمدن آژیر خطر یا اضطراب القا شده به تودههای اسرائیلی با برخورد چند راکت پراکنده به اهداف اغلب کمارزش همردیف با خسارتی که اسرائیل به جان و مال و زیرساختها و نهادهای مدنی جامعهی فلسطینی در غزه میزند ارائه میشود. این موضوع باعث میشود که وزن یکجانبه بودن اعمال خشونت نظامی اسرائیل علیه فلسطینیها کمرنگتر به نظر برسد.
نتیجهی ارزیابی: به سود اسرائیل}
حماس روز شنبه دست کم سه راکت به سوی تل آویو شلیک کرد که ارتش اسرائیل می گوید پدافند هواییاش معروف به «گنبد آهنین» آنها را در هوا نابود کرد. اسرائیل می گوید که یک راکت دیگر نیز حوالی شهر ریشون لتسیون اصابت کرد که تلفات جانی و خسارات مالی برجای نگذاشت.
{جملههای بالا تعداد راکتهای حماس را به دقت بازخوانی و شمارش میکند: چهار عدد که هیچ کدام تلفات یا خساراتی به بار نیاوردهاند. پوششهای خبری مشابه در توصیف تعداد راکتها٬ موشکها٬ بمبها و توپهایی که توسط ارتش اسرائیل به نوار غزه شلیک میشود خست به خرج میدهند و معمولا به ذکر اصطلاحات کلیای مانند «حملهی هوایی به چندین هدف مختلف» اکتفا میکنند. این نوع خبرها به ندرت با همان وسواسی که تعداد راکتهای حماس یا خسارتهای وارد شده (یا وارد نشده) توسط آنها را توصیف میکنند به شمارش تعداد پرتابههای (projectiles) اسرائیلی و شرح خسارتهایی که به بار میآورند علاقه نشان میدهند. به عبارت دیگر پوشش خبری مربوط به پرتابههای نظامی اسرائیلیها و فلسطینیها به شدت و به زیان فلسطینیها یکجانبه است.
نتیجهی ارزیابی: به سود اسرائیل}
بنا بر گزارش ها، دو راکت نیز از لبنان به سوی شمال اسرائیل پرتاب شده که به نواحی غیرمسکونی بیرون شهر نهاریا اصابت کرده است. توپخانه ارتش اسرائیل متقابلا مواضعی را در نواحی مرزی لبنان هدف قرار داده است.
گزارش معمولی.
نتیجهی ارزیابی: بیطرفانه}
شاخه نظامی حماس یکشنبه رسما اعلام کرد که تل آویو واقع در نواحی مرکزی اسرائیل، را هدف قرار می دهد.
{این یک تهدید متجاوزانه و خلقالساعه نیست بلکه احتمالا عبارتهای حماس در چارچوب اصل دفاع از خود تنظیم شدهاند. در شرایط عکس یعنی در شرایطی که خبر تهدید غزه به حملهی نظامی از سوی مقامات اسرائیلی ذکر میشود تنظیم کنندهی خبر به احتمال قوی نقل قول دقیقتری ارائه میداد مبنی بر اینکه مقامات اسرائیلی غزه را در پاسخ به حملات فلسطینیها تهدید میکنند. اما تنظیم کنندهی خبر در پوشش مواضع حماس وسواس مشابهی ندارد و به این نکته بیاعتناست. در نتیجه او فقط قسمتی که حماس اسرائیل را تهدید میکند را نقل قول میکند. این به پروپاگاندای اسرائیلی کمک میکند که «آنها به ما حمله میکنند. ما فقط از خودمان دفاع میکنیم».
نتیجهی ارزیابی: به سود اسرائیل}
تا به حال کسی در اسرائیل در اثر حملات راکتی حماس کشته نشده اما کشتههای فلسطینیها حداقل ۱۵۷ نفر بوده است. مقامهای فلسطینی میگویند از آغاز تهاجم جدید اسرائیل به غزه حداقل ۱۵۷ فلسطینی کشته و بیش از یک هزار نفر زخمی شدهاند. به گفته سازمان ملل متحد، بیش از سه چهارم کشتهشدگان در غزه غیرنظامی هستند.
{فکر میکنم اشارهی جملات بالا به گزارشهای روزانهی سازمان ملل است که در آخرین گزارش خود اعلام کرده از روز ۷ جولای تا ۱۳ جولای ۱۶۸ فلسطینی کشته شدهاند که۸۰٪ آنها غیرنظامی و ۲۰٪ آنها کودک بودهاند. به چندین پاراگراف اخیر در متن خبر دقت کنید. همه دربارهی تهدیدهای حماس یا حملات حماس هستند. اما ناگهان این جا با آمار یکجانبهی تلفات انسانی رو به رو میشویم. «فاعل» کجاست؟ به نظر میرسد تنظیم کنندهی خبر آنجا که مربوط به تهدیدها یا خسارتهای وارد شده به اسرائیل است در استفاده از فعلهای معلوم دست و دلباز عمل میکند اما از به کار بردن فعلنهای معلوم دربارهی خسارتهایی که اسرائیل به بار میآورد پرهیز دارد.
نتیجهی ارزیابی: به سود اسرائیل}
عنوان: درخواست آتش بس
شورای امنیت سازمان ملل متحد روز شنبه از دو طرف اسرائیلی و فلسطینی خواست که برای برقراری آتشبس در نوار غزه توافق کنند.
{نقل قول از یک مرجع معتبر است.
نتیجهی ارزیابی: بیطرفانه}
راکت های حماس در بخش های جنوبی اسرائیل خسارت هایی به بار آورده است
{چرا باید بلافاصله بعد از جملهی درخواست آتش بس توسط شورای امنیت شرایط به راکتهای حماس و خسارتهایی که در جنوب اسرائیل به بار آورده است اشاره شود؟ به خصوص که اینجا اشارهای به خسارتهای واقعی حملات اسرائیل به سراسر غزه نمیشود. ممکن است این شائبه پیش میآید که شورای امنیت به خاطر خسارتهایی که حماس به اسرائیل میزند درخواست آتشبس کرده. این نکته باز در هماهنگی با پروپاگاندای «اسرائیل دفاع میکند» است.
نتیجهی ارزیابی: به سود اسرائیل}
این نخستین بیانیه شورای امنیت پس از آغاز حملات اسرائیل به نوار غزه است.
{اشاره به یک نکتهی مهم.
نتیجهی ارزیابی: بیطرفانه}
پیشتر منابع بیمارستانی در غزه اعلام کردند در حمله هوایی تازه اسرائیل به ساختمان متعلق به یک بنیاد خیریه در شهر بیت لاهیا، دو نوجوان معلول کشته شدند.
{اشارهی محدود به خسارتهایی که در غزه ایجاد شده است. توازن ظاهری بین خسارتهای راکتهای حماس در جنوب اسرائیل و حملهی هوایی تازهی اسرائیل به یک بنیاد خیریه حفظ شده است. در حالی که چنانچه قرار باشد استانداردی مشابه با نوع گزارش کردن خسارتهایی در حد آنچه راکتهای حماس در اسرائیل به بار میآورند را در مورد غزه نیز رعایت کنیم باید صفحهها در مورد خسارتهایی که در غزه ایجاد شده است بنویسیم. در چنین وضعیت نامتوازنی بیطرفی حرفهای ایجاب میکند که وضعیت نامتوازن خسارتها به گونهای نوشته شود که برای مخاطب کاملا گویا باشد. حتی استفاده از منابع خبری فلسطینی در اینجا کمکی به طرفی این خبر نمیکند چرا که اصولا جای آن اینجا نیست: علت اینکه شورای امنیت درخواست آتش بس کرده این حملات محدود نبوده است (خسارت موشکهای حماس و حمله به بنیاد خیریه توسط اسرائيل) بلکه علت اصلی خسارتهای گسترده و غیرمتناسبی است که توسط ارتش قدرتمند اسرائیل به شهروندان غزه تحمیل میشود. همانطور که قبلا ذکر شد حملات پراکنده از سوی اسرائیل و پاسخهای محدودتر از سوی حماس قبلا هم در جریان بوده بدون اینکه واکنش شورای امنیت را برانگیزد.
نتیجهی ارزیابی: به سود اسرائیل}
حملات هوایی اسرائیل به غزه شش روز پیش شروع شد. گفته می شود در سازمان ملل متحد مذاکرات فشردهای برای برقراری آتشبس در جریان است.
{گزارش معمولی اخبار.
نتیجهی ارزیابی: بیطرفانه}
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، روز جمعه گفت تا زمانی که حماس موشکپرانی به خاک اسرائیل را متوقف نکند، به حملات خود به فلسطینیها ادامه خواهد داد. او گفت: «هیچ فشار بینالمللی نمیتواند باعث شود که ما با تمام قوا وارد عمل نشویم.» آقای نتانیاهو گفت که اسرائیل از سهشنبه تاکنون بیش از هزار هدف در نوار غزه را مورد حمله قرار داده است.
{جملات بالا با نقل موضع مقام عالیرتبهی سیاسی اسرائیل شروع میشود. استفاده از واژهی «هدف» (target) توسط آقای نتانیاهو حساب شده است چرا که در ذهن مخاطبان «هدف نظامی» را تداعی میکند و همینطور دقت در حملات اسرائیل را مورد تاکید قرار میدهد: یعنی «حملات ما هدفمند هستند برخلاف حملات فلسطینیها که بیهدف هستند. وقتی حمله میکنیم میدانیم چه میخواهیم و به کجا حمله میکنیم. برخلاف فلسطینیها که کورکورانه و بیهدف حمله میکنند. چون ما اهداف نظامی را میزنیم اگر هم تلفات غیرنظامی رخ دهد غیرعمدی و حاشیهای است در حالی که فلسطینیها هر خسارتی به غیرنظامیان ما بزنند عمدی است». این موضع آقای نتانیاهو در سطرهای بعد (پایینتر را ببینید) توسط کمیسرعالی حقوق بشر سازمان ملل به چالش کشیده میشود اما وزن پروپاگاندای اسرائیلی کماکان احساس میشود: ”حملات هدفمند دفاعی ما در مقابل حملات بیهدف تهاجمی آنها".
راه حل چه میبود؟ پروپاگاندای اسرائیل میتواند با اشاره به تحریم همه جانبهی غزه که شامل تحریمهای تسلیحاتی نیز میشود شکسته شود. اسرائیل با همکاری نیروهای مسلط جهانی حق تعیین سرنوشت را از مردم فلسطین گرفته است و به آنها امکان دفاع از خود نمیدهد. توازن خبری حکم میکرد که این نکته به مخاطب یادآوری میشد یا اینکه دست کم در برابر موضع نخست وزیر اسرائیل موضع مقامات ارشد فلسطینی در غزه نیز همینجا ذکر میشد.
نتیجه این است که با وجودی که در سطور بعد انتقاد کمسیر عالی سازمان ملل نقل شده است اما کوچکترین تلاشی برای شکستن پروپاگاندای اصلی اسرائیل مبنی بر ”ما هدف مند حمله میکنیم شما کورکورانه…. ما غیرعمدی میکشیم شما عمدی" انجام نشده است.
نتیجهی ارزیابی: به سود اسرائیل}
پیشتر، ناوی پیلای، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد از اسرائیل خواسته بود غیرنظامیان فلسطینی را هدف موشک قرار ندهد. خانم پیلای در اطلاعیهای گفت افزایش شمار کشتهشدگان فلسطینی این شبهه را به وجود آورده که آیا عملیات نظامی اسرائیل مطابق قوانین بینالمللی است، یا نه. وی همچنین گفت که تجهیزات نظامی نباید در مناطق مسکونی قرار بگیرد. اسرائیل، گروه حماس را متهم میکند که موشکها را از داخل خانههای شهروندان پرتاب میکند.
{در اینجا هم رد پای پروپاگاندای اسرائیلی به چشم میخورد: ”ما اهداف نظامی را میزنیم اما چکار کنیم که فلسطینیها اهداف نظامی را نزدیک یا درون اهداف غیرنظامی قرار میدهند؟ ما بیتقصیریم. مقصر آنها هستند". در اینجا دو موضع ذکر شده است. موضع ناوی پیلای و موضع اسرائیل٬ اما جای موضع طرف فلسطینی خالی است. میشد تصور کرد که موضع طرف فلسطینی هم به این صورت در خبر کار شود: «اسرائیل، گروه حماس را متهم میکند که موشکها را از داخل خانههای شهروندان پرتاب میکند. اما حماس این اتهام را طرد میکند چرا که غزه یک ناحیهی پرتراکم مسکونی است و در ضمن بسیاری از اهداف مورد نظر اسرائیل اصولا نظامی نیستند و اسرائیل آنها را سهلانگارانه نظامی تلقی میکند».
به عبارت دیگر در اینجا اتهام اسرائیل علیه حماس ذکر شده است اما دفاع حماس در برابر این اتهام ذکر نشده است. ممکن است بگویید خوب شاید حماس در اینباره موضعی نگرفته باشد. این سوال ما را به نکتهای بسیار مهم میرساند: باید توجه داشت که اسرائیل در شرایط ثبات و قرار نسبی به سر میبرد به این معنا که ارکان اداری و مدنی و رسانهای این جامعه برقرار هستند و تحت تاثیر مستقیم حملات اخیر قرار ندارند. در نتیجه برای کسی که اخبار این «درگیری» را تنظیم میکند یافتن منابع خبری اسرائیلی بسیار راحتتر است. مقامات سیاسی اسرائیلی نظر میدهند، مخالفان و موافقان جنگ در روزنامهها، شبکههای تلویزیونی و تریبونهای اسرائیلی اظهار نظر میکنند و … این در حالی است که وضعیت طرف فلسطینی این طور نیست. از محاصرهی بلندمدت غزه که بگذریم، «هزار هدفی» که اسرائیل در چند روز گذشته در غزه نابود کرده است احتمالا بخش قابل توجهی از زیرساختهای لازم برای داشتن یک ساز و کار اجتماعی اداری و رسانهای در غزه را از کار انداخته است. در نتیجه تولید خبر توسط رسانههای فلسطینی و مقامات آن به مراتب محدودتر خواهد بود و یافتن نقل قولهای مناسب از طرف فلسطینی برای کسی که متن خبر بیبیسی فارسی را تهیه میکند دشوارتر است. در چنین شرایطی که اطلاعات دربارهی یکی از طرفین درگیری به مراتب محدودتر است توازن خبری حکم میکند که تهیه کنندهی خبر وسواس بیشتری در تنظیم منابع به خرج دهد و سعی کند مولفههای پروپاگاندای یکی از طرفین را تشخیص دهد و چنانچه لازم به نقل آنها میبیند با نقل قول از سازمانها یا اشخاص منتقد آنرا خنثی کند.
متاسفانه در خبر بالا انتخاب نقد ناوی پیلای کافی نیست و نتوانسته است پروپاگاندای ذکر شده را خنثی کند.
نتیجهی ارزیابی: به سود اسرائیل}
عکسها:
{در متن این خبر بیبیسی فارسی چند عکس کار شده است همراه با عنوان زیر نویس. آنها را اینجا تکرار میکنم و نظرم را دربارهشان مینویسم.}
عکس اول: شاخه نظامی حماس اعلام کرد تل آویو را هدف قرار می دهد
{حماس تهدید میکند. چه در حرف و چه در هیبت مردان مسلح نقابپوش. اسرائیل نیاز به دفاع دارد. حماس فاعل است.
نتیجهی ارزیابی: به سود اسرائیل}
عکس دوم: سازمان ملل می گوید اکثر کشته های فلسطینیان غیرنظامی هستند
{گزارش خبر. البته باز هم اشارهای به فاعل نشده است.
نتیجهی ارزیابی: بیطرف}
عکس سوم: نقشه بدون زیرنویس
{گزارش خبر.
نتیجهی ارزیابی: بیطرف}
عکس چهارم: راکت های حماس در بخش های جنوبی اسرائیل خسارت هایی به بار آورده است
{گزارش خبر. حماس فاعل است.
نتیجهی ارزیابی: بیطرف}
مجموعهی عکسها با هم
{ارزیابی عکسها را به صورت منفرد نوشتم. اما چنانچه همهی عکسها را با هم ارزیابی کنیم چطور؟ عکس اول و آخر مربوط به تهدید یا حملهی حماس به اسرائیل است (تایید پروپاگاندای اسرائیل نیاز به دفاع دارد) در حالی که عکس دوم که مربوط به قربانیان غیرنظامی فلسطینی است فاعل ندارد. دو عکس مربوط به حماس تصویر تهاجمی کاملی را ارائه میکنند: «حماس تهدید میکند، حماس حمله میکند، حماس تخریب میکند». در حالی که عکس یا عکسهای مربوط به اسرائیل تصویر تهاجمی کاملی را ارائه نمیکنند: «خبری از تهدید اسرائیل نیست٬ خبری از حملههای اسرائیل نیست٬ خبر مستقیمی از تخریبهای اسرائیلی نیست چرا که کشتار غیرنظامیان به صورت مجهول به اسرائیل نسب داده شده است و نه معلوم». در مجموع تصاویر به سمت رفتار تهاجمی حماس و رفتار دفاعی حماس بایاس دارند.
نتیجهی ارزیابی: به سود اسرائیل}
کل خبر حاوی عنوانها، متن خبر٬ عکسها و زیرنویس عکسها
{اگر فرض بایاس عمدی را نادیده بگیریم، تنظیم کنندهی خبر به صورتی سطحی سعی در ارائهی تصویری متوازن از وقایع اسرائیل-غزه کرده است اما در مجموع موفق عمل نکرده است. نتیجه این تلاش سطحی این بوده که خطوط اصلی پروپاگاندای اسرائیل بدون خدشهی جدی از لا به لای سطور عبور کردهاند. مثل یک تور ماهیگیری که به اندازهی کافی ظریف نیست که بتواند ماهیهای ریز و چابک ولی پر تعداد را شکار کند. تنظیم کنندهی خبر احتمالا نسبت به ایدئولوژیای که تحت تاثیر آن قرار گرفته بینا نیست یا اگر هست تلاش اندکی در نقد آن میکند. به این ترتیب مجموعهی این خبر که برای مخاطبی که سواد رسانهای اندک یا متوسطی دارد به شکل گولزنندهای مستند و متوازن جلوه میکند در حالی که چنین نیست. این گونه است که مخاطب با سواد رسانهای اندک یا متوسط در برخورد روزمره و پرشمار با خبرهایی که ظاهرا مستند و متوازن هستند اما در عمق خود نسبت به پروپاگاندای اسرائیل نابینا یا غیرنقادانه هستند بیدفاع است.
تحلیل بالا از علت بایاس این خبر (و خبرهای مشابه) خوشبینانه اما احتمالا صادقتر است. تحلیلهای بدبینانهتر اما احتمالا کمتر صادق میتواند مدعی نقش عامدانهی تنظیم کنندههای خبر بیبیسی فارسی و رسانههای مشابه در دفاع از اسرائیل شوند. من دوست دارم اینطور فکر کنم که اگر از موارد شرارتهای احتمالی فردی به دلایل نگرشهای تند فردی بگذریم٬ بیبیسی فارسی هم مثل بسیاری از رسانههای جریان اصلی (فرقی نمیکند داخلی یا خارجی٬ غربی یا شرقی) به صورت سازمانی و عامدانه شرور نیست. شرارت ظاهری این رسانهها حتی وقتی ظاهرا تلاش در حفظ بیطرفی میکنند ولی در عمل از یک طرف دفاع میکنند به خاطر نگاه غیرنقادانه و سطحی آنها به مسائل است. اغلب کسانی که خبرها را تنظیم میکنند اگر چه دست اندر کار تولید و تنظیم خبر هستند سواد رسانهای متوسطی دارند و نمیتوانند مولفههای ایدئولوژیک موجود در خبرهایی که به دستشان میرسد را تشخیص دهند یا اینکه به دلایل حرفهای امکان صرف وقت و انرژی لازم برای دسترسی به منابع متکثر را ندارند. در سطحی عامتر قواعد و اصول خبررسانی حرفهای به گونهای شکل گرفتهاند که نسبت به اصول ایدئولوژیک حاکم بر چشماندازهای اجتماعی و مراکز قدرت غیرحساس و غیرنقادانه هستند.
فصل تمایز رسانههای معتبر غربی مانند بیبیسی با رسانههای غیرمعتبری مانند کیهان یا فاکسنیوز در این است. بیبیسی فارسی ظاهرا و در سطح بیطرف است در نتیجه مخاطبی که تشنهی کسب اخبار مهم دربارهی حیات اجتماعی خود و دیگر جوامع جهان است ولی سواد رسانهای اندک یا متوسطی دارد را بیدفاع باقی میگذارد. در حالی که کیهان یا فاکسنیوز در سطح بیطرف نیستند و مخاطبی که سواد رسانهای اندک یا متوسطی دارد میتواند آنها را به جای خود نقد کند و در نتیجه در برابر آنها بیدفاع نیست. «آقای کیهان و خانم فاکسنیوز من بایاسهای شما را تشخیص میدهم… اما تشخیص بایاسهای تو برای من دشوار است… با شما هستم خانم بیبیسی فارسی!». بایاس در رسانههای معتبر و حرفهای همچون بیبیسی فارسی درست به همین دلیل که پنهانتر و ظریفتر است (و در عمق بیشتری قرار دارد) از بایاس در رسانههای غیرمعتبر و کمتر حرفهای «موثرتر یا خطرناکتر» است. به همان نسبت (۱) مسئولیت تنظیم کنندههای خبر در آن بیشتر است و (۲) مخاطب باید در برخورد با آنها دقت بیشتری کند و سواد رسانهای بالاتری را به کار برد.
در نتیجه خروجیهای رسانههای جریان اصلی معتبر مانند بیبیسی فارسی اغلب (۱) نسبت به پروپاگانداهای غالب غیرحساس یا نابینا هستند٬ (۲) پوشش خبریشان سطحی است٬ (۳) نسبت به پارادایمهای غالب جریان اصلی که توسط مراکز قدرت شکل میگیرد غیرنقادانه هستند و در نتیجه (۴) این طور به نظر میرسد که در عمل با فعالیت خود آنها را تقویت میکنند.
نتیجهی ارزیابی: به سود اسرائیل}
منبع: بامدادی