به گزارش مشرق، مسئلهی فلسطین بیش از 66 سال است که تداوم دارد و در این میان، هر روز شاهد کشته و زخمی شدن بسیاری از مردم بیگناه و بیدفاع فلسطین هستیم. تاکنون در این مورد طرحها و اقدامات زیادی از سوی اعراب و غربیها صورت گرفته است، اما به دلیل جانبداری آنها از اسرائیل، این طرحها نه تنها نتوانستهاند به این مشکل پایان دهند، بلکه اسرائیل را در جنایات و اشغالگری خود مصممتر کرده است. جمهوری اسلامی ایران همواره بر راهحلی دموکراتیک و کاملاً آزادمنشانه تأکید کرده است و خواستار برگزاری رفراندوم با حضور همهی ساکنان و آوارگان فلسطین شده است.
با شروع دور تازهی حملات اسرائیل علیه نوار غزهی محصور و کشته شدن بیش از هزار انسان بیگناه، واکنشهای جهانی علیه این جنایت بهصورت بیسابقهای گسترش یافته است. در حالی که دولتهای عربی-غربی در برابر این نسلکشی ساکت نشستهاند و ملتهای دنیا بهصورت روزانه علیه اسرائیل و توقف جنگ راهپیمایی میکنند. عمق جنایات جدید بهویژه در منطقهی الشجاعیه بهگونهای بود که حتی برخی از احزاب اسرائیل در تلآویو جمع شدند و خواستار توقف جنگ شدند. در این میان، مقامات جمهوری اسلامی نیز به مانند سالهای گذشته، همواره راهحلهای خود برای مسئلهی فلسطین را ارائه کرده است.
رهبر معظم انقلاب در دیدار دانشجویان در تاریخ 25 رمضان امسال، در مورد راهحل پیروزی مردم فلسطین بر صهیونیستها تأکید کردند: بنده عقیدهام این است، این اعتقاد ماست که کرانهى باخترى هم مثل غزه باید مسلح بشود. دست قدرت [لازم است]. کسانى که علاقهمند به سرنوشت فلسطیناند، اگر میتوانند کارى بکنند، کار این است؛ در آنجا هم باید مردم را مسلح کنند. تنها چیزى که ممکن است از محنت فلسطینىها بکاهد، عبارت است از همین که دست قدرت داشته باشند، بتوانند قدرتنمایى بکنند؛ والا با برخورد رام و مطیع و سازشکارانه، هیچکارى به نفع فلسطینىها انجام نخواهد گرفت و از خشونت این موجود خشن و خبیث و گرگصفت چیزى کاسته نخواهد شد. در این مطلب سعی خواهد شد این راهحل رهبری تبیین و بررسی شود.
موقعیت غزه
منطقهی غزه که از آن با عنوان «نوار غزه» یا «باریکهی غزه» یاد میشود، در جنوب غربی سرزمین اشغالی (فلسطین) قرار دارد. این باریکه دقیقاً 41 کیلومتر طول دارد و عرض آن نیز بین 6 تا 12 کیلومتر تغییر میکند. کل مساحت این منطقه 360 کیلومتر مربع است و حدود یک میلیون و هشتصد هزار نفر جمعیت دارد که یکی از پُرتراکمترین مناطق دنیاست. از شمال به شهرک صهیونیستنشین «عسقلان» منتهی میشود، از شرق به استان «بئر شبع» فلسطین اشغالی و از جنوب نیز به کشور مصر میرسد. در سمت غرب نیز دریای مدیترانه قرار گرفته است. در منطقهی غزه، پنج شهر به ترتیب از شمال، جبالیا، غزه، دیرالبلح، خانیونس و رفح وجود دارد که بزرگترین آنها شهر غزه است.
کنترل نوار غزه از سال 2007 پس از اختلاف و درگیری با جنبش فتح، به دست حماس افتاد و جنبش فتح در حال حاضر صرفاً بر کرانهی باختری تسلط دارد. غزه در حال حاضر محل تجمع گروههایی است که به مقاومت و ایستادگی در برابر رژیم صهیونیستی اعتقاد دارند. نزدیکترین شهرکهای صهیونیستی به غزه بهترتیب «سدیروت» 10 کیلومتر، «عسقلان» 21 کیلومتر، «اشدود» 38 کیلومتر، «بئر شبع» 42 کیلومتر است که بیشترین تعداد موشکهای مقاومت نیز به این شهرها اصابت میکند.
شهر تلآویو پایتخت رژیم صهیونیستی در 70 کیلومتری غزه است و بارها مورد اصابت موشکهای مقاومت قرار گرفته است و دورترین شهر نسبت به غزه نیز شهر بزرگ و مهم «حیفا» در شمال سرزمین اشغالی و در 155 کیلومتری غزه است. موشکهای مقاومت توانسته تا قدس غربی در 77 کیلومتری، بیت شمیس در 57 کیلومتری، گوش دان در 67 کیلومتری، رعناتا در 85 کیلومتری، کفار سابا در 85 کیلومتری و زخرون یعکوف در 126 کیلومتری نوار غزه را مورد هدف قرار دهد.
این شرایط در حالی است که نوار غزه از سال 2007 و در پی پیروزی حماس در انتخابات بر جنبش فتح، از سوی اسرائیل تحت شدیدترین محاصرهها قرار دارد. مردم این منطقه برای ارتباط با دنیای خارج، تنها از طریق حفر تونلهای زیرزمینی اقدام میکنند. وضعیت انسانی در این منطقه بسیار اسفبار است و دارو و غذا بهشدت کمیاب است و برق جز چند ساعت در روز وجود ندارد.
کرانهی باختری
کرانهی باختری در مقایسه با نوار غزه، از لحاظ جغرافیایی و جمعیتی و برخی دیگر از جنبهها، برتری محسوسی دارد.
- مساحت غزه 6 درصد از مساحت کل فلسطین است و مساحت کرانه باختری و قدس شرقی 16 درصد از فلسطین است و از نظر جمعیتی نیز جمعیت غزه حدود یک میلیون و هشتصد هزار نفر و جمعیت کرانه حدود دو میلیون و چهارصد هزار نفر است و از این رو، اگر انتفاضهی سوم شکل بگیرد، این دو مجموعهی جمعیتی به هم میپیوندند و کاری که از جمعیت کرانه برمیآید فراتر از توانایی غزه است.
- مساحت غزه 6 درصد از مساحت کل فلسطین است و مساحت کرانه باختری و قدس شرقی 16 درصد از فلسطین است و از نظر جمعیتی نیز جمعیت غزه حدود یک میلیون و هشتصد هزار نفر و جمعیت کرانه حدود دو میلیون و چهارصد هزار نفر است و از این رو، اگر انتفاضهی سوم شکل بگیرد، این دو مجموعهی جمعیتی به هم میپیوندند و کاری که از جمعیت کرانه برمیآید فراتر از توانایی غزه است.
- برخلاف غزه که منطقهای بسته است و اطراف آن را عمدتاً رژیم صهیونیستی در اختیار دارد و کمی از مرزهای آن (38 کیلومتر) با مصر مرتبط است، منطقهی کرانه به مناطق حساس وصل است و دارای موقعیت استراتژیک است. از یکسو مهمترین مکانهای مقدس فلسطین در کرانه و قدس شرقی قرار دارند که از جمله باید به مسجدالاقصی، مسجد الخلیل و قبهالصخره اشاره کرد. این مکانها برای همهی ادیان ابراهیمی شامل اسلام، مسیحیت و یهود، محترم و حساس هستند. از سوی دیگر، کرانهی باختری به دو منطقهی امنیتی و سیاسی رژیم صهیونیستی مرتبط است. کرانهی باختری در شمال منطقهی امنیتی اسرائیل (تأسیسات اتمی دیمونا) و در جنوب و شرق منطقهی سیاسی رژیم صهیونیستی (یعنی حیفا و تلآویو) قرار دارد و هرگونه تغییر هویتی در کرانه، دو منطقهی امنیتی و سیاسی رژیم صهیونیستی را از هم خواهد گسست. برای یک لحظه تصور کنید که کرانهی باختری نیز به موشکهای مقاومت مجهز شود، آنگاه ادامهی فعالیت منطقهی امنیتی این رژیم و تأسیسات اتمی آن ناممکن میشود و از آنجا که قوهی نظامی و امنیتی تنها ابزار بقای رژیم غاصب است، پرواضح است که از کار افتادن تأسیسات جنوب کرانه و آنچه در استان بئرالسبع قرار دارد، امکان حیات سیاسی را در پایتخت نیز از رژیم صهیونیستی سلب میکند. از اینجا میتوان فهمید که منطقهی کرانه باختری از چه حساسیتی نزد رژیم تلآویو و حامیان غربی آن برخوردار است.
فرجام سخن
مردم نوار غزه با تمام محدودیتهای خود، بیش از شش سال است که در برابر حملات اسرائیل نه تنها مقاومت میکنند، بلکه بارها شهرهای این رژیم اشغالگر را آماج حملات خود قرار دادهاند. تاکنون هیچکدام از طرحهای صلح ارائهشده در این مورد راهگشا نبوده است. اولین طرح صلح در این مورد از سوی نروژ در همان ابتدای بحران ارائه شد که مردم فلسطین و کشورهای عربی بهشدت با آن برخورد کردند. در دههی 50 میلادی، دومین طرح به نام طرح «گاما» ارائه شد که به سرنوشتی همانند طرح نروژ دچار شد. با توجه به حساسیت مسئلهی فلسطین و تلاش کشورهای عربی برای حل این مسئله در سال 1964، اولین طرح عربی از سوی بورقیبه رئیسجمهور تونس ارائه شد که این طرح نیز توفیقی نداشت. در سال 1982 اعراب برای به رسمیت شناختن اسرائیل در فاس گرد هم آمدند. در این طرح برای اولینبار به پذیرش اسرائیل بهعنوان یک کشور اشاره شد.
در 30 اکتبر 1991 کنفرانس صلح مادرید برای حل مسئلهی فلسطین برگزار شد. این اولین کنفرانسی بود که همهی طرفهای درگیر در آن گرد هم آمده بودند. هدف این کنفرانس تحقق یک توافق فلسطینی-اسرائیلی بود. به دنبال حملهی اسرائیل به جنوب لبنان و تشدید جنایات اسرائیل در فلسطین، اولین انتفاضه در 1987 در اردوگاه جبالیا به وقوع پیوست. در حالی که سازمان آزادیبخش فلسطین در آمریکا مشغول مذاکرات علنی خود با اسرائیل بود، در اسلو مذاکرات میان عرفات و نمایندگان اسرائیل بهصورت محرمانه در جریان بود. علاوه بر آن، این مذاکرات به مدت یکسالونیم در اختفای کامل و طی 14 دوره، در 10 پایتخت جهان ادامه یافت. سرانجام در 13 سپتامبر 91 توافقنامهی موسوم به اسلو در واشنگتن به امضا رسید و سازمان آزادیبخش فلسطین، اسرائیل را به رسمیت شناخت. اسرائیل در مقابل، حق داشتن یک حکومت خودگردان در غزه و کرانهی باختری را به سازمان آزادیبخش فلسطین داد.
در این دهه، در شرمالشیخ مصر کنفرانس دیگری در این مورد نیز برگزار شد. در سال 1998 توافقنامهی مریلند منعقد شد که براساس آن، اسرائیل طی سه ماه از 13 درصد زمینهای کرانهی باختری عقبنشینی خواهد کرد و حکومت خودگردان نیز تعهد داد تا سلاحهای غیرقانونی موجود در فلسطین را مصادره کند و با سرویسهای امنیتی آمریکا و اسرائیل برای مقابله با فعالیتهای نهضت مقاومت، همکاری کند. در سال 2000 نیز با ورود آریل شارون و نظامیان به مسجدالاقصی و توهین به این مکان مقدس، انتفاضهی دوم مردم شکل گرفت.
بعد از همهی این طرحها، نوبت به نقشهی راه رسید. نقشهی راه برای صلح، برنامهای برای حل نزاع میان اسرائیل و فلسطین بود که توسط گروه چهارجانبه برای خاورمیانه، شامل آمریکا، اتحادیهی اروپا، روسیه و سازمان ملل، پیشنهاد شد. بوش در سال 2002 در یک سخنرانی، خواهان تأسیس یک دولت مستقل فلسطینی در کنار اسرائیل شد و طرح نقشهی راه نقطهی شروع رسیدن به دو کشور مستقل، در عین تضمین امنیت بیشتر برای اسرائیل بود.
بعد از نقشهی راه، نوبت توافقنامهی مکه شد که ملک عبدالله، پادشاه عربستان، دو گروه حماس و فتح را برای حل اختلافاتشان به مکه فراخواند و دو طرف بر سر تشکیل دولت وحدت ملی به توافق رسیدند. از جمله آخرین طرحهای ارائهشده برای حل مسئلهی فلسطین، کنفرانس آناپولیس در سال 2007 بود که بر اجرای نقشهی راه تأکید میکرد.
همانطوری که ذکر شد، از دههی 50 میلادی تاکنون طرحهای مختلفی برای صلح و حل مسئلهی فلسطین ارائه شده است که نه تنها تاکنون ره به جایی نبردهاند، بلکه بر وخامت اوضاع این منطقه نیز افزودهاند. دلیل این امر نیز وابستگی و حمایت بانیان طرحهای مذکور به صهیونیستها بوده است. با توجه به نکاتی که در این مطلب ذکر شد، میتوان به این نتیجه رسید که راهحل مسئلهی فلسطین مسالمتآمیز نیست و تنها از طریق مقاومت و مبارزهی مسلحانه به دست خواهد آمد. تاکنون مردم نوار غزه بهتنهایی توانستهاند در برابر ارتش مجهز اسرائیل مقاومت کنند و دو شکست در جنگ 22روزه و 8روزه بر این رژیم تحمیل کنند و در جنگ اخیر نیز با وجود بهرهگیری صهیونیستها از تمامی امکانات نظامی خود، نتوانستهاند بر نیروهای مقاومت غلبه کنند.
اگر در کنار نیروهای حماس و جهاد اسلامی در نوار غزه، مردم و گروههای کرانهی باختری نیز مسلح شوند و بتوانند مبارزهای فراگیر را علیه اسرائیل آغاز کنند، وضعیت برای اسرائیل بسیار وخیمتر از شرایط کنونی خواهد شد. نشانههایی از ورود مردم کرانهی باختری به صفوف مقاومت در جنگ اخیر مشاهده شده است. براساس نظرسنجیهای موجود، برای نخستینبار بیش از 85 درصد مردم کرانهی باختری از اقدامات مقاومت در غزه علیه صهیونیستها حمایت کردهاند و بهصورت روزانه راهپیماییهایی را در مخالفت با حملهی اسرائیل به نوار غزه برگزار میکنند که این امر تاکنون منجر به کشته و زخمی شدن دهها تن از مردم این منطقه شده است. تمام هراس اسرائیل از این مسئله است که مردم کرانهی باختری نیز به مقاومت فلسطین بپیوندند. این امر دو خطر بسیار بزرگ برای اسرائیل میتواند داشته باشد: اول اینکه با پیوستن جمعیت بیش از دو میلیونی مردم این منطقه به نوار غزه، تعداد نیروهای نظامی و مبارز به طرز چشمگیری افزایش خواهد داشت و این مسئله ارتش اسرائیل را بیش از پیش دچار مشکل خواهد کرد و چه بسا از برخی مناطق نیز عقبنشینی کند.
دوم اینکه جمعیت قابلتوجهی از اسرائیلیها در کرانهی باختری زندگی میکنند که در صورت مسلح شدن مردم کرانهی باختری، این جمعیت بهراحتی و بدون هیچگونه دفاعی، در تیررس مردم فلسطین قرار خواهند گرفت. بنابراین اکنون همهی نگاهها به سمت کرانهی باختری است که آیا مردم این منطقه به صفوف مقاومت خواهند پیوست و قدرت مقاومت را چند برابر خواهند کرد یا نه؟*
منبع: برهان
منبع: برهان