با توجه به اهميت پرونده غزه، بحث را از اقدام هاي عملي ايران براي متوقف كردن خشونت در غزه آغاز كنيم. تاثيرهاي عملي برگزاري نشست يك روزه كميته فلسطين جنبش عدم تعهد بر آرام گرفتن اوضاع در غزه چه بود؟
آنچه در غزه گذشت و مي گذرد يك جنايت روشن و جنايتي عليه بشريت است كه در مقابل چشمان و دهان هاي بسته شوراي امنيت و سازمان ملل متحد صورت گرفت. اين واقعيتي است كه شوراي امنيت سازمان ملل كه مسووليت برقراري صلح را بر عهده دارد در اين ماجرا به نوعي انفعال دچار شده و عملامجوز وقوع جرم هايي كه مصداق بارز جنايت عليه بشريت و جنايت جنگي عليه مردم غزه است را صادر كرده است. نياز امروز براي كمك به مردم غزه اين است كه صداي جامعه بين المللي شنيده شود. اين صدا بايد پيام محكمي را به قدرت هاي جهاني برساند تا به نوعي همگان را متوجه فجايعي كند كه در آنجا مي گذرد. آنچه در نشست يك روزه كميته فلسطين جنبش عدم تعهد انجام گرفت همين بود كه از سوي 120 كشور جهان يك صدا و پيام بلند به گوش سازمان ملل و شوراي امنيت و رژيم صهيونيستي و حاميان اين رژيم برسد كه جامعه بين المللي نگران جنايت هايي است كه در حال رخ دادن است و خواهان توقف اين جنايات است. اهميت اين موضوع در اذهان بين المللي به اندازه يي بود كه زماني كه جمهوري اسلامي ايران اعلام كرد علاوه بر 13 عضو كميته فلسطين، ساير اعضاي عدم تعهد هم مي توانند در نشست اين كميته شركت كنند، 35 كشور ديگر هم اعلام آمادگي كرده و نمايندگان خود را به تهران و به اين جلسه فرستادند. اولين و مهم ترين خواسته اين كميته متوقف شدن حملات رژيم صهيونيستي، رفع محاصره غزه، بازگشايي گذرگاه ها، ارسال كمك هاي انساني و امدادرساني به مردم غزه و انتقال مجروحين بود. در كنار اين مطالبه هاي اصلي، كميته از شوراي امنيت خواست كه به وظايف خود عمل كرده و انتظارهاي جامعه حهاني را با تصميم گرفتن به نحوي كه منجر به توقف اين جنايات شود، برآورده سازد. در كنار اين درخواست از شوراي امنيت و با توجه به نااميدي اي كه از تشكيل جلسه اين شورا وجود داشت، شركت كنندگان در اين نشست يك روزه خواهان برگزاري جلسه فوري مجمع عمومي سازمان ملل شدند. علاوه بر اين از دادگاه كيفري بين المللي خواسته شد كه با ورود به اين بحث جنايت عليه بشريت را كه در غزه رخ داده بررسي و با آن برخورد كند. آزادسازي اسرا، قطع ارتباط سياسي كشورهايي كه هنوز با رژيم صهيونيستي در ارتباط هستند و قطع همكاري هاي اقتصادي با اين رژيم هم از ديگر درخواست هاي حاشيه يي كميته بود.
آنچه در غزه گذشت و مي گذرد يك جنايت روشن و جنايتي عليه بشريت است كه در مقابل چشمان و دهان هاي بسته شوراي امنيت و سازمان ملل متحد صورت گرفت. اين واقعيتي است كه شوراي امنيت سازمان ملل كه مسووليت برقراري صلح را بر عهده دارد در اين ماجرا به نوعي انفعال دچار شده و عملامجوز وقوع جرم هايي كه مصداق بارز جنايت عليه بشريت و جنايت جنگي عليه مردم غزه است را صادر كرده است. نياز امروز براي كمك به مردم غزه اين است كه صداي جامعه بين المللي شنيده شود. اين صدا بايد پيام محكمي را به قدرت هاي جهاني برساند تا به نوعي همگان را متوجه فجايعي كند كه در آنجا مي گذرد. آنچه در نشست يك روزه كميته فلسطين جنبش عدم تعهد انجام گرفت همين بود كه از سوي 120 كشور جهان يك صدا و پيام بلند به گوش سازمان ملل و شوراي امنيت و رژيم صهيونيستي و حاميان اين رژيم برسد كه جامعه بين المللي نگران جنايت هايي است كه در حال رخ دادن است و خواهان توقف اين جنايات است. اهميت اين موضوع در اذهان بين المللي به اندازه يي بود كه زماني كه جمهوري اسلامي ايران اعلام كرد علاوه بر 13 عضو كميته فلسطين، ساير اعضاي عدم تعهد هم مي توانند در نشست اين كميته شركت كنند، 35 كشور ديگر هم اعلام آمادگي كرده و نمايندگان خود را به تهران و به اين جلسه فرستادند. اولين و مهم ترين خواسته اين كميته متوقف شدن حملات رژيم صهيونيستي، رفع محاصره غزه، بازگشايي گذرگاه ها، ارسال كمك هاي انساني و امدادرساني به مردم غزه و انتقال مجروحين بود. در كنار اين مطالبه هاي اصلي، كميته از شوراي امنيت خواست كه به وظايف خود عمل كرده و انتظارهاي جامعه حهاني را با تصميم گرفتن به نحوي كه منجر به توقف اين جنايات شود، برآورده سازد. در كنار اين درخواست از شوراي امنيت و با توجه به نااميدي اي كه از تشكيل جلسه اين شورا وجود داشت، شركت كنندگان در اين نشست يك روزه خواهان برگزاري جلسه فوري مجمع عمومي سازمان ملل شدند. علاوه بر اين از دادگاه كيفري بين المللي خواسته شد كه با ورود به اين بحث جنايت عليه بشريت را كه در غزه رخ داده بررسي و با آن برخورد كند. آزادسازي اسرا، قطع ارتباط سياسي كشورهايي كه هنوز با رژيم صهيونيستي در ارتباط هستند و قطع همكاري هاي اقتصادي با اين رژيم هم از ديگر درخواست هاي حاشيه يي كميته بود.
در جريان شدت گرفتن بحران در غزه شاهد بوديم كه جمهوري اسلامي ايران ارتباط هاي نزديكي را با كشورهاي منطقه براي كمك رساني به مردم غزه برقرار كرد، اما آيا تهران براي اعمال فشار بر تل آويو براي متوقف كردن جنايت هاي خود با رهبران و دولتمردان كشورهاي اروپايي هم تماسي برقرار كرد؟
از بدو شروع بحران، وزارت امور خارجه تلاش هاي متعددي را آغاز كرد كه بحث برگزاري كميته فلسطين جنبش عدم تعهد تنها يكي از اين تلاش ها بود. يكي ديگر از اين تلاش ها، تماس هاي تلفني و مستمري بوده است كه وزير امور خارجه با وزراي خارجه كشورهاي ديگر از جمله همتاهاي اروپايي خود و نيز خانم كاترين اشتون برقرار كرده است. شايد اين تماس تلفني نخستين تماسي بود كه با خانم اشتون در طول يك سال گذشته براي بحث در خصوص موضوعي غير از پرونده هسته يي برقرار مي شد.
از بدو شروع بحران، وزارت امور خارجه تلاش هاي متعددي را آغاز كرد كه بحث برگزاري كميته فلسطين جنبش عدم تعهد تنها يكي از اين تلاش ها بود. يكي ديگر از اين تلاش ها، تماس هاي تلفني و مستمري بوده است كه وزير امور خارجه با وزراي خارجه كشورهاي ديگر از جمله همتاهاي اروپايي خود و نيز خانم كاترين اشتون برقرار كرده است. شايد اين تماس تلفني نخستين تماسي بود كه با خانم اشتون در طول يك سال گذشته براي بحث در خصوص موضوعي غير از پرونده هسته يي برقرار مي شد.
براي نزديك شدن ديدگاه هاي دو طرف به هم بحث هاي بسياري انجام گرفته است. هنوز در هيچ يك از اين موضوعات به توافق نرسيده ايم اما اختلاف ها در خصوص هركدام از موضوعات كاملامشخص شده است. موضع گيري هاي هركدام از طرفين در خصوص مسائل مورد اختلاف و راه حل هاي متعدد براي حل اختلاف ها مشخص شده اند
طرف هاي مقابل ما ادعا مي كنند كه در رفع تحريم ها همواره از الگوي تعليق و سپس لغو پيروي كرده اند. اين مساله به اين شكل مورد پذيرش ما نيست. مذاكرات در اين خصوص ادامه دارد و يكي از موارد اختلافي ما همين است و من هم وجود اين اختلاف را انكار نمي كنم
طرف هاي مقابل ما ادعا مي كنند كه در رفع تحريم ها همواره از الگوي تعليق و سپس لغو پيروي كرده اند. اين مساله به اين شكل مورد پذيرش ما نيست. مذاكرات در اين خصوص ادامه دارد و يكي از موارد اختلافي ما همين است و من هم وجود اين اختلاف را انكار نمي كنم
پس از آغاز ناآرامي ها در سوريه ما شاهد ايجاد اختلاف ميان حماس و دولت بشار اسد بوديم: شكافي كه به نوعي اختلاف در ميان اعضاي محور مقاومت هم تعبير شد. امروز با تحولات غزه بسياري از شكل گيري مجدد اين محور در منطقه سخن مي گويند. آيا جمهوري اسلامي ايران براي نزديك كردن حماس و دولت بشار اسد دست به اقدام خاصي زده است ؟
به عقيده من محور مقاومت هيچگاه دچار شكاف نشده است، چرا كه اين محور براي رويارويي با رژيم صهيونيستي شكل گرفته است. اينكه برخي اعضاي اين محور در داخل خود در مقاطعي داراي اختلاف هايي باشند را نمي توان اتفاقي خوب و يا طبيعي دانست ولي به هرحال واقعيتي است كه وجود دارد. اما محور اصلي همچنان براي مقابله با رژيم صهيونيستي است و ما هم شاهد بوديم كه در شرايطي كه رژيم صهيونيستي حملات خود را از سر گرفت اعضاي اين محور يعني حزب الله لبنان و حماس و ايران در مقابل آن با هم در يك جبهه قرار گرفتند. اختلافاتي كه خارج از موضوع مقابله با رژيم صهيونيستي وجود دارد نمي تواند بر اصل دليل شكل گيري اين محور تاثيرگذار باشد.
مذاكرات هسته يي به مدت چهار ماه ديگر تا 24 نوامبر تمديد شد. همه ما تا حدودي با اما و اگرهاي اين مذاكرات آشنا هستيم اما سوال اساسي كه وجود دارد اين است كه دستاورد عملي و فني ايران و 1+5 در شش ماه گذشته چه بود؟ ظاهرا هنوز برسر هيچ كدام از موضوع هاي اساسي توافق كامل حاصل نشده است.
توافق هايي در ژنو صورت گرفت كه اين توافق ها همچنان به قوت خود پابرجا است. بر اساس برنامه اقدام مشترك ژنو، ايران از امكان ادامه غني سازي اورانيوم برخوردار است و تحريم ها هم نهايتا لغو مي شوند. بزرگ ترين توافقي كه در شش ماه گذشته داشتيم اين بود كه ايران و 1+5 با برخورداري از اراده سياسي لازم، مي خواهند كه به توافق جامع دست يابند. ما در خصوص تمام موضوعات مورد مذاكره در شش ماه گذشته بحث هاي جدي داشته ايم و وجود اختلاف ها هم طبيعي است. براي نزديك شدن ديدگاه هاي دو طرف به هم بحث هاي بسياري انجام گرفته است. هنوز در هيچ يك از اين موضوعات به توافق نرسيده ايم اما اختلاف ها در خصوص هركدام از موضوعات كاملامشخص شده است. موضع گيري هاي هركدام از طرفين در خصوص مسائل مورد اختلاف و راه حل هاي متعدد براي حل اختلاف ها مشخص شده اند. در برخي از موضوعات ايران و طرف مذاكره كننده به هم نزديك تر شده اند و در خصوص برخي موضوعات هنوز فاصله هايي وجود دارد. برخي گزينه هاي روي ميز از شانس بيشتري براي پذيرفته شدن برخوردار هستند و شانس برخي ديگر از گزينه ها كمتر است. گمان ما اين بود كه مي توانيم اين پروسه را تا 20 جولاي (29 تير) به پايان برسانيم كه ميسر نشد. حقيقت اين است كه پيچيدگي موضوع ها بيش از ميزاني بود كه ما تصور مي كرديم و عوامل خارجي هم بر اين مساله تاثيرگذار بود كه بر پيچيدگي پرونده افزود. در نهايت ايران و 1+5 نتوانستند در موعد شش ماه مذاكرات را به نتيجه برسانند اما با توجه به اراده يي كه در دوطرف وجود داشت، هر دوطرف مصر به ادامه مذاكرات بودند كه در نتيجه آن مذاكرات براي چهار ماه آتي تمديد شد.
پرونده رآكتور آب سنگين اراك همچنان يكي از مسائلي است كه پرونده هسته يي ايران را سنگين كرده است. اخيرا شما رسيدن به توافق در اين خصوص برخلاف ادهاي خانم وندي شرمن را تكذيب كرده ايد. چرا با وجود راهكارهاي فني منطقي براي پايان دادن به اختلاف ها، اين رآكتور همچنان يك گره اساسي در مذاكرات است؟
اعتقاد ما اين است كه در جريان مذاكرات نبايد هدف را فراموش كنيم. هدف ما اين است كه اعتماد كامل نسبت به صلح آميز بودن برنامه هسته يي ايران حاصل شود و نگراني ها از ميان برداشته شوند. در خصوص اختلاف بر سر رآكتور آب سنگين اراك، ايران اعتقاد دارد كه مي توان ماهيت آب سنگين اين رآكتور را حفظ و در عين حال تغييراتي را در آن ايجاد كرد كه با كمك اين تغييرات، نگراني ها در اين خصوص از ميان برود. متخصصان ما در سازمان انرژي اتمي روي اين پروژه كار كرده، تغييراتي را پيشنهاد و طراحي هاي جديدي هم انجام داده اند. البته طرف هاي غربي هم در بررسي هاي فني خود به اين حقيقت اذعان دارند كه مي توان با اعمال برخي تغييرات فني مساله رآكتور آب سنگين اراك را حل كرد. با اينهمه هنوز با زماني كه بتوانيم در خصوص اين موضوع به توافق برسيم، فاصله داريم. هنوز برخي مشكلات سياسي به جاي مشكلات فني وجود دارد كه مانع از رسيدن به يك تفاهم مي شود. ضمن اينكه ما اين را هم مي پذيريم كه تمام موضوعات به هم پيوسته هستند. در برنامه اقدام مشترك هم قيد شده كه بر سر هيچ چيز توافق نخواهد شد مگر آنكه بر سر همه چيز توافق شود. اين جمله ملاك كار ما در مذاكرات براي امضا متن توافق جامع هم خواهد بود. بنابراين ما در بحث اراك پيشرفت هاي بسيار خوبي داشته ايم اما از يك جا به بعد به توافقي منوط مي شود كه در ساير حوزه ها صورت بگيرد و همين طور مذاكرات بيشتر در خصوص جزييات.
طولاني تر كردن زمان گريز هسته يي ايران، اين عبارتي است كه به كرات از زبان مقام هاي امريكايي شنيده مي شود و ظاهرا خط قرمز امريكا هم در مذاكرات هسته يي با ايران است. وضعيت اختلاف ايران با 1+5 در اين خصوص چگونه است؟
طولاني تر كردن زمان گريز هسته يي ايران، اين عبارتي است كه به كرات از زبان مقام هاي امريكايي شنيده مي شود و ظاهرا خط قرمز امريكا هم در مذاكرات هسته يي با ايران است. وضعيت اختلاف ايران با 1+5 در اين خصوص چگونه است؟
گريز هسته يي يك مفهوم گمراه كننده است. اگر جمهوري اسلامي ايران به دنبال تسليحات هسته يي بود كه اصولامذاكره بي معنا بود. واقعيت اين است كه گريز هسته يي يا Break Out كه غربي ها ظاهرا به دنبال افزايش بازه زماني آن در ايران هستند، مفهومي است كه از مدت ها قبل از سوي ايران رد شده است. اگر مبنا تلاش براي عدم رسيدن به چرخه سوخت هسته يي است كه ايران مدت هاست از اين مرحله عبور كرده است. مهم ترين مساله در اين خصوص اراده سياسي است كه جمهوري اسلامي ايران اراده سياسي خود براي عدم دستيابي به سلاح هسته يي را مدت ها پيش نشان داده است. جمهوري اسلامي ايران در سايه فتواي مقام معظم رهبري كه توليد و استفاده از سلاح هسته يي را حرام مي داند، اراده سياسي خود را براي عدم برخورداري از اين تسليحات به تصوير كشيده است. بنابراين من فكر مي كنم كه با تمسك به بحث گريز هسته يي، عده يي به دنبال بحث هاي گمراه كننده ديگري هستند. به نظر من جمهوري اسلامي ايران از اين مرحله عبور كرده است اما اينكه غربي ها ادعا مي كنند به دنبال طولاني كردن اين زمان گريز هستند، هرچند بحث بيهوه يي است اما از آنجا كه ايران پذيرفته است كه در جريان مذاكرات به دغدغه هاي موجود جواب دهد حاضر به شنيدن بحث هاي طرف مقابل دراين خصوص هم است.
چه راهكارهايي براي جلب نظر غرب دراين خصوص وجود دارد؟
يكي از راه ها براي پايان دادن به اين نگراني ها پذيرش برخي محدوديت هاي موقتي و نظارت هاي بيشتر است. ايران با پذيرش اين مسائل تا حدي كه در چارچوب برنامه هاي جمهوري اسلامي ايران بوده و حقوق هسته يي ايران را زير پا نگذارد، مشكلي ندارد. فكر مي كنم به جاي بحث در خصوص گريز هسته يي بايد در خصوص اعتمادسازي صحبت كنيم. اعتمادسازي هم بحثي كاملادو طرفه است. همان گونه كه از ما خواسته مي شود مسيري را براي جلب اطمينان آنها برويم، غرب هم بايد اطمينان ملت و دولت ايران را جلب كند. مردم ايران به هيچ وجه به تعهدات غربي ها و وعده هاي آنها اطمينان ندارند.
رقم 190 هزار سو نياز عملي ايران در آينده يي نه چندان دور براي غني سازي از اصلي ترين مباحثي بود كه در جريان مذاكرات وين 6 بسيار در خصوص آن بحث شد. برخي از فرمولي پلكاني براي تامين اين نياز در بازه زماني مشخص سخن مي گويند. اين فرمول تا چه اندازه مورد قبول طرفين است و جزييات بيشتري در خصوص آن مي توانيد بيان كنيد؟
جزييات اين مساله بسيار پيچيده است اما آنچه از نظر ما مسلم است اين است كه غني سازي جمهوري اسلامي ايران در حقيقت برنامه يي صنعتي است. ايران به هيچ وجه به دنبال نگاه داشتن برنامه هسته يي خود در سطح تحقيقاتي نيست. چرخه سوخت هسته كه ما در تاسيسات مختلف خود روي آن كار مي كنيم براي رفع نيازهاي صنعتي جمهوري اسلامي ايران در آينده طراحي شده است و بنابراين اين اصل بايد مورد پذيرش قرار گيرد كه برنامه غني سازي ايران، ماهيت و اهداف صنعتي دارد و در يك چشم انداز معقول بايد به اين اهداف دست پيدا كنيم. حداقل سطحي كه براي غني سازي صنعتي به آن نياز داريم بر اساس برآورد متخصصان ما 190 هزار سو است. اينكه ما در چه بازه زماني به اين رقم برسيم با توجه به برنامه هاي ايران، قابل تعريف است. اين مساله براي اعتمادسازي مي تواند موضوع مذاكره هم باشد. در جريان اين مذاكرات بايد به اين حقيقت اذعان شود كه برنامه هسته يي ايران يك برنامه صنعتي است و در يك فاصله زماني مشخصي بايد به اين حد از غني سازي برسيم. بحث چگونگي طي اين مسير چه به صورت پلكاني و چه غيرپلكاني، مساله يي است كه بايد در سر ميز مذاكره در خصوص آن به نتيجه برسيم.
آمريكايي ها در آغاز مذاكرات با ايران تاكيد داشتند كه رقم سانتريفيوژهاي ايران را به كمترين حد خود خواهند رساند. به نظر مي رسيد كه رقم 2 يا 3 هزار سانتريفيوژ مدنظر آنها باشد. امروز به نظر مي رسد كه طرف امريكايي چندان روي رقم فوق اصرار ندارد و برخي منابع از وجود همين رقم 9 هزار سانتريفيوژ فعال ايران سخن مي گويند.
صحبت كردن در خصوص تعداد سانتريفيوژها چندان مفيد نيست. مقصود ما اين است كه به اهدافي كه براي برنامه هسته يي خود در نظر گرفته ايم در فاصله معقولي كه چندان هم طولاني نباشد، دست پيدا كنيم. از نظر ما يك عدد يك رقمي براي تعداد سال ها كفايت مي كند. اين مساله كه ما چگونه به اين هدف مي رسيم مي تواند موضوع مذاكره باشد، نه لزوما تعداد سانتريفيوژها. بحث اصلي اين است كه چگونه به يك غني سازي صنعتي دست پيدا كنيم.
بحث جايگزين كردن سانتريفيوژهاي موجود با نسل هاي بالاتر پس از به پايان رسيدن دوره زماني اعتمادساز تا چه اندازه جدي است ؟ در شرايطي كه اين مساله رخ دهد آيا ايران سانتريفيوژهاي نسل قديم خود را منهدم خواهد كرد؟
براي حل اختلاف ها در خصوص غني سازي ايده هاي مختلفي وجود دارد و پيشنهادهاي مختلفي هم داده شده كه برخي از جانب ما و برخي هم از جانب طرف مقابل مورد پذيرش واقع نشده است. ايده جايگزين كردن سانتريفيوژها هم توسط مراكز مختلف مطالعاتي و غيرمطالعاتي و افراد مختلفي ارائه شده است اما هنوز به طرحي كه مورد پذيرش طرفين باشد، تبديل نشده است. اما نكته يي كه در اين ميان وجود دارد اين است كه هر دو طرف درصدد هستند كه از طريق ابتكارهايي از همين دست و همين جنس راه حلي براي اين موضوع پيدا كنند. فكر مي كنم اگر مذاكرات بيشتري صورت گرفته و تامل هاي بيشتري هم در اين خصوص اتفاق بيفتد امكان اينكه ما به راه حلي فني كه مورد پذيرش دو طرف باشد، وجود دارد.
سرنوشت تحريم هاي اعمال شده عليه ايران چه خواهد شد؟ آيا شاهد لغو تحريم ها خواهيم بود يا معلق نگه داشتن آنها ؟
جمهوري اسلامي ايران تعليق تحريم ها را كارگشا نمي داند و بر لغو تحريم ها مصر است.
منظور شما همه نوع تحريم از چند جانبه، يك جانبه و مصوب شوراي امنيت است ؟
بله. انواع مختلف تحريم ها مدنظر است و تمام تحريم ها بايد لغو شوند. جمهوري اسلامي ايران به هيچ وجه باقي ماندن يك تحريم و يا معلق شدن آنها را نمي پذيرد. البته لغو اين تحريم ها جزئيات و ظرايفي دارد كه در جريان مذاكره روشن خواهد شد. طرف هاي مقابل ما ادعا مي كنند كه در رفع تحريم ها همواره از الگوي تعليق و سپس لغو پيروي كرده اند. اين مساله به اين شكل مورد پذيرش ما نيست. مذاكرات در اين خصوص ادامه دارد و يكي از موارد اختلافي ما همين است و من هم وجود اين اختلاف را انكار نمي كنم. اين مسائل كه لغو اين تحريم ها چگونه بايد باشد و با چه فاصله زماني، جزئياتي است كه در حال مذاكره بر روي آن هستيم.
بنابراين نمي توانيم انتظار داشته باشيم كه پس از امضاي احتمالي توافقنامه جامع تمام تحريم ها لغو شوند؟
همان طور كه نمي توانيم انتظار داشته باشيم كه تمام اقداماتي كه ايران بايد انجام دهد، بلافاصله صورت بگيرد. اين دو موضوع به هم مرتبط است كه جزئيات آن در مذاكره مشخص خواهد شد.
اگر به روز 24 نوامبر برسيم و توافقي امضا نشود، سناريوهاي پيش روي ايران و 1+5 چه خواهد بود؟
واقعيت اين است كه ديپلماسي هيچگاه تمام نمي شود. همواره فرصت براي ديپلماسي باقي است اما اين احتمال وجود دارد كه شرايط تغيير كند. به نظر من احتمال اينكه توافقنامه ژنو كه به مدت 4 ماه تمديد شده است مجددا هم تمديد شود، بسيار اندك است.
بر اساس توافقنامه برنامه اقدام مشترك، دست شما براي تمديد كه باز نيست؟
در برنامه اقدام مشترك قيد شده است كه مدت زمان لازم براي رسيدن به توافق نهايي يك سال است و بيش از يك سال نيست. اين بدان معنا است كه در روز 24 نوامبر مهلت مذاكره ما تمام مي شود. شايد در صورت عدم به توافق رسيدن شيوه هاي جديدي براي مذاكره بيابيم و اين احتمال هم وجود دارد كه به اين نتيجه برسيم كه توافق ديگر ممكن نيست و به وضعيت سابق بازگرديم. البته بهتر است كه در شرايط فعلي اميدوار به توافق رسيدن تا 24 نوامبر باشيم.
به هرحال ايران حتي در صورت شكست مذاكرات و بازگشت به عقب هم با شرايطي كه يك سال پيش با ان روبه رو بود، رودررو نخواهد شد؟
بله. من اعتقاد كامل دارم كه حتي اگر ما تا 24 نوامبر هم به توافق نرسيم و حتي اگر دو طرف به مواضع خود پيش از توافق ژنو هم بازگردند يعني از سرگيري غني سازي 20 درصد در ايران و برقراري مجدد تحريم هايي كه لغو شده بود و تشديد تحريم ها، باز هم وضعيت ايران مانند گذشته نخواهد بود. از نظر رواني فضا كاملاعوض شده است. در اين سال ها يك ساختار تحريم و يك ساختار رواني عليه ما شكل گرفته بود كه اين دو در مسير تقويت هم گام برمي داشتند. در نتيجه اين دو ساختار از ايران چهره يي ساخته بودند كه انگار جهانيان را تهديد مي كند. در اين سال ها ايران از منظر آنها كشوري بود كه به دنبال تسليحات هسته يي است و اهل مذاكره هم نيست و يا در مذاكرات وقت تلف مي كند و از تاكتيك هاي مختلف براي عدم پيشرفت مذاكرات استفاده مي كند. در حال حاضر اين فضا شكسته شده است. در نتيجه اين چند دور مذاكره و رويكردي كه ايران در سطح بين المللي در پيش گرفته است كسي باور نمي كند كه ايران به دنبال مذاكره نيست و يا تهديدي براي جهانيان است. جهان در شش ماه گذشته به خوبي شاهد بود كه تهران سر ميز مذاكره با جديت مي نشيند و هم آژانس بين المللي انرژي اتمي و هم امريكايي ها به اين حقيقت اذعان مي كنند كه ايران به تعهدات خود پايبند بوده است. بنابراين هم فضا عليه ايران تغيير كرده است و هم تحريم ها شكاف جدي برداشته است.
شما از تغيير فضاي رواني عليه ايران سخن مي گوييد و اين در حالي است كه در چند روز گذشته هم زمزمه هايي در خصوص تمايل اروپا براي عبور از برخي تحريم هاي يك جانبه به گوش رسيده است. آيا اين تغيير فضا به ايجاد شكاف در ميان اعضاي 1+5 بر سر برنامه هسته يي ايران هم منتهي شده است؟
شما از تغيير فضاي رواني عليه ايران سخن مي گوييد و اين در حالي است كه در چند روز گذشته هم زمزمه هايي در خصوص تمايل اروپا براي عبور از برخي تحريم هاي يك جانبه به گوش رسيده است. آيا اين تغيير فضا به ايجاد شكاف در ميان اعضاي 1+5 بر سر برنامه هسته يي ايران هم منتهي شده است؟
وجود اختلاف هاي داخلي ميان شش كشوري كه مقابل ايران در مذاكرات مي نشينند، روشن است. اين مجموعه شش كشور هستند با شش رويكرد متفاوت. به عنوان نمونه ميان رويكرد چين و روسيه با سايرين در مذاكرات تفاوت وجود دارد و مابين اروپايي ها با امريكا هم اختلاف ديدگاه هايي وجود دارد. اما ايران چندان به اين اختلاف ديدگاه ها اهميت نمي دهد. براي ايران بسيار مهم است كه 1+5 با يك صداي واحد صحبت كند. وجود اختلاف هاي دروني ميان اعضا 1+5، مذاكره را براي ايران سخت تر خواهد كرد و نه آسانتر. طرف مقابل هم به نتيجه يكساني در اين خصوص رسيده است. به عنوان نمونه بسيار تلاش كردند كه در جريان مذاكرات هسته يي مساله اوكراين تاثيري بر روند مذاكره نگذارد. البته در عالم سياست همه چيز بر همه چيز تاثير مي گذارد اما سعي شده است كه با كنترل اين حواشي، مذاكرات مسير اصلي خود را برود.
به نظر مي رسد كه با نزديك شدن به 24 نوامبر، ايران براي تسريع روند مذاكرات بيشترين ميزان مذاكرات دوجانبه را با امريكايي ها انجام مي دهد. آيا بيشترين ميزان اختلاف ها با واشنگتن است و از حجم اختلاف ها با اروپايي ها كاسته شده است؟
زماني كه ما در خصوص تحريم ها و چگونگي لغو آنها صحبت مي كنيم طبيعتا بايد با امريكا كه بيشترين ميزان تحريم ها را بر ما اعمال كرده است، بيشترين ميزان مذاكره را داشته باشيم. تحريم هاي يك جانبه يا از سوي اروپايي ها و يا از جانب امريكايي ها اعمال شده اند بنابراين بايد يك سري از مذاكرات دوجانبه را با امريكا و تعدادي را هم با اروپايي ها پيش ببريم. علاوه بر مساله تحريم ها در خصوص جنس نگراني هاي طرفين هم تفاوت هايي وجود دارد. به عنوان نمونه نگراني هايي كه از برنامه هسته يي ما در چين و روسيه وجود دارد با نگراني ها و دغدغه هاي امريكا متفاوت است. بنابراين مذاكرات بيشتر بايد با افرادي صورت گيرد كه دخالت بيشتري در اين موضوع دارند.
روز پنجشنبه شاهد برگزاري نخستين دور مذاكرات دوجانبه ميان ايران و امريكا پس از مذاكرات وين 6 در ژنو بوديم. آيا فعلابيشترين ديدارها در قالب مذاكرات هسته يي با امريكا خواهد بود ؟ اين ديدار دوجانبه در ژنو دستاورد خاصي هم به دنبال داشت؟
ديدارهاي دوجانبه چه با اروپايي ها و چه با امريكا تا به امروز بسيار انجام شده است و هرزمان كه براي اين ديدارها احساس نياز شود، صورت خواهند گرفت. در حال حاضر هم ايده هايي براي ادامه ديدارهاي دوجانبه و از جمله ديدار با خانم اشتون وجود دارد. من فكر مي كنم كه اين اتفاق نظر وجود دارد كه در حاشيه مجمع عمومي ملل متحد در نيويورك با توجه به فرصت خوبي كه در اختيار طرفين است ديداري در سطح وزرا داشته باشيم.
ديدارهاي دوجانبه چه با اروپايي ها و چه با امريكا تا به امروز بسيار انجام شده است و هرزمان كه براي اين ديدارها احساس نياز شود، صورت خواهند گرفت. در حال حاضر هم ايده هايي براي ادامه ديدارهاي دوجانبه و از جمله ديدار با خانم اشتون وجود دارد. من فكر مي كنم كه اين اتفاق نظر وجود دارد كه در حاشيه مجمع عمومي ملل متحد در نيويورك با توجه به فرصت خوبي كه در اختيار طرفين است ديداري در سطح وزرا داشته باشيم.
فكر مي كنيد امكان امضاي توافق جامع در نيويورك و در حاشيه مجمع عمومي سازمان ملل وجود داشته باشد؟
من چنين فكري نمي كنم. موضوعات مورد مذاكره بسيار مفصل و پيچيده هستند و بر فرض اينكه توافقي هم حاصل شود در خصوص جزئيات بايد بحث هايي صورت بگيرد و بايد به نگارش متون مكتوب در خصوص نحوه اجراي آنها بپردازيم. با اين همه نمي توان شانس رسيدن به توافق تا زمان مجمع عمومي را رد كرد اما فكر مي كنم با توجه به روال مذاكرات ما حتي در صورت پيشرفت هاي قابل توجه باز هم تا آخر چهارماه به فرصت زماني نياز داريم.
نگران نوامبر و انتخابات كنگره در ايالات متحده نيستيد؟
فكر نمي كنم جاي نگراني باشد ولي اگر هم باشد اين مشكل هيات امريكايي است.
نگران افرايش انتقادهاي داخلي با تطويل مذاكرات نيستيد؟
ما نگراني از انتقادهاي داخلي نداريم. بيان اين انتقادها مشخصه يك جامعه چندصدايي است. امكان ندارد كه همگان با اين پروسه موافق باشند و مخالفان هم حق اظهارنظر دارند و چه بسا مخالفان به نكته هايي توجه داشته باشند كه در مسير مذاكرات به ما هم كمك بكند. تا زماني كه اجماع ملي وجود دارد و تا زماني كه عنايت و دستور مقام معظم رهبري براي ادامه مذاكرات وجود دارد و تا زماني كه رييس جمهور دستور ادامه مذاكره را مي دهند، تيم مذاكره كننده به كار خود ادامه مي دهد. در مجلس هم پاره يي مخالفت ها وجود دارد و ما هم هربار خواسته اند براي ارائه توضيحات به مجلس رفته ايم با اين حال مجلس همواره پشتيبان ما بوده است. مجلس دغدغه هاي درستي دارد و نقش نظارتي هم دارد كه بايد به اين نقش عمل كند.
شما همواره بر اين نكته تاكيد داشته ايد كه در سر ميز مذاكره تنها در خصوص مسائل هسته يي صحبت مي كنيد با اين همه بحران هاي منطقه يي از عراق تا افغانستان و از سوريه تا غزه به نوعي بر اين مذاكرات سايه انداخته است. فكر نمي كنيد بحث در خصوص اين مسائل هم بتواند به تسريع روند مذاكرات يا افزودن بر فضاي مثبت كمكي بكند؟
خير. تصميم ملي كه اتخاذ شده اين است كه تيم مذاكره كننده هسته يي تنها در خصوص مسائل هسته يي مذاكره كند. نظر شخصي من اين است كه مخلوط كردن مسائل با هم در سر ميز مذاكره هسته يي نمي تواند مفيد باشد.
امضاي توافق جامع تاثيري بر همكاري بر امريكا در ساير حوزه ها خواهد داشت؟
اين بستگي به جنس توافقي دارد كه به دست آيد. اگر كشورهاي غربي رفتاري را از خود نشان دهند كه منجر به جلب اعتماد مردم ايران شود، احتمال دارد كه تغييرات در ساير حوزه ها هم آغاز شود. ولي بايد گفت حافظه تاريخي مردم ايران به هيچ وجه اعتماد به غرب ندارد. آيا مذاكرات هسته يي مي تواند در بي اعتمادي به غرب تغييري ايجاد كند؟
پاسخ اين پرسش به رفتار اروپايي ها و امريكايي ها بستگي دارد كه تا چه ميزان در مذاكرات از خود حسن نيت نشان دهند و تا چه اندازه از زياده خواهي هاي خود دست بردارند. اگر اروپايي ها و امريكا در مسير اعتمادسازي درست عمل كنند اين احتمال وجود دارد كه پس از مذاكرات هسته يي تغييري در رويكرد مردم ايران صورت بگيرد. البته من چندان به اين بخش از قضيه خوش بين نيستم.
منبع: روزنامه اعتماد