به گزارش مشرق، حسین فدایی نماینده دوره هفتم و هشتم مجلس شورای اسلامی با حضور در جمع دانشجویان انجمن های اسلامی در خصوص گفتمان و انواع آن گفت: به دلیل نداشتن مرکزیت مناسب در ادبیات سیاسی کشور، بسیاری از مفاهیم را نمی توان به خوبی تبیین و تحلیل کرد و بکارگیری برخی مفاهیم شبهههایی را در اذهان به وجود می آورد که باعث می شود سیاسیون با انگیزه و هدفی که دارند آن را در جامعه جا بیاندازند که بیشتر این مفاهیم نتایج منفی دربردارند. یکی از این مفاهیم گفتمان است.
تقسیم بندی گقتمان ها/ عدالت، آزادی، سیاسی و ...
وی در ادامه افزود، برخی گفت و گوی یک طرفه را گفتمان می دانند و برخی دیگر مباحث پارادایمی را گفتمان فرض می کنند. متاسفانه در بین ما تعریف جامعی از گفتمان انقلاب اسلامی به وجود نیامده و باعث شده است برخی گفتمان ها خود را به انقلاب تحمیل کنند.
فدایی تصریح کرد، گفتمان یک نظام معنایی است که موجب ارتباط و دسترسی افراد جامعه به جهان خارج می شود و در معنای اجتماعی آن نظام مسلط اجتماعی است که سازنده و شکل دهنده دغدغه های مردم است. مسائل سیاسی از این دریچه فهم و ارزیابی می شود.
حسین فدایی انواع گفتمان را به گفتمان آزادی، گفتمان عدالت، گفتمان سیاسی و غیره تقسیم بندی کرد.
نماینده سابق مجلس شورای اسلامی افزود: هر گفتمان و نظام معنایی دارای سه رکن معرفتی، ارزشی و اخلاقی است و چنانچه گفتمانی بخواهد تاثیرگزاری ویژهای داشته باشد باید خاصیت انسجام و بسیجکنندگی داشته باشد چرا که صرفا با وجود اراده ما، نتایج گفتمان تحقق پیدا نمیکند.
وی در این خصوص ادامه داد زمانی که گفتمان مطرح میشود، واکنش اجتماعی به آن این است که: جانا سخن از زبان ما بگو؛ بنابراین گفتمان مفهومی است که برانگیزنده و همه جانبه و دارای ظرفیت نفی کنندگی برای جامعه است.
وی با برشمردن ویژگیهای گفتمان خاطر نشان کرد، اولین ویژگی آن ناظر بودن به تحریکات اجتماعی و دومین ناظر بودن به درک و فهم مشترک مردم از شرایط موجود و سومین ویژگی آن خاصیت آرمانخواهی و ائتلاف است.
وی خاطر نشان کرد: برای تولید گفتمان باید فرایندی طی شود که دارای دو مرحله است، یک: شکلگیری، دو: ظهور و بروز که شکل بیرونی از خواسته های جامعه است که مطالباتی است که انباشته شده و حالا ظهور می کند.
فدایی خاطر نشان کرد: در گفتمان وقتی بحث از نسبیتگرایی عبور کرد باید با اصول گفتمان سازگاری داشته باشد.
وی ادامه داد، مفاهیمی که در طول این چند سال و در صحنه ادبیات سیاسی تولید شده است که دارای بار معنایی کاملی است توسط مقام معظم رهبری بیان شده است.
حسین فدایی بیان کرد: رابطه بین گفتمان و موارد نظری آینده و مبانی معرفتی وجود دارد که اگر ما در تحلیل مباحث گفتمانی به این موضوعات نپردازیم حتما دچار انحراف میشویم.
مباحث معرفتی در گفتمان تبیین نقشه و سیر حرکتی انقلاب و نیز تبیین فلسفه تشکیل حکومت اسلامی و موضوعاتی از این قبیل است که باید کاملا روشن شود تا ببینیم با گفتمان مورد نظر ما پیوند دارد یا نه؟
حسین فدایی، گفتمان مطرح شده در دولت موقت بازرگان را اولین چالش بعد از انقلاب دانست و افزود: اساس فکری بازرگان این بود که دین از سیاست جداست. این مفهوم ریشه تاریخی دارد که از مشروطیت وارد کشور شده است. این مبانی معرفتی جدایی دین از سیاست با مبانی معرفتی امام خمینی در تضاد است.
وی اسلام منهای روحانیت را دومین دوره و گفتمان دانست و بیان کرد، این گفتمان معتقد بود که اسلام را هر فردی می تواند تبیین کند. تفکر اسلام بدون روحانیت، میگوید لزومی ندارد که روحانیت در صحنه حضور داشته باشد. زمانی که کسی قبول ندارد که دین جامعیت دارد و باید حضور داشته باشد پس شعار سیاسی این اعتقاد شود اینکه به جای جمهوری اسلامی، جمهوری دموکراتیک کافی است و چون دین ناقص است ما خودمان مسائل اجتماعی را حل میکنیم. مبنا و ذات این تفکر برا نقص دین است.
رسیدگی به مستضعفین از مسیر روحانیت و اسلام حاصل میشود
حسین فدایی مرحله بعد را یک "نو خرده گفتمان" جدیدی دانست که در فضای اول انقلاب زمانی که روحیه مردمی و انقلابی و معنوی و اسلامی حاکم بود و میرحسین موسوی که نخست وزیر شده بود قرار داشت.
وی ادامه داد: میرحسین موسوی عضو شورای مرکزی حزب جمهوری بود یعنی در اردوگاه بچههای انقلاب بود اما وقتی نخست وزیر شد سمت و سوی شکل دادن جبهه استضعافگرایی را سامان داد و یک دولت بسته محدود اقتصادی، یعنی اقتصاد دولتی و روحیه استضعافگرایی را شکل داد.
حسین فدایی آغاز یک انحراف را وقتی دانست که جریانی فکر کنند بیشتر از خدا می فهمد و فکر او این باشد که به این روش میتواند محرومین را نجات دهد.
وی در ادامه این جریان اضافه کرد: در متن و بطن گفتمان انقلاب اسلامی قائل به این هستیم که اسلام جامعیت دارد و پاسخ گو نیاز جامعه است ولی عدهای میگویند که ما میخواهیم به مستضعفین برسیم و محرومین با تدبیر ماست که مشکلشان حل میشود و از مسیر روحانیت و اسلام حل نمیشود که این یک انحراف است.
خردهگفتمانی که بهزاد نبوی مروجاش شد
حسین فدایی دوره بعدی را خردهگفتمانی معرفی کرد که سعی داشت با جناح بندی در درون روحانیت جای خود را در انقلاب باز کنند و در مورد تفکر این خرده گفتمان توضیح داد: میگفتند که شاگردان امام (ره) دو جناح هستند که یک جناح طرفدار محرومین و مستضعفین هستند و جناح دیگر طرفدار سرمایهدارها و فئودالها هستند.
حسین فدایی خاطر نشان کرد: این تئوری توسط بهزاد نبوی در عرصه نیروهای جوان و دانشگاه ها مطرح شده بود و اضافه کرد، ولی افرادی بودند که ایستادند و مقابله کردند و گفتند این گونه نگاه کردن به روحانیت یعنی شما می خواهید این را به اصل اسلام تعمیم بدهید و اسلام و فقه و احکام را هم جبهه بندی کنید.
وی گفت: بهزاد نبوی با اینکه برای نخست وزیری از مخالفین میرحسین موسوی بود ولی در مقابل جبهه انقلاب همراه میرحسین موسوی به اندیشه ضد انقلاب نزدیک شدند و همزمان در کنار جریان انقلاب قرار گرفتند.
کسانی که شعار اقتصاد بسته سر می دادند؛ در دولت هاشمی به یک باره طرفدار اقتصاد آزاد شدند!
حسین فدایی بیان کرد: بعد از رحلت امام شاهد گفتمان توسعه اقتصاد بودیم که شعار دولت هاشمی بود و تقریبا همه کسانی که در دوره نخست وزیری میرحسین موسوی شعار اقتصاد بسته را سر می دادند در کابینه آقای هاشمی شعار توسعه اقتصاد آزاد را در پیش گرفتند. در واقع آنان به دنبال اقتصاد لیبرابی بودند.
وی با اشاره به هدف این افراد در خصوص فعال کردن اقتصاد بازار آزاد برای بخش خصوصی گفت: اگرچه اقدامات زیادی در این رابطه صورت گرفت اما بالاخره مقام معظم رهبری فرمودند، هدف ما توسعه اقتصادی به نحوی است که عدالت محور آن باشد ما به دنبال توسعه ای نیستیم که عدالت محور نباشد.
توهین حسین مرعشی به رزمندگان دفاع مقدس
وی ادامه داد: در اینکه طبقه ممتاز اقتصادی در حال شکل گیری بود تردیدی نیست. آقای حسین مرعشی که مسئول دفتر آقای هاشمی بود، از جوانان مومن و انقلابی که جزو رزمندگان دوران دفاع مقدس بودند اما هنوز خانه و مسکنی از خود نداشتند انتقاد می کرد و آنان را بی عرضه می پنداشت! این نگاه به همان گفتمان بر می گردد. کسی که این حرف را می زند پاک دستی و خلوص این افراد را که برای انقلاب خود زحمت کشیده بودند زیر سوال می برد.
وی ادامه داد: اینکه ما بعد از جنگ و ضربات اقتصادی آن در تریبون نماز جمعه مردم را به رفاه دعوت کنیم با گفتمان انقلاب اسلامی سازگاری ندارد. طبیعت کسانی که فکر می کنند میتوانند جای ولی فقیه را بیگردند این است که انحصار طلب میشوند و میخواهند قدرت را در دست بگیرند.
فدایی گفتمان بعدی را گفتمان سیاسی دانست و الگوی آن را جامعه مدنی خواند و ادامه داد: گفتمان انقلاب اسلامی حیات طیبه است و آزادی را خروج از قیود هرچیزی برای رسیدن به خدا می داند اما در جامعه مدنی خروج از همه قیدها برای رسیدن به خواسته های بشری در الویت قرار دارد.
حسین فدایی ادامه داد، بعد از توسعه سیاسی با جریانی مواجه شدیم که طرفداران آن یکدیگر را نفی می کردند ولی در سال ۸۰ جبهه واحدی را تشکیل دادند که در مقابل گفتمان انقلاب اسلامی قرار گرفت. اینان همان فتنه گران، ۸۸ تیر ۱۳۷۸ بودند.
ساز احمدی نژاد در دور دوم کوک نبود
فدایی افزود: در سال ۸۴ با روی کار آمدن دکتر احمدینژاد گفتمان جدیدی به بار آمد که عدالت نام گرفت و نتیجه آن خدمات بسیاری در دوره اول ریاست جمهوری وی شد اما در دوره دوم ساز دیگری کوک کرد.
وی ادامه داد: اتفاقاتی چون نسبت دادن بحث انسان کامل که مختص ائمه معصومین است به افراد نالایق و نیز بی توجهی به ارزش های اصیل انقلاب باعث شد جهت گیری گفتمان عوض شود.
شرط پذیرش گفتمان اعتدال
وی جدیدترین گفتمان را گفتمان اعتدال نامید و ادامه داد: اگر معنای اعتدال را به کارگیری خط معتدل انسانی و اجتماعی که در مکتب دینی به آن اشاره شده خلاصه کنیم قابل پذیرش است. اما اگر غیر این باشد نمی توانیم آن را بپذیریم.
در ادامه این نشست، پرسش و پاسخ دانشجویی شکل گرفت که دانشجویان به ارائه پرسش های خود پرداختند.
اولین سوال این بود که "چرا اصول گرایان قصد جریان سازی ندارند تا بتوانند در مقابل لابی گری ها ایستادگی کنند؟"
فدایی در پاسخ به این سوال گفت: ما اگر اساس و ریشه تکثرگرایی را ناشی از تکرار گفتمانی ببینیم که از قبل وجود داشته ، شناسایی نیروهای وفادار خیلی دشوار میشود.
تفاوت در راهبرد اصولگرایان/ وحدت گرایی یا خالص سازی؟
وی افزود: یک وقت هست که شما میگویید من اصل گفتمان را قبول دارم و در تحلیل شرایط به این نتیجه میرسید که ضرورتی برای وحدت نیروهای خودی نیست. اما کسی دیگر این گونه فکر میکند که ما چارهای نداریم جز اینکه پخش شویم این گونه میشود که اختلاف در گفتمان پیش می آید.
وی ادامه داد: ادله کسانی که وحدت را مدنظر دارند ضرورت یک پارچگی مسلمانان از دیدگاه امام (ره) است اما کسانی که ضرورت را در پخش شدن میبینند، معتقدند وحدت نیازی نیست چرا که خلوص سازی در گفتمان اولویت دارد. انها مدعیاند اگر ما خالصها را مشخص کنیم، ناخالصیها از بین میرود و اگر هردوی ما در یک جبهه فعالیت کنیم، ناخالصیها حفظ میشوند و به جریان ضربه میزنند. البته ما با استناد به این استدلال نمیتوانیم اختلافها را از بین ببریم ولی باید وحدت اصول گرایان را با دقت نظر بیشتری به وجود بیاوریم.
فدایی گفت: در حال حاضر هر طرحی که لازم است تصویب شود یا نشود؛ کاندیدایی رای بیاورد یا نیاورد و غیره همگی به رای لازم دارد و ما نیاز داریم برای رسیدن به اهداف خود حداقل نصف رای هر فراکسیون را در اختیار بگیریم. اما با این تفاسیر هیچ فراکسیونی نیمی از آراء را ندارد؛ بنابراین اگر اصول گرایان در این رابطه و یا موضوعاتی از این قبیل مثل استیضاح وزیر علوم به جمع بندی نرسند که وزیر صلاحیت دارد یا ندارد باید به گونه ای دیگر تدبیر کنند تا بتوانند آراء را در اختیار بگیرند.
سوال دیگری که در این میان مطرح شد این بود که آیا سه سال دیگر اصول گرایان ممکن است به احمدی نژاد برگردند؟
پاسخ فدایی این بود: که اگر منظور از بازگشت مومنان و حزب اللهی ها این است که به کارهای غلط برگردند در پیش گرفتن ارتجاع و پس گرایی است اما اگر منظور گفتمان دوره اول احمدی نژاد است همه ما می خواهیم این گونه بشود اما متاسفیم که فرصت سوزی شد و وی از این مسیر عبور کرد.
تقسیم بندی گقتمان ها/ عدالت، آزادی، سیاسی و ...
وی در ادامه افزود، برخی گفت و گوی یک طرفه را گفتمان می دانند و برخی دیگر مباحث پارادایمی را گفتمان فرض می کنند. متاسفانه در بین ما تعریف جامعی از گفتمان انقلاب اسلامی به وجود نیامده و باعث شده است برخی گفتمان ها خود را به انقلاب تحمیل کنند.
فدایی تصریح کرد، گفتمان یک نظام معنایی است که موجب ارتباط و دسترسی افراد جامعه به جهان خارج می شود و در معنای اجتماعی آن نظام مسلط اجتماعی است که سازنده و شکل دهنده دغدغه های مردم است. مسائل سیاسی از این دریچه فهم و ارزیابی می شود.
حسین فدایی انواع گفتمان را به گفتمان آزادی، گفتمان عدالت، گفتمان سیاسی و غیره تقسیم بندی کرد.
نماینده سابق مجلس شورای اسلامی افزود: هر گفتمان و نظام معنایی دارای سه رکن معرفتی، ارزشی و اخلاقی است و چنانچه گفتمانی بخواهد تاثیرگزاری ویژهای داشته باشد باید خاصیت انسجام و بسیجکنندگی داشته باشد چرا که صرفا با وجود اراده ما، نتایج گفتمان تحقق پیدا نمیکند.
وی در این خصوص ادامه داد زمانی که گفتمان مطرح میشود، واکنش اجتماعی به آن این است که: جانا سخن از زبان ما بگو؛ بنابراین گفتمان مفهومی است که برانگیزنده و همه جانبه و دارای ظرفیت نفی کنندگی برای جامعه است.
وی با برشمردن ویژگیهای گفتمان خاطر نشان کرد، اولین ویژگی آن ناظر بودن به تحریکات اجتماعی و دومین ناظر بودن به درک و فهم مشترک مردم از شرایط موجود و سومین ویژگی آن خاصیت آرمانخواهی و ائتلاف است.
وی خاطر نشان کرد: برای تولید گفتمان باید فرایندی طی شود که دارای دو مرحله است، یک: شکلگیری، دو: ظهور و بروز که شکل بیرونی از خواسته های جامعه است که مطالباتی است که انباشته شده و حالا ظهور می کند.
فدایی خاطر نشان کرد: در گفتمان وقتی بحث از نسبیتگرایی عبور کرد باید با اصول گفتمان سازگاری داشته باشد.
وی ادامه داد، مفاهیمی که در طول این چند سال و در صحنه ادبیات سیاسی تولید شده است که دارای بار معنایی کاملی است توسط مقام معظم رهبری بیان شده است.
حسین فدایی بیان کرد: رابطه بین گفتمان و موارد نظری آینده و مبانی معرفتی وجود دارد که اگر ما در تحلیل مباحث گفتمانی به این موضوعات نپردازیم حتما دچار انحراف میشویم.
مباحث معرفتی در گفتمان تبیین نقشه و سیر حرکتی انقلاب و نیز تبیین فلسفه تشکیل حکومت اسلامی و موضوعاتی از این قبیل است که باید کاملا روشن شود تا ببینیم با گفتمان مورد نظر ما پیوند دارد یا نه؟
حسین فدایی، گفتمان مطرح شده در دولت موقت بازرگان را اولین چالش بعد از انقلاب دانست و افزود: اساس فکری بازرگان این بود که دین از سیاست جداست. این مفهوم ریشه تاریخی دارد که از مشروطیت وارد کشور شده است. این مبانی معرفتی جدایی دین از سیاست با مبانی معرفتی امام خمینی در تضاد است.
وی اسلام منهای روحانیت را دومین دوره و گفتمان دانست و بیان کرد، این گفتمان معتقد بود که اسلام را هر فردی می تواند تبیین کند. تفکر اسلام بدون روحانیت، میگوید لزومی ندارد که روحانیت در صحنه حضور داشته باشد. زمانی که کسی قبول ندارد که دین جامعیت دارد و باید حضور داشته باشد پس شعار سیاسی این اعتقاد شود اینکه به جای جمهوری اسلامی، جمهوری دموکراتیک کافی است و چون دین ناقص است ما خودمان مسائل اجتماعی را حل میکنیم. مبنا و ذات این تفکر برا نقص دین است.
رسیدگی به مستضعفین از مسیر روحانیت و اسلام حاصل میشود
حسین فدایی مرحله بعد را یک "نو خرده گفتمان" جدیدی دانست که در فضای اول انقلاب زمانی که روحیه مردمی و انقلابی و معنوی و اسلامی حاکم بود و میرحسین موسوی که نخست وزیر شده بود قرار داشت.
وی ادامه داد: میرحسین موسوی عضو شورای مرکزی حزب جمهوری بود یعنی در اردوگاه بچههای انقلاب بود اما وقتی نخست وزیر شد سمت و سوی شکل دادن جبهه استضعافگرایی را سامان داد و یک دولت بسته محدود اقتصادی، یعنی اقتصاد دولتی و روحیه استضعافگرایی را شکل داد.
حسین فدایی آغاز یک انحراف را وقتی دانست که جریانی فکر کنند بیشتر از خدا می فهمد و فکر او این باشد که به این روش میتواند محرومین را نجات دهد.
وی در ادامه این جریان اضافه کرد: در متن و بطن گفتمان انقلاب اسلامی قائل به این هستیم که اسلام جامعیت دارد و پاسخ گو نیاز جامعه است ولی عدهای میگویند که ما میخواهیم به مستضعفین برسیم و محرومین با تدبیر ماست که مشکلشان حل میشود و از مسیر روحانیت و اسلام حل نمیشود که این یک انحراف است.
خردهگفتمانی که بهزاد نبوی مروجاش شد
حسین فدایی دوره بعدی را خردهگفتمانی معرفی کرد که سعی داشت با جناح بندی در درون روحانیت جای خود را در انقلاب باز کنند و در مورد تفکر این خرده گفتمان توضیح داد: میگفتند که شاگردان امام (ره) دو جناح هستند که یک جناح طرفدار محرومین و مستضعفین هستند و جناح دیگر طرفدار سرمایهدارها و فئودالها هستند.
حسین فدایی خاطر نشان کرد: این تئوری توسط بهزاد نبوی در عرصه نیروهای جوان و دانشگاه ها مطرح شده بود و اضافه کرد، ولی افرادی بودند که ایستادند و مقابله کردند و گفتند این گونه نگاه کردن به روحانیت یعنی شما می خواهید این را به اصل اسلام تعمیم بدهید و اسلام و فقه و احکام را هم جبهه بندی کنید.
وی گفت: بهزاد نبوی با اینکه برای نخست وزیری از مخالفین میرحسین موسوی بود ولی در مقابل جبهه انقلاب همراه میرحسین موسوی به اندیشه ضد انقلاب نزدیک شدند و همزمان در کنار جریان انقلاب قرار گرفتند.
کسانی که شعار اقتصاد بسته سر می دادند؛ در دولت هاشمی به یک باره طرفدار اقتصاد آزاد شدند!
حسین فدایی بیان کرد: بعد از رحلت امام شاهد گفتمان توسعه اقتصاد بودیم که شعار دولت هاشمی بود و تقریبا همه کسانی که در دوره نخست وزیری میرحسین موسوی شعار اقتصاد بسته را سر می دادند در کابینه آقای هاشمی شعار توسعه اقتصاد آزاد را در پیش گرفتند. در واقع آنان به دنبال اقتصاد لیبرابی بودند.
وی با اشاره به هدف این افراد در خصوص فعال کردن اقتصاد بازار آزاد برای بخش خصوصی گفت: اگرچه اقدامات زیادی در این رابطه صورت گرفت اما بالاخره مقام معظم رهبری فرمودند، هدف ما توسعه اقتصادی به نحوی است که عدالت محور آن باشد ما به دنبال توسعه ای نیستیم که عدالت محور نباشد.
توهین حسین مرعشی به رزمندگان دفاع مقدس
وی ادامه داد: در اینکه طبقه ممتاز اقتصادی در حال شکل گیری بود تردیدی نیست. آقای حسین مرعشی که مسئول دفتر آقای هاشمی بود، از جوانان مومن و انقلابی که جزو رزمندگان دوران دفاع مقدس بودند اما هنوز خانه و مسکنی از خود نداشتند انتقاد می کرد و آنان را بی عرضه می پنداشت! این نگاه به همان گفتمان بر می گردد. کسی که این حرف را می زند پاک دستی و خلوص این افراد را که برای انقلاب خود زحمت کشیده بودند زیر سوال می برد.
وی ادامه داد: اینکه ما بعد از جنگ و ضربات اقتصادی آن در تریبون نماز جمعه مردم را به رفاه دعوت کنیم با گفتمان انقلاب اسلامی سازگاری ندارد. طبیعت کسانی که فکر می کنند میتوانند جای ولی فقیه را بیگردند این است که انحصار طلب میشوند و میخواهند قدرت را در دست بگیرند.
فدایی گفتمان بعدی را گفتمان سیاسی دانست و الگوی آن را جامعه مدنی خواند و ادامه داد: گفتمان انقلاب اسلامی حیات طیبه است و آزادی را خروج از قیود هرچیزی برای رسیدن به خدا می داند اما در جامعه مدنی خروج از همه قیدها برای رسیدن به خواسته های بشری در الویت قرار دارد.
حسین فدایی ادامه داد، بعد از توسعه سیاسی با جریانی مواجه شدیم که طرفداران آن یکدیگر را نفی می کردند ولی در سال ۸۰ جبهه واحدی را تشکیل دادند که در مقابل گفتمان انقلاب اسلامی قرار گرفت. اینان همان فتنه گران، ۸۸ تیر ۱۳۷۸ بودند.
ساز احمدی نژاد در دور دوم کوک نبود
فدایی افزود: در سال ۸۴ با روی کار آمدن دکتر احمدینژاد گفتمان جدیدی به بار آمد که عدالت نام گرفت و نتیجه آن خدمات بسیاری در دوره اول ریاست جمهوری وی شد اما در دوره دوم ساز دیگری کوک کرد.
وی ادامه داد: اتفاقاتی چون نسبت دادن بحث انسان کامل که مختص ائمه معصومین است به افراد نالایق و نیز بی توجهی به ارزش های اصیل انقلاب باعث شد جهت گیری گفتمان عوض شود.
شرط پذیرش گفتمان اعتدال
وی جدیدترین گفتمان را گفتمان اعتدال نامید و ادامه داد: اگر معنای اعتدال را به کارگیری خط معتدل انسانی و اجتماعی که در مکتب دینی به آن اشاره شده خلاصه کنیم قابل پذیرش است. اما اگر غیر این باشد نمی توانیم آن را بپذیریم.
در ادامه این نشست، پرسش و پاسخ دانشجویی شکل گرفت که دانشجویان به ارائه پرسش های خود پرداختند.
اولین سوال این بود که "چرا اصول گرایان قصد جریان سازی ندارند تا بتوانند در مقابل لابی گری ها ایستادگی کنند؟"
فدایی در پاسخ به این سوال گفت: ما اگر اساس و ریشه تکثرگرایی را ناشی از تکرار گفتمانی ببینیم که از قبل وجود داشته ، شناسایی نیروهای وفادار خیلی دشوار میشود.
تفاوت در راهبرد اصولگرایان/ وحدت گرایی یا خالص سازی؟
وی افزود: یک وقت هست که شما میگویید من اصل گفتمان را قبول دارم و در تحلیل شرایط به این نتیجه میرسید که ضرورتی برای وحدت نیروهای خودی نیست. اما کسی دیگر این گونه فکر میکند که ما چارهای نداریم جز اینکه پخش شویم این گونه میشود که اختلاف در گفتمان پیش می آید.
وی ادامه داد: ادله کسانی که وحدت را مدنظر دارند ضرورت یک پارچگی مسلمانان از دیدگاه امام (ره) است اما کسانی که ضرورت را در پخش شدن میبینند، معتقدند وحدت نیازی نیست چرا که خلوص سازی در گفتمان اولویت دارد. انها مدعیاند اگر ما خالصها را مشخص کنیم، ناخالصیها از بین میرود و اگر هردوی ما در یک جبهه فعالیت کنیم، ناخالصیها حفظ میشوند و به جریان ضربه میزنند. البته ما با استناد به این استدلال نمیتوانیم اختلافها را از بین ببریم ولی باید وحدت اصول گرایان را با دقت نظر بیشتری به وجود بیاوریم.
فدایی گفت: در حال حاضر هر طرحی که لازم است تصویب شود یا نشود؛ کاندیدایی رای بیاورد یا نیاورد و غیره همگی به رای لازم دارد و ما نیاز داریم برای رسیدن به اهداف خود حداقل نصف رای هر فراکسیون را در اختیار بگیریم. اما با این تفاسیر هیچ فراکسیونی نیمی از آراء را ندارد؛ بنابراین اگر اصول گرایان در این رابطه و یا موضوعاتی از این قبیل مثل استیضاح وزیر علوم به جمع بندی نرسند که وزیر صلاحیت دارد یا ندارد باید به گونه ای دیگر تدبیر کنند تا بتوانند آراء را در اختیار بگیرند.
سوال دیگری که در این میان مطرح شد این بود که آیا سه سال دیگر اصول گرایان ممکن است به احمدی نژاد برگردند؟
پاسخ فدایی این بود: که اگر منظور از بازگشت مومنان و حزب اللهی ها این است که به کارهای غلط برگردند در پیش گرفتن ارتجاع و پس گرایی است اما اگر منظور گفتمان دوره اول احمدی نژاد است همه ما می خواهیم این گونه بشود اما متاسفیم که فرصت سوزی شد و وی از این مسیر عبور کرد.