مشرق: علل محبوبیت و مقبولیت "اردوغان" را در چه می بینید؟ چرا وی به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد؟
پیروزی اردوغان دلایل زیادی داشت. می توان این پیروزی را به دو دسته تقسیم کرد. یک دسته پیروزی هایی که به شخص آقای اردوغان مربوط است و دوم پیروزی هایی که از سوی حزب عدالت توسعه رقم زده شده است.
اردوغان لیدری است که در چند سال گذشته توانسته است اثبات کند که برای ترکیه برنامه دارد و استراتژی و مشی درستی برای اداره اقتصاد، سیاست و سایر مسائل دارد. اردوغان با نطق های پرشور و فصاحت و بلاغت کم نظیر و سخنرانی هایی که طی دو ماه اخیر انجام داد، علاوه بر هواداران سنتی اسلام گرای محافظه کار حزب عدالت و توسعه، جمعی از هواداران جدید را هم پیدا کرد. این مربوط به خود اردوغان است.
دوم آن که حزب عدالت و توسعه واقعا ثابت کرد که در حوزه تبلیغات و جدال رسانه ای هم خیلی توانمند است. کمپین های انتخاباتی آقای اردوغان بسیار حرفه ای مدیریت شد. حملات رسانه ای این حزب به رقبا خیلی دقیق، جدی و برنامه ریزی شده بود. دیگر اینکه بخشی از موفقیت های حزب عدالت و توسعه در کسب رای هواداران رقیب این بود که تیم مقابل یعنی حزب جمهوری خلق و حزب حرکت ملی (که می شود به طور خلاصه آن ها را لاییک ها و ملی گراها نامید) نامزدی را معرفی کردند که نتواند دست کم رضایت تمام مشتریان حزب حرکت ملی را جلب کند و تحلیل ها حاکی از این است که بخشی از طرفداران حزب حرکت ملی به اردوغان رای دادند.
حزب عدالت و توسعه که در انتخابات شهرداری های ترکیه در مارس امسال 45 درصد رای آورده بود، الان اردوغان 51/8 درصد رای آورد که چیزی حدود 7 درصد رشد داشته است. این هواداران 7 درصدی از کجا آمده اند؟ بدون شک بخشی از این هوادارن همان افرادی هستند که "احسان اوغلو" را نپسندیدند. یعنی با وجود اینکه عضو حزب حرکت ملی هستند اما نقطه اشتراک آن ها اسلام گرایی است. می دانید که بر خلاف تصورات ما، حزب حرکت ملی به رهبری "دولت باغچلی" یک حزب بسیار دینی و دین محور است و بخشی از هواداران این حزب به آقای اردوغان رای دادند. همچنین باید به این مضوع مهم اشاره کنیم که بخش گسترده ای از هواداران حزب جمهوری خلق در تعطیلات به سر یم بردند و نرفتن آنها پای صندوق رای و کاهش مشارکت مردم در رای گیری، عملا به ضرر احسان اوغلو تمام شد.
برخی از کارشناسان داخلی ما، ممکن است تصور کنند رای 8/51 درصد برای اردوغان یک رای ناپلئونی و ناچیزی است و وی باید بیشتر رای می گرفت اما کسانی که شناخت دقیقی از مسائل ترکیه دارند می دانند که همین مقدار رای برای کسی که برای اولین بار با رای مستقیم مردم انتخاب می شود رای اندکی نیست. با توجه به این که 70 یا 80 سال ترکیه در قبضه قدرت ملی گرایان و لائیک ها بوده است، کسب چنین رایی برای نامزد محافظه کار اسلام گرا رای بالا و جدی است.
این سوال مهمی است. خیلی از محافل رسانه ای و سیاسی ترکیه هم همین کنجکاوی را دارند مخصوصا در مورد ادبیات و مشی آتی اردوغان. می دانید که اردوغان ادبیات تندی دارد و خیلی بی تعارف و بی محابا به مخالفان خودش حمله می کند. مهم ترین سوال این است که با راه یافتن اردوغان به کاخ "چانکایا" آیا ادبیات او هم تغییر می کند؟ کما این که ما این تغییر را در "عبدالله گل" دیدیم. عبدالله گل در دوران ریاست جمهوری خودش، خیلی ادبیات منعطفی داشت. طوری رفتار کرد که واقعا ادبیات او خیلی وقت ها شباهت کمی با ادبیات حزب عدالت و توسعه داشت که نشان می داد که او جانب داری حزبی نمی کند و تلاش می کند تا با همه ی گروه های ترکیه و تمام آحاد جامعه ارتباط برقرار کند.
حالا این سوال درباره اردوغان هم وجود دارد که آیا ادبیات خود را تغییر می دهد یا آن قدرتی که قبلا در مقام نخست وزیری در دست داشت را بیشتر می کند یا این که به مقام پروتکلی ریاست جمهوری اکتفا می کند.
پاسخ این سوال در این است که ما باید توجه داشته باشیم که آیا اردوغان خواهد توانست نظام سیاسی ترکیه را از پارلمانی به ریاستی تغییر دهد یا خیر. اگر بتوانیم جواب این سوال را پیدا کنیم آن وقت می توانیم پی ببریم که اردوغان جدید چه خواهد کرد. برای این که این مسئله روشن شود الان به تیتر برخی از روزنامه های ترکیه می توانم اشاره کنم. روزنامه "طرف" در یک اقدام زیرکانه (روزنامه طرف با اردوغان مشکل دارد و از روزنامه های مخالف دولت است) تیتر زده بود که:« 52 درصد برای راهیابی به کاخ چانکایا کافی است اما برای تغییر نظام سیاسی ترکیه از پارلمانی به ریاستی کافی نیست».
بنابراین اردوغان برای تغییر نظام با چالش هایی روبه رو است. وی قطعا تلاش خواهد کرد که تا اختیارات و قدرت رئیس جمهوری را بیشتر کند و خیلی هم بی تعارف گفت که من برای جنگ و درگیری آمدم. برای این آمده ام تا با مخالفینم باز هم مخالفت کنم و قبل از انتخابات هم خیلی صریح گفت که من بعد از انتخابات 2 هدف جدی دارم: نخست ادامه مذاکرات صلح با کردها. دوم ادامه حملات بی امان به شاگردان "فتح الله گولن" که اردوغان اسم این افراد را "ساختار موازی" یا "دولت در سایه" گذاشته است.
ما باید در هفته های پیش رو اندکی صبور باشیم تا ببینیم شورای سیاست گذاری حزب عدالت و توسعه چه کسی را به عنوان نخست وزیر و رهبر حزب معرفی می کند. معرفی این فرد یک بخش جدی را این معما برای ما حل می کند.
اگر قرار باشد نخست وزیر ترکیه که در عین حال رهبر حزب عدالت توسعه خواهد بود با اردوغان در یک هماهنگی و انسجام کامل حرکت کند بدون شک قدرت اردوغان بیشتر خواهد شد.
هر کدام از این افراد که بخواهد نخست وزیر ترکیه شود، تاثیر جدی بر رفتار بعدی اردوغان خواهد گذاشت. پیش بینی من این است که داوود اوغلو خیلی با اردوغان هماهنگ ااست. اگر بر اساس آن پیش بینی هایی که در ترکیه است داوود اغلو نخست وزیر ترکیه شود اردوغان از قدرت بیشتری برخوردار خواهد بود. چرا که این دو همیشه ثابت کردند که می توانند در مقابل همدیگر بازی را ارائه کنند که خیلی سهم فردی در آن مشخص نباشد و به دنبال کمالات فردی نباشند. برای دستیابی به پاسخ روشن این سوال باید چند هفته ای صبر کرد.
مشرق: حمایت های اخیر اردوغان از کردهای ترکیه چه تاثیری در پیروزی او داشت؟
"صلاح الدین دمیرتاش" رهبر حزب دموکراتیک خلق و نامزد مورد حمایت پ.ک.ک و "اوجلان" در انتخابات کنونی 8/9 درصد آراء یعنی سه میلیون و نهصصد و چهل هزار رای به دست آورد. این رای به گونه ای ترکیه را شوکه کرد و اغلب رسانه های ترکیه- از هر نوعی که بخواهید- به این موضوع اشاره می کنند که بعد از اردوغان پیروز اصلی این انتخابات دمیر تاش و کردها هستند؛ چرا که کردهای نزذیک به پ.ک.ک امسال در انتخابات شهرداری ها حدود 6 درصد رای آورده بودند.
حال که این 6 درصد تبدیل به 8/9 درصد شده است نشان می دهد که این حزب حدود 55 درصد رشد کرده اند و گفتمان حل سیاسی معضل کردهای ترکیه و تلاش برای پایان دادن به درگیری ها و ادامه مذاکره با اوجالان از جانب مردم پذیرفته شده است و این گفتمان هواداران و مشتریان جدیدی پیدا کرده است.
این گونه ای از بازی برد ـ برد هم برای کردها و هم به نفع اردوغان است. اردوغان خیلی بدون تعارف این آشوب ها و مسائل را برای مردم خود تحلیل کرده و گفته که اگر ما بخواهیم رشد کنیم، اگر می خواهیم در ترکیه سال 2023 یعنی در صدمین سالگرد تاسیس جمهوری ترکیه یکی از چند قدرت مهم دنیا باشیم باید مشکلات داخلی خود را حل کنیم و مهمترین مشکل داخلی ما هم بحث کردهاست.
ناگفته نماند که اردوغان در این مسیر خیلی دست به عصا حرکت می کند. همین لایحه ای که اخیرا به منظور قانونی کردن مذاکرات صلح به مجلس ارائه شد و آقای عبدالله گل هم آن را تصویب کرد، در کل این متن حتی یک بار به کلمه کُرد اشاره نشد. این نشان می دهد که دولت اردوغان می خواهد در این حوزه یعنی در میدان مذاکرات صلح ابتکار عمل و رشته بازی را تا آخر در دست خود نگه دارد.
با وجود، این شواهد نشان می دهد که این پروسه خوب پیش می رود و پیش بینی ها حاکی از این است که تا چند هفته بعد (یعنی الان که نتیجه انتخابات قاطعانه اعلام شده است) عقب نشینی نیروهای پ.ک.ک و خروج آن ها از ترکیه ادامه پیدا خواهد کرد و آرام آرام روند عادی سازی و تلاش برای بازگرداندن اعضای پ.ک.ک به جامعه، خانواده و خلع سلاح مهاجمان به ترکیه انجام خواهد شد.
مشرق: دلیل اینکه نامزد مشترک ملی گرایان و لائیک ها فقط 38 درصد از رای مردم ترکیه را بدست آورد چیست؟
"اکملالدین احسان اوغلو" دبیر کل پیشین سازمان همکاری های اسلامی بود و بعدها او هم با مخالفت های عربستان از پستش کنار گذاشته شد. دو حزب به طور مشترک وی را به عنوان نامزد مورد حمایت خود معرفی کردند: حزب جمهوری خلق به عنوان حزبی که از سوی "مصطفی کمال آتاتورک" تاسیس شده و نخستین حزب تاریخ ترکیه بوده است. حزب حرکت ملی هم به رهبری آقای "دولت باغچلی" به عنوان حزبی که منادی ایدئولوژی ملی گرایی انفرادی برای ترکیه است.
این دو حزب روی این نامزد به توافق رسیدند و احسان اوغلو را به میدان آوردند. همگان می گفتند که این فرد ناشناخته است و رای چندانی کسب نخواهد کرد اما این 38 درصدی که توسط آقای احسان اوغلو کسب شده، رای واقعی این دو حزب است.
درست است که وی در فن بیان، میدان داری و تبلیغات نه تنها به اندازه اردوغان بلکه حتی به اندازه دمیرتاش هم قدرتمند ظاهر نشد و حتی گاف های بزرگی هم داد. به طور مثال یکی از گاف هایش این بود که یک شعری را خواندند و گفتند این شعر قشنگی است و من این را جایی شنیده ام. او نمی دانست که این شعر سرود ملی کشور خودش است. وی گافی در این حد داد ولی با این حال ضعف آقای احسان اوغلو دلیل عمده عدم پیروزیاش نبود.
بسیار طبیعی است که این دو حزب در همین شرایط باقی مبمانند وقتی که محافظه کارانه بر ایدئولوژی های قدیمی خودشان اصرار کردند و هیچ حرکت رو به جلویی نداشتند و هیچ برنامه و گفتمان جدیدی ندارند، نمی توانند امیدی به رشد و پیشرفت داشته باشند.
با آرایی که احسان اوغلو کسب کرده است ما می توانیم به راحتی نتیجه گیری کنیم که در انتخابات سراسری سال 2015 این دو حزب مهم باز هم در همین قد و قواره باقی می مانند. حرکت رو به جلوی حزب عدالت و توسعه به رهبری اردوغان (که البته رهبری وی تا چند روز دیگر تغییر می کند) فعلا ادامه خواهد داشت.
مشرق: افق مناسبات تهران و آنکارا را با توجه به انتخاب مجدد اردوغان از طریق مردم و این بار به ریاست جمهوری را چگونه می بینید.
شخصا معتقدم اردوغان برای ادامه روابط خوب و استراتژیک با ایران بهترین گزینه است. هر گزینه دیگری به جای وی در ترکیه انتخاب می شد و مسند ریاست جمهوری را می گرفت، هیچ وقت نمی توانست به اندازه حزب عدالت و توسعه برای ادامه ارتباط با ایران همت و تمایل داشته باشد.
اردوغان مشتاق به ادامه ارتباط با ایران و تقویت روابط موجود است اما خیلی بدون تعارف باید این واقعیت را بپذیریم که گونه ای از سستی، کرختی و تنبلی در روابط تهران- آنکارا وجود دارد. پس از سفر اخیر رئیس جمهور روحانی به آنکارا انتظار می رفت که رفته رفته اتفاقاتی در این حوزه رخ دهد اما هنوز هم بنده به عنوان کسی که اخبار ترکیه را از نزدیک تعقیب می کنم، همت، تمایل، برنامه ی جدی و اشتیاق واقعی نمی بینم.