کد خبر 334975
تاریخ انتشار: ۲۱ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۴:۳۹

نتایج انتخابات شورای شهر تهران که بیانگر حضور سلایق مختلف در شورای چهارم بود می توانست نویدبخش فصل تازه ای از همکاری ها در راستای بهبود فضای مدیریت شهری باشد . اما در آستانه یک ساله شدن شورای چهارم ، وقایع یکسال اخیر و خصوصا آخرین حرکت اصلاح طلبان شورا بار دیگر روحیه دیکتاورمآبانه این گروه را مشخص کرد و نشان داد که جریان اصلاحات روحیه همکاری و پیشرفت را بر نمی تابد و به دنبال اهداف دیگر است.

به گزارش مشرق، خرداد ماه سال گذشته و همزمان با روی کارآمدن دولت تدبیر و امید , مردم تهران کرسی های شورای اسلامی شهر تهران را بین نامزدهای انتخاباتی با سلایق گوناگون تقسیم کردند . شورای اسلامی شهر تهران به دلیل اهمیت پایتخت و مسائل آن می توانست به محملی برای شروع همکاری های سازنده بین دورقیب همیشگی عرصه ی سیاست یعنی اصلاح طلبان و اصول گرایان تبدیل شود حال آنکه دولت تدبیر و امید با روی کار آمدن خود شعار استفاده از توان گروه های مختلف سیاسی در بهبود فضای کشور را سر می داد . اما شروع شورا خبر از اتخاذ مشی همیشگی اصلاح طلبان توسط اصلاح طلبان شورای شهر می داد که در تحلیلی اشتباه دولت تدبیر و حسن روحانی را وام دار خود دانسته و دولت را در اختیار خود می دیدند . شاید با همین تحلیل، اشتباه دهه ی هفتاد را تکرار کرده و به سمت استراتژی کهنه فتح سنگر به سنگر سعید حجاریان رفته و فکر قبضه کردن شورا و شهرداری تهران را در ذهم پروراندند .



طرحی که شکست خورد

اولین گام جدی شورای شهر انتخاب شهردار تهران بود که می توان آن را مهمترین رویداد شورای شهر چهارم تا کنون دانست . با معرفی دوباره ی قالیباف به عنوان نامزد پست شهردار تهران رسانه های اصلاح طلب در اقدامی هماهنگ به تخریب وی روی آوردند . این رسانه ها ماموریت داشتند به هر نحو ممکن و با هر وسیله ای قالیباف را از میدان به در کرده و فضا را برای گزینه ی مورد نظر اصلاح طلبان که محسن هاشمی بود بازکنند . برخی افراد برای کنار زدن قالیباف حتی به برداشت های سیاسی از قوانین متوسل شده و منع توالی انتخاب شهردار بیش از دو دوره را مطرح کردند که این مسئله هم به جایی نرسید .



برخی دیگر با هجمه ی تبلیغاتی خدمات قالیباف در شهرداری تهران را نادیده گرفته , تمام آنها را پیش زمینه ی تبلیغات ریاست جمهوری وی خواندند .  با برگزاری انتخابات و برگزیده شدن دوباره قالیباف و شکست محسن هاشمی ,  اصلاح طلبان که به دنبال مقصر این رویداد بودند با هجمه ی گسترده به الهه راستگو , یکی از اصلاح طلبان شورای شهر , که به گفته ی خود بنابر وظیفه ی نمایندگی و همچنین کارآمدی و تخصص به قالیباف رای داده بود , در صدد کاستن از فشار ناکامی طرح خود برآمدند . هجمه ها علیه الهه راستگو تا جایی ادامه داشت که وی  از حزب اسلامی کار اخراج شده و در اقدامی خلاف اخلاق , رسانه های اصلاح طلب وی را دروغگو ومنافق معرفی کردند و اینها تنها به خاطر تعهدی بود که یکی از نمایندگان نسبت به رای مردم داشت و راضی نشده بود تا لیاقت و مدیریت و کارآمدی را فدای بازی های جناحی و سیاسی کند .



گنه کرد در بلخ آهنگری ...

بعد از انتخاب دوباره ی قالیباف به عنوان شهردار پایتخت , به هربهانه ای , رسانه های اصلاح طلب می کوشیدن با بازکردن پرونده ایی علیه شهرداری تهران زمینه را برای ورود برخی اعضای شورای شهر به مساله مهیا کنند . آتش سوزی ساختمانی در خیابان جمهوری که منجر به فوت دو شهروند تهرانی شده بود بهانه ی خوبی برای جنجال جدید علیه شهرداری تهران شد . اینبار اصلاح طلبان در شورای شهر باز نشدن پله ی برقی یکی از ماشین های آتش نشانی و شلوغی خیابان که منجر به تاخیر در امداد رسانی شده بود را بهانه ایی ساختند برای استعفای شهردار تهران ! و این همه در حالی بود که این قبیل اتفاقات در دوران دوم خرداد با وسعت بیشتر و تلفات بسیار بالاتری رخ می داد و مسئولین اصلاحات تنها با دستور پیگیری ماجرا را مختومه اعلام می کردند و هیچ رسانه ایی از ضرورت استعفای مدیران دولتی سخنی به میان نمی آرود .  با ورود مجلس شورای اسلامی به قضیه و تحقیقات به عمل آمده و بی تقصیربودن تیم آتشنشانی و شهرداری تهران , این جنجال نیز جز به دردسر انداختن تعدادی از پرسنل آتشنشانی و اخراج برخی دیگر نتیجه ایی برای جنجال آفرینان نداشت .



مخالفت فرهنگی

چندی پیش برخی اصلاح طلبان شورای شهر با ورود به دعوای حقوقی شهرداری تهران و پرویز تناولی , به جانبداری از وی پرداختند . شاید به درستی نتوان به رابطه ی بین پرویز تناولی , مجسمه ساز پوچ گرا و مشاور سابق فرح پهلوی , با برخی اعضای شورای شهر تهران پی برد وشاید در حقیقت هیچ نقطه ی اشتراکی بین دیدگاه های آنها وجود نداشته باشد ولی حتی با فرض وجود نقاط اشتراک بین آنها , ورود برخی اعضای شورای شهر از جمله احمد مسجد جامعی به دعوای حقوقی شهرداری و حمایت از طرف دیگر را نمی توان در راستای کمک به بهبود مدیریت شهری و همکاری با شهرداری تهران دانست .  در همین راستا در جلسه ایی که در 16 تیر ماه در دفتر ریاست شورای شهر برگزار شد , مسجد جامعی با اشاره به آثار ارزشمند تناولی که در سطح بین المللی مورد توجه است به تمجید از آثار وی پرداخت .

آزادی مطبوعات با چاشنی ممیزی

در حالی که وزیر ارشاد دولت اعتدال از طرح خود برای حذف ممیزی کتاب ها سخن می گوید , اصلاح طلبان شورای شهر , شاید به دلیل عدم درک پیام انتخابات خرداد سال 92 , در اقدامی تامل برانگیز خواستار تصویب دو فوریت برای طرح نظارت 3 عضو شورای شهر بر روزنامه ی همشهری شدند . در همین راستا یکی از اعضای اصلاح طلب شورای شهر در سخنانش خواستار کنترل تیترها , مصاحبه ها و مقالات روزنامه ی همشهری پیش از انتشار شد . این اقدام گرچه به خودی خود جای بسی تامل دارد ولی مطرح شدن آن از سوی جریانی که در شعار دانستن را حق همه می داند و از مدعیان آزادی به شمار می رود , جای بسی شگفتی دارد . این همه در حالی است که روزنامه ی همشهری به روزنامه ای غیرسیاسی و غیر جناحی معروف بوده و در عین حال نظارت مدیریتی شورا برآن هم اکنون نیز وجود دارد و اساسا نظارت محتوایی در محدوده ی وظایف شورای شهر نیست و این حرکت اصلاح طلبان شائبه ی خواست آنان برای تقویت نفوذ رسانه ای خود را افزایش می دهد . با رجوع به حافظه ی تاریخی این سرزمین می توان نظیر این طرح , نظارت و ممیزی پیش از انتشار جراید , را در دوران به قدرت رسیدن رضا خان , از دوره ی وزارت تا پایان سلطنت , مشاهده کرد . در آن سالها به موازات رشد قدرت رضاخان , سانسورها شدیدتر می شد به طوری که پس از روی کار آمدن سلطنت پهلوی , اثری از جراید مخالف نمانده بود . قلم ها شکسته و صاحبان قلم یا در تبعید و حبس و یا در انزوا به سر می بردند . سانسور جراید به حدی بود که مدیران جراید ملزم به سپردن تعهد و التزام و مجبور به خودسانسوری می شدند و بازرسان نظمیه و شهربانی موظف بودند تا با نظارت کامل بر هرآنچه طبع می گردد با موارد تخلف برخورد کرده و در صورت لزوم جریده را توقیف کنند . در همین راستا بخشنامه ایی از سوی نظمیه به مدیران جراید ابلاغ شده بود که طی آن :

1. مدیر جریده موظف شد هیچ روزی، صبح و عصر، روزنامه را بدون اطلاع و اخطار و اجازه مامورین شعبه، انتشار ندهد .

2. به کلیه ماشین‌خانه‌های مطابع اخطار شد همه روزه روزنامه‌های چاپ شده را نگاه‌ دارند تا نظمیه، اجازه انتشار آن را بدهد .

3. به کلیه مطابع و مدیران جراید و اتاق‌های‌ حروفچینی اخطار شد که هیچ خبر و مقاله‌ای‌ را بدون امضای مامور سانسور نچینند و اگر فوریت داشت، به شعبه مطبوعات برده، اجازه‌ بگیرند .

با این اوضاع و جو خفقان و رعب و وحشت و ترس از برخورد مامورین دولتی , تعداد مطبوعات کاهش یافت و باقی آنها نیز به روزمرگی افتاده و سیاست مصالحه ومدارا را اتخاذ کردند .

 اما به‌رغم تمام این تمهیدات، باز هم پیش‌ می‌آمد که مجله یا روزنامه‌ای، برخلاف موازین‌ و مقررات عمل کرده، به درج مطلبی جز آنچه‌ خواست دولت و حکومت وقت بود دست‌ می‌زد. در چنین مواردی، بدون توجه به‌ قانون مطبوعات، آن جریده، تا حد ممکن از دسترس عموم دور می‌شد و دفتر روزنامه‌ تعطیل و گاه مدیر مسوول و سردبیر، به حبس و تبعید دچار می‌شد . نمونه ی این برخورد را می توان قتل میرزاده عشقی , شاعر و صاحب روزنامه قرن بیستم , دانست که در دوران وزارت رضاخان لب به انتقاد از وی گشود و سرانجام به دلیل نشر کاریکاتوری از رضاخان و اشاره به دست نشاندگی وی و تحریک اجنبی به تیر غیب گرفتار گشته و جان خود را از دست داد .  در توصیف جو مذکور، جلال آل‌احمد، نوشته است: «روشنفکران آن دوره بیست ساله، به هر چه در آن مدت گذشته بود، رضایت داده بودند و به تسلیم یا به رضایت یا به همکاری سکوت‌ کرده بودند و به همین دلایل که می‌توان‌ گفت، ارزش فکری تعلیم و تربیت دوره بیست‌ ساله پیش از شهریور (۱۳۲۰ شمسی ‌)، با حکومت‌ نظامی‌اش، چیز اندکی بیش از صفر است. شاید هم حق داشتند که سکوت کرده بودند. چون‌ می‌دیدند که قلدری در کار است و مدرس را به آن صورت از معرکه خارج کرده و عشقی و فرخی را به آن صورت و بهار را به آن صورت‌ دیگر و پنجاه و سه نفر هم که تا جمع شوند. می‌بینند که در زندانند و پای روحانیت هم که‌ از همه‌جا بریده است...» .




سخن آخر

به نظر دیدبان ، با توجه به ماهیت شورای شهر , سیاسی کاری و حزب بازی آفت جدی برای پیشبرد اهداف این شورا می باشد . با توجه به تاکید رئیس جمهور و دولت اعتدال بر عدم وامدار بودن دولت به جریانات سیاسی , اصلاح طلبان برآن شده اند تا با تحکیم جایگاه خود در مدیریت کلان شهر تهران , از این طریق راه خود را برای رسیدن به مناصب دیگر هموار کنند . اما این جریان جز ایجاد تزاحم در پیشبرد اهداف شورا و مناقشه ی بی هدف با شهرداری تهران و به راه افتادن موجی از انتقادات و ایجاد زحمت برای شهروندان تهرانی  ثمره ایی دیگر نداشته است . بهتر آن بود که اصلاح طلبان پس از بی آبرویی در جریان فتنه ی 88 و از دست دادن پایگاه مردمی خود که اخیرا خود نیز به آن اعتراف می کنند , با عبرت از گذشته و بازبینی در اصول خود به بازسازی چهره ی خود در اذهان عمومی بپردازند نه اینکه با هدف کسب قدرت بیشتر , از هر فرصتی که مردم در اختیار آنها قرار اده اند در جهت نیل به اهداف گذشته ی خود گام بردارند .

منبع: دیدبان


منابع:


 http://jahannews.com/vdchmxnxq23nqmd.tft2.html

http://padidehnews.com/?p=229839

http://www.jahannews.com/vdceex8xxjh8ffi.b9bj.txt

http://tehranpress.com/fa/news-details/58253/

http://www.mashreghnews.ir/fa/news/333778/

 http://tarikhirani.ir/fa/news/37/bodyView/3000/

http://icana.ir/Fa/News/246715

http://www.mashreghnews.ir/fa/news/327462/

http://www.mashreghnews.ir/fa/news/327402/

http://www.bultannews.com/fa/news/54390/