کد خبر 3362
تاریخ انتشار: ۲۰ مرداد ۱۳۸۹ - ۱۷:۳۸

مشاجره شديد عطاءالله خسروانى وزير کشور و غلامرضا نيک پى وزير آبادانى و مسکن کابينه هويدا، در جلسه روز ?? مرداد ???? دولت به زد و خورد کشيد و به برکنارى هر دو وزير انجاميد.

به گزارش مشرق ، اختلاف آنها بر سر موضوع انتقال سازمان عمران شهرى از وزارت کشور به وزارت آبادانى و مسکن آغاز شده بود. گفته مى شود اين مشاجره، توطئه برنامه ريزى شده هويدا براى برکنار کردن وزير کشور بوده است. خسروانى که در اين هنگام دبيرکل حزب ايران نوين (حزب اکثريت مجلس) و مورد اعتماد شاه بود، از هويدا حرف شنوى نداشت و خطرى براى موقعيت او محسوب مى شد.

دکتر باقر عاقلى مؤلف کتاب دو جلدى «روزشمار تاريخ ايران، از مشروطه تا انقلاب» در حاشيه مطلب مربوط به درگيرى دو وزير در جلسه دولت نوشته است: «مشاجره و منازعه ميان نيک پى با خسروانى وزير کشور و دبيرکل قدرتمند حزب ايران نوين براساس يک تبانى قبلى هويدا و نيک پى انجام گرفت. خسروانى با در دست داشتن دو پست مهم نظريات هويدا را در حزب و دولت تأييد نمى کرد و براى خود دولتى در دولت تشکيل داده بود. على الخصوص که فراکسيون حزب دولتى در مجلس شوراى ملى از دبيرکل حزب تبعيت مى کرد و هويدا درصدد طرح نقشه اى بود تا خسروانى را از کابينه کنار بگذارد.

براى اين کار لازم بود حداقل يکى از وزرا فداکارى کند. نيک پى حاضر به اين فداکارى شد ولى مى دانست هويدا به زودى شغل ديگرى براى او تأمين خواهد کرد. پس از منازعه آن دو نفر شاه دستور اخراج هر دو وزير را داد. هويدا پس از چله اى، نيک پى را به مقام شهردارى رسانيد و خسروانى پس از مدتى دربه درى به بازرسى شرکت ملى نفت رفت.»

• رقابت حزبى
عطاءالله خسروانى نخستين بار در کابينه دکتر امينى به مقام وزارت رسيد و در دولت هاى علم و منصور نيز سمت خود را به عنوان وزير کار حفظ کرد. او در هيأت شش نفره اى که براى انتخابات دوره بيست و يکم مجلس شوراى ملى تشکيل شد و عملاً دست به انتصاب نمايندگان زد، شرکت داشت. حسنعلى منصور سياستمدار جوانى که شاه او را براى تشکيل دولت آينده در نظر گرفته بود نيز عضو اين هيأت بود. منصور که رهبرى «کانون مترقى» را به عهده داشت، مدتى بعد حزب ايران نوين را تشکيل داد. اميرعباس هويدا دوست صميمى منصور نيز در تشکيل اين حزب، مشارکت فعال داشت. خسروانى با تأسيس حزب ايران نوين، ابتدا به عنوان مسئول انتشارات حزب و سپس به عنوان قائم مقام دبيرکل انتخاب شد.

هنگامى که حادثه ترور منصور رخ داد، خسروانى يکى از وزيران کابينه بود که نسبت به سايرين ارشديت داشت. اما شاه تصميم گرفت نزديک ترين فرد به منصور را به عنوان نخست وزير تازه معرفى کند. به اين ترتيب اميرعباس هويدا نخست وزير ايران شد و خسروانى وزير ماند. شاه در عين حال نگران بود حزب ايران نوين به ابزار قدرت هويدا تبديل شود، بنابراين کارى کرد که خسروانى به عنوان دبيرکل حزب انتخاب شود. خسروانى در ميان اعضاى حزب محبوبيت چندانى نداشت و دبيرکلى او، حزب را به دو شاخه تقسيم کرد. شاخه قديمى که بيشتر اعضاى کانون مترقى بودند و خود را جناح «روشنفکر» حزب مى دانستند به هويدا گرايش داشتند و جناح دوم که از اعضاى جديد تشکيل مى شد به خسروانى نزديک بودند.

شايد يکى از دلايل اين که شاه سال ها بعد تصميم گرفت نظام دوحزبى را تعطيل و حزب واحد رستاخيز را تأسيس کند، تداوم نفوذ هويدا در حزب ايران نوين بود. («معماى هويدا» عباس ميلانى) بازى رقابت حزبى در انتخابات مجلس شوراى ملى در سال هاى دهه چهل چنان رسوا شده بود که حتى شخص شاه آن را به مسخره مى گرفت. علينقى عاليخانى وزير اقتصاد وقت از هويدا نقل کرده است که «در جلسه شوراى اقتصاد شاه با طنز به عطاءالله خسروانى که در آن موقع دبيرکل حزب ايران نوين بود، گفته بود در اين انتخابات که شنيدمland slide کرديد.

او هم خيلى خوشحال شده بود و با افتخار و سرافرازى گفته بود: بله قربان! شاه گفته بود: حزبتان اين کار را کرده بود؟ او هم گفته بود: بله قربان!... هويدا به من گفت اين وسيله شوخى و طنز اعليحضرت شده که اينقدر جدى نگيريد کار انتخابات خودتان را.» («خاطرات دکتر علينقى عاليخانى» تاريخ شفاهى بنياد مطالعات ايران)

• مشاجره و عزل
اسدالله علم در يادداشت هاى روز ?? مرداد ???? خود نوشته است: «... شرفياب شدم. سر کارهاى کوچک اوقات شاه تلخ بود. حق هم با ايشان بود. اولاً لوله هاى آب کاخ، شب صدا مى کند و نمى گذارد بخوابند. ثانياً با آن که همه مى دانيم شاه از کولر خوششان نمى آيد، پيشخدمت احمق کولر دفتر را باز کرده بود و احساس سرماخوردگى مى کردند. من خجل شدم، زيرا مآلاً مسئوليت همه امور با من است... شاهنشاه فرمودند: «دستور دادم وزراى کشور و آبادانى و مسکن عوض شوند، زيرا اين احمق ها به يکديگر فحش داده و بعد به من تظلم کرده اند. البته من اين را نمى بخشم.» به علاوه فرمودند امروز به دفتر نظامى رفتم و دستور دادم در نيروى دريايى تمام درياسالارها و درجات بالا را بازنشسته کنند... کار آنها بسيار بد بود.»

(«يادداشت هاى علم» جلد نخست) ممکن است علم، تحت تأثير خاصيت خاطره نويسى روزانه و يا به دليل خصومتش با دولت هويدا مسئله دعواى وزرا و دستور برکنارى آنان را هم رديف «کارهاى کوچکى» چون صدا کردن شير آب و روشن ماندن کولر آورده باشد، اما به هر حال اين جملات شيوه نگرش شاه به امور را تا حدود زيادى آشکار مى کند. هنگامى که همه امور، از روشن و خاموش کردن کولر تا بازنشستگى يک جاى تمام اميران نيروى دريايى و دعواى وزيران به «شخص شاهنشاه همايونى» باز مى گردد، طبيعى است که شيوه رسيدگى و تصميم گيرى در مورد آنها از اين بهتر نمى شود.

منبع :روزنامه شرق