اولین غافلگیری ما در این جنگ، شلیک موشک ساحل به دریا از نوع «C-82» ساخت ایران بود که ارتش و نیروی دریایی از وجود آن اطلاع نداشتند. هرچند در سال 2003 احتمال وجود این موشک در دست حزب‌الله مطرح شده بود.

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، نشریه ویژه نامه وزارت جنگ رژیم صهیونیستی در گفتگو با یکی از فرماندهان «جبهه شمال» نقطه نظرات آنان را درباره جنگ 33 روزه جویا شده است که متن این گفتگوها توسط «ستاد پاسداشت شهدای نهضت جهانی اسلام» در اختیار خبرگزاری فارس قرار گرفته است که ترجمه شده و در اختیار علاقمندان قرار گرفته است:

*مصاحبه با افسر ارشد اطلاعات سرتیپ دوم «یووال خلمیش»

مصاحبه کننده «داود تسور» (سر تیپ دوم احتیاط، مدیرکل مرکز میراث اطلاعاتی) از ماه می 2000 یعنی زمان عقب‌نشینی از لبنان، حزب‌الله فعالیت خود را در لبنان و خارج از آن گسترش داد. در جنوب لبنان،‌ در منطقه‌ای که ارتش جنوب لبنان آن را تخلیه کرده بود، حزب‌الله تا خط آبی (مرز اسراییل - لبنان) پایین آمد و شروع به فعالیت سنگرسازی، دیده‌بانی و جمع‌آوری اطلاعات و آمادگی برای درگیری با اسرائیل کرد. از آن زمان تا جولای 2006 تصویر اطلاعاتی خوبی از نظر درک کیفیت استقرار و عملکرد حزب‌الله و چگونگی درگیری با اسرائیل در آینده در دست بود.

از سیستم راکت‌های میان‌برد و دور‌برد که پشت جبهه اسرائیل را هدف قرار می‌داد و همچنین از راکتهای کوتاه‌برد که خط مرزی و شهرهای خط مقدم را هدف قرار می‌داد، اطلاع داشتیم. تشکیلات حزب‌الله پس از عملیات "تسویه حساب" (1994) و "خوشه‌های خشم" (1996) برای خود منطقه تنفس لجستیکی ایجاد کرد. در میدان، پناه گاه‌های گسترده و مرتبط به هم و متناسب با روش فعالیت این تشکیلات ایجاد شد. به عبارت دیگر تصویری که توسط «واحد اطلاعات ستاد ارتش در شمال» با همکاری تیپ تحقیقاتی اطلاعات ارتش ( حوزه تروریسم) ایجاد شده بود در ارزیابی دشمن به لحاظ استراتژیک و عملیاتی خوب و از نظر تاکتیکی متوسط بود.

اما از لحاظ شناسایی اهداف، تصویر ارائه شده از سطح متوسط به پایین بود. ما از راکتهای میان‌برد و دور برد اطلاع داشتیم اما در شناسایی کاتیوشاهای کوتاه‌برد مشکل داشتیم و اطلاعات در این زمینه نامطلوب و غیر دقیق بود.

ما می‌توانستیم برآورد کنیم که حدود 13000 راکت از انواع مختلف در دست حزب‌الله است و حتی می‌توانستیم فرماندهان این تشکیلات را اسم ببریم اما درباره سیستم سیار آن ها در طول سالها در لبنان چیزی برای گفتن نداشتیم. ما از راکتهای میان‌برد و دوربرد اطلاع داشتیم اما در شناسایی کاتیوشاهای کوتاه‌برد مشکل داشتیم و اطلاعات در این زمینه نامطلوب و غیر دقیق بود.

* این سطح از اطلاعات پیش از جنگ قابل قبول بود. سطح اطلاعات در حین عملیات چگونه بود و به هر حال چه چیزهایی ما را غافلگیر و شگفت‌زده کرد؟

جواب: نکته مهم این است که تصمیم‌گیرندگان ما، چه در سطح سیاسی و چه در سطح نظامی، اطلاعات خوبی دریافت کرده بودند. هرچند که اطلاعات میدانی غیر دقیق بود. نیروهایی که به شمال می‌آمدند باید ابعاد فعالیت های حزب‌الله در لبنان و تبعات آن را برای تصمیم‌ گیران درستی منعکس کنند. اولین غافلگیری ما در این جنگ، شلیک موشک ساحل به دریا از نوع «C-82» ساخت ایران بود که ارتش و نیروی دریایی از وجود آن اطلاع نداشتند. هرچند در سال 2003 احتمال وجود این موشک در دست حزب‌اله مطرح شده بود.

مورد بعدی که ما را غافلگیر کرد استفاده گسترده از موشکهای ضدتانک بود. البته با شلیک موشکهای ضدتانک و استفاده گسترده از آنها طی حادثه روستای «غجر» در نوامبر 2005 برخورد کرده بودیم اما این بار این موشکها به صورت وسیع هم به سوی سربازان، هم به سوی ساختمان‌ها و هم به سوی خودروهای ارتش اسرائیل شلیک می‌شد. در مورد پدیده "مناطق محافظت شده" هم باید بگویم که قبلا برای ما شناخته شده بود اما فرم استتار آن ها در این جنگ شگفت‌انگیز بود. به طوری که نیروهای عملیاتی حاضر در جبهه تازه بعد از ورود به پناهگاه های زیرزمینی، آنها را کشف می‌کردند و متوجه می‌شدند که به چه محلی وارد شده‌اند.

مشکل دیگر به مسئله انتقال اطلاعات و پشتیبانی به موقع بین تیپ‌ها و گردان‌ها بود. به نظر می‌رسد شکاف غیر قابل قبول و چند ساله‌ای از نظر اطلاعات و اسناد در ستاد جبهه شمال وجود دارد. علاوه بر آن برخی از افسران اطلاعاتی مواد اطلاعاتی را در واحدهای انبار اضطراری باقی گذاشتند. آنها درک نکردند که این یک جنگ تمام عیار است و نه یک عملیات ساده.

*این نظر شایع که نیروهای وظیفه با ذهنیت (state of mind) مربوط به اراضی فلسطینی، برای جنگ به لبنان آمده اند، تا چه حد درست است؟

جواب: بله! درست است. آنها فکر می‌کردند در لبنان هم مثل اراضی فلسطین همه اطلاعات را با جزئیات کامل و در زمان لازم از بالا دریافت خواهند کرد. فرماندهان به دریافت تدارکات و پشتیبانی فراوان و اطلاعات امنیتی دقیق و به موقع عادت کرده بودند. علاوه بر این، تغییر مأموریت واحدها موجب عدم آمادگی و عدم رسیدن کمک‌های متناوب شد. باید گفت بهترین نیروهای و فرماندهان برای جنگ آمده بودند. اما افسران اطلاعاتی و فرماندهان دسته‌ها، متعلق به نسلی بودند که لبنان را نمی‌شناختند و نیروها برای این زمینه آموزش کافی ندیده بودند. هرچند که در منطقه "الیاکیم" و یک منطقه شبیه سازی شده دیگر با "مناطق محافظت شد" کارهایی شده بود.

* این احساس وجود دارد که سطح اطلاعات میدانی در این جنگ ناکافی بود؟

جواب: از تحقیقات انجام شده برمی‌آید که کار افسران اطلاعاتی در میدان و تجزیه و تحلیل عملیات، غیر حرفه‌ای و پایین تر از متوسط بود. باید افسران را به تحلیل از روی نقشه و مدارک عادت داد و نه صرفا از روی کامپیوتر.

*این جنگ زمانی آغاز شد که مدت کوتاهی بعد از ربوده شدن «گیلعاد شالیط» در نوار غزه، دو سرباز در مرزهای شمالی توسط حز‌ب‌الله ربوده شدند. ادعا می‌شود که اطلاعات ارتش نسبت به این سرباز ربایی ها هشدار نداده بود، حقیقتاً چه اتفاقی افتاد؟

جواب: در حادثه 12 جولای، هشدار دقیق اطلاعاتی وجود نداشت. بطور کلی می‌دانستیم که تلاش برای آدم‌ربایی وجوددارد. در طول آن سال چند عملیات برای سرباز ربایی در منطقه «غجر» در نوامبر 2005 و می 2006 خنثی شده بود. در حادثه مذکور هشدار ویژه‌ای نبود اما باید دانست که تهدید آدم‌ربایی در مرز شمال تهدیدی اساسی است و نیروهای فعال در منطقه باید همیشه حتی بدون هشدار برای این آماده باشند.نیروهای فعال در مرز شمال باید برای حوادث مختلف آماده باشند در این منطقه نفوذ خرابکاران یک نقطه ضعف است که باید با احتیاط بیشتر بررسی شود. حتی این موضوع در کمیته "الموگ" نیز مطرح شد. البته این یک شک اطلاعاتی و عملیاتی است.

*اخیراً افسران بسیاری از خدمت احتیاطی مرخص شدند، برخی از آنها از این اقدام اظهار تعجب کردند. بویژه که بعد از جنگ تجربه آنها می‌توانست به کار آید .در این باره چه می‌توانید گفت؟

جواب: طبق قانون جدید خدمت احتیاط که در شور اول کنست تصویب شد، از یک ‌سو هم میزان ترخیص کاهش یافته است و هم از سوی دیگر تعداد سربازان احتیاطی که به صورت عادی می‌توانیم جذب کنیم کم شده است مگر اینکه دوره اضطراری باشد.به همین جهت تصمیم گرفته شد در نیروی احتیاط افسران ارشد بسیاری ترخیص شوند، اما مطمئن هستم که از این افراد استفاده خواهیم کرد. من قصد دارم در زمینه آموزشی و تحقیقاتی از آنها استفاده نمایم.

* به عنوان سؤال پایانی ،آیا می‌توانید درباره ترمیم نواقص جنگ با حزب‌الله مفصل‌تر صحبت کنید؟

جواب: بعد از آگوست 2006 مرحله تحقیق و بررسی در سطوح مختلف، دسته، گردان، و ستاد آغاز شد. علاوه بر آن چند گروه تحقیقی ایجاد کرده‌ایم که به بررسی مسائل در سطح کل نیروها می‌پردازند. مراحل تحقیق در حال پایان است و قصد داریم آنها را متمرکز کرده و در سال کاری آینده عملاً به اعمال آنها بپردازیم. درس‌های بسیاری در سطح واحدها نیرو و در سطح کل ارتش استخراج شده که برخی از آنها در مدت کوتاه و برخی در طولانی مدت اعمال خواهد شد.
منبع: فارس